پاورپوینت کامل هرچه گفتم جدی نگرفتند ;متن گفت و گوی روزنامه­ی جام جم ۱۳;۱۲;۸۴ با آندریاس سزکلی مشهور به شاهد درباره حادثه یازدهم سپتامبر ۳۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هرچه گفتم جدی نگرفتند ;متن گفت و گوی روزنامه­ی جام جم ۱۳;۱۲;۸۴ با آندریاس سزکلی مشهور به شاهد درباره حادثه یازدهم سپتامبر ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هرچه گفتم جدی نگرفتند ;متن گفت و گوی روزنامه­ی جام جم ۱۳;۱۲;۸۴ با آندریاس سزکلی مشهور به شاهد درباره حادثه یازدهم سپتامبر ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل هرچه گفتم جدی نگرفتند ;متن گفت و گوی روزنامه­ی جام جم ۱۳;۱۲;۸۴ با آندریاس سزکلی مشهور به شاهد درباره حادثه یازدهم سپتامبر ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۵۷

درباره­ی واقعه ۱۱ سپتامبر و حتی سیاه زخم در قالب چند سناریو براساس گفتگوی
گورستان به اف.بی.آی و سناتور شومر و چند سناتور دیگر گزارش دادم. آن­ها توجهی
نکردند و هر دو رخ داد.

معتقدم آمریکا و اسراییل با طرح هولوکاست و تحریف آن همواره دنبال دستیابی به مقاصد
خود بوده­اند.

شاهد S ذکر نام خود را در این مصاحبه بلامانع دانست. وی ۳ دادخواست به دادستان
فدرال آمریکا، علیه سازمان جاسوسی آمریکا سیا، FBI و پنتاگون، علیه جورج بوش و نیز
علیه همسر سابقش نوشته است.

او از این که به زور فرزندانش توسط همسر سابقش به اسراییل منتقل شده­اند، سخت رنج
می­برد. مصاحبه شونده از این که دخالت موساد و سیا در وقوع ۱۱ سپتامبر توسط
دولتمردان آمریکایی به عمد نادیده انگاشته می­شود، نگران است. او آنچه در
سرزمین­های اشغالی می­گذرد را هولوکاستی برای فلسطینیان می­داند و جزییات دقیقی که
ارایه می­کند، جالب و خواندنی است. با هم می­خوانیم:

خودتان را معرفی بفرمایید.

من آندریاس سزکلی هستم.

می­خواهیم به دلیل موضوعات سه دادخواست شما به دادستان فدرال آمریکا چند سؤال از
شما بکنیم، موافقید.

موافقم.

ما مطلع شدیم شما درباره حادثه یازدهم سپتامبر شواهد و مدارک بسیار محرمانه­ای به
دست آورده­اید و حتی شنیده­ایم یکی از سناتورهای آمریکایی را نیز در جریان آن قرار
داده­اید. ممکن است برای ما درباره این شواهد و نحوه دست یافتنتان به آن­ها بگویید.

بله من درباره حوادث یازدهم سپتامبر اطلاعات بسیار خوب و محرمانه­ای به دست
آوردم، اما متأسفانه کسی گوش شنوایی برای آن­ها نداشت. من نه تنها با سناتور شومر
درباره این اطلاعات سخن گفتم، بلکه دو مأمور عالی­رتبه اف.بی.آی را نیز در جریان آن
قرار دادم، اما آن­ها نیز به آن توجهی نکردند.

ممکن است بگویید دقیقاً چه اطلاعاتی درباره حوادث یازدهم سپتامبر داشتید و چگونه
آن­ها را به دست آوردید؟

در اکتبر سال ۲۰۰۰ زمانی که مشغول جمع­آوری گل برای مغازه گلفروشی­ام از یک
قبرستان دور افتاده به نام گومل چسد در نیوآرک ان.جی بودم، مکالمه دو نفر به عبری
توجه مرا به خود جلب کرد. آن­ها در کنار دیوار قبرستان در حال گفت و گو بودند.

بدون آن­که توجه کسی را جلب کنم، خود را کنار دیوار قبرستان که ۸ فوت بلندتر از سطح
زمین بود، رساندم و از آن بالا شخصی را دیدم که از ماشین پیاده شد و با ۲ نفری که
به دیوار قبرستان تکیه داده بودند، به زبان عبری مشغول صحبت شد. فرد تازه رسیده پس
از احوالپرسی با آن دو نفر دیگر که فکر می­کنم مأموران موساد یا سازمان سیا بودند،
گفت: بعد از این که هواپیماها در سپتامبر به دوقلوها که به عبری می­شود teui
خوردند، مردم آمریکا درخواهند یافت که زندگی در کنار تروریست­ها چه مزه­ای دارد.

بعد یکی از آن دو نفر درباره موفقیت این طرح ابراز نگرانی کرد، اما دیگری به او
پاسخ داد: نگران نباش، ما افرادی در پست­های بالا داریم و فرقی نمی­کند چه کسی به
ریاست جمهوری آمریک انتخاب شود، ما ترتیب همه چیز را خواهیم داد.

عرب­ها آن­قدر نادان هستند که حتی به فکرشان هم نخواهد رسید که ما از آن­ها سوء
استفاده کرده­ایم. اگر نتوانستیم مردم آمریکا را مجاب کنیم پودرهایی را داخل
بسته­های پستی می­فرستیم تا تشنج عمومی ایجاد کنیم. اگر ال گور انتخاب شد، او را
برمی­اندازیم و آدم خودمان را روی کار می­آوریم.

شما بلافاصله مقامات را در جریان این اطلاعات قرار دادید؟

بلافاصله نه، فکر می­کنم خودم هم اول باورم نمی­شد، اما بعد ترسیدم و احساس خطر
کردم. سر انجام در اوت سال ۲۰۰۱، سناتور شومر را در جریان این موضوع قرار دادم.

به او نامه دادید؟

خیر با او حضوری ملاقات کردم و همه چیز را برایش تعریف کردم.

او چه گفت؟

جدی نگرفت. مانند خیلی­های دیگر.

مگر به کس دیگری هم گفتید؟

بله، حداقل یادم هست موضوع را به ۲ مأمور عالی­رتبه اف.بی.آی هم گفتم، اما آن­ها
هم باور نکردند و جدی نگرفتند.

چگونه موضوع را مطرح کردید؟

همه چیز را، مشخصات ظاهری آن­ها را، لهجه و زبانی که با هم صحبت می­کردند، موقعیت
مکانی و زمانی و حتی چندین سناریوی مختلفی که می­شد از حرف­های آن­ها در ذهن و یا
روی کاغذ آورد، برایشان کشیدم. درباره سیاه زخم، که متأسفانه آن هم رخ داد، به
آن­ها توضیح دادم، اما آن­ها هیچ توجهی نکردند.

در این باره آیا با سناتورهای دیگر هم تماس گرفتید، یا فقط با سناتور شومر صحبت
کردید؟

من با تلفن و با ارتباطات مطمئنی که داشتم با چندین سناتور و چندین جمعیت سیاسی
دیگر تماس برقرار کردم و به آن­ها این موضوع را گوشزد کردم.

وقتی حملات یازده سپتامبر رخ داد چه کردید؟ ادعا نکردید که من به شما گفته بودم و
شما توجه نکردید؟

آه تو را به خدا بس کنید. در جامعه آمریکا صدای شما به هیچ کس نمی­رسد.

به رسانه­ها رجوع کردید؟

بارها. من حتی چندین بار به مطبوعات و تلویزیون­ها رجوع کردم. حتی به سی.بی.اس
رفتم و در آن­جا این موضوع را مطرح کردم، اما هیچ کس حاضر نشد به حرف من گوش کند.

یعنی حرف شما را باور نمی­کردند؟

اساساً گوش نمی­دادند! هیچ کس به حرف من گوش نمی­داد. می­دانید چر