پاورپوینت کامل روش­های تربیتی امام سجاد(علیه السلام) ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روش­های تربیتی امام سجاد(علیه السلام) ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روش­های تربیتی امام سجاد(علیه السلام) ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روش­های تربیتی امام سجاد(علیه السلام) ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۰

در بخش گذشته به محورهای سه­گانه­ی اهداف تربیتی حضرت سیدالساجدین(علیه السلام)
اشاره شد و پس از آن روش­های مورد نظر برای تحقق اهداف مورد بررسی قرار گرفت. برخی
از این شیوه­ها از جمله روش اعطای بینش و روش­ عفو موضوع نوشتار ما بود. اینک به
برخی دیگر از شیوه­های تربیتی امام زین العابدین(علیه السلام) می­پردازیم:

روش یادآوری نعمت­ها:

یکی دیگر از روش­های تربیتی، شیوه­ی یادآوری نعمت­هاست که مبتنی بر اصل تذکر
می­باشد. اصل تذکر بیان­گر آن است که گاهی باید فرد را به آنچه علم دارد یادآور
ساخت، چرا که انسان دچار غفلت از گذشته­ی خویش می­گردد. در این روش سعی بر آن است
که آدمی با خویشتن روبه رو شود و به خود بنگرد و حلاوت نعمت­هایی که به او ارزانی
شده را بچشد.([۱]) در قرآن کریم نمونه­های زیادی از یادآوری­ نعمت­ها در زندگی فردی
دیده می­شود، آن­جا که به پیامبرش می­فرماید:

… ألَم یَجِدکَ یَتیماً فَئاوَی وَوَجَدَکَ ضآلاًّ فَهَدی وَوَجَدَکَ
عَآئِلاً فَأغنی فَأمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقهَر وَأمّا السّآئِلَ فَلاَ تَنهَر
وَأمّا بِنعمهِ ربّکَ فَحدّث([۲])

و هم­چنین در حیات اجتماعی نیز نعمت­ رهایی از ضلالت، تفرقه، خودبینی و … را
متذکر شده است:

… واعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمیعاً وَلاَ تَفَرّقُوا وَاذکُرُوانِعْمَتَ
اللهِ عَلَیْکُم إذ کُنتُم أعدَآءً فَألَّف بَینَ قُلُوبِکُم فَأصْبَحْتُم
بِنِعْمَتِهِ إخْواناً وَکُنتم عَلی شَفا حُفرَهٍ مّنَ النّار فَأنقَذکُم مِنّها
کذلکَ یُبیّنُ الله لَکُم ءایتهِ لَعلّکُم تَهتدُون([۳])

روش­ یادآوری نعمت­ها در کلام امام سجاد(علیه السلام):

امام سجاد(علیه السلام) در دعای شکر، نعمت­های الهی را یادآوری می­فرماید:

والحمدلله الّذی أختارلنا محاسنَ الخلق و اجری علینا طیّبات الرّزق؛ ستایش مخصوص
خداوندی است که محاسن و زیبایی­های خلقت را برای ما برگزید و هم­چنین روزی­های طیّب
و پاکیزه را در این عالم برای ما به جریان انداخت.([۴])

امام(علیه السلام) در فرازهای دیگر دعا با ذکر نعمت­های زیر به ستایش خداوند
می­پردازد:

والْحمدُلله علی ما عرّفنا من نفسه، والهمناه من شکره، و فتح لنا من ابواب العلم
بربوبیّته و دلّنا علیه من الإخلاص له فی توحید، و جنّبنا من الإلحاد والشّکّ فی
أمره …، والْحمدُلله الّذی دلّنا علی التّوبه.([۵])

نعمت­های یادآور در این کلام امام (علیه السلام) عبارت است از:

شناخت خدا، اخلاص در توحید، دوری از شرک و الحاد، هدایت به سوی توبه.

امام(علیه السلام) در دعای ابوحمزه نیز یادآور نعمت­ها می­گردد و در فرازی از دعا
چنین می­فرماید: أینَ عطایاکَ الفاضلهَ أینَ مواهِبُک الهنیئه؛ خداوندا کجاست
نعمت­های گوارا و بزرگواری بی حد تو.([۶])

در جمله­ای دیگر، امام(علیه السلام) اعمال انسان­ها را در مقایسه با نعمت­های الهی
بسیار ناچیز دانسته و می­فرماید: وما قدرُ اَعمالِنا فی جَنبِ نِعمِک؛ ارزش کارهای
ما در قیاس با نعمت­های تو ناچیز است.([۷])

اثر تربیتی این روش آن است که مربّی غفلت فرد یا جمع را با یاد آوردن نعمت­هایی که
در گذشته به متربّی یا متربّیان اعطا شده می­زداید و در او شور و رغبت تازه­ای برای
عمل به وجود می­آورد.

هم­چنین مربّی باید خوشی­ها و سختی­های زندگی مترّبی را در خاطر او زنده کند، تا وی
را برای به ثمر رساندن نعمت­هایی که در اختیار اوست، فرا خواند و به راه اندازد.

روش تغافل:

تغافل، یعنی انسان چیزی را بداند و از آن آگاه باشد ولی با اراده و عمد خود را غافل
نشان دهد و وانمود کند که از آن آگاه نیست. ([۸])

تغافل صفتی پسندیده، و یکی از اصول اخلاقی و تربیتی ائمه(علیهم السلام) می­باشد و
دارای آثار درخشانی در تربیت است.

در روایات به تغافل، و فواید و اثرات تربیتی آن اشاره شده است. امام علی(علیه
السلام) در اهمیّت تغافل می­فرماید: نصفُ العاقل إحتمال و نِصفُهُ تغافُل؛ نیمی از
ساختار انسان خردمند بر اساس احتمال و نیمی دیگر به چشم پوشی بستگی دارد.([۹])

و نیز می­فرماید: کسی که از بسیاری امور تغافل نکند، آرامش و آسایش خود را متزلزل
کرده است.([۱۰]) تغافل شاخه­ای از حلم و بردباری است و بدون حلم نمی­توان به آن
دست یافت. در این­باره امام علی(علیه السلام) فرمود: لاحِلمَ کَالتّغافل.([۱۱])

هم­چنین امام(علیه السلام) تغافل نمودن از امور ناچیز را باعث افزایش منزلت تغافل
کننده می­داند، و با بیان مضرّات عدم به کارگیری این شیوه مخاطب را به این روش
هدایت و تحریک می­فرماید:

وعظّموا أقدارکم بالتغافل عن الدنّی من الأمور… ولا تکُونوا بحّاثین عمّا غاب
عنکم، فیکثر غائبکم … و تکرّموا بالتّعامی عن الاستقصاء؛ قدر و منزلت خود را با
تغافل نسبت به او بالا ببرید… و زیاده از اموری که پنهان است تجسّس نکنید که عیب
جویان شما زیاد می­شوند… و با چشم بر هم نهادن، از دقت بیش از حدّ در جزییات،
بزرگواری خود را ثابت کنید.([۱۲])

انواع تغافل

تغافل همیشه سودمند نیست. برای آن­که مقصود ائمه از تغافل به عنوان یک صفت پسندیده
روشن گردد، آن را تحت عنوان مثبت و منفی ممدوح یا مذموم بررسی می­نماییم:

الف. تغافل مثبت؛ مقصود ائمه(علیهم السلام) از تغافل در اخلاق و تربیت این قسم
می­باشد، یعنی انسان چیزهایی را بداند که پنهان کردن آن لازم یا پسندیده است، با
این که فرد خود را نسبت به مسأله­ای که اظهارش عواقب نامطلوب دارد به ناآگاهی و
بی­اطلاعی بزند، و یا با بزرگواری از کنار آن بگذرد تا باعث حفظ آبروی دیگران شود.

پنهان ساختن عیوب و لغزش­های دیگران بسیار پسندیده است، زیرا هر کس که عیبی دارد
سعی می­کند از دیگران پنهان نماید. در امر تربیت اگر از متربّی پرده دری شود به
آبرو و حیثیت اجتماعی وی خدشه وارد می­شود، و این خود نوعی تشویق به خطا است که
باعث گمراهی می­شود، زیرا اگر نسبت به فرد نگرش مثبت نباشد، از انجام کارهای ناپسند
به صورت علنی ابا نخواهد داشت.([۱۳])

البته ممکن است در مواردی حسن نیّت نباشد، بلکه هوای نفس و اندیشه­های پلید انگیزه
و محرّک آن قرار گیرد، از آن جمله:

۱. تغافل شخص حسود؛ حسود در کارهای بد محسود تغافل می­کند و قصدش این است که وی به
روش نادرست خویش ادامه دهد تا بین مردم مفتضح شود و آبرویش برود.

۲. تغافل انسان سودجو؛ تغافل او از گناه دیگران به مصلحت تغافل شونده نیست، بلکه
نفع شخصی خود را در آن می­داند.

۳. تغافل فرد جاه طلب؛ انسان جاه طلب از اخلاق ناپسند دیگران تغافل می­کند و از
زشتی کارهای آنان سخن نمی­گوید تا این که انتقادش موجب آزردگی افراد از او
نشود.([۱۴])

شیوه­ی تغافل در کلام علی­بن الحسین(علیه السلام)

روش تغافل مربّی از خطاهای متربّی در کلام امام(علیه السلام) به دو صورت قابل تقسیم
است:

الف. چشم پوشی خداوند از گناهان بندگان؛ خداوند که مربّی همه­ی بندگان است با
پوشانیدن عیوب آنان و رسوا نکردنشان سعی در مقرّب ساختن آن­ها به خویش را دارد. در
قرآن کریم([۱۵]) نیز این روش مورد تأیید قرار گرفته است، زیرا وقتی که منافقین به
قصد طعنه و اذیّت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را اُذُن می­خوانند، خداوند از گوش
شنوا و صفت پرده پوشی پیامبر که می­خواهد از این راه منافقین را هدایت فرماید، با
عنوان اُذُن خیر و رسول رحمت تعبیر فرموده است.([۱۶])

بنابراین قبول توجیه­های متربّی از طرف مربّی، زیرکی مربّی را خدشه­دار نمی­کند،
بلکه مایه­ی بزرگواری مربّی است.([۱۷])

امام زین العابدین(علیه السلام) در دعای ابوحمزه خداوند را به عنوان مربّی که از
گناه بنده تغافل نموده ـ گویا گناهی را مرتکب نشده است ـ ستایش می­کند:

والْحمدُللّه الّذی یَحلُمُ عنّی حتّی کانّی لاذنبَ لی([۱۸])

در این­جا امام(علیه السلام) با لسان دعا، روش تربیتی تغافل را به همه­ی مربّیان
آموزش می­دهد، چرا که وقتی خداوند برای اصلاح رفتار بندگان از خطاهایشان تغافل
می­فرماید پس تمامی بندگان در مقام تربیت باید به این نحو عمل کنند.

ب. تغافل انسان­ها نسبت به یکدیگر؛ از نظر امام(علیه السلام)، تغافل علاوه بر آن­که
در تربیت ضروری است، یکی از اصول مهمّ اجتماعی زندگی آرام و خالی از دغدغه و
وسیله­ی سامان یافتن امور دنیایی جامعه­ی انسانی به شمار می­رود، همچنان که
امام(علیه السلام) در وصیّت به فرزندشان در اهمیّت تغافل می­فرماید:

وَاعلَم یا بُنیَّ إنَّ صلاحَ الدّنیا بِحذافیرِها فی کَلِمَتینِ اِصلاحُ شأنِ
الْمعاشِ مِلؤُ مِکیالٍ ثُلُثاه فِطنهٌ و ثُلثُهُ تَغافُل، لانّ الانسانَ
لایَتَغافَل إلاّ عن شیء قَد عَرَفَهُ فَفَطِنَ لَهٌ؛ فرزندم همانا سامان یافتن
همه­ی امور دنیا در دو کلمه خلاصه می­شود، اصلاح و تأمین معاش زندگی همچون پری
پیمانه­ای است که دو سوم آن به هوشمندی و یک سوّم آن به چشم پوشی است، زیرا انسان
تغافل نمی­کند، مگر از چیزی که آن را می­شناسد و آگاهی دارد.

امام با بیان اهمیت تغافل و فواید آن ما را به این سو تشویق و هدایت می­فرماید.

روش محبّت:

محبّت یعنی دوستی و میل طبع به سوی چیز لذت دار.([۱۹])

ملامهدی نراقی در تعریف محبّت گفته است: محبّت عبارت است از میل و کشش طبع به
سازگار و لذّت آور.([۲۰]) هم­چنین در تعریف آن گفته شده است: محبّت صفتی در نفس
انسان است و به چیزی تعلّق می­گیرد که به اعتقاد او دارای خیر و خوبی باشد.

محبّت در قرآن و کلام امام سجاد(علیه السلام)

در قرآن واژه محبّت به صورت اسم و فعل هشتاد و سه بار آمده است. در قرآن و ادعیه
امام چهارم(علیه السلام) به سه نوع محبّت بر می­خوریم:

الف. محبت خدا به بندگان مربّی به متربّی؛ از جمله صفات خداوند محبّت او به همه­ی
مخلوقات، به ویژه انسان است. در قرآن کریم نیز خداوند بارها محبّت خود را ابراز
فرموده است: در آیات زیادی با عنوان إنّ اللهَ یُحبُ الّذین… دوستی­خود را نسبت
به پاکان، توّابین، نیکوکاران، متقین، متوکّلین، صابران و اهل قسط می­فرماید:

و در جایی دیگرمحبّت متقابل بین خداوند و بندگان را با عبارت: یُحبّهُم و
یُحبّونَهُ([۲۱]) فرموده است. هم­چنین در قرآن به فراگیری رحمت خداوند([۲۲])، و
مقرّر داشتن مهر و محبّتش به بندگان اشاره شده است.([۲۳])

امام زین العابدین(علیه السلام) در دعای اول محبّت خدا نسبت به بندگان را مورد
ستایش قرار می­دهد:

ثمّ سَلَکَ بِهِم طریقَ إرادته، وَبعثهُم فی سبیل محبّته؛([۲۴]) سپاس خدایی را که
مخلوقات را در جهت اراده­ی خود به سلوک واداشته و در طریق محبّت خود مبعوث ساخته
است.

در فرازی دیگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.