پاورپوینت کامل پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
۶۶
حجاب میتواند به زن این امکان را بدهد که به عنوان یک انسان فعّال با سایر
نظامهای اجتماعی همچون فرهنگ, سیاست, اقتصاد و … رابطهای حسنه برقرار کند, زیرا
حجاب تمامی خصوصیات یک نظام فرهنگی را دارا بوده و فرد را برای ارتباط این نظام با
نظامهای دیگر آماده میسازد. حجاب بر بعد معنوی انسان تکیه دارد و سعی میکند او
را به عنوان موجودی فرهنگی که از مهمترین خصوصیاتش برقراری ارتباط منطقی با دیگران
است, مطرح سازد.
حجاب به علت آن که خصلتی نمادین دارد؛ میتواند جریان ارتباط و فعالیت دو قشر مرد و
زن را در جامعه تنظیم کرده و به این سبب عناصر مثبت نظام فرهنگی را فعال و غنی
ساخته, و زمینهی تفوّق رفتار فرهنگی را بر رفتار اقتصادی و مادی فراهم آورد.
هر جامعهای دارای منابع درونی گوناگونی است. برخی از این منابع مادی و برخی دیگر
معنوی است. حجاب به سبب ذخیره کردن منبع معنوی در خود, یکی از قدرتهای درونی جامعه
محسوب میگردد. بدین ترتیب میتوان گفت که حجاب قدرت و نفوذ فرهنگی زن ـ یا بهتر
است گفته شود انسان ـ را به نمایش میگذارد, و توانایی جلب نظر هواداران انسانیت
را فراهم میآورد. حجاب اسلامی نه تنها منبع قدرتی شگرف برای زن مسلمان است, بلکه
موجبات افزایش نفوذ قدرت و شخصیت فرهنگی او را در جامعه ایجاد مینماید تا جایی که
به علت گستردگی اجرای این حکم و تقوای رفتاری او, این قدرت مشروعیت یافته و
میتواند به اقتدار منجر گردد. ([۱])
اما تنها تلاش و فعالیت زن مسلمان جهت به ثمر رساندن اهداف او کافی نیست؛ بلکه باید
نظامی حمایتی, زن را در این اهداف معنوی پشتیبانی کند. زن باید خود را در نظامی
یکپارچه که زمین و زمان را فراگرفته و به وسیلهی قادری هدایتگر اداره میشود,
بیابد تا به وسیلهی درک این حمایت, قدرت را در خود حس کرده و انگیزهی مبارزه با
ظلم و محرومیت در او ایجاد شود.
ساختار نظام ولایی از الگوهای انسان متعالی که رفتارشان در فرهنگ الهی نهادینه شده
فراوان دارد. امّا این الگوها زمانی به کارایی قطعی نایل میشوند که خدای سبحان, هم
در جنسیت زن آنان را عرضه کرده باشد و همدرجنسیت مرد. از همه مهمتر اینکه؛ الگوی
انسانی در قالب زنانه میان مردان همان مقبولیت را داشته باشد که الگوی مردانه میان
زنان این مطلوبیت را یافته باشد. بدین لحاظ است که خدای متعال الگوهایی معصوم و
متکامل در نقش رهبری را به جامعه عرضه نموده تا همهی انسانها با مراجعهی به آنان
و بنا به ظرفیت وجودی و آمادگی روحی خود از آنان بهره گیرند.
الگوهای معصوم, نظام رفتاری انسان را به ساحتی الهی مبدل میسازند چرا که آنان ساخت
رفتاری خود را از جامعه و فرهنگ بشری نگرفتهاند و از همین رهگذر است که مسلمان راه
پیمودهی آنان براساس فرهنگ معنوی حرکت کرده و میداند که در مسیر رشد باید عناصر
منفی را طرد و در مقابل سقوط, از خود عکس العمل نشان دهد.
از این رو حجاب آمادگی ذهنی و انگیزهی رفتاری را از زمان بلوغ برای
اتصالبهالگویانسانیت ـ حضرت زهرای اطهر۳ ـ فراهم میآورد و به دنبال آن زن در
منطقهی ولایت به رهبری فاطمه زهرا۳ قرار میگیرد. کارکرد هر پدیدهای نشان میدهد
که آیا نظامش زنده و پویاست یا بیمار و وامانده, و حجاب نشان دهندهی این است که
اسلام همواره زنده و پویا است.
در رفتارهای اجتماعی, برخی از عناصر به سبب معنایشان در پوششی نمادین عرضه میگردند
تا رفتارهای مبتنی بر خود را قابل درک و انتقال سازند. بدین ترتیب تمامی انسانهای
هدفدار را جهتدار کرده و همچون راهنما,آنان را به سوی مفاهیم اساسیتر میکشانند.
با توجه به ویژگیهای عنصر حجاب میتوان این فراز از بحث را بدانجا کشاند که چون
کارکرد هر عنصری باید بتواند با نظام درونی و محیط بیرونی ارتباط برقرار کند؛ حجاب
نیز میتواند هدف خلقت و حیات زن را با فعالیتهای اجتماعی او سامان داده و او را
در تنظیم رفتار زندگی مدد رساند. لذا در مورد حجاب باید به چند عامل مهم توجه اساسی
نمود:
۱ . ظرفیت وجودی زن
۲ . فعالیت اجتماعی زن
۳ . تحلیل حکم حجاب
۴ . ارتباط حجاب با مسایل حکومتی
۱ . ظرفیت وجودی زن؛
متأسفانه آنچه را که علوم انسانی به عنوان خصایص زن در جهان معرفی نموده, اموری
مهم, متناقض و غالباً غیر کارآمد است, زیرا شخصیت ارائه شده از زن در جهان گرفتار
چالشهای اساسی ذیل شده است:
الف. نارضایتی از تصویر خود:
زنان (حتی تحصیلکردهها) نسبت به تصویری که از خود دارند ـ چه تصویری که جامعه به
آنها ارائه نموده یا علوم انسانی ترسیم نموده است ـ ناراضیاند. چرا که تصویری از
موجودی ضعیف, جنسی, انفعالی, ناکارآمد و حاشیهای است. در نتیجه؛ نه تنها زنان را
معترض به جنسیت خود ساخته, بلکه آنان را آمادهی پذیرش تغییر و تحول در ایجاد
نقشهای جدید به جای نقشهای واقعی از خود نموده است.
ب. احساس محرومیت:
احساس مظلومیت تاریخی که به زن بار شده است؛ سبب گردیده که چهرهای همراه با احساس
محرومیت به او تحمیل شود. از آنجا که خود زن در تشکیل این چهره مؤثر بوده است,
چنانچه جامعه امتیازی هم به او بدهد, باز این احساس نه تنها محو نمیگردد و زن را
آمادهی ارائهی نقشهای کارآمد نمیسازد, بلکه به زجر کشیدن در رنجهای زنانه کمک
میکند و او را وامیدارد تا به حال خود بگرید و دیگران را نیز بگریاند, و در ترسیم
وضعیت جدید نیز باز به محرومیت و ظلمی جدید تن دهد آن گونه که با شعار فریبندهی
«بازسازی عناصر محروم» همخوانی داشته باشد, و صد افسوس که عمق این اسارت آگاهانه,
با اسارت پیشین او قابل مقایسه نمیباشد!!
ج. گمگشتگی نقش:
زن در گم گشتگی تصویر صحیح خود, در جستجوی نقشی اساسی است. نقشهای متفاوتی که به
او تحمیل یا عرضه میگردد همخوانی چندانی با یکدیگر و با انتظارات جامعه ندارد, به
گونهای که ممکن است سرگشتگی زن در تطبیق وجود خود با نقشهای مطروحه, او را به
انتخابی با تلقینات بیگانه بکشاند تا به وسیلهی آن, نقش سنتی خود را رها نموده و
نقشی دیگر را بپذیرد. گزینش نقش جدید با فریبندگی ظاهر و تبلیغات اجتماعی رابطهای
نزدیک دارد. در این انتخاب نقشهای طبیعی و خانوادگی به علت بازدهی طولانی و تعارض
با فعالیتهای اجتماعی از سوی زن مُهر طرد خورده, و شخصیت زن را وامیدارد که به
دنبال امتیازات ظاهری بوده تا بتواند خود را در اجتماع ارضاء نماید و این گونه است
که با پذیرش نقشی کاذب, خانواده را دچار تنشهای مختلف مینماید.
د. خانواده:
نقش و موقعیت زن در نهاد مقدس خانواده, نقشی پنهان است بدین سبب ظلمهای بی رویهای
که در طول تاریخ به زن روا شده است, گاه نقش او را به بینقشی محض نزدیک کرده است,
در حالی که استحکام خانواده به ایثار زن قائم بوده و جهان با تردید زن در ایفای نقش
او در خانواده دچار صدمات جبران ناپذیری گشته است و تا به حال با هیچ برنامه و
تدبیری نتوانسته آن ایمان و اعتقاد راستین گذشته به بنیاد خانواده را به زن
بازگرداند. در خانواده با وجود آن که جایگاه زن در تمامی نقشهای خلقتی؛ دختری,
همسری, مادری و خواهری قابل ارزش بوده, و هر یک جایگاه مشخص و تعریف شدهای را
دارند ـکهبدلگزین نمیباشند ـ اما نقش قالب زن در خانواده, نقش همسری و مادری
است. به این سبب از گذشتههای دور, زن را فقط با ایفای این نقش میشناختهاند.
لذا ضروری است که نسبت به تعریف جایگاه ویژهی تمامی نقشهای زن در خانواده کار
ویژهای صورت پذیرد تا تصویر زن در خانواده اصلاح گردد.
ه . اجتماع:
تسری ولایت مرد بر زن از خانواده به اجتماع, و ضعیفتر بودن قوای جسمی زن نسبت به
مرد, زمینهی ظلمهای معتنابهی را برای زن در اجتماع فراهم کرده است که به طرق
گوناگون و با منطقهای مختلف علمی گهگاه توجیه میگردد. تلاشهای چند قرن گذشتهی
زنان جهت رفع این محرومیتهای اجتماعی دستاوردهایی را به دنبال داشته است که گویا
او را نه تنها از اهدافش دور ساخته که معضلی بر مشکلات گذشته افزوده است:
۱ . مردان برایحفظ تفوق خود ـ در صورت بیاثرشدن منطق و سلاحهای گذشته ـ به
منطق و سیاستی جدیدتر دست زدهاند که نتیجهای جز فلسفهی نیاز تسلط و سالار بودن
مردان بر زنان, اما این بار با شیوهای جدیدتر و نوینتر نداشته است. اتفاقاً هر چه
زمان میگذرد و مسؤولیتهای زنان در عرصههای اجتماع گستردهتر میشود, این تسلط
نیز افزون میگردد و تا فراخنای همهی شؤونات زندگی او پیش میرودبهگونهای که حتی
ظاهر زنان را نیز مردان باید تعیین کنند و آنگونه بپوشند و بیارایند که مردان راضی
شوند و بپسندند.
۲ . برخی از زنان برای پیشبرد کارهای خود و جلب همراهی مردان ناچار میشوند تا از
خود مایهی بیشتری بگذارند که این امر به خستگی و وازدگی, و دوری از خانواده و …
منجر میگردد و در مجموع نه تنها به نفع زنان نمیباشد, بلکه آنان را از اهدافشان
نیز دور میسازد.
۳ . ساختار اجتماعی به گونهای قوام یافته است که زنان را به همراهی و همرأیی با
فرهنگ روزمره و مادی میکشاند, لذا با آن که با تلاش بسیاری از افراد, مسیر حرکتی
جامعه از تفوق قوای جسمی به سوی تفوق قوای فکری در حرکت است, اما زنان به سبب
محرومیت از آموزش و تخصص همپای مردان باز جزء جمعیت حاشیهای قرار میگیرند.
چرا زن را براساس شاخصهای اقتصادی میسنجند؟
عدهای میگویند زنان چون در اقتصاد و مالکیت سهم ندارند دارای قدرت نیستند, در
حالی که این تحلیل براساس نظام سرمایهداری است. اینان اقتدار زنان را طوری تغییر
دادهاند که با معیارهای مردانه و سرمایهداری بسازد و زنان را با این تحلیل ناصحیح
و تحمیلی و غلط وارد بازار کار کنند, و حال آن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 