پاورپوینت کامل باید مقاوم باشیم…(گفت و گوی صمیمی با سرکار خانم معصومه اسعد پاز از کشور آرژانتین ) ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل باید مقاوم باشیم…(گفت و گوی صمیمی با سرکار خانم معصومه اسعد پاز از کشور آرژانتین ) ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باید مقاوم باشیم…(گفت و گوی صمیمی با سرکار خانم معصومه اسعد پاز از کشور آرژانتین ) ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل باید مقاوم باشیم…(گفت و گوی صمیمی با سرکار خانم معصومه اسعد پاز از کشور آرژانتین ) ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

۶۴

سرکار خانم معصومه اسعدپاز در سال ۱۹۶۶ میلادی در آرژانتین متولد شد. وی سه سال در
رشته­ی پزشکی تحصیل نمود. پس از ازدواج همراه همسرش به ایران آمد و حدود سه سال در
جامعهالزهرا(علیها السلام) تحصیل نمود. سال ۱۹۹۳ به آرژانتین بازگشت و به عنوان
مبلّغ در مسجد التوحید مشغول تدریس و تبلیغ علوم دینی و قرآنی شد.

خانم اسعدپاز ریاست سازمان زنان مسلمان در آرژانتین OA، مسؤولیت بخش زنان
روزنامه مؤذّن، مسؤولیت کمیته اسلامی امدادهای اجتماعی AIAS، مسؤولیت انیستیتوی
آرژانتین فرهنگ اسلامی را بر عهده دارد.

وی در سال ۲۰۰۴ لیسانس جامعه شناسی را از دانشگاه بوینوس آیرس اخذ نمود و در گفت و
گوهای متعدد رادیویی و تلویزیونی آرژانتین به منظور تبیین و اعتلای فرهنگ اسلام و
قرآن شرکت کرد.

شرکت در کنگره­ی جهانی بین الادیان در واتیکان و دو بار سخنرانی در مجلس آرژانتین
به مناسبت روز کودک و روز زن از دیگر فعالیت­های ایشان است.

خانم اسعدپاز مادر سه فرزند به نام­های فاطمه معصومه ۱۵ ساله طلبه جامعهالزهر
مریم ۱۲ ساله مشغول تحصیل به زبان­های عربی و انگلیسی و زهرا ۴ ساله است.

همسر وی شیخ عبدالکریم پاز مسؤول مسجد توحید در بوینوس آیرس و اداره مسلمانان در
آرژانتین است و در رشته­ی فلسفه دارای مدرک لیسانس می­باشد. آقای پاز مسلط به
زبان­های عربی، انگلیسی، اسپانیولی و فارسی است. وی در سابق مسیحی بوده و از ۲۵ سال
پیش مسلمان شده است. همزمان با انقلاب اسلامی ایران آشنایی با مذاهب و فرق گوناگون
را به شکل تحقیقی آغاز کرد و در حال حاضر پیرو مذهب تشیع است.

با تشکر و خوش­آمد به شما خواهر محترم بفرمایید از کدام کشور تشریف آوردید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. من معصومه اسعد اهل آرژانتین هستم. آرژانتین از کشورهای
آمریکای لاتین است که بیشترین جمعیتش از اروپا آمده­اند. اکثر مهاجرین از اسپانیا،
ایتالیا و آلمان هستند. مردم مسلمان آرژانتین بیشتر لبنانی یا سوری­اند. جمعیت
شیعیان کمتر از اهل سنت است، ولی از سنی­ها بیشتر پای­بند دین هستند. برای آن­ها
خیلی اهمیت دارد که فرزندانشان پراکنده نشوند. مثلاً لبنانی­ها که از ابتدای قرن
بیستم به آن­جا آمده­اند حلّیت غذاها و گوشت­هایی که مصرف می­کنند خیلی برایشان مهم
است، اما سنی­ها این­طور فکر نمی­کنند. آن­ها می­گویند مصرف گوشت ذبح غیر شرعی
اشکال ندارد، چون اگر هنگام میل کردن بسم الله بگوییم حلال می­شود، ولی شیعیان
این مسأله را رعایت می­کنند. در حال حاضر حکومت آرژانتین دموکراسی است و مردم به
زبان اسپانیولی صحبت می­کنند. مسلمان­هایی که اوایل به آرژانتین آمدند، نماز
می­خواندند و روزه می­گرفتند. در ماه محرّم مجالس روضه و عزاداری در خانه­ها برپا
می­کردند. آن­ها خانه­ا­ی بزرگ و دارای سالنی وسیع خریداری کردند تا مراسم­ها را با
شکوه­ و منسجم برگزار کنند. کم کم در انجام این امور سستی کردند و نسل­های بعدی به
نماز اهمیت ندادند و توجه به مسایل دین کم رنگ شد. الحمدلله دوباره پس از پیروزی
انقلاب اسلامی مقیّد شدند. این انقلاب در زندگی مسلمانان تأثیر داشت.

از خانواده­های آرژانتینی برایمان بگویید.

آرژانتین یکی از کشورهای آمریکای لاتین است. و بیش از ۳۳ میلیون نفر جمعیت دارد
که ۱۷ میلیون نفر را زنان تشکیل می­دهند. پایتخت آن بوینوس آیرس و زبان رسمی آن­
اسپانیولی است.

اصالت آرژانتینی­ها سرخپوست است، البته هنگامی که اسپانیایی­ها وارد آن­جا شدند
سرخپوست­ها را کشتند و هم اکنون جامعه­ی آرژانتین همچون کشورهای اروپایی شده است.
حتی شکل­ معماری ساختمان­ها با الگوی آن جا ساخته می­شود. کشورهای پرو، مکزیکو و
… سرخپوست­هایشان را حفظ کرده­اند، اما در آرژانتین مردم اصالت خودشان را حفظ
نکردند. اغلب ساکنین آن­جا مهاجر هستند و با دیگر کشورهای آمریکای لاتین فرق دارند،
و در زندگی اجتماعی تابع آمریکای شمالی شده­اند. آن­ها بیشتر دنبال مدرنیزه کردن
زندگی هستند. دولت آرژانتین سکولار است. در گذشته کلیسا از قدرت قابل توجهی
برخوردار بود ولی متأسفانه امروز هیچ رابطه­ای با دولت و مردم ندارد.

یک خانواده آرژانتینی از لحاظ ارزش­های اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی به چه چیزهایی
پایبند است؟

در جلسات گفت و گوی ادیان با مسیحیان به نکاتی اشاره شد که نشان می­دهد می­توانیم
با هم کار کنیم. خانواده­های غیر مسیحی ساماندهی مناسبی ندارند؛ مثلاً در میان این
خانواده­ها طلاق زیاد است. خانواده­های بسیاری که از سال ۹۰ میلادی بیکار شدند،
وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند. بزه­های اخلاقی و رفتاری همچون شراب­خواری سر منشأ
بسیاری از مشکلات در جامعه شده است. بیشتر مردم مسیحی کاتولیک هستند. ولی با کلیسا
ارتباط ندارند و حتی خواهان جدایی از کلیسا می­باشند. با تأسف مسأله­ای که امروزه
در جامعه آرژانتین شایع شده ارتباط­ها و زندگی دختران و پسران قبل از ازدواج است که
مشکل و نگرانی مشترک میان مسلمان­ها و مسیحی­ها به شمار می­آید. سست بودن بنیان
خانواده­ها نیز مشکل بزرگ جامعه آرژانتین است.

روند گرایش به دین اسلام چگونه است؟

فعالیت­های فرهنگی ما در میان مسلمانان و غیر مسلمانان است. با مسلمانان هر هفته
جلسه داریم. افراد زیادی در آن شرکت می­کنند و از برنامه­ها خیلی استقبال می­شود؛
به گونه­ای که مسجد از جمعیت پر می­شود. در حال حاضر چند نفر از خواهران، محجبه
شده­اند، و پس از ازدواج بچه­هایشان را نیز برای آموزش قرآن به مسجد می­فرستند و در
مدارس عربی تحت تعلیم دروس اسلامی قرار می­گیرند. البته متأسفانه نفوذ غربی­ها خیلی
زیاد است و ما به کارهایی بیش از تبلیغ مرسوم نیاز داریم. منظور من این است که باید
کاری کنیم که فرهنگ­ها عوض بشود. باید فرهنگ زن­ها اسلامی بشود، وگرنه همین مشکلات
وجود خواهد داشت.

امروز از جمله مسایل مهم جامعه­ی آن­­جا حضور زن در عالم سیاست، نقش مادر در تربیت
افراد خانواده، نقش مادر در تقویت ایمان فرزندان، زن و مسأله اشتغال و حضور او در
اجتماع است، چون بیشتر زنان مسلمان حجاب را رعایت نمی­کنند و بهانه­شان این است که
اگر حجاب داشته باشیم کار و مسؤولیت به ما نمی­دهند. به نظر من این مسأله به همان
فرهنگ سازی صحیح بر می­گردد که ما باید دنبالش باشیم؛ زیرا وقتی خود من برای تحصیل
به دانشگاه می­رفتم با حجاب بودم و مشکلی هم نداشتم.

در چه رشته­ای ادامه تحصیل دادید؟

مقطع کارشناسی رشته جامعه شناسی دانشگاه را به پایان رساندم و در حال حاضر در
جامعهالزهرا تحصیل می­کنم. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی سه سال در رشته پزشکی
درس خواندم. پس از پیروزی انقلاب ایران یکی از روحانیون محترم جهت تبلیغ به کشور ما
آمد. تا آن زمان ما حتی مسجد و کتاب مذهبی به زبان اسپانیولی نداشتیم. ایشان مسجد
التوحید را تأسیس کرد و ما را با اسلام آشنا نمود. تصمیم گرفتم برای تحصیل علوم
حوزوی به ایران بیایم. پس از سه سال تحصیل در جامعهالزهرا(علیها السلام) جهت
پرداختن به امر تبلیغ دین و نیاز شدیدی که جامعه خودمان داشت به آن­جا بازگشتم و در
همان زمان لیسانس جامعه شناسی­ام را گرفتم و هم اکنون پس از ۱۲ سال دوباره برای
ادامه تحصیل در حوزه به ایران بازگشتم.

اطلاعات دینی شما قبل از تحصیل در حوزه چگونه به دست می­آمد؟

خانواده من خیلی به دین اسلام اهمیت می­دادند. پدرم لبنانی الاصل است. با این که
تمام روز را کار می­کرد، ولی هرگز خواندن قرآن را ترک نکرد. حتی از وی دعوت می­شد
که در مجالس به خصوص زمانی که یکی از مسلمان­ها از دنیا می­رفت، قرآن بخواند. البته
شاید به نظر کار کوچکی بیاید ولی همین توجه به قرآن ما را حفظ کرد در زندگی ما
تأثیر زیادی داشت.

درباره­ی انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(قدّس سرّه) و تأثیرات آن در غرب
بفرمایید؟

اولین حرکتی که جمهوری اسلامی در کشور ما انجام داد خرید یک مسجد بود که برای ما
خیلی ارزش داشت. چون همه برای نماز خواندن به آن­جا می­رفتیم. حتی بسیاری افراد
نماز خواندن را در آن­جا یاد گرفتند. فعالیت مسجد ما غیر از فعالیت مسجدهای این­جا
است. در آن­جا همه­ی فعالیت­ها در مسجد است. کارهای فرهنگی همچون ترجمه­ی فروغ
ابدیت، و رساله­ی احکام امام خمینی(قدّس سرّه) را در مسجد انجام دادیم. آن روزها از
اسلام خیلی بد می­گفتند از جمله این که زن مسلمان خیلی تحت ظلم است و نمی­تواند از
خانه بیرون بیاید. در حالی که من در آرژانتین با خانم­های ایرانی آشنا شدم و خلاف
این را مشاهده کردم. آن­ها در آرژانتین مشغول تحصیل در رشته­های مختلف پزشکی بودند.
و این مسأله به خاطر تبلیغ منفی که شده بود تعجب آور بود که چگونه زن­های مسلمان
ایرانی به دانشگاه می­روند. کم­کم فهمیدم آن­چه روزنامه­های آن­جا درباره­ی زنان
ایرانی می­نویسند دروغ است و این­ها می­توانند الگوی ما باشند. رفته رفته
فعالیت­های ما در مسجد زیادتر شد. به خصوص زمانی که با حاج آقای ربانی ـ روحانی
اعزامی از ایران ـ آشنا شدیم. ایشان مرا تشویق کرد که برای تحصیل در
جامعهالزهرا(علیها السلام) به ایران بیایم، ولی پدرم اجازه نمی­داد. وقتی همسرم
برای خواستگاری­ام آمد چون آلمانی و تازه مسلمان بود، پدرم ایشان را نمی­شناخت و
جواب منفی داد. یکی از خدمات حاج آقای ربانی برای بچه­های آرژانتین تدریس درس­های
حوزه بود. همسر من در آن زمان دانشجوی رشته فلسفه بود و به رعایت دستورات اسلام
مقید بود آشنایی با روحانیون اعزامی از ایران ایشان را علاقه­مند به حوزه کرد. وی
به مدت چهار سال در ایران مشغول تحصیل در حوزه شد. من نیز در این مدت پزشکی
می­خواندم. پس از بازگشت ایشان به آرژانتین، پدرم به ازدواج ما راضی شد.

از تحصیل خودتان در جامعهالزهرا(علیها السلام) بگویید.

پس از ازدواج به ایران آمدیم. ابتدا مشغول یاد گیری زبان فارسی شدم و پس از آن
التمهیدیه را شروع کردم. وقتی اولین دخترم که نامش فاطمه معصومه است، به دنیا آمد
به آرژانتین بازگشتیم تا با خانواده دیدار کنیم. در آن زمان حاج آقای ربانی([۱]) و
همسرشان هنوز مشغول امر تبلیغ در آرژانتین بودند. زمانی که ایشان دیپلمات ایران در
آرژانتین شد، مسجد التوحید بدون روحانی ماند. سکونت ما در بوینوس آیرس و تحصیل
همسرم در حوزه شرایط مناسبی را فراهم نمود و ما برای فعالیت در مسجد انتخاب شدیم. و
به مدت دو سال مشغول فعالیت تبلیغی و فرهنگی بودیم.

در مدت فعالیت در مسجد با چه مشکلاتی رو به رو شدید؟

در آرژانتین مسلمان، مسیحی و یهودی زندگی می­کنند. یهودی­ها جمعیت­شان زیاد نیست،
اما خیلی قوی هستند و با دولت ارتباط زیادی دارند. آن­ها فشار زیادی بر مسلمان­ها
وارد می­کنند. وقتی به آن­جا رفتیم در کمیته مرکزی یهود انفجار صورت گرفت. این کار
را به ایرانی­ها نسبت دادند. از آن­ پس مشکلات سیاسی و اجتماعی ما زیادتر شد. دیگر
به مسلمان­ها کار نمی­دادند. وضع ایرانی­های مسلمان بدتر بود. شایع کردند که انفجار
به دست افراد مسجد التوحید و آقای ربّانی انجام شده است. از رادیو و تلویزیون برای
پرس و جو در مورد این انفجار ­آمدند. روابط ایران و آرژانتین هم قطع شد. سفیر ایران
در آرژانتین ـ حاج آقای ربانی ـ را هم اخراج کردند و دیگر اجازه ندادند که از ایران
روحانی بیاید. ما مقاومت کردیم و آن­جا ماندیم. با این که وقتی از ایران می­رفتیم
قصد یکی دو سال ماندن در آرژانتین را داشتیم، ولی ۱۲ سال اقامت ما طول کشید. وضعیت
آن­جا خیلی سخت بود. پلیس بین­الملل برای پیدا کردن افرادی که از نظر آن­ها متهم
بودند، تلاش می­کرد. با این وجود ما مقاومت کردیم و بنا به فرمایش امام راحل که
فرمود این سختی­ها به نفع اسلام است، این مسأله هم به نفع ما تمام شد، چون مسجد
التوحید خیلی مشهور شد. پس از این جریان مردم زیادی به سوی ما آمدند.

در حال حاضر وضعیت چگونه است؟

گذشت زمان برای مردم آشکار کرد که این­ها توطئه است. پس از پیروزی حزب الله لبنان
در جنگ با اسرائیل حقیقت آشکارتر شد.

از فعالیت­های خودتان در مسجد التوحید آرژانتین بفرمایید.

سال­های اول احکام و ادبیات عرب را تدریس می­کردم تا زمینه­ای برای آشنایی بیشتر
با قرآن باشد. در این کلاس­ها مسلمان­ها و غیر مسلمان­ها شرکت می­کردند. ابتدا مردم
به خاطر مشغله­های زندگی کمتر در برنامه­ها شرکت می­کردند و نمی­دانستم چه کنم؟! تا
این که از دیگر زنان دعوت نمودم تا با من همکاری کنند. مدتی بعد موفق شدیم سازمانی
برای زنان مسلمان آرژانتین به نام اُمّه OA تشکیل دهیم که هنوز هم مشغول فعالیت
است. زمانی که به مناسبت روز زن، در کنفرانسی که در کشور پرو برگزار شد شرکت کردم،
در ملاقات با نمایندگان ادیان دیگر کمیته امداد تشکیل دادیم. این­ها همه لطف خدا
بود چون خودم قصد انجام چنین کاری را نداشتم، امّا یک بار که به اتفاق همسرم برای
تبلیغ به شهر با

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.