پاورپوینت کامل در محضر قرآن کریم ;برکت خدا ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در محضر قرآن کریم ;برکت خدا ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در محضر قرآن کریم ;برکت خدا ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در محضر قرآن کریم ;برکت خدا ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۹

جای گام­های پیرمرد باغبان ضَروانی([۱]) را اولین پرتوهای خورشید روشن می­کرد و روح
و جانش را نسیم صبح­گاه تازگی می­بخشید.

نفس­هایش شمرده و کمرش در سختی­های روزگار خمیده شده بود. با عصایش در باغ را
کوبید.

عطر میوه­های رسیده و بوی گل و گیاه مشام را نوازش می­داد. زلالی آب جویبار در
برابر پاکی و صفای پیرمرد شرمنده بود. میوه­های درختان که زینت باغ او شده بود تا
چندی دیگر بر شاخساران نخواهد ماند.

ورود انسان به این فضا و مکان خستگی جان و تن را می­آسود. در چنین جاهایی بهتر است
گوش را به گفت و گوی روح افزای برگ­های درختان سپرد، بیشتر شنونده بود تا گوینده که
بخشی از رازهای هستی با تو در میان گذاشته خواهد شد.

باغ پیرمرد محل استراحت و آسایش مسافران و مردم نیز بود.

پیرمرد در گوشه و کنار باغ گردش کرد و دمی را داخل خیمه­ای که با گلیم­های دست­بافت
مزین شده بود، غلطید. از بوی عطر گل­ مشامش پر شد، محصول امسال باغ از جلو دیدگانش
عبور کرد. لختی آسود تا با یک حساب سرانگشتی حاصل زحماتش را حساب کند. امّا اگر
بیشتر فکر می­کرد شاید وسوسه می­شد. سراسیمه به سوی عبادت­گاه خود رفت تا برای شکر
نعمت­های خدای سبحان به سجده افتد.

از خدا خواست تا او را از یاغی­گری ثروت دور نگه دارد. از آشوب دنیا و فتنه­ی شیطان
در امان باشد.

امسال نیز از خدایش طلب نمود تا بتواند خودش به هنگام برداشت محصول حاضر باشد و پس
از چیدن و آماده کردن میوه­ها سهم فقرا را با دست خودش بدهد.

در این مجال فرزندانش نیز آینه­ی ذهنش را مشغول ساختند:

ـ پس سهم ما کو؟! … نه این کم است … اگر در بخشش به فقرا حساب و کتاب دستت بود؛
بیشتر نصیب ما می­شد. چرا ما که پسرهای تو هستیم کمتر از فقرا ببریم؟!

ـ تو رزق ما را محدود کرده­ای.

ـ به زودی نه مال منقولی خواهد ماند و نه غیر منقولی!!

ـ پدر!! شاید روزی برسد که به خاطر بخشش­هایت ما نیز گدایی کنیم!!

ـ و دیگری نیز …

و او با لحنی مهربان و دلسوزانه جواب می­داد:

شما در فکر و عمل خطا کارید. این بوستان در اختیار من و شما نیست، بلکه ملک خداست
که چند صباحی در دست ما امانت است. ما موظفیم قدری از آن را به فقرا و مستمندان
بدهیم، همان­گونه که خود نیز سهمی از آن خواهیم برد. و این کار موجب افزوده شدن سهم
شما در آینده خواهد شد، زیرا خدا انفاق را موجب افزونی مال قرار داده است.([۲])

این روش من از زمان جوانی بوده است، حال که شکسته و ناتوان شده و به مرگ نزدیک
می­شوم، آن را ترک نخواهم کرد. از موی سفید و جسم ضعیف و کمر خمیده­ام پیداست که
چند صباحی بیشتر عمر نخواهم کرد؛ آن­گاه که جان به جان آفرین تسلیم کنم، باغ و
هرآنچه در اوست برای شما می­ماند.

و شما نیز دو راه در پیش دارید: اگر انفاق کنید؛ طبق وعده­ی الهی عوض می­گیرید و
چنانچه بخل ورزید؛ خدا اعلام خطر فرموده و مال خسیس تلف می­گردد.([۳])

چند صباحی نگذشت که پیرمرد دعوت حق را لبیک گفت. روزگار به سرعت گذشت و دوباره باغ
آماده­ی بهره­برداری شد.

پسران پیرمرد گردهم آمده و درباره­ی محصول باغ گفت و گو کردند:

ـ از این پس فقیر و مستمند حقّی از باغ ندارند.

ـ دیگر سایبان­ و خوابگاه محتاجان و رهگذران نخواهد بود.

ـ اگر ما چنین کاری انجام دهیم مال ما افزوده می­شود.

یکی از برادران که اهل خیر بود و چون پدر خویش فکر می­کرد، گفت: آنچه را که فکر
می­کنید به نفع شماست به زودی باعث نابودی­تان خواهد شد. شما اگرحقوق محرومان و
بیچارگان را بپردازید و در خشنود ساختن آنان راه پدر را بروید؛ خداوند به آنچه که
باقی می­ماند برکت خواهد داد.

برادران که گوش شنوایی نداشتند، او را از پند و اندرزی که داده بود مسخره کردند.

او گفت: حال که سخن من را نمی­پذیرید؛ به نماز بپردازید؛ که نماز انسان را از
کارهای بد و ناشایست باز می­دارد:

… إنّ الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر… ([۴])

تصمیم برادران به تقسیم میوه­ها قبل از آمدن فقرا تعلق گرفت. قرآن در این­باره
می­فرماید: إنّا بلوناهم کما بلونا أصحاب الجنّه إذا أقسموا لیصرمنّها
مصبحین([۵]) ؛ ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم، مورد آزمایش قرار
دادیم، آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه­ی] آن [باغ] را حتماً
بچینند. ولا یستثنون([۶]) ؛ و[لی] إن شاءالله نگفتند. هیچ از آن استثناء
نکنند و برای مستمندان چیزی فرو نگذارند.

خداوند که از قصد سوء و عیب روحشان آگاه بود. بلایی به سوی باغشان نازل کرد.
درخت­ها از بیخ نابود شدند و میوه­ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.