پاورپوینت کامل از آغاز تا انجام در پرتو کوثر(قسمت دوم) ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از آغاز تا انجام در پرتو کوثر(قسمت دوم) ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از آغاز تا انجام در پرتو کوثر(قسمت دوم) ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از آغاز تا انجام در پرتو کوثر(قسمت دوم) ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

اشاره:

در بخش قبل به روایاتی اشاره شد که ازدواج بانوی اسلام فاطمه زهرا(س) و امیر
مؤمنان۷ را امری آسمانی و حکمی الهی معرفی کرد و حکمت آن را حصر کفو بودن وجود مقدس
مولی علی(ع) برای زهرای اطهر۳ دانست. این سخن را بارها از پیامبر شنیده بودند که:
لولاک یا علی لما کان لفاطمه کفوٌ علی وجه الأرض؛ ای علی اگر تو نبودی، بر روی زمین
کفوی برای فاطمه نبود.([۱])

در این بخش با هدف مدد جستن از پرتو نور وجود آن دو گوهر درخشان و دریای بی انتهای
فضل و کمال، به تعمق در گوشه­هایی از زندگی و سیره­ی انسان­ساز آن­ها می­نشینیم، با
این امید که راه حل برخی از معضلات جامعه که ریشه در خانواده دارد را بیابیم:

۱. کفو بودن:

کفو در لغت به معنای مماثل و مساوی در حَسَب و منزلت آمده است.([۲]) این مثلیت،
مفهوم دقیقی دارد که یافتن آن در مصادیق و افراد، امری مشکل ولی ممکن است. دو فرد
که قصد زندگی مشترک با هم را دارند؛ باید در یک سلسله امورکه بنای زندگی متعالی بر
آن­ها استوار است، با هم مساوی و مماثل باشند، به این معنا که خانواده­ها تا آن­جا
که ممکن است در طراز و سطح نزدیک به هم باشند تا آینده­ی زوج جوان در مسیر تکامل
انسانی قرار گیرد. به یاد داشته باشیم که بخش قابل توجه این امور را مسایل فرهنگی،
تربیتی، معنوی و علمی تشکیل می­دهد.

در مورد فاطمه زهرا(س) و امیر مؤمنان علی(ع) این شرایط به صورت کامل وجود دارد.
آن­ها تربیت شدگان مدرسه­ی نبوی و بزرگ شده­ی دامن رسالت بودند و به همین جهت در
تمام ابعاد، مثلیت بین آن­ها وجود داشت. بندگی و خضوع در برابر اوامر الهی، زهد و
ساده زیستی در عین تمکن و توان­مندی، در ردیف محروم­ترین افراد جامعه زندگی کردن در
عین برخورداری از قدرت و مقام و خصایص دیگر؛ کمالاتی بود که در محضر مبارک نبی
اعظم(ص) آموخته بودند و با تمام وجود آن را قبول داشتند و با آن خو گرفته بودند.
این ویژگی­های مشترک، پیامبر اسلام(ص) را بر آن داشت که در امر ازدواج فاطمه
زهرا(س) و یافتن کفو، به انتظار حکم الهی بنشیند و در پاسخ درخواست بزرگان قوم و
سران قبایل عرب در خواستگاری از دختر گرامی­اش، آن­ها را به صبر فراخواند تا امر
خداوند فرا رسد. امام باقر۷ به نقل از پیامبر(ص) فرمود: إنّما أنا بشرٌ مثلکم،
اتزوّج فیکم و ازّوجکم الاّ فاطمه فانّ تزویجها نزل من السماء؛ حقیقتاً من انسانی
مثل شما هستم ازدواج می­کنم و شما را به ازدواج یکدیگر در می­آورم، مگر در مورد
فاطمه که امر ازدواجش از آسمان فرود آمده است. و آن­گاه که علی(ع) خواسته­ی خود را
مطرح نموده با تأیید آسمانی و نزول جبرییل همراه گشت، آن جا بود که پیامبر(ص) خطاب
به علی(ع) فرمود: اگر تو نبودی، برروی زمین کفوی برای فاطمه وجود نداشت.([۳])

این عملکرد پیامبر اعظم(ص) در بردارنده­ی درسی آموزنده برای پدران و مادران و نیز
جوانان خواهانِ زندگی مشترک است که در انتخاب همراه و شریک، توجّهشان باید به مسایل
اساسی و مبنایی و شؤون تکاملی زندگی معطوف شود و آن­ها را جایگزین امور روبنایی و
ظاهری کنند. اگر معیار گزینش­ها، دارایی یا تناسب اندام و قیافه و بهره­مندی از
موقعیت خاص اجتماعی باشد و به مشترکات فرهنگی، تربیتی و خانوادگی توجه نشود، چگونه
می­توان تداوم و تعالی حقیقی زندگی را انتظار داشت؟ و حال آن­که سرّ موفقیت بی­نظیر
زندگی دو شخصیت اول اسلام بعد از نبی اعظم(ص)، در بهره­مندی از همتایی و مشابهت
شخصیتی بوده است و اگر اسلام در امر ازدواج بر شناخت طرفین از یکدیگر تأکید دارد به
جهت پی بردن به مشابهت در ویژگی­های اخلاقی، فرهنگی و تربیتی کفو بودن است.
عده­ای گمان کرده­اند که زندگی اشخاصی مانند فاطمه زهرا(س) و علی(ع) تحت تأثیر
عواملی دیگر مانند معصوم بودن آن­ها و یا موقعیت خاص اجتماعی و چیزهایی از این قبیل
است، بنابراین به دلیل فقدان این ملاک­ها در سایر افراد، نمی­توان روی کفو بودن به
عنوان معیار شاخص تکیه نمود. پیداست که این توهّم نتیجه­ی عدم درک صحیح از حقیقتی
دقیق و ظریف است که خالق هستی و آفریننده­ی انسان آن را در قالب حکم شرعی مورد توجه
قرار داده است و عمل پیشوایان دین به خصوص نبی اعظم اسلام(ص) درباره­ی فرزند
گرامی­اش فاطمه اطهر۳ می­تواند راهنمای خوبی برای اقتدا کنندگان و سعادت طلبان
باشد. در ادامه­ی نوشتار به آثار پر برکت کفو بودن در زندگی، بیشتر خواهیم پرداخت.

۲. اهمیت ازدواج در جریان تکامل حیات:

خانواده که از دو رکن اصلی زن و مرد و سپس فرزندان تشکیل گردیده است؛ مهم­ترین و
مؤثرترین جزء اجتماع و دخیل در تحقق رشد و سازندگی ایده­آل جامعه می­باشد. آثار
مخربِ از هم گسیختگی­های اخلاقی جامعه در سست بودن پایه­های زندگی ناشی از محرومیت
از یک نظام اخلاقی مستدام در خانواده، مورد تأکید و بررسی اندیشمندان قرار دارد.
قوانین جامع اسلام با هدف هدایت و سعادت بشر و توصیه­های راهبردی دقیق در این زمینه
روشن­گر آن است که توجه به هر کدام از آن­ها، عامل مؤثری در ایجاد ثبات روحی و
تعالی شخصیت ارکان خانواده و آینده­سازان جامعه است و این در حالی است که به خود
امر ازدواج نیز به عنوان یک ارزش نگاه می­شود. فردی به نام عبدالصمدبن بشیر نقل
می­کند که بانویی به محضر امام صادق(ع) وارد شد و خود را مِتَبِتّله توصیف نمود.
امام(ع) منظور او را جویا شد. او عرض کرد که من زنی هستم که قصد ازدواج ندارم.
امام(ع) از علت قصد او سؤال فرمود و آن بانو، کار خود را عامل فضل و برتری خود
دانست. امام(ع) با لحنی تند، او را از این منش و تفکر بر حذر داشت و فرمود: اگر
ازدواج نکردن، ارزش و فضیلت، به حساب می­آمد، به یقین فاطمه زهرا(س) که هیچ کس در
فضایل، توان سبقت از او را ندارد، سزاوارتر از تو نسبت به این امر ـ ازدواج نکردن ـ
بود.([۴])

۳. وظیفه والدین در قبال جوانان، قبل و بعد از ازدواج:

امیرمؤمنان علی(ع)، زندگی خود را در خانه­ای که با خانه­­ی پیامبر اعظم(ص) فاصله
داشت شروع نمود. پس از مدت کوتاهی پیامبر(ص) خواستار اسکان آن­ها در منزلی نزدیک­تر
شد. فردی به نام حارثهبن نعمان، خانه­ی خود را در اختیار آن­ها نهاد([۵]) و بعد از
اندک زمانی، پیامبر اعظم(ص) در جوار مسجد خود مسجد النبی خانه­ای برای آن دو
بزرگوار ساخت و بدین ترتیب، زوج جوان به منزل جدید منتقل شدند. پیامبر(ص) هر صبح و
شام در وقت نماز، با تعبیر الصلاه اهل البیت إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس و
یطهرکم تطهیر([۶]) ندا می­فرمود و هرگاه عازم سفر بود آخرین وداع و پس از بازگشت،
اولین دیدارش را با بانوی این خانه، فاطمه اطهر۳ داشت.([۷]) ازدواج زهرای مرضیه و
انتقالش به خانه­ی همسر، کمترین توجه و لطف و محبت رسول خدا(ص) را نسبت به آن بانو
نکاست. فاطمه زهرا(س) با ورود به خانه­ی علی(ع)، مسؤولیت جدید را بر دوش خود احساس
می­کرد و به خوبی می­دانست که تحمل مشکلات زندگی و ایفای صحیح نقش همسرداری و تربیت
فرزندان در زندگی، بدون کمک­های فکری و توصیه­های پدر بزرگوار، مقدور نخواهد بود.
پیامبر اعظم(ص) نیز به این امر مهمّ توجه کامل داشت. سعی رسول خدا(ص) بر این بود که
در آموزش معارف انسان­ساز اسلام، دختر گرامی­اش را به حال خود وانگذارد و به سبب
انتساب او به خاندان رسالت و تأثیر عملکرد وی در جامعه، در تربیت وی بیشتر بکوشد.
بر این اساس معنای زندگی و این که جوهر حیات، انسانیت است و سعادت انسان بر خلق و
منش انسانی و خداپسندانه استوار است را با شیوه­های دلنشین به دختر گرامی­اش
می­آموخت. در این راستا، آن­گاه که فاطمه زهرا(س) از سنگینی کار منزل به پدر شکایت
برد و تقاضا نمود که فردی را به کمک او بفرستد، نبی اعظم(ص)، لوحی را به وی داد و
از او خواست که مطالب نوشته شده بر آن را بخواند و فرابگیرد. بر آن لوح، چنین نوشته
شده بود:

کسی که به خداوند و روز قیامت ایمان داشته باشد، همسایه­اش را نمی­آزارد و میهمانش
را گرامی می­دارد و چنین انسانی در سخن گفتن، کلام مفید و خیر را بر می­گزیند و یا
این که سکوت اختیار می­کند.([۸])

شاید پاسخ کمی عجیب به نظر برسد و پیدا کردن ربط بین آن مطالب و تقاضای فاطمه(س)
آسان نباشد، ولی با تأمل، می­توان گفت که پیامبر اعظم(ص) آموزش معارف الهی و
انسان­ساز را در هر زمان، غنیمت می­دانست و به جای برآوردن تقاضای فرزند دلبندش، که
اجابتی سریع ولی مادی و دنیوی بود، با شیوه­ای زیبا، روح معنویت و حقیقت نگری را به
وی منتقل نمود تا هم با ارزش­های واقعی مواجه گردد و هم در گذر زمان، شکیبایی را
تجربه نماید. مشابه این پاسخ گویی نبی اعظم(ص) را در قالب آموزش تسبیحات حضرت
زهرا(س) در برابر همین تقاضا نقل کرده­اند.([۹])

به نظر می­رسد که نکات یاد شده در روابط رسول خدا و فرزند گرامی­اش۹، در این عصر
بیشتر از هر زمان دیگر مورد نیاز خانواده­ها است. پاسخ گویی سریع و برآوردن
تقاضاهای مادی فرزندان و سعی در جلب موافقت و رضایت آن­ها با عمل کردن مطابق نظرشان
که در بیشتر موارد از تعمق و تعقل برخوردار نیست و بر اساس احساس شکل می­گیرد؛ سبب
بالا رفتن توقعات و از دست دادن صبر و شکیبایی و تحمل دشواری­ها است. مسأله­ی
ازدواج و تهیه­ی وسایل و امکانات زندگی جهیزیه و غیر آن با توجه به ارزش مادی آن،
معضلی است که گریبان بسیاری از جوانان و خانواده­ها­ی آنان را گرفتار می­سازد و به
صورت مانع جدّی در راه تحقق سنت الهی ازدواج درآمده است و ناشکیبایی زوج­های جوان
در مقابل یکدیگر به هنگام بروز اختلاف سلیقه­ها و ناهمواری­های زندگی از این قبیل
است. در حالی ­که اگر درکودکی و نوجوانی و قبل از رسیدن به مرحله­ی مسؤولیت پذیری
گوش و دل آنان با کلام وحی و سیره­ی معصومان: آشنا می­گردید مسایل یاد شده جدّی
نبود.

۴. تصویر یک زندگی:

امیرمؤمنان علی(ع) و سیده­ی زنان دو عالم، زندگی مشترک را آغاز نمودند. صبح اولین
روز پیوند مبارک، پیامبر(ص) به خانه­ی آنان آمد و پس از درود و سلام به اهل خانه،
نظر علی(ع) را در مورد فاطمه زهرا(س) جویا شد. علی(ع) به زیباترین صورت ممکن، حقیقت
نقش زهرای مرضیه۳ در زندگی مشترک را ترسیم نمود و شکر خدای مهربان بر این نعمت بزرگ
را اظهار نمود: نعم العون علی طاعه الله.([۱۰])

در این­جا تفاوت اساسی یک زندگیِ مبتنی بر عبودیت و بندگی با غیر آن روشن می­شود.
اولین کلام که حرف دل حضرت بود، از لذت حقیقی و راستین زندگی الهی حکایت می­کند:
فاطمه(س)، بهترین یاور برای اطاعت و بندگی خدا است. این کلام در واقع وظیفه­ی
همسران را در زندگی مشترک مشخص می­کند که اصل اولیه در زندگی مشترک، یاری یکدیگر
در اطاعت و بندگی خدا است.

و اما پیامبر(ص) در ایفای نقش هدایتی خود، در توصیه­ای مهم به علی(ع) در آغاز
زندگی، به مهم­ترین موانع بندگی و طاعت الهی ـ به خصوص در زندگی مشترک ـ اشاره
فرمود:

إیّاک والکذب فإنّه یسوّد الوجه و علیک بالصّدق فإنّه مبارک والکذب شؤم([۱۱])

حضرت با تعبیر ایاک بر جدّی بودن مسأله و وجوب حذر، اشاره فرمود: از دروغ گفتن
جدّاً بپرهیز که شوم و مایه سیه رویی است و راستگویی را پیشه­ی خود ساز که مایه
برکت و مبارک است.

روشن است که ساحت عصمت ولیّ خدا مولی الموحدین علی(ع) از هرگونه پلیدی به دور است و
این توصیه در حقیقت، خطاب به امت مسلمان ـ به ویژه والدین و جوانان ـ است. بر این
اساس؛ محور و ستون زندگی مشترک، همانا صداقت و راست­گویی در رفتار است که این امر
باید از همان آغاز زندگی مورد توجه خاص قرار گیرد. چه بسیار مشکلات و پیچیدگی­های
شکننده در خانواده­ها که از عدم توجه به این رکن قویم، نشأت می­گیرد و عوارض ناشی
از یک دروغ گاهی به قدری زیاد، طولانی و مضرّ است که همچون کلافی سر در گم
خانواده را در خود می­پیچد. از آثار شاخص دروغ، بی اعتمادی و از دست دادن
پشتوانه­ها، از بین رفتن جوان­مردی،([۱۲]) خوار شدن در بین اطرافیان و از دست دادن
حیات حقیقی است. امیر مؤمنان علی(ع) در این­باره فرمود:

الکذّاب والمیت سواء، لأنّ فضیله الحیّ علی المیت الثّقه به، فإذا لم یوثق بکلامه
فقد بطلت حیاته؛ دروغگو و مرده با هم برابرند، زیرا برتریِ انسانِ زنده بر مرده،
به خاطر اطمینان و وثوق به اوست و هنگامی که کلامش قابل اطمینان نباشد، هستی و
زندگی­اش نابود و باطل شده است پس گویا مرده است.([۱۳]) این کلام گهربار و آن
توصیه پیامبر الهی، داروی نجات بخش انسان و بازدارنده­ی او از انحراف و اختلاف و
بسیاری از مصایب و رنج­ها در روابط اجتماعی است و همسران جوان باید آن را آویزه­ی
گوش خود قرار دهند.

اشاره به بعضی از مصادیق دروغ­ خالی از لطف نیست. رسول خدا(ص) می­فرماید: حسبک من
الکذب إن تحدّث بکلّ ما سمعت؛ در دروغ گو بودن تو همین بس که هرآنچه را شنیدی
بازگویی.([۱۴])

روشن است که بین باز گفتنِ هرآنچه که انسان می­شنود و اتصاف به دروغگویی، ارتباطی
محکم وجود دارد که می­توان با کمی دقت به آن پی برد. هرآنچه که شنیده می­شود در
صورتی قابل نقل است که انسان به صدق و راستی­اش یقین کند، و یقین پیدا کردن
درباره­ی همه­ی آنچه انسان می­شنود؛ عمری بس طولانی می­طلبد. از این­رو در بسیاری
از شنیده­ها، یقین به صحت احراز نمی­شود، بلکه همراه با شک و احتمال و گمان است؛ پس
باید با تعابیری مانند: می­گویند، شنیده­ایم، فلانی می­گفت و … نقل شود تا ضمانتی
برای آن نباشد. در این حال است که به عمق کلام نبی اعظم(ص) پی می­بریم که بازگو
کردن همه­ی شنیده­ها، مبتلا شدن به دروغ­گویی است.

در دیگر سخن، رسول گرامی اسلام(ص) به برخی روش­های مؤثر در سالم سازی روابط اجتماعی
و مراقبت از بهداشت روانی و سلامت جسمانی اشاره می­نماید و با تأکید بر اجتناب از
خطرناک­ترین میکروب فاسد کننده­ی روابط انسانی یعنی دروغ، می­فرماید: إیاک والکذب
واحذر الغیبه والنمیمه فإن الغیبه تفطر الصائم والنمیمه توجب عذاب القبر والمغتاب
هو المحجوب عن الجنّه؛ از دروغ، جداً بپرهیز و از غیبت و نمّامی کردن اجتناب­نما
زیرا غیبت روزه­ی روزه­دار را می­شکند و نمّامی کردن سبب عذاب قبر می­شود و فرد
غیبت کننده از بهشت محروم می­گردد.([۱۵]) شناخت حقیقت و باطن این دو عمل آلوده و
فاسد، پرده از رابطه­ی آن­ها با نتایجی که فرد مبتلا، گرفتار آن می­شود را به خوبی
مشخص می­سازد. انسان آگاه از حقیقت روزه، می­داند که در حالت روزه­درای، صرفاً
خودداری از خوردن و آشام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.