پاورپوینت کامل جامعه شناسی نهضت عاشورا ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جامعه شناسی نهضت عاشورا ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جامعه شناسی نهضت عاشورا ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جامعه شناسی نهضت عاشورا ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
۴۸
اشاره:
با نگاهی هرچند سطحی و گذرا به تاریخ زندگی اجتماعی انسان میتوان دریافت که جوامع
انسانی در حال حرکت و دگرگونی بوده و پیوسته شاهد تغییر و تحوّل در خود، اعضا، محیط
و … میباشند. به تعبیر جامعه شناسان: جامعهی بدون وقفه، نیروهای درونی و
بیرونی که ماهیّت، جهت و سرنوشت آن را تغییر میدهد، ایجاد کرده و پذیرای آنها شده
و آنها را تحمل میکند. تمام جوامع چه به صورت ناگهانی و چه به گونهای آرام یا
محسوس، هر روز تغییراتی را به خود میبینند.([۱])
بنابراین اصل تغییر، ذهن جامعه شناسان را به خود مشغول نمیسازد؛ زیرا به اعتقاد
آنها عوامل ضروری و حیاتی که در هر جامعهای وجود دارند، به دنبال خود،
دگرگونیهایی در پی خواهند داشت. پس با توجّه به آنکه تغییر ناگهانی یک جامعه در
تمام ابعاد امری استثنایی است؛ آنچه ذهن جامعه شناسان را به خود معطوف میکند این
است که چه چیزی تغییر میکند؛ و آیا این تغییر در عناصر ساختی، فرهنگ، الگو، ارزش
یا ایدئولوژی رخ داده است؟ به طور کلی جامعه شناسان سعی دارند که بدانند این
تغییرات چگونه انجام میگیرد تا عوامل، کارگزاران، مشوّقان و تحریک کنندگان
دگرگونیها را شناسایی و نیز مخالفان و آنانی که در برابر تغییرات مقاومت میکنند
را مشخّص نمایند.
بیتردید جامعه نبوی در پایگاه جامعهای نوبنیاد، همانند سایر جوامع شاهد
دگرگونیهایی بود و در حیات اجتماعی خود، تغییراتی را تجربه کرد. از این جهت،
حسّاسیتی وجود ندارد؛ ولی آنچه قابل توجه میباشد سمت و سوی این تغییرات است؛ چه
اینکه براساس شواهد و اسناد تاریخی، سیر و جهت این دگرگونیها پس از وجود مبارک و
حیات بخش رسول گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله) سیری نزولی داشت و جامعهای که با
عنایت خداوند و همّت رسول اعظم(صلّی الله علیه و آله) و سرداری حضرت علی(علیه
السلام) و همراهی مهاجرین و انصار بر پایهی ارزشهای الهی و معنوی شکل گرفت، پس از
چند صباحی از عروج ملکوتی نگین خلقت، راه سقوط را پیش گرفت و وضعیّت به گونهای
تغییر کرد که اگر روزی مردم هنگام وضوی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله)
پروانهوار گرد وجود نورانیاش حلقه میزدند و برای تبرّک جستن به قطرههای آب وضوی
آن حضرت گوی سبقت را میربودند، این بار نیز گرد هم آمده و از هم سبقت میگرفتند؛
ولی برای دشمنی و عداوت با میوهی باغ نبوّت حسینبن علی(علیه السلام).
اتّفاقهای به ظاهر کوچک قبلی، فجایع بزرگ بعدی را کمکم زمینه سازی و توجیه نمود.
و این ساختار انحراف، آجر به آجر بالا آمد؛ در واقع ساختمان پیش ساختهای نبود که
ناگهان نصب شده باشد و مردم صبح از خواب بیدار شوند و ببینند که حکومت صدر اسلام،
به حکومت یزید تبدیل شده است، بلکه اتّفاقهایی پیش چشم مردم میافتاد که یک روز
متوجه شدند این اسلام آن اسلام محمّدی نیست و این حکومت، آن حکومت و این مردم، آن
مردم نیستند. فرهنگ و منطق ابوسفیان آرام آرام زیر پوست جامعهی محمّدی خزید و
معادلهی نبرد محمّد(صلّی الله علیه و آله) ـ ابوسفیان به معادلهی نبرد یزید ـ
حسین(علیه السلام) تبدیل شد و چنان جابهجایی صورت گرفت که موقعیّت فرزندان
پیامبر(صلّی الله علیه و آله) و ابوسفیان در حکومت، کاملاً عوض شد؛ یعنی یزید
سزاوار حکومت و حسینبن علی(علیه السلام) قانون شکن و فتنه جو خوانده شد.
نکتهی اساسی و مهم همینجا است که چرا شهر اسلامی، جامعهی دینی و حکومت دینی این
مقدار منحط گردید. و این سؤال همیشه پرسیدنی است که در این چند دهه به تدریج بر سر
افکار عمومی چه آمد؟؛ زیرا محال بود که کسی چون یزید پس از پیامبر اکرم(صلّی الله
علیه و آله) در رأس حکومت اسلامی بنشیند.
ما در این مجال با طرح این سؤال که: چه دگرگونیها و تغییراتی در جامعهی نبوی رخ
داد که امّت محمّد(صلّی الله علیه و آله) به جای مراجعه به اهل بیت(علیهم السلام) و
حلقه زدن به دور خاندان وحی و عصمت، آنها را در محاصرهی مرگبار خود قرار دادند؟،
در پی جواب آن به دنبال عاملان و کارگزاران این تغییرات انحرافی هستیم.
بررسی رخدادها
حادثهی عظیم عاشورا یکی از مهمترین تحولات سیاسی اجتماعی تاریخ بشریّت و یکی از
رویدادهای بینظیر در تداوم خطّ رسالت پیامبران الهی است که باید به درستی تجزیه و
تحلیل گردد؛ بررسی هرچه بهتر نهضت عاشورا بدان گونه که چهرهی واقعی قیام ترسیم
گردد، لزوماً ما را به مباحث تاریخی، روانشناسی فرد و جامعه، مطالعات فعل و
انفعالات و تحوّلات جامعه بشری، جامعه شناسی و … مربوط میسازد. یادآوری تحوّلات
سیاسی، اجتماعی دوران پس از پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همواره درس آموز و عبرت
انگیز است و برای جامعهی امروز بیش از گذشته مورد نیاز میباشد؛ چرا که حوادث روز
به روز شکل پیچیدهتری به خود میگیرد که گاه ساختار عوامل پیدایش را بر هم میزند
و حتی سعی بر فراموشی آن دارد. گاهی حادثهها لحظهای اتفاق میافتد و در زمان
بسیار کوتاهی اثرات خود را در ابعاد وسیع منتشر میسازد، امّا برخی پدیدههای مهمّ
به گونهای واقع میگردند که باید ریشهها و علل آنها را در دهها سال قبل جست و
جو کرد. نهضت عاشورا از کاملترین نمونههای این گونه حوادث است؛ چرا که حکیمانه
نیست اگر کسی تصوّر کند بذر اصلی این حادثهی عظیم تنها در مدّت چند روز یا چند ماه
از ابتدای زمام داری یزید کاشته شد و رشد کرد و بارور گردید، بلکه باید برای جست
و جوی سببهای اصلی این واقعهی بینظیر و به دست آوردن هدفهای عالی و مقدّس امام
حسینبن علی(علیه السلام) و اطّلاع یافتن از شرایط و موقعیّت خاص اجتماع آن دورهی
اسلامی سالها به عقب بازگشت و حوادث اجتماعی را در آن سالها با صبر حوصلهی خاص
مورد مطالعه قرار داد.
نخستین گام انحراف
مرکز ثقل هر جامعه، فرهنگ آن است. به تعبیر جامعه شناسان و دانشمندان علوم
اجتماعی، فرهنگ هر جامعه به مثابهی هوایی است که هیچ جامعهای بدون آن توان
ادامهی حیات ندارد؛ طبعاً نقطهی آغازین تغییر در جامعه را باید دگرگونی در فرهنگ
آن دانست و بدیهی است که اگر گروهی بخواهند جامعهای را به دلخواه خود تغییر دهند،
فرهنگ و به ویژه ارزشها و باورهای آن را نشانه میگیرند؛ زیرا فرهنگ، مجموعهای از
ارزشها، باورها و … میباشد که افراد به عنوان اعضای گروه یا جامعه آنها را کسب
میکنند.([۲]) حال که نقطهی آغاز تغییر و انحراف در جامعه، فرهنگ میباشد و
ریشهی تغییرات فرهنگی نیز دگرگونی ارزشهاست؛ باید مهمترین عامل و کارگزار
تغییرات فرهنگی را جست و جو کرد؛ چرا که نقش کارگزاران در تغییر ساختار اجتماعی و
فرهنگی، نقش برجسته و قابل ملاحظهای است؛ از آن جهت که کنشها و تصمیمهای آنان
سرنوشت جوامع را مشخّص میسازد. نقش دولت از سایر عوامل تأثیر گذار در تغییرات
اجتماعی برجستهتر است؛ زیرا خط مشیها و اهداف کلی دولتها میتواند باعث ایجاد
تغییرات وسیع در سطح جامعه در زمینههای متفاوتی نظیر هنجارها، ارزشها، گرایشها و
باور داشتها گردد.([۳])
این سخن بدان معنا نیست که میخواهیم در زمینهی انحرافات جامعهی اسلامی تنها
دولتمردان را مقصّر بدانیم، بلکه منظور ما اشاره به یک نکته اساسی جامعه شناسی
است: هیأت حاکمه و امّت در یکدیگر تأثیر متقابل و دوری دارند، افکار و رفتار و
گفتار هر یک در دیگری مؤثّر است. روح کلّی جامعه در هیأت حاکمه به طور کاملتر و
شدیدتر مجسّم میشود. در همین حال هیأت حاکمه که فکر مجسّم و تشدید یافتهی جامعه
است، هرچه از روحیّات و اخلاق ریشهدار جامعه را که در کمون است با کارهای خود به
منصّهی بروز و ظهور میرساند و بدین ترتیب با آنکه این دو دسته، عمیقاً از یک روح
کلّی برخوردارند، ولی حکومت، با سیطرهی خود، تمام آنچه مقتضای طبع روحی اوست بروز
میدهد و چون نیرومندتر است، جامعه را در جهت اخلاقی کامل خود رشد میدهد.([۴])
براین اساس جریان سقیفه به عنوان نخستین گام و اصحاب سقیفه مهمترین عاملان و
کارگزاران، در جهت تغییر و انحراف ارزشها هستند. همانهایی که پس از عروج ملکوتی
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) به جای حضور در خانهی حضرت علی(علیه السلام) و
تجدید بیعت با ایشان که منصوب خدا و رسولش بود، در سقیفهی بنی ساعده گرد آمدند و
دستار حکومت و حاکمیّت جامعهی نبوی را طوعاً و کره در اختیار گرفتند؛ زیرا به
خوبی میدانستند که تغییر ارزشها بدون تسلّط اجتماعی ـ که ساز و کارش حکومت است ـ
میسّر نخواهد بود. تغییرات، جامعه نبوی را تا آنجا در نوردید که پس از نیم قرن،
مردمی که خود را امّت محمّد(صلّی الله علیه و آله) مینامیدند، در سرزمین کربلا دست
به جنایتی زدند که زمین و آسمان در عزای مصیبت آن تا قیامت مویه کناناند. به
اعتقاد ما ریشهی این دگرگونی و تحوّل را باید در سقیفه جست و جو کرد. به تعبیر
مهیار دیلمی:
فیوم السّقیفه بابن النّبی طرق یومک فی کربلا
و غصب أبیک علی حقّه واحک حسن ان تقتلا([۵])
ای فرزند رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) این سقیفه بود که راه کربلای تو را هموار
کرد و آنگاه که حقّ پدرت علی را غصب کردند، کشته شدنت خوب جلوه کرد.
اصحاب سقیفه در جایگاه کارگزاران و عاملان اجتماعی با بهرهگیری از حکومت توانستند
ارزشهای الهی و معنوی جامعهی نبوی را تغییر دهند و ارزشهای دوران جاهلیت را
جایگزین آن کنند که واقعهی تلخ و جان گداز کربلا پیامدی از آن تغییر بود.
آثار انتخاب نادرست
چون بشر موجودی ناشناخته است و انسانها شناخت کافی از یکدیگر ندارند، اگر از
رهنمودهای وحی الهی بهره نگیرند و با روشهای بشری و با قرار دادن ملاکهای نادرست
به انتخاب امام جامعه رو بیاورند، هرگز موفّق نخواهند بود؛ چرا که حکومت به دست
افراد ناشایست میافتد و ارزشهای الهی و نبوی تغییر مییابد و ارزشهای جاهلی
جایگزین میگردد. بدیهی است که ارزشهای جاهلی، رفتار جاهلی به دنبال خواهد داشت و
انواع مفاسد اجتماعی دامنگیر جوامع بشری خواهد شد. برای تبیین واقعیّت مذکور ابتدا
بار دیگر لازم است ارزشها را تعریف و سپس رابطهی آن را با هنجار یا رفتار بیان
کنیم. ارزشها در نگاه جامعه شناسان عبارت است از: آن باورها و عقاید ریشه داری که
گروه اجتماعی هنگام مواجهه با سؤال دربارهی خوبیها، بدیها، برتریها و کمال
مطلوب به آن رجوع میکنند.([۶])
البتّه مراد از ارزشها در رویکرد جامعه شناختی، ارزشهایی هستند که به وسیله غالب
افراد جامعه پذیرفته شده باشند. این ارزشها میتواند دینی یا اجتماعی باشد. فرق
این دو در منشأ پیدایش آنها است؛ به این معنا که ارزش دینی بر وحی و ارزش اجتماعی
بر مقبولیّت عامّه مبتنی است. اگرچه ارزش اجتماعی آنگاه که در وحی ریشه داشته
باشد، میتواند دینی هم باشد.([۷])
با توجّه به تعریف، ارزشها هدایت کنندهی هنجارها و رفتار افراد در جامعه هستند و
از این رو هرگونه تغییر در آن، تغییر در رفتار و هنجار اجتماعی را در پی خواهد داشت
و اساساً بدون شناخت آنها افراد جامعه دچار سرگردانی در هنجار خواهند شد.
به خوبی میدانیم که نقش اهل بیت(علیهم السلام) در جامعهی نبوی، آشنا ساختن مردم
با ارزشهای الهی و هدایت جامعه به سوی کمال مطلوب میباشد تا آنان دچار سرگردانی
در هنجار نشوند. اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم، میبینیم که پس از انتخاب نادرست در
جریان سقیفه که بر مبنای تعصّبات جاهلی و … بود، به تدریج حکومت به دست کسانی
افتاد که به هر دلیلی جاهلاً یا عامد باعث شدند جامعه در جهت ضدّ ارزشها و
رفتارهای جاهلی قبل از اسلام پیش برود. تا جایی که امام حسین(علیه السلام) در یکی
از خطبههای خود میفرماید: فقد نزل بنا من الأمر ما قد نزل و انّ الدّنیا قد
تغیّرت و …؛([۸]) بر ما همان فرود آمد که میبینید؛ به راستی اوضاع زمان دگرگون
شده، زشتیها آشکار و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بربسته. از ارزشهای
انسانی چیزی جز اندکی به مانند قطرههای مانده در ته ظرف آب، نمانده است. مردم در
زندگی ننگین و ذلّت باری به سر میبرند که نه به حق عمل میشود و نه از باطل
رویگردانی میگردد و ….
تبعیض و نابرابریهای اجتماعی
آن هنگام که جامعهی عرب، همهی افتخار و سربلندی را در مقام، ثروت و مکنت، جنگ و
آدم کشی، نسب و خویشاوندی، قبیله و قومیّت میدید؛ پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و
آله) مأموریتی آسمانی یافت و با کلام نورانی: …إنّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ
أتْقیکُم…([۹])، رسم جاهلی را بر هم زد، ملاکهای زمینی را فرو ریخت و بانگ
الهی برآورد که در نگاه ایزدی و مرام محمّدی، عزّت و افتخار، فقط و فقط در
پرهیزگاری نهفته است. در این جامعه بود که دیگر بلال حبشی چوب پوست رنگین خود را
نمیخورد و سلمان فارسی به جرم عجم بودن، تحقیر نمیشد و پیامبر با صراحت میفرمود:
هیچ عربی بر غیر عرب برتری ندارد؛ مگر به پرهیزگاری،([۱۰]) امّا صد افسوس که پس
از رحلت پیامبر(صلّی الله علیه و آله) عطر دل انگیز و هوش ربای تقوا مداری در
تاریکی تبعیض قومی و نژادی رنگ باخت. در این میدان نابرابریها، معرکه گردان کسی جز
خلیفهی دوّم نبود. او بر خلاف نصّ صریح قرآن و سنّت نبوی، سیاست تبعیض نژادی دوران
جاهلیّت را زنده نمود و در سایهی این سیاست بود که جامعهی نو بنیاد نبوی دچار
اختلاف طبقاتی گردید. عُمر در پرداخت اموال به مسلمانان، قانون مساوات عصر پیامبر
را نقض کرد. او سابقین در اسلام را بر مسلمانان دیگر، مهاجرین از قریش را بر غیر
قریش، مهاجرین را بر همهی انصار و عرب را بر عجم و غیر برده را بر بردگان ترجیح و
برتری داد.([۱۱]) خلیفه نه تنها در تقسیم اموال و فرصتهای اجتماعی، عرب را بر غیر
عرب ترجیح میداد، بلکه آنان را نیز تحقیر میکرد. وی فتوا داد که هر کس همسایهاش
نبطی عجم است و به قیمت آن ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 