پاورپوینت کامل اخلاق پزشکی و موازین شرعی و حقوقی ۸۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق پزشکی و موازین شرعی و حقوقی ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق پزشکی و موازین شرعی و حقوقی ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق پزشکی و موازین شرعی و حقوقی ۸۳ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
اشاره:
جامعهی دینی و سالم دارای شاخصههای تعریف شده است. انطباق رفتارهای فردی و اجتماعی با اخلاق و موازین شرعی و حقوقی از مهمترین ویژگیهای این جوامع به شمار میرود. این انطباق، در سایهی ایجاد زمینهی مناسب فرهنگی و کارآمد برنامه سازان فرهنگی و دینی میسّر است. در مراکز درمانی و پزشکی، مجموعهی پزشکان، پرستاران، کارکنان و بیماران مخاطبان اصلی این نوشتار بوده؛ اگرچه اطلاع رسانی در سطح وسیع و همه جانبه رسالت مهم گروه برنامه ریز کشوری است.
نوشتار حاضر در پی بیان حریم و تأثیر آن بر ارتباطهای انسانی این گروه عظیم و تأثیرگذار جامعه است که در دو بخش ارتباط با بیمار و همکاران به بررسی میپردازد و به منظور بهینه سازی این گونهی ارتباطی راهکار ارایه میدهد.
حدود و حریم ارتباط
ابتدا به طرح پرسش اصلی چگونه میتوان زمینهی حفظ حدود شرع و حریم را در ارتباط پزشکان و پرستاران با بیمار و مجموعهی همکار فراهم نمود؟ میپردازیم تا جای پرسشهای فرعی دیگر زیر نیز فراهم گردد:
محدودهی ارتباط پزشک و پرستار با بیمار و مجموعهی همکار چه میزان است؟
عوامل آسیب زای این ارتباطات انسانی چیست؟
چه راهبردهایی جهت حفظ حدود و حریم ارتباط با مجموعهی همکار وجود دارد؟
برای رسیدن به پاسخ مناسب شأن و ضرورت اخلاق پزشکی را مورد بررسی قرار میدهیم.
اخلاق پزشکی
اولین بحث در زمینهی طب و پزشکی؛ به ویژه در جامعهی دینی اخلاق پزشکی است، که ضرورت آن از دانش پزشکی کمتر نیست؛ چرا که در سایهی رفتار اعتدال آمیز و خُلق و خوی پسندیده، پزشک خواهد توانست به وظیفهی حرفهای خویش عمل کند.([۱])
حضرت علی(ع) رابطهی عمیق پزشکی و اخلاق را در روایتی به تصویر میکشد: من تطبّب فلیتق الله والینصح والیجتهد؛ کسی که طبابت میکند باید تقوای الهی پیشه کند و خیرخواه (نسبت به مردم) و تلاشگر باشد.([۲] )
با توجه به تأکید اخلاق پزشکی و توجه به حدود و حریم افراد، شارع مقدس، حتی حکم معالجهی خنثی را مشخص نموده و در روایات, جزییات معالجهی آنها بیان شده است.([۳])
حدود در لغت به معنای جدایی و فاصله بین دو چیز است: فصلٌ ما بین کل شیء ٍ حدٌ بینهم([۴]). معنای اصطلاحی آن در روابط بین زن و مرد نیز متناسب با معنای لغوی است؛ یعنی فاصله و جدایی بین زن و مرد به گونهای که آمیختگی و اختلاط بین آنها نباشد. بنابر روایات، هنگامی که حدود مراعات شود حق هیچ کس از بین نخواهد رفت.
حریم؛ چیزی است که مسّ (تماس ب) آن حرام است: الحریم الّذی حرّم مسّه فلا یدنی منه([۵]).
ضرورت؛ اسم مصدر اضطرار و به معنای مجبور و مضطر شدن در امری است([۶]). حَمَلتنی الضرّوره علی کذا و کذا؛ ضرورت, فلان عمل را بر من تحمیل کرد. اصلِ آن از ضرر و به معنای ضیق است([۷]). در نتیجه تحمیل یک عمل به خاطر شرایط موجود جهت حفظ مصلحتی بالاتر را ضرورت گویند.
حیاء؛ از نشانههای ایمان و اکتسابی است؛ زیرا شخص با حیا با انجام معاصی از حیا جدا میشود،([۸]) ولی به نظر میرسد که حیا نیز مانند سایر وجدانیات، ذاتی بوده و آنچه اکتسابی است علمِ به کیفیت عمل است؛ زیرا برخی از علمای اخلاق از آن با تعبیر “مَلَکه” یاد میکنند. علمای لغت مینویسند: ألحیاء، أی إستحیاء و هوالإنقباض والإنزوا عن القبیح مخافه الذّم؛ حیا همان استحیا به معنای گرفتگی نفس و ترک عمل زشت به خاطر ترس از مذمت شدن است.([۹]) برخی گفتهاند: گرفتگی روح و نفس و ترک زشتی به خاطر خود عمل است، نه برای ترک از مذمت مردم.([۱۰])
در روایتی آمده است: إنّ الله حیّیٌ ستیر یحبّ الحیاء و السّتر([۱۱])؛ خداوند با حیا و بسیار پوشیده است و حیا و پوشیدگی را دوست دارد. در واقع حیا ملکهای است که انسان را از گناه دور میسازد.
اعتدال؛ به معنای میانه روی در رفتار است و در مباحث اخلاقی به عنوان اصل مطرح میشود.([۱۲])
اکتف؛ به معنای اقتصار، کوتاه، خلاصه و بسنده کردن؛ یعنی هنگام انجام عملی به حدّ لزوم و مورد نیاز بسنده نمودن.
اخلاق؛ جمع خُلق، ملکهای که براساس آن, افعال انسانی بیمحاسبه و با سهولت از وی صادر میشود. بنابراین صفات و حالاتی که در نفس انسان راسخ نشده, صفات اخلاقی محسوب نمیشود.
انواع رابطه
ارتباط با همنوع از ویژگیهای اختصاصی و امتیازات زندگی بشر است که او را در رسیدن به تعالی و تکامل یاری میرساند. این مقوله در سه بعد قابل بررسی است: ارتباط با خدا، ارتباط با خود، و ارتباط با همنوع.
هدف اصلی نوشتار حیطهی سوم است. اگر فرد ارتباط با خود را به خوبی برقرار کرده باشد و نگاه او به زندگی، الهی شود متناسب باورهای خویش حدود و حریم دیگران را حفظ میکند. این شخص شعارعشق خدمت به بندگان خد را جایگزین شغل جهت امر معاش و رفاه قرار داده و به جای رفتارهای مرموز و غیر شفاف روابط حسن و شفاف را جانشین میسازد. چنین است که تصویر او از محیط کار و مجموعهی همکار متفاوت از دیگران است و رفتاری پسندیده از خود نشان میدهد.
بزرگان دربارهی تأثیرگذاری شخصیت پزشک بر کار طبابت گفتهاند:
چارهی بسیاری از بیماریها تنها دارو نیست، بلکه تدبیر نفسانی طبیب حاذق و روحانیت و تأثیر کلام وی راه علاج آن است.([۱۳])
پزشکان و پرستاران آنگاه میتوانند وظیفهی خویش را به خوبی انجام دهند که جهان بینی صحیح داشته و هدفشان در زندگی مشخص باشد. شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع مینویسد: درمانگر را طبیب گویند، چون با طبابتش نفس و روان مریض را پاک میکند.([۱۴])
بین طهارت روح و صفای باطن پزشک با شغل او رابطهی تنگاتنگ وجود دارد. سلامتی روح و روان مریض تنها از راه دارو میسّر نخواهد بود، بلکه اهمیت بهرهگیری معنوی از پزشک و کادر درمان تأثیری مشابه، یا بیش از آن خواهد داشت.
شارع مقدس برای تطهیر روح پزشک و پرستار, حدود و حریم روابط انسانی را مشخص نموده است.
ارتباط پزشک و پرستار با بیمار
نوع ارتباط انسانی به تناسب شخصیت افراد، متفاوت است. میتوان گفت هر فرد با توجه به سرشت و تربیت اجتماعی خود با دیگران ارتباط برقرار میکند، اما ارایهی یک قالب که بیشتر انسانها به آن عمل میکنند، ممکن به نظر میرسد. ارتباط بیمار در مراکز درمانی به سه بخش تقسیم میشود:
الف. ارتباط عاطفی و روانی؛ گسترده و مؤثرترین بخش ارتباطی، که در نگاه، لبخند (تبسّم)، حرکت اعضا و جوارح، مانند: حرکت دست به معنای سلام و ادب، آرام باش، نگران مباش و … نهفته است.
ارتباط عاطفی یک پزشک، یا پرستار با بیمار در تسریع بهبودی او نقش به سزا دارد و نمیتوان با ارایهی حکم کلی، پزشک، یا پرستار و بیمار را از این نعمت روانی محروم ساخت، اما میتوان قالب مشخص و تعریف شدهای برای نگاه و دیگر روابط عاطفی با بیمار ارایه نمود، اما باید در همه حال از اهرم «اعتدال»، «ضرورت» و «اکتفا» استفاده کرد تا با مراعات حدود شرعی، از دلبستگیهای غیر منطقی بین بیمار و درمانگر جلوگیری شود.
اعتدال یکی از اهرمهای تنظیم کنندهی روابط انسانی است. افراط و تفریط ویروس ویرانگر و منشأ بسیاری از آسیبهای روانی فرد و اجتماع است. اگر نگاه پزشک و پرستار به بیمار به صورت معتدل و قابل تعریف باشد هرگز تلقی نادرستی از آن نخواهد شد؛ به ویژه آنکه جنسیت بیمار با پزشک، یا پرستار مخالف باشد و جذب و انجذاب طبیعی جهت دهندهی افکار و اندیشههای آنان گردد و برداشتهای ذهنی و تخیلی جایگزین واقعیتهای بیرونی شود.
آیهی شریفهی: ) قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضّوا مِنْ أبْصارِهِمْ … وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنّ…( ([۱۵]). به ترسیم
نوع نگاه مرد و زن میپردازد. غضّ البصر([۱۶]) به معنای بستن چشم و با چشم بسته حرکت کردن نیست، که اگر چنین بود، منطقی به نظر نمیرسید، بلکه به معنای شکستن نگاه است؛ یعنی دو جنس مخالف نگاهشان را به یکدیگر بشکنند و با چشم باز و کامل ننگرند. نیم نگاه پزشک به بیمار از یک سو موجب ارتباط عاطفی با او و از سوی دیگر مانع برداشت و تلقیهای نامناسب برای بیمار میشود. لبخند، اشاره و دیگر حرکتهای اعضا نیز چنین است. به این بیان که هرگونه نماد و سمبل ارتباطی را میتوان در قالب احکام شرعی که متناسب با عقل و فطرت بشر است، قرارداد تا این ارتباط روند اعتدالآمیز و انسانی داشته باشد.
ضرورت یکی از مهم و کلیدیترین واژگان فقهی و اخلاقی است، که تشخیص آن بر عهدهی فرد گذاشته شده و کسی نمیتواند قلمرو و محدودهی آن را برای دیگری تعیین کند؛ اگرچه نظر مرجع تقلید در تشخیص مصادیق ضرورت میتواند برای مقلّد راهگشا باشد و نمیتوان گشودن هرگونه انسداد و گرفتگی را از راه ضرورت چاره نمود.([۱۷])
در مورد نگاه، حدّ کلی و اولیهی مشخص شده عبارت است از:
نگاه به بدن زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است و نگاه به صورت و دستها اگر به قصد لذت باشد، حرام است،([۱۸]) امّا آنگاه که ضرورت ایجاب میکند، این قاعدهی کلی تخصیص مییابد:
اگر پزشک در مقام اضطرار مجبور شد به عضوی از بدن بیمار نامحرم نگاه کند باید به همان مقدار لازم اکتفا نماید.([۱۹])
ب. ارتباط کلامی؛ از معمولیترین جلوههای ارتباطی با حدود و ثغور مشخص در متون دینی است. نکتهی دقیق در این زمینه تعیین ضرورت در حکم کلّی صحبت با نامحرم است ـ برخلاف نگاه که ضرورت بعد از حکم کلی و ثابت مطرح میشود ـ شاید این مسأله به سبب قابل کنترل بودن زبان نسبت به چشم باشد.
صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است؛ خصوصاً اگر مخاطب، جوان باشد.([۲۰])
صحبت کردن باید به قصد ریبه و تلذذ نباشد و با این عمل، فرد به گناه آلوده نگردد. البته شرط دیگر صبحت زن با مرد نامحرم تلطیف و ترقیق نکردن صدای زن([۲۱]) است.
بنابراین، در ارتباط گفتاری پزشک، یا پرستار با بیمار حدودی مشخص میشود که اصل ضرورت اهمیت ویژه پیدا میکند و باید بنابر موازین شرعی در نوع و میزان سخن گفتن دقت عملی صورت گیرد تا به سالم سازی روابط پزشک و پرستار با بیمار و در نتیجه بهینه سازی محیط بیمارستان از نظر روانی، فقهی و اخلاقی منجر گردد.
ج. لمس بدن؛ در محدودهی درمانگری شکل جدی و اساسی به خود میگیرد؛ زیرا در بسیاری از بیماریها لمس موضع مورد نظر از شرایط تشخیص درد و درمان مؤثر، به شمار میآید. در رسالههای عملیه از جمله مواردی که نگاه و لمس بدن نامحرم به صورت مشروط استثنا شده، معالجهی غیر همجنس با دو شرط زیر است:
۱. فقدان پزشک یا پرستار مماثل و نیز بینتیجه بودن تلاش آنها.
۲. ممکن نبودن تشخیص بیماری و درمان بدون لمس و نظر.([۲۲])
در کتب فقهی معالجهی غیر همجنس هنگام ضرورت، در ردیف نجات غریق آمده است. البته باید نگاه و لمس به میزان اکتفا باشد.
تفاوتهای جنسیتی و حکم فقهی
در نظر گرفتن تفاوتهای زن و مرد و تنظیم احکام متناسب با هر یک مورد توجه شریعت اسلام است. برای تبیین این بحث به دو روایت اشاره میشود.
به نقل از علیبن جعفر از برادرش امام کاظم(ع) سؤال شد:
ران، یا دست زنی زخمی شده است، آی پزشک، یا پرستار مرد میتواند او را مداوا کند؟ حضرت فرمود: خیر([۲۳]).
نیز آن حضرت در پاسخ به این پرسش که: ران، یا کتف مردی زخمی شده، آیا شایسته است زنی به او نگاه کرده و مداوایش کند؟ میفرماید: چنانکه عورت نباشد، اشکالی ندارد.
توجه به ویژگیهای جنسیتی درمانگر زن و مرد در این روایت اهمیت ویژه دارد. شاید علت نهی مرد از مداوای زنی که دست، یا پای او زخمی شده، این باشد که غالب گیرندههای جنسی مرد از راه چشم اوست، و نیز تمام بدن زن برای جنس مخالف جاذبه دارد، برخلاف زنان که گیرندهی جنسی آنها به وسیلهی چشم نیست، بلکه بیشتر از راه لمس قابل تحریک است؛ زیرا بدن مرد جاذبهی ویژهی جنسی کمتری دارد. بنابراین, جواز این معالجه برای زن (به شرط غیر عورت بودن) و جایز نبودن آن برای مرد معالج به تناسب تفاوتهای آن دو از نظر برانگیختگی قوهی جنسی است.
در مواردی نیز این حکم کلی و عام تخصیص میخورد؛ از جمله آنکه:
اگر نسبت به معالجهی زن اضطرار ایجاد شود، مرد میتواند او را معالجه کند.([۲۴])
اگر جنینی در شکم مادر بمیرد؛ در صورتی که زن معالج نتواند، و پزشک مرد قادر به این کار باشد باید این عمل را انجام دهد.([۲۵])
در حال اضطرار و اجبار، لمس و نگاه پزشک و پرستار اشکال ندارد.
بنابراین نگاه و لمس و سخن گفتن با بیمار دارای قواعد تعریف شدهای است که از سه اصل اعتدال و ضرورت و اکتف پیروی میکند.
برای حفظ رابطهی سالم و صحیح ـ مبتنی بر اصول اخلاقی ـ توجه به دو نکتهی اساسی و مهم را لازم میدانیم:
الف. پوشش؛ پوشش موزون و مطلوب عاملی بازدارنده از ورود افراد به خطا و مسیر گناه است. اگر نوع پوشش پزشک و پرستار, محرک و مهیج نباشد، بیمار کمتر دچار تنش روانی میشود و آرامش ناشی از محیط سالم بیمارستان در تسریع بهبودی او مؤثر است؛ همانگونه که پوشش منطقی و زیبندهی بیمار نیز در ایجاد بهداشت روانی مراک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 