پاورپوینت کامل احیاگری امام خمینی(ره) از منظر عرفان و دعا ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل احیاگری امام خمینی(ره) از منظر عرفان و دعا ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احیاگری امام خمینی(ره) از منظر عرفان و دعا ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل احیاگری امام خمینی(ره) از منظر عرفان و دعا ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

عمری گذشت در غم هجران روی دوست مرغم درون آتش و ماهی برون آب

هرگاه سخن از احیای تفکر دینی به میان می­آید؛ حضرت امام خمینی(ره) به عنوان عالمی احیاگر در عرصه­ی دین می­درخشد. اگرچه او دین و احکام را، یا اخلاق و ارزشی بودن آن را بنیان ننهاد، اما بدون تردید بازگشت به دین، خدا محوری و خداباوری و ارزشی بودن اعتقادات دینی در این عصر و زمان، تحفه­ی زعامت و رهبری اوست.

رسالت او احیای ارزش­هایی بود که رفته رفته به خاموشی گرایید و تنها در قلوب برخی افراد گوشه­ی عزلت اختیار کرد؛ از همین­رو بازگرداندن مجدد ارزش­ها به فضای جامعه هنر امام بود.

اگر دین­داری و خدا محوری امری باطنی و قلبی شده بود، امام هشدار داد، که این نظر و اندیشه باید در جهان بیرون، ظهور و بروز نماید و هرگز ظاهر ساختن دین و حفظ شعائر اسلامی با حقیقت دین که با هرگونه ری و ظاهرسازی در ستیزاست، منافات نداشته، بلکه جلوه و تجلی آن است و هنر عرفان جمع میان این دو حقیقت است. امام در احیای عرفان ناب و حقیقی پیش کسوت بود و سعی نمود تا چهره­ی این حقیقت متعالی را که در طول تاریخ دست­خوش انحرافات و سوء استفاده­ها شده بود، پاک و پیراسته نماید و سیمای واقعی و حقیقی آن را بر همگان روشن سازد و بفهماند که عرفان ناب، هرگز با انزواطلبی و اباحیگری و بی­تفاوتی سازگار نبوده، بلکه عرفان حقیقی از جهاد و حماسه جدا نیست.

به نظر می­رسد که هموارترین و کوتاه­ترین راه برای شناخت تفکر و اندیشه­های معظم­له شناخت عرفان او باشد؛ زیرا همه­ی افکار بلند و آرمان­های والای او ریشه در عرفان او دارد، و حتی به نظر می­رسد که مبانی و ذائقه­ی فقهی معظم­له در طرح مسایلی؛ همچون ولایت مطلقه فقیه نیز از این ساحت نشأت گرفته باشد؛ چرا که عشق و عبودیت در وجود او، دو حقیقت جدا ناشدنی است.

امام عابدی است که به عبودیت عشق می­ورزد، و جلوه­ی معشوق هرگونه بندگی و بردگی و خودبینی و خودکامگی را، در وجود او نیست و نابود می­نماید. شخص فقیه راستین که از نظر امام ولایتش بر امت اسلامی ضروری و واجب شمرده می­شود، انسانی است که غیرت محبوب و جلوه­ی معشوق، هرگونه مجال وسوسه­انگیز “من” را در وجودش مندک ساخته و به حقیقت دین و حقیقت انسان واقف است و کلام او، کلام خالق او، و ولایت او تجلی ولایت خداوند است؛ در عرفان امام، عشق در نهایت بندگی و عبودیت در نهایت وارستگی معنا یافته و عزت انسان و شرافت مسلمان در این شیفتگی و آراستگی و پیراستگی تحقق یافته است.

عرفان از منظر حضرت امام(ره)

از دیدگاه امام(ره) عرفان؛ یعنی رسیدن به معبود؛ فانی شدن در او؛ حقیقت “ل” و “إلاّ ” را باور کردن؛ جز او ندیدن؛ جز صدای محبوب نشنیدن؛ از علم الیقین گذشتن از عین الیقین فراتر رفتن، و در جایگاه رفیع حق الیقین تکیه زدن؛ نیز از ساحت ظاهر به باطن رفتن. اگر پدیده­ها و امور حسی با علم شناخته می­شوند و حقایق و کلیات با عقل، ادراک می­گردند، اما با معرفت و عرفان مشهود می­شوند، پس در حقیقت عرفان، رسیدن است و یافتن، و به تعبیر رسای حضرت امام(ره) رفع حجب است، نه جمع کتب.([۱])

عارف از دید حضرت امام(ره)

عارف در نگاه امام خمینی، مبارزی است نستوه، که لباس رزم بر تن کرده و در دو میدان به مبارزه بر می­خیزد، عاشقی است که تنها به معشوق می­اندیشد و فقط از او تمنا می­کند.

از آن­جا که عارف نمی­تواند حکومت پلیدی، زشتی، زورگویی و خودمداری را بر انسان تحمل کند، جهاد در این­جا معنای حقیقی خود را می­یابد و پیوستگی ذاتی­اش را با عرفان به اثبات می­رساند. یک عارف، مجاهدی است نستوه، مبارزی است دلاور، که هدفی جز کمال­طلبی و نیل به مقام معنوی و فانی شدن در مطلق و ابدیت ندارد.

عارف وارسته­ی واصل، برای انسان ارزش و منزلتی خاص قایل است، او را جانشین خدا بر روی زمین می­داند و هرگز روا نمی­دارد که بر چنین موجودی هواهای نفسانی (در بعد داخلی) و طواغیت زمان (در بعد خارجی) حکومت رانند و سلطه­جویی کنند. از دید عارف، انسان عصاره­ی عالم هستی است، جلای آینه وجود است، چشمی است که خداوند از طریق او به عالم می­نگرد([۲])، و بالاخره او اشرف مخلوقات است و باید در نظر داشت که یک چنین ارزش و اعتباری برای انسان قایل بودن هرگز با نظریه­ی اصالت انسان اومانیسم قابل قیاس نیست.

هدف عرفان

هدف عرفان، تکامل لحظه به لحظه­ی انسان است([۳]) و حرکت او را در بی­نهایت می­داند، حرکتی در به کمال رساندن دو وجهه­ی روحانی و جسمانی وجود انسان؛ زیرا جسم انسان مرکبی است برای صعود و تعالی روح، پس باید به فکر اصلاح این مرکب نیز بود که مبادا خود، هدف قرارگیرد که در این صورت بزرگ­ترین دام و زندان انسان است و پرواضح است که زندانی و اسیر هواهای نفسانی بودن؛ یعنی گرفتار ادنی مرتبه وجودی خویش بودن، که البته شایسته­ی مقام انسانی نخواهد بود. از دید امام(ره) در وجود آدمی دو لشکر رحمان و شیطان در ستیزند([۴]) و برای سرکوب کردن لشکریان کفر و ابلیس و حاکمیت بخشیدن به لشکریان الله تلاش و مبارزه مستمر لازم و ضروری است.

حضرت امام خمینی(ره) به ما می­آموزد، که انسانیت انسان و دیانت او به میزان آگاهی و خرد و آزادی و آزادگی او بستگی دارد، آزادی و آزادگی امری است که زمینه را برای ارتقای انسان و رسیدن به جایگاه رفیع فراهم و آماده می­سازد؛ این آزادی دو بستر می­طلبد: الف. روان و تن، ب. جامعه بیرونی.

و به دست آوردن این هر دو آزادی و رسیدن به آزادگی و وارستگی، مرهون سعی و مجاهده­ی مستمر است و این آزادگی تنها با سرسپردگی و محو شدن در حق مطلق و معبود و معشوق حقیقی حاصل شدنی است.

چنانچه ملاحظه می­شود؛ پیام عرفان دقیقاً با پیام اسلام، که همان تسلیم و منقاد بودن در برابر پروردگار است وحدت می­یابد. در این­جا این گفته­ی امام به خاطر می­آید، که تجلی اسلام و درک صحیح از اسلام حقیقی، در پرتو شناخت عرفان به دست می­آید؛ از این­رو طبیعی است، که چنین عرفانی با اهداف والا و متعالی­اش مورد حمله و هجمه­ی جناح کفر و طالبان زر و زور و تزویر قرار گیرد؛ زیرا پیام پیرو چنین مکتبی آن است که به صراحت اعلام دارد: اگر آن­ها بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل دنیای آن­ها می­ایستیم؛ بر همین اساس، این عرفان، این دین باید منحرف گردد و به خرافات آلوده شود، تا جاذبه­اش محو گردد، تا به دنیای دنیا داران لطمه و گزند نرساند؛ زیرا این عرفان، با انزواطلبی، تنبلی، تن­پروری، بی­دینی، لاابالی­گری و سازش با ظالم سر سازش ندارد و درصدد ساختن جامعه­ای است متعالی، که با انسان متعالی منظور نظر عرفان سنخیت دارد، پس مدینه­ی فاضله و تحقق آن به عنوان جایگاهی برای عروج و معبری برای تعالی انسان عزیز و شریف، لازم و ضروری است؛ اگرچه روند تاریخی، بیانگر آن است، که امور حقیقی و ارزش­های واقعی انسان در روزگاری به دلایل متعدد، کم­رنگ و بی­رونق می­شود، ولی هرگز از جلوه و درخشش نمی­افتد و همواره مصلحان و احیاگران حاضر در میدان، خاکستر این آتش همیشه مشتعل را کنار زده و آن را شعله­ور می­سازند و حضرت امام(ره) را می­توان به عنوان بهترین نمونه و شاخص این احیاگران نام برد.

امام احیاگری بود که تدین و ارزش آن را احیا کرد، حاکمیت دین را بر انسان­ها خواستار شد و خطاب او هرگز به جامعه خودش محدود نشد، که پیامش جهانی بود و همواره به صراحت می­گفت: من به دنیا اعلام می­کنم.

امام به عنوان یک محیی، عرفان ناب حقیقی را دوباره به دنیا معرفی نمود. در نامه­ی تاریخی­اش به یکی از سردمداران کفر و الحاد (گورباچف) کتاب فصوص الحکم پدر عرفان نظری؛ محیی­الدین عربی را معرفی کرد. حضرت امام(ره) مسلمان بودن را از عارف بودن جدا نمی­داند، امام فریاد می­زند و از عرفان حقیقی که در طول زمان به انحرافات و کژی­ها و التقاط­ها آلوده شده، دفاع می­کند. معظم­له دردمندانه می­گوید، که عرفان با هرگونه ذلت و خواری، تن­پروری، گوشه­نشینی و انزواطلبی مخالف است؛ عرفان با هرگونه بی­بند و باری و رها شدن از ظواهر دینی ناسازگار است.

عرفانی که حضرت امام برای ما در این عصر و زمان ترسیم می­سازد، معرفت است و آگاهی، عشق است و شیدایی، حرکت است و پویایی، حرکتی است عاشقانه به سوی جز معشوق حقیقی ندیدن و جز برای رضای او گام نزدن؛ یعنی حرکت حول محور الله و همسو شدن با کاروان آفرینش و گویایی به وحده لا إله إلاّ هو.

امام خمینی(ره) هرگز به اسم مرجعیت، فقاهت، دین و عرفان چشم خود را به روی واقعیت­ها و موانع رشد انسان­ها نمی­بندد و در برابر زورمندان بی­تفاوت نمی­نشیند، و این کار را گناهی نابخشودنی تلقی می­کند، و حتی آن­جا که احساس خطر می­کند، درس و بحث و فقه و مرجعیت را رها نموده و با یک قبا، عازم دیار فرنگ می­شود؛ و اگرچه او خود اهل مسجد و مدرسه، محراب و منبر است و آن دو را محل ترویج دین خدا می­داند، اما به حکم ضرورت آن­ها را رها می­کند؛ زیرا نیک می­داند که اگر وسیله­ای، خود هدف قرار گیرد، خطرناک است؛ به ویژه اگر آن وسیله مقدس باشد به مراتب خطرناک­تر است.

آن عزیز وقتی عرصه را بر خود تنگ می­بیند؛ می­خروشد، هجرت می­کند، هجرت از شهری مقدس که با تمام وجود قداستش را باور دارد و هر شب در وقت معینی در بارگاه مولای خویش زانوی ادب می­زند و حتی بیماری، او را از رفتن به زیارت مولا و مقتدایش باز نمی­دارد، اما مجلس درسی را که ثمره­ی دوران تلاش و مباحثات اوست، یکباره رها می­کند و عازم دیار غرب می­شود؛ زیرا در اندیشه­ی معرفی اسلام راستین است و سربلندی و عزت مسلمین را خواستار، و این چنین است که اسلام ناب، رنگ و رویی تازه می­گیرد، جان تازه­ای در کالبد مسلمانان دمیده می­شود و دیگر مسلمان بودن سرشکستگی نمی­باشد، بلکه افتخار و شرف می­گردد، و این ندا و فریاد امام هشدارمان می­دهد که مبادا زرق و برق­های مادی دنیا و پیشرفت­های ظاهری جهان غرب شما را بفریبد، به هوش باشید که اسلام دینی است که پیروان آن باید همواره به آن افتخار کنند، نه احساس ضعف. اسلام دینی است که به سبب جامع و کامل بودنش قابلیت زعامت و رهبری بر دنیا را دارد. پس پیروان و مروّجان این

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.