پاورپوینت کامل گلی در شوره زار(قسمت دوم) ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلی در شوره زار(قسمت دوم) ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلی در شوره زار(قسمت دوم) ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گلی در شوره زار(قسمت دوم) ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۵۴

اشاره:

مطالب این ستون ترجمه ی دست نوشته های یک دختر آمریکایی تازه مسلمان است. خانم دایانا بیتی که اینک او را به نام معصومه می شناسند، راهی که خود جست و جو کرده را برای دیگران به تصویر کشیده است. کتاب وی به نام «در طلب راه راست» از زبان انگلیسی به زبان اسپانیایی ترجمه شده است. ترجمه ی فارسی آن نیز در دست تکمیل است. بخش هایی از آن را مترجم محترم خانم آذین السادات بصیر به دفتر نشریه «نامه ی جامعه» ارسال نموده که ضمن تشکر و سپاس گزاری از ایشان برای همه ی مستبصران و حقیقت جویان آرزوی توفیق می کنیم. در شماره ی پیشین بخشی از نوشته های خانم معصومه بیتی را آوردیم و اینک آن را ادامه می دهیم:

در انجیل مرقس ۱۸: ۱۰ آمده است : «چرا مرا خیر می خوانی؟» عیسی پاسخ داد: «هیچ کس خیر نیست؛ مگر تنها خد». به نظر می رسد که این آیه به وضوح اشاره می کند که عیسی(ع) خدا نیست. دوستانم از سایر آیات این گونه برداشت می کردند که عیسی(ع) خدا است؛ اگر چه او هرگز صریحاً اظهار نکرد که «من خدا هستم».

باور برخی مسیحیان بر این است که:

آن هنگام که حضرت عیسی(ع) روی زمین بود؛ همچون دیگر انسان ها زندگی می کرد، ولی با این حال خدا، یا بخشی یا نوعی از آن بود؛ اگر چه داشتن جسم مادی او را به صورت انسان کامل تبدیل کرده بود و با تمام رنج ها و وسوسه های زندگی انسانی مواجه بود. هیچ کس نمی توانست برایم توضیح دهد که چگونه خدای یگانه دارای سه بخش، یا سه صورت مستقل است؟! همان گونه که نمی توانستم بفهمم چرا برای بخشودن گناهان دیگران یک فرد بی گناه باید کشته شود؟! مگر خداوند، قادر مطلق نیست؟!

اعتقاد بسیاری از مسیحیان آن است، که خداوند فراتر از درک ما است و لازم نیست معقول باشد، اما من نمی توانستم این مسأله را بپذیرم، چون در این صورت مسایل اعتقادی دین تعبدی خواهد شد و عقل برای درک آن جایگاهی ندارد. می دانستم که اگر قرار باشد تا ما بتوانیم رهنمودهای درست را از اظهارات دروغین تشخیص دهیم، خدا باید در رابطه با عقل انسان قابل فهم باشد.

برای روشن شدن ابهامات به مسؤول گروه مطالعاتی انجیل مراجعه کردم. او به عنوان مبلغ مذهبی برای مسلمانان در الجزیره فعالیت می کرد، اما زمانی که از او نظر قرآن را درباره عیسی(ع) سؤال کردم، گفت: «هرگز قرآن را نخوانده ام، چون با خواندن آن، احساس بدی پیدا می کنم». با شنیدن این جمله خشکم زد و به سرعت با چشمانی گریان از اتاق وی خارج شدم.

با خود فکر می کردم که یک مبلغ دینی مسیحی چگونه می تواند بدون مطالعه ی قرآن آن را حیله ی شیطان بداند؟! چگونه یک نفر می تواند به کار تبلیغ دین مسیحیت برای مسلمانان بپردازد، ولی حتی زحمت خواندن کتاب مسلمانان را به خود ندهد؟ ندایی درونم پیچید: «او قطعاً نمی داند! نمی توان به او اعتماد کرد». معتقد بودم که خداوند، کسانی را که به دنبال حقیقت می گردند، گمراه نخواهند کرد به نظر من او تنها آنچه را شنیده بود، تکرار می کرد، و البته گاهی مطالب ساختگی خود را نیز مطرح می نمود. از او و تمام رهبران کلیسا که اسلام را شیطانی فرض می کردند ـ بدون آن که واقعیتی از آن را بدانند و حتی به اندازه ی یک دختر دانشجو که تنها گوشه ای از ترجمه ی قرآن را مطالعه کرده بود، نمی دانستند ـ عصبانی شدم.

دیگر نمی توانستم به آن افراد اعتماد کنم، بلکه تنها باید خودم درباره ی درست یا نادرست بودن آنچه یافته بودم، تصمیم می گرفتم. باری سنگین بر شانه هایم احساس می کردم و از این که در تصمیم گیری اشتباه کنم، وحشت زده بودم. از خدا عاجزانه خواستم تا کسی را که در طلب حقیقت است، گمراه نکند، و کسی را که در تردید است و به دنبال پاسخ شبهاتش می گردد، ببخشد و مرا از انتخاب نادرست حفظ کند.

نمی دانستم از کجا شروع کنم، اما بالاخره از انجیل و قرآن و چند کتاب تاریخ کهن مسیحیت شروع کردم. با خواندن کتاب های تاریخ کهن مسیحیت چیزهای زیادی یاد گرفتم، ولی تعجب کردم که چرا قبلاً آن ها را نشنیده بودم. داستان های این کتاب ها با هم م