پاورپوینت کامل نگاهی به یک قاعده و دو استثنا در موضوع حجاب ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به یک قاعده و دو استثنا در موضوع حجاب ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به یک قاعده و دو استثنا در موضوع حجاب ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به یک قاعده و دو استثنا در موضوع حجاب ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۸
چکیده:
نوشتار پیش رو به قلم حجهالإسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی است، که در شماره ۳۷
فصلنامه ی کتاب زنان، چاپ شده است و ما آن را به دلیل تناسب با اهداف مجله، در
دو شماره درج می کنیم.
حجاب یک اصل فقهی و ضرورت دینی است که برای زنان مسلمان مقرر شده و استثنائاتی
دارد. در این نوشتار ابتدا قاعده اولیه حجاب از دو جهت مورد بررسی قرار می گیرد.
یکی از جهات مقتضای ادله ی اصل وجوب حجاب و دیگری از جهت مقتضای اصول عملیه، که
باید در موارد شک به آن رجوع شود. از آن جا که بی حجابی همراه مفسده است، برخی از
فقها اصل عملی در حجاب را احتیاط می دانند و برخی دیگر به اصل برائت استناد می
کنند. یکی از موارد استثنا بردگان است که ضمن بحث، این سؤال مطرح می شود، که آیا
حکم بردگان را می توان به خدمتکاران خانوادگی و فرزندخواندگان سرایت داد؟ استثنای
دیگر، خواجگان است که از نظر برخی فقها از مصادیق غیر أولی الإربه من الرجال
شمرده می شود و بحث آن ها در فقه اسلامی، از جهت موضوع و حکم با چالش های فراوان
روبه رو است.
رعایت پوشش در ادیان الهی و به ویژه دین اسلام دلایل و فلسفه ی خاصی دارد که وجوب
آن را توجیه و تبیین می نماید. برخی از این دلایل عبارت است از: تقویت امنیت
اجتماعی، افزایش آرامش روانی در جامعه، حمایت از خانواده در کارکرد جنسیتی و …،
مصادیق حجاب و افراد محارم در قرآن کاملاً مشخص و واضح است؛ همچنین استثناهای آن
معین گردیده است. این استثناها سه گونه می باشد:
الف. عدم پوشش مواضعی از بدن؛ مثل صورت به اعتقاد برخی از فقها.
ب. افرادی که پوشش برای آن ها لازم نیست؛ مثل محارم.
ج. شرایطی که پوشش در آن لازم نیست؛ مثل ضرورت و معالجه ی بیماری.
استثناهایی که به محدوده ی پوشش مربوط می شود، مورد نظر این نوشتار نیست، بلکه
بحث ما درباره ی افراد استثنا است که نام آن ها در قرآن آمده است: )وَلْقَوَاعِدُ
مِنَ لنِّسَآءِ لَّتِی لاَیَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أن
یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ…(؛ و )لاَّ جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی ءَابَآئِهِنَّ وَلاَ
أبْنَآئِهِنَّ وَلاَ إِخْوَنِهِنَّ وَلاَ أبْنَآءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلاَ أبْنَآءِ
أخَوَاتِهِنَّ وَلاَ نِسَآئِهِنَّ وَلاَ مَا مَلَکَتْ أیْمَانُهُنَّ …(. در این
مقال فقط دو مورد از این استثناها بررسی می شود.
۱. قرآن و قاعده ی اولیه در حجاب و نگاه
برای درک بهتر از موارد استثنای حجاب، ابتدا باید ادله ی عامی که بر لزوم پوشش و
حجاب دلالت دارد، مورد بررسی قرار گیرد تا گستره ی آن ها مشخص شود. این ادله عام ـ
در غیر مواردی که استثنایی به اثبات رسد ـ مبنای استنباط می باشد و براساس آن می
توان حکم موارد مشکوک را به دست آورد. در دو سوره از قرآن کریم، این قاعده ی کلی
مطرح شده است.
الف. سوره نور؛ چند تکلیف را برای مؤمنان، بیان نموده که مورد بررسی قرار می گیرد:
)وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُروُجَهُنَّ
وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَاظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ
بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ …( درباره ی هر یک از این وظایف باید تأمل
نمود: تکلیف اول، مشابه این تکلیف درباره ی مردان نیز بیان شده است: )قُل
لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أبْصَارِهِمْ …( این تکلیف از دو جهت، قابل
بررسی است: ۱. معنای غضّ بصر چیست؟ و غضّ بصر از چه چیزی لازم است؟
بسیاری از فقها و مفسران، غض را به معنای چشم بستن و نگاه نکردن دانسته اند.
ولی آیا در این صورت، چشم پوشی از همه چیز لازم است؟؛ یعنی مردان به کلی نباید
به زنان نگاه کنند و زنان نیز نباید به مردان نگاه کنند؟ در آیه، متعلق این دستور
ذکر نشده است؛ عده ای معتقدند: همین عدم ذکر، شاهدی بر تعمیم است و مقصود آیه نگاه
نکردن به نامحرم، آن هم هرگونه نگاهی و به هر عضوی است، ولی براساس برداشت دیگری
قرینه ای که بتوان متعلق تکلیف را مشخص نمود، وجود ندارد و آیه قرآن از این نظر
مجمل است؛ از این رو نهی از نگاه می تواند، معنی نهی از نگاه به عورت دیگران، یا
نگاه توأم با تلذذ، یا نگاه به آن چه که دیگران باید بپوشانند باشد، البته هیچ
یک از این احتمالات را نمی توان تعیین نمود. در این حال چند احتمال در رابطه با
متعلق نظر مطرح است: آیا نگاه به اجنبیه آن هم به نحو اطلاق مراد است؟ یا منظور
نگاه به عورت است؟
پاره ای از روایات و برخی از مفسران مورد دوم را قبول دارند. علامه طباطبایی(ره) می
نویسد:
چشم هایتان را از عورت دیگران برگیرید و عورت خویش را نیز بپوشانید. اگر متعلق
نظر خصوص نظر به اجنبیه باشد، ممکن است، نظر شهوانی، نظر با ریبه محرّم، یا
نظر مرد به آنچه که بر زنان پوشش آن لازم است، باشد.
تفسیر دیگری که از غض بصر ارائه شده و مورد قبول برخی متفکران؛ از جمله استاد
شهید آیهالله مطهری(ره) می باشد، فرو کاستن از نگاه است؛ همچنان که منظور از:
)وَأغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ(؛ کاهش صداست، در این جا نیز فرو کاستن از نگاه به معنی
خیره نشدن و تماشا نکردن منظور است. براساس این معنا در آیه ی: )لِیَغُضُّوا
مِنْ أبْصَارِهِمْ( از مردان خواسته شده که نگاه خود را کاهش داده و خیره نشوند و
از دقت کردن به اشخاص پرهیز کنند (نگاه استقلالی). اگر غض بصر، کاستن از نگاه باشد؛
آن گاه متعلق نگاه، چهره خواهد بود.
با این تفسیر هرچند متعلق غض بصر، تضییق می شود و به چهره ـ و احتمالاً دو دست تا
مچ ـ اختصاص می یابد، اما این سؤال مطرح است که آیا می توان از آیه یک قاعده ی کلی
بر غض بصر نسبت به همه ی زنان، اعم از مسلمان و کافر، پیر و جوان، برده و آزاده،
لاابالی و مقید، استفاده نمود؟ آیا می توان مفاد آیه را نسبت به همه ی زنان، نفی
نظر استقلالی، حتی بدون تلذذ و ریبه دانست؟
۲. تکلیف دوم؛ )…یَحْفَظْنَ فُروُجَهُنَّ …( لزوم حفظ عورت است. این آیه در چند
معنا به کار می رود: اول؛ پاکدامنی و اجتناب از زنا و فحشا، دوم؛ حفظ از نگاه و
وجوب ستر عورت، و سوم؛ حفظ عورت به معنای عام که این دستور نشان می دهد عورت را از
هر گونه عملی که زمینه ی شهوی داشته باشد، اعم از نگاه، لمس و … باید حفظ نمود.
با توجه به این که خطاب آیه به زنان و مردان با ایمان است، نمی توان از آن قاعده ی
کلی که شامل غیر مسلمانان نیز شود، استفاده نمود، از این رو آیهالله العظمی
خویی(ره) می نویسد:
ظاهر آیه ی شریفه به جامعه ی اسلامی و مسلمانان نظر دارد و در مقام بیان وظیفه ی
آنان نسبت به یکدیگر است؛ از این رو آیه نسبت به غیر مسلمانان اطلاق ندارد.
۳. تکلیف سوم؛ )…لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ…( آرایش و زیور زنان نباید آشکار
شود. پوشاندن زینت هایی که به صورت قهری آشکار است و بدون قصد و عمد ظاهر می شود،
لازم نیست. درباره ی تفسیر زینت ظاهری بحث های فراوانی بین فقها و مفسران مطرح
شده است.
۴. تکلیف چهارم؛ )… وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ…( پوشاندن گردن و سینه برای
زنان است؛ یعنی مقنعه و روسری را به گونه ای استفاده کنند که گردن آن ها نیز پوشیده
شود؛ زیرا از این نظر بین گردن و بقیه ی بدن، تفاوتی وجود ندارد.
ب. سوره احزاب؛ آیه دیگری که باید به عنوان یک قاعده و مبنا مورد توجه قرار گیرد،
در سوره ی احزاب است:
)یَا أیُّهَا لنَّبِیُّ قُل لأزْوجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَآءِ لْمُؤْمِنِینَ
یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَببِیبِهِنَّ ذلِکَ أدْنَی أن یُعْرَفْنَ فَلاَ
یُؤْذَیْنَ …(؛ در این آیه از پیامبر خواسته شد تا به همسران و دختران خود و به
زنان با ایمان بگوید که جلباب های خویش را برگیرند؛ زیرا این کار برای شناخته شدن
آن ها و در نتیجه مورد اذیت قرار نگرفتن بهتر است. در تعریف جلباب آمده است:
جامه ای که بزرگ تر از روسری و کوچک تر از عباست و سر و سینه ی زن با آن پوشانده
می شود.
تعلیل آیه این است که زنان، باید از جلباب استفاده کنند، تا به این وسیله شناخته
شوند و مورد اذیت قرار نگیرند. مفسران پیوسته این سؤال را مطرح کرده اند که چگونه
داشتن جلباب، به شناختن شدن می انجامد و این شناسایی به جلوگیری از اذیت و آزار
دیگران منتهی می شود؟
برخی از مفسران بر این باورند که در جامعه ی جاهلی، معمولاً کنیزان، در معرض مزاحمت
مردان لاابالی و فاسد قرار داشتند؛ از این رو قرآن، از زنان مؤمن خواست تا با
پوشیدن جلباب نشان دهند که از کنیزان نیستند، و از مزاحمت و آزار آنان ایمن باشند.
در این راستا سؤالی مطرح می شود، که آیا این آیه، تأکیدی بر همان محدوده ی پوشش
در سوره ی نور است، یا در این آیه، پوشش گسترش بیشتری پیدا کرده است؟ پاسخ این
است که با توجه به واژه ی جلباب که به پوششی فراتر از خمار اشاره می کند، قابل
قبول نیست که مدلول این آیه در حد مدلول آیه سوره ی نور باشد. شگفت آور است، که
گروهی از یک سو جلباب را جامه ای بزرگ تر و بلندتر از روسری می دانند و از سوی دیگر
آن را کیفیت خاصی از پوشش دانسته و این آیه را تأکیدی بر دستور قبلی که در سوره نور
آمده است، می شمرند!
بنابراین؛ علتی که در آیه، برای لزوم استفاده از جلباب ذکر شد، موجب گردید، که برخی
از فقها در استنباط یک حکم الزامی و دائمی، دچار خدشه شوند. آیهالله محقق داماد
در این باره می نویسد:
تأمل در صدر و ذیل آیه ی شریفه و توجه به شأن نزول آیه، فقیه را به اطمینان می
رساند که استفاده کردن از جلباب، از آداب پوشش برای زنان مسلمان بوده و بدون آن که
الزامی تلقی شود، صرفاً از رجحان و برتری، برخوردار است. لسان این آیه، هرگز با
الزام سازگاری ندارد، البته زنان برای صیانت از خود، باید از هر شیوه ای ـ حتی فرار
کردن ـ استفاده کنند و این مطلب، وجوب نفسی استفاده از جلباب را بر اساس این آیه،
به اثبات نمی رساند.
شاگرد این فقیه برجسته، به گونه ای دیگر این آیه را مقید دانسته است:
اگر برای حکمی، ملاک و فلسفه ای بیان شود، ظهور در آن دارد که آن ملاک، علت حکم
بوده و حکم دائر مدار آن می باشد، نه این که حکمت حکم باشد، البته علت احکام دو
گونه است: برخی علل، فراگیر بوده و شامل همه ی زمان ها و شرایط می شود، و برخی علل،
موقت و موسمی است. اگر برای حکم، علت موقت و موسمی بیان شود، خود حکم نیز موقت و
مضیّق خواهد بود، مثلاً وقتی بیان می شود: آب پرتقال بخورید تا سرما نخورید، از
علت فهمیده می شود که این حکم مربوط به شرایطی است که زمینه ی سرماخوردگی وجود
داشته باشد. نیز وقتی بیان می گردد: لباس محلی بپوشید تا از بیگانگان تمایز پیدا
کنید، معلوم می شود که این حکم اختصاص به جامعه ای دارد که بیگانگان در کنار مردم
بومی زندگی می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 