پاورپوینت کامل منشور سعادت; شرح وصیتنامه حضرت امام خمینی(ره) ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منشور سعادت; شرح وصیتنامه حضرت امام خمینی(ره) ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منشور سعادت; شرح وصیتنامه حضرت امام خمینی(ره) ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منشور سعادت; شرح وصیتنامه حضرت امام خمینی(ره) ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۷
عدالت فراموش شده
متن:
و به جامعهی محترم روحانیت، خصوصاً مراجع معظم، وصیت میکنم که خود را از مسایل جامعه، خصوصاً مثل انتخاب رییس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بیتفاوت نباشند. همه دیدید، و نسل آتیه خواهد شنید، که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
شرح:
حضرت امام(ره) در این فراز به چهار نکتهی به هم پیوسته اشاره میکنند: ۱. نگرانی از تکرار تاریخ و تکرار فاجعهای که یک سویش بیتفاوتی روحانیان است و سوی دیگرش دغلکاری و نیرنگ سیاست بازان. ۲. تصریح بر اینکه اساس مشروطه به دست روحانیان نهاده شد، اما در ادامه سیاست بازان آن را مصادره کردند و به تاراج بردند. ۳. روحانیان نیز راه بیتفاوتی در پیش گرفته و با تئوریزه نمودن این ضعف، صحنه را به رقیب وابسته به شرق و غرب واگذار نمودند. ۴. و در نتیجه، مشروطه و قانون اساسی و کشور و اسلام اسیر دست بیگانگان و بیگانه پرستان شد و امروز برای جبران ضربههای وارده نیاز به تلاشی گسترده و فرصتی بسیار است.
بارها به این اصل تأکید شده است، که مبانی سیاست دینی با سیاست مصطلح روز متفاوت و بلکه متضاد است. سیاست در نگرش امروز قدرت، مقام، منصب و حق است و در نگرش اسلام مسؤولیت، تکلیف و امانت است. امیرالمؤمنین(ع) در نامه به یکی از استاندارانش مینویسد: و إنّ عَمَلَک لَیْسَ لکَ بطُعْمهٍ ولکِنَّهُ فِی عُنُقِک أمانهٌ، و أنتَ مُسْتَرعیً لِمَن فَوقَکَ([۱])؛ کارگزاری تو سفرهی نان تو نیست، بلکه امانتی است در گردنت که پاسداشت آن ـ نسبت به کسی که بالا دست توست ـ از تو خواسته شده است. و نیز در نامهای دیگر به کارگزاری دیگر میفرماید: فَلایَکُن أفضَلَ مَا نِلْتَ فِی نَفسِکَ مِن دُنیاکُ بُلُوغَ لَذّهٍ أو شِفاءُ غَیظٍ ولکن إطفاءُ باطلٍ أو إحیاءُ حقٍّ… ([۲])؛ مبادا نیکوترین دستاوردی که از مقامت فرا چنگ میآوری؛ رسیدن به لذتی باشد، یا فرو نشاندن کینه و خشمی ـ لذت دستیابی به قدرت و پیروزی بر رقیب ـ بلکه باید به وظیفهی خاموش نمودن باطل و زنده نمودن حق برخیزی.
اگر نگاه انسان به قدرت سیاسی، نگاه امانت باشد، به یقین همانند یک بار و تکلیف به آن مینگرد و به حکم عقل و شرع خیانت در آن را روا نمیدارد و بر خلاف مصالح امانتگذار، آن را به کار نمیگیرد و در نهایت نیز به جز امانتگذار، آن را به فرد دیگری واگذار نمیکند و بالاتر از همه اینکه اگر منصب سیاسی در باور انسان امانت و عاریت باشد، همواره خود را در معرض ارزیابی و امتحان میبیند و بر خود نهیب میزند که: )… هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِیَبْلُوَنی ءَ أشْکُرُ أمْ أکْفُرُ…(([۳]) اما اگر آن را طعمه و سفره گسترده بپندارد؛ آنگاه برای تصاحب آن تئوری پردازی میکند و میگوید: )… إِنّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی…(([۴]) من با دانش خویش آن را به چنگ آوردهام؛ و سپس آن را وسیلهای برای دستیابی به هوسها و تخلیه کینهها و سرکوبی رقیب قرار داده، راه سرکشی و اسبتداد را در پیش میگیرد که: )… إِنّ اْلإِنْسانَ لَیَطْغی أنْ رَآهُ اسْتَغْنی(([۵]) هرگاه خود را قدرتمند دید و احساس نیاز نکرد، راه سرکشی پیش میگیرد.
مردم مسلمان باید در عمل و رفتار و به ویژه در تولی و تبری که دو اصل مهم از فروع دین است تعهد افراد را بررسی نموده و سپس آنان را به نمایندگی خود در مجلس برگزینند، تا مبادا با دست خود حاصل خون شهیدان و خون دل دلسوزان را به افراد غیر امین و غیر صالح سپرده و در امانت خیانت نمایند و در فردای نه چندان دور مورد نفرین آیندگان و گرفتار عذاب وجدان و شرمندهی روی امام و شهیدان و مورد بازخواست و کیفر خدای منتقم باشند!
در مورد نکته دوم نیز سخن بسیار است؛ نفوذ غربیان در دربار قاجار افزون بر استبداد و ستم متولیان امور، استقلال و آزادی کشور و شخصیت و شرف اسلامی او را نشانه رفته بود و هر روز با امضای قراردادی استعماری بخشی از سرزمین و سرمایه کشور اسلامی از دست میرفت. یکی از این قراردادها در قالب کمپانی هند شرقی شبه قاره هند را بلعیده بوده و در اثر عهدنامهی گلستان و ترکمن چای بخش وسیعی از کشور ما به باد فنا رفت، باستان شناس فرانسوی پنج هزار قطعه آثار نفیس شوش را به یغما برد و اگر بیداری علمای نجف به داد مردم نمیرسید رویتر همهی ایران را تصاحب نموده بود. اما چند روزی از نهضت تنباکو نگذشته بود که نوز بلژیکی به ریاست مالیه و گمرک ایران گماشته شد و دمار از روزگار بازاریان و تاجران برآورد و برای رهبران مذهبی جز دخالت مستقیم و کنترل دربار چارهای نماند.
مردم به هدایت علما خواهان عدالتخانه شدند. کسروی که اصرار دارد مشروطه را همان عدالتخانه قلمداد نماید پس از گزارش موضعگیری شدید علما دربارهی نوز به همدستی علما پرداخته و مینویسد: این همدستی میانهی دو سید ـ بهبهانی و طباطبایی ـ در روزهای نخست سال ۱۲۸۴ بوده و آغاز جنبش مشروطه را هم از آن روز باید شمرد.([۶])
ولی هنگام نقل خواستههای بستنشینان حضرت عبدالعظیم در بند ۴ بنیاد عدالتخانه در همه جای ایران و در بند ۵ روان گردانیدن قانون اسلام به همگی مردم کشور و در بند ۶ برداشتن مسیونوز از سر گمرک و مالیه را آورده است. ([۷]) وگرچه عین الدوله ـ که عزل او خواستهی هفتم بست نشینان بوده است ـ در نامهی خود به شاه عدالتخانه را چهارمین ـ و آخرین ـ خواسته ذکر میکند، اما شاه در جملهی اول پاسخ خود مینویسد: ترتیب و تأسیس عدالتخانهی دولتی برای اجرای احکام شرع مطاع و آسایش رعیت از هر مقصود مهمی واجبتر است و این است، که بالصراحه مقرر میفرماییم برای اجرای این نیت مقدس، قانون معدلت اسلامیه که عبارت از تعیین حدود احکام شریعت مطهره است باید در تمام ممالک محرومهی ایران عاجلاً دایر شود… البته به همین ترتیب کتابچه نوشته مطابق قوانین شرع مطاع فصول آن را ترتیب و به عرض برسانید تا در تمام ولایات دایر و ترتیبات مجلس آن هم بر وجه صحیح داده شود. ([۸]) این فرمان در ذی قعده ۱۲۸۳ میباشد و به فاصله هفت ماه در فرمان نخست خود که در ۱۴ جمادی الثانی صادر میکند نام مجلس را به صورت مطلق میبرد که در واقع همان عدالتخانه است، ولی به دلیل شیطنتهایی که از سوی سفارت انگلیس انجام یافته بود مهاجران قم اصرار نمودند تا برای مقابله با این توطئهها به اسلامی بودن مجلس تصریح شود؛ لذا در متمم این فرمان که به تاریخ ۱۷ جمادی صادر شد به نام مجلس شورای اسلامی که باید مطابق قوانین شرع مقدس تشکیل شود، تصریح شد. ([۹]) و این متمم باعث شد تا مهاجران به تهران برگردند، اما وقتی به تهران رسیدند؛ دیدند به جای واژه اسلامی، ملی نوشته شده است و کار از کار گذشته بود و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 