پاورپوینت کامل فریاد عشق ۱۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فریاد عشق ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فریاد عشق ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فریاد عشق ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۴

نام من بن هوراست، مسیحی هستم و در اتریش زندگی می کنم و مهندس صنایع غذایی هستم.

در سال ۱۳۶۲ خواهرم بیماری ای شبیه سرطان پیدا کرد، یعنی می گفتند که سرطان است،
اما سرطان نبود؛ یک بیماری مرموز بود که مثل خوره به جان خواهرم افتاده بود. از آن
جا که خواهرم جوان بود و ما هم به او علاقه زیادی داشتیم، آن چه از دستمان بر می
آمد برای درمان او انجام دادیم، ولی همه کارها بی نتیجه بود و هر روز ناتوان تر می
شد؛ به طوری که دیگر قادر نبود راه برود و باید زیر بغلش را می گرفتیم. بعد هم دیگر
ویلچرنشین شد. یکی از دوستانم که پزشک بود و حالت زار خواهرم را می دید، به من گفت:
بن هور اگر می خواهی به خواهرت کمک کنی هنوز که نیمه جانی دارد او را بردار و به
جاهای دیدنی دنیا ببر؛ بالاخره جوان است و آرزو داشته که جهان را دیده و تماشا
کند. گفتم دردهایش را چه کنم؟ گفت: من نسخه ای می دهم که او را نسبتاً آرام می کند،
اما لذت دیدن و تماشا کردن را از او نمی گیرد. طبق گفته ی دوستم وسایل سفر را آماده
کردیم. من به مادر و خواهرم گفتم: سرزمین هند را سرزمین عجایب نام نهاد ه اند، به
هند برویم، پس از آن جا مسیر بعدی را معلوم و مشخص می کنیم. چند روزی در هند بودیم.
در هتلی که اقامت داشتیم عکس هایی از جاهای دیدنی جهان را قاب کرده و به دیوار زده
بودند، عکس سی و سه پل اصفهان، تخت جمشید و … این سبب شد که بعد از هند به ایران
سفر کنیم. بالاخره وارد فرودگاه تهران شدیم و از آن جا به هتلی که قبلاً هماهنگ شده
بود، رفتیم. از فرودگاه مهرآباد که بیرون آمدیم، دیدیم تمام بازار سیاه پوش و تعطیل
است، مردم سینه می زنند، زنجیر بر پشت و بدن خود می کوبند. خوب این ها برای ما تعجب
آور بود، آخر ما که در اتریش چنین کارهایی را ندیده بودیم. از مترجم سؤال کردم، و
او گفت: مردم عزادار امام حسین(ع) هستند.