پاورپوینت کامل نظام اسلامی، توسعه و ترویج حجاب؛بایدها و نبایدها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظام اسلامی، توسعه و ترویج حجاب؛بایدها و نبایدها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظام اسلامی، توسعه و ترویج حجاب؛بایدها و نبایدها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظام اسلامی، توسعه و ترویج حجاب؛بایدها و نبایدها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۷۳

رویارویی قدرت های استکباری با اسلام در اشکال گوناگون از بدو پیدایش این شریعت الهی، بخش قابل توجهی از تاریخ انسانی را در طی ۱۴ قرن گذشته تشکیل می دهد. دشمنان اسلام در این کشاکش تاریخی همواره کوشیده اند، تا از حضور و قدرت اسلام در جوامع اسلامی کاسته و از اسلام، دینی که مبارزه با هر نوع سرکشی و طغیان در برابر مبدأ هستی و جدال با هر گونه طاغوت و ستم کاری از تعالیم اساسی آن است، تنها اسمی بر جای گذارند که موفق نبوده اند.

هنگامی که غرب در اشکال مختلفِ مقابله با اسلام با ناکامی روبرو شد، به استعمار و تهاجم فرهنگی پرداخت و این برنامه از فرستادن مبلغان و مبشران مسیحی در ابتدا آغاز شد و با هدف دارتر کردن این تهاجم، شکل های دیگری به خود گرفت.

اگر چه در قرون گذشته جنبش های متعددی در راه نجات ایران از چنگال استعمارگران شکل گرفت، امّا تمامی آن ها به واسطه عوامل متعددی چون ضعف رهبری، عدم پشتیبانی توده ها و یا عدم اتکا به توده ها در مبارزه ناکام ماندند.

شاه بیت غزل حرکت های اسلامی ضد استکبار، انقلاب اسلامی ایران بود که به رهبری خردمندی روحانی و فرزانه ای وارسته، حضرت امام خمینی(ره)، محقق شد و منجر به براندازی رژیم شاهنشاهی گشت و پس از قرن ها زمینه اجرا و تعالیم اسلام اصیل را فراهم نمود.

با توجه به آرمان های انقلابی و ارزش های اسلامی ملت مسلمان ایران، که آن ها را از فرهنگ غرب و نفوذ آن جدا می سازد؛ پیکار فرهنگی با این ارزش ها و آرمان ها به گونه ای همه جانبه صورت می گیرد. با حضور روزافزون مظاهر فرهنگی ضد اخلاقی در جامعه اسلامی و معضلاتی چون بد حجابی و فساد، و دیگر عوامل و اسباب تکنولوژی نوین در فرهنگ، طبیعی است که عنایت ویژه جامعه به این خطرات، مباحث و اظهار نظرات و پژوهش های گوناگون را می طلبد.

پیامدهای شوم سیاسی بد حجابی و بی عفتی در کشورهای مختلف اسلامی موجب بی هویتی زنان و نسخ ارزش ها شده و در جهت استحکام و استمرار حکومت های استبدادی و استعماری و حکام وابسته زمینه ها را فراهم نموده و خسارات و آسیب های فراوانی بر پیکر ملت مسلمان وارد آورده است. تجربه نشان داده که در عرصه فرهنگ، تسامح و تعلل خطرآفرین است. در طول حیات جوامع هرگاه دولت ها از مسیر فرهنگی مردم جدا افتاده اند، فرهنگ جریان مطلوب خویش را از دست داده و به گسیختگی مبتلا شده است.

انقلاب ارزش ها، صیانت از ارزش ها

بارزترین نمونه انقلاب اسلامی، انقلاب جهانی پیامبر اکرم(ص) در ارائه دین اسلام بود که تمام ساحت ها، نهادها و ارزش های جاهلیت حاکم بر جزیره العرب را در هم ریخت و نظامی نوین را بنا نهاد. شهید مطهری; در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی گفته است:

در انقلاب صدر اسلام در همان حال که انقلابی مذهبی بود، انقلابی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی ادبی هم بود، خود قرآن اساساً مبدأ یک ادبیات جدید شد. این انقلاب، فرهنگ تازه ای به جهان عرضه کرد و بنیان گذار تمدن جدیدی در جهان شد.

قبل از انقلاب اسلامی ایران همه ابزارهای فرهنگی اعم از سینما، تلویزیون، مکان های عمومی، دانشگاه ها، مطبوعات و مجلات، مبلغ شیوه زندگی غربی و مروج ارزش های ضد اسلامی بود و ارزش های اصیل اسلامی ضد ارزش معرفی می شد. انقلاب اسلامی با اذعان به این نکته که محیط از عوامل مؤثر در تربیت انسان هاست، پس از پیروزی در وهله نخست تمامی نمودهای عینی فساد را از ظاهر جامعه اسلامی زدود و خود مروج ارزش هایی چون عفاف و پاکدامنی، حجاب، ایثار و فداکاری و هم دردی با محرومان و دفاع، قناعت و ساده زیستی شد. اما حفظ و صیانت از این ارزش ها مهم تر جلوه کرده که عزمی عمومی و ملی را طلب می کند.

مفهوم شناسی حجاب

حجاب، ستر، پرده به پوششی گفته می شود که مانع از دیدن شیء پوشانده شده می شود. ([۱]) کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن و هم به معنی پرده است، اما بیشتر استعمالش به معنی پرده می باشد. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوشش حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.

واژه حجاب در قرآن هفت بار به کار رفته و معنای آن در همه موارد چیزی است که از هر حیث مانع دیدن شود. ([۲])

کلمه حجاب در مورد پوشش زنان، اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در گذشته و به خصوص در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنی پوشش است، به کار می رفته است. نه کلمه حجاب. در آیات قرآن نیز که در مورد پوشش سخن می گوید، کلمه ستر به کار رفته است.

نگاهی به تاریخ

پیشینه

آنچه از تمدن های کهن و آثار به جا مانده تاریخی به دست می آید، این است که پوشش به اسلام اختصاص ندارد؛ بلکه از قرن ها قبل از میلاد، نقاشی ها و نقش برجسته ها در اقوام و ملل گذشته، پوشیده بودن بدن برای زنان را گواهی می دهد. همچنین آثار به جا مانده از مصر قدیم، یونان، ایران باستان و روم شاهدی بر صحت این مسأله هستند.

پوشش برای زنان در آیین و ادیان الهی به اشکالی که تمام بدن را بپوشاند، وجود داشته است. پوشش کامل در آیین زرتشت، یهود، مسیحیت و عدم اختلاط با مردان که به طور گسترده و سخت، هم تبلیغ شده و هم وجود داشته و عمل می شده است، بهترین آیینه فرهنگ حجاب در گذشته می باشد.

تعریف بدحجابی:

با توجه به تعریف حجاب به عنوان یکی از اصول و ارزش های اسلامی و انسانی و تعیین حدود و چهارچوب آن در منابع قرآنی و اسلامی مفهوم بدحجابی نیز به روشنی مشخص خواهد شد.

منظور از حجاب، همان پوشش اسلامی به معنای پوشیدن تمامی بدن به جز گردی صورت و دست ها از مچ به پایین، توأم با رفتار و گفتاری است که منجر به خودنمایی و جلب نظر نامحرم نگردد.

بنابراین پوشش اسلامی، می بایست دو مشخصه بارز داشته باشد:

الف حدود شرعی مذکوردر رساله های عملیه لحاظ شود.

ب با خودنمایی و جلب نظر و نگاه نامحرم همراه نباشد.

براساس این تعریف از حجاب، مفهوم بد حجابی و مصادیق آن روشن تر می شود. به عبارتی دقیق تر هر نوع پوشش و زینت و آرایش که همراه با گفتار و رفتار تحریک آمیز همراه باشد، از مصادیق بد حجابی به شمار می آیند.

واژه بدحجابی، در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طرح و تکرار شده است و تا قبل از پیروزی انقلاب در برابر واژه با حجاب از عبارت بی حجاب استفاده می شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اکثریت بانوان به استفاده از حجاب و پوشش روی آوردند و اقلیتی نیز با وجود استفاده از روسری و تن پوش و حتی گاهی چادر، حدود شرعی پوشش و رفتار و گفتار را رعایت نمی کنند. این معضل و ناهنجاری در سال های اخیر بنا به دلایلی رو به گسترش نهاده و به عنوان یک تهدید برای تحکیم خانواده ها و امنیت فرهنگی و اخلاقی جامعه مورد توجه و تأکید دلسوزان و دست اندرکاران فرهنگی قرار گرفته است.

فرهنگ و تهاجم فرهنگی

تعریف فرهنگ

قبل از پرداختن به عوامل و ریشه های بد حجابی و تشریح این پدیده، به سابقه تاریخی آن اشاره می کنیم.

در مورد فرهنگ، تعاریف گوناگون اظهار شده که تنوع آن به میزان زیادی معلول جایگاه و زوایای مختلف نگرش به آن و تا حدی متأثر از اقتضای طبیعت این مفهوم است.

فرهنگ، واژه ای فارسی و مرکب از دو جزء فر و هنگ است. فر به معنای جلو، بالا و پیش آمده است و پیشوند فر در ترکیب با هنگ، فرهنگ را تشکیل می دهند که مفهومی متفاوت دارد.

در ادب فارسی، فرهنگ به معانی مختلفی چون دانش، علم، معرفت، ادب، تربیت، هنر، آموختن و به کار بستن، آموزش و پرورش، بینش و ایدئولوژی مذهبی آمده است. در عربی این کلمه معادل ثقافه و در انگلیسی کالچر culture به کار می رود. ([۳]) در یکی از تعاریف آمده است:

فرهنگ، مجموعه پیچیده ای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات، رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه از آن فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را بر عهده دارد. ([۴])

فرهنگ به مسایل ارزشی نیز اطلاق شده و هر چه ارزشی است، فرهنگی است؛ اما فرهنگ منحصر به ارزش ها نیست. فرهنگ علاوه بر آن مشترکات ملی، مشترکات مذهبی ر افاده می کند. هنگامی که درون یک جامعه و ملت و در ارتباط با گروه ها، تیپ ها و اصناف مختلف اجتماعی در نظر گرفته می شود، ناظر بر روحیات و منش های اختصاصی آن گروه ها است. فرهنگ در این بیان، هر نوع خوی و خصلت حاکم بر رفتار و روابط اجتماعی افراد، گروه ها و نظام ها را در مناسبات اقتصادی، سیاسی، قضایی و خانوادگی، در حوزه شمول خویش قرار می دهد. با ملاحظه این ظرایف در مجموع می توان گفت:

۱. فرهنگ اختصاص به انسان دارد.

۲. به طور معمول، فرهنگ شامل رفتارها و کنش هایی که منشأ کاملاً غریزی و طبیعی دارند، نمی شود و به طور عمده به بخش ادراکی و ارزشی وجود انسان و جامعه مربوط است.

۳. فرهنگ، مستلزم نسبت و عادت و به معنی دیگر، نوعی تکرار، تداوم و ثبات است.

۴. در کاربرد عام، کلیه پدیده ها و مظاهر مادی و ویژگی های معنوی جامعه را شامل می شود.

۵ . نوعی احساس الزام و اجبار را از درون آدمی به او القا کرده و به نحوی در رفتار وی تأثیر می گذارد. از این رو فرهنگ اعم از دین، دانش و اخلاق است.

در یک تعریف کلی: فرهنگ، بینش و منش هویت دهنده به انسان در حوزه زندگی اجتماعی است که به عنوان فرآورده برتر ذهن و فرآیند بسیار پیچیده فکر آدمی، تحت تأثیر عوامل موجود درونی و بیرونی در تمامی کارکردها، و مظاهر مادی و معنوی حیات وی تجلی یافته و مجموعه به هم تنیده ای از باورها، فضایل، ارزش ها، آرمان ها، هنرها، فنون و اعمال جامعه را شامل و بیانگر ساخت و تحول کیفی حیات هر ملت است.

فرهنگ در اسلام

مراد از فرهنگ در اسلام، همان تعبیری است که در متون روایی اسلام به آن ادب گفته شده و یا در قالب تعابیری چون اخلاق، معرفت، بصیرت، علم، هدایت، حکمت، عقل، تربیت و مکارم اخلاقی از آن یاد شده است.

در دیدگاه اسلام، فرهنگ و ادب به مفهوم عمیق و گسترده آن باید مبتنی بر فضایل اخلاقی و صفات حمیده باشد. فرهنگ در حالی که به اعتباری، طریق وصول به اخلاق الهی بوده و طریقیت دارد، به اعتباری دیگر محتوای خود را از همان اخلاق متعالی الهی کسب کرده و موضوعیت دارد. فرهنگ اسلامی به شدت متأثر از وحی و معارف ناشی از وحی است.

البته این بدان معنا نیست که نقش و نیروی فرهنگ آفرین انسان انکار شود؛ زیرا بخشی عظیم از فرهنگ انسانی محصول اراده و اقدام اوست. اما براساس آنچه در معارف اسلام توحید افعالی خوانده می شود، اراده انسان در طول اراده الهی قرار دارد، نه در عرض آن. بر این اساس، در دیدگاه اسلام بخش بزرگ و بنیادی تمدن، فرهنگ و معارف بشری نه تنها به طور مستقیم دستاورد ادیان آسمانی و میراث پیامبران است؛ بلکه همان قسمتی که به طور مستقیم به دست انسان های عادی پرداخته شده، به گونه ای از انعکاس و ارتعاش تعالیم پیامبران الهی در طول تاریخ بشری تأثیر پذیر بوده است.

هجوم فرهنگی

هجوم فرهنگی در مفهوم عام خود پیشینه ای به بلندای تاریخ انسان دارد. آنچه در قرآن کریم از تقابل همیشگی در جریان حق و باطل آمده است، اشاره به کشاکشی در درازای تاریخ می باشد که وجهی از آن، تهاجم فرهنگی دو حرکت مخالف با هم بوده است. در مطالعه جریان تاریخی تهاجم فرهنگی تفکرات مخالف بر ضد اسلام، باید تا تولد دین مبین اسلام به عقب برگردیم. اسلام با ظهور نورانی خود بزرگ ترین تحول تاریخ بشری را رقم زد. تأثیری که تعالیم آسمانی و ارزش های فرهنگی آن در جامعه جاهلی اعراب جزیره العرب و در نهایت جوامع پیرامون خود گذاشته بود، قدرت روحانی اسلام در تأثیر گذاری بر انسان ها و تسخیر روح آنان را به ثبوت رساند.

ظهور اسلام با ویژگی های منحصر به فرد خود، دشمنان را در مقابله با خود یکپارچه کرد. اولین سلاح آن ها شمشیر بود، اما شمشیر در برابر دینی که عقل و جان پیروان خود را اقناع کرده بود، کارآیی نداشت. همان طورکه اروپا و غرب در دوران شکوفایی تمدن اسلامی و اوج قدرت آن در تمامی صحنه های زندگی، در عصر تاریک و وحشتناک قرون وسطی و در نهایت تعصب، وحشت و دوری از فضایل به سر می برد. کشیشان و پاپ های متعصب، اروپا را با تکیه بر شمشیر و تحریک عواطف ساده و جاهلانه عوام به جنگ با تمدن درخشان اسلام فرستادند؛ تمدنی که تا پانصد سال مدارس اروپا را از لحاظ علمی تغذیه کرد و زمینه ورود اروپا به صحنه علم و اخلاق و صنعت را فراهم نمود. تهاجم نظامی و جنگ های مشهور صلیبی که باعث تخریب بسیاری از آثار تمدن و کشتار انسان ها شد. از بین رفتن بسیاری از آثار تمدن اسلامی چون کتابخانه ها، شهرهای آباد، بناهای تاریخی و از بین بردن دانشمندان نیز تحت تأثیر تحریکات پاپ ها بوده است. اروپا بالاخره با رنسانس موقعیت جدیدی از جهت اقتصاد، سیاست و تحولات فرهنگی یافت، و براساس موقعیت جدید و ظهور منافع نوین و رشد فزاینده جنبه های امپریالیستی، خود را برای رویارویی با اسلام و خطرات بالقوه آن آماده کرد. از سوی دیگر عوامل انحطاط داخلی چون موریانه، فرهنگ و تمدن اسلامی را از درون می پوساند و آنان را از اوج شکوفایی و قدرت به زیر می کشاند. مسلمانان به واقع از روح حقیقی اسلام دور شده بودند. جمله معروف الاسلام شیء والمسلمون شیء آخر دال بر همین معناست.

پس از رنسانس

پس از رنسانس، تهاجم غرب به جهان اسلام به دو صورت نظامی و فرهنگی درآمد. اگرچه کشورهای مسلمان در برابر تهاجمات نظامی عکس العمل نشان می دادند، اما با کمال تأسف از وجه فرهنگی تهاجم غرب غفلت کرده و به تدریج تحت تأثیر آن قرار گرفتند، بدون آن که احساسی خودآگاهانه از آن داشته باشند. برخی در این زمان پی برده بودند که نظام عالم در حال تغییر است، اما اغلب در برابر آن به بحث جدی نمی پرداختند. در این زمان جهان اسلامی نیز نتوانسته بود یکپارچگی خود را در برابر تفرق حفظ کند. اساساً تفکر معنوی و دینی با حساب گری های دنیوی جدید نمی توانست جمع شود و آن گاه که غرب به تفکر حسابگرانه رسید، شرق نیز اندیشه معنوی و دینی خود را از دست داد. پس تهاجم فرهنگی و عقل سوداگرانه، در سرزمین های شرق اسلامی و ایران با ضعف مضاعف همراه شد.([۵]) استعمار با افزایش قدرت خود به راحتی ملت های خلع سلاح شده جهان سوم را تحت سلطه قرار می داد. در این دوران استیلای نظامی، راه حل معمول حاکمیت مستقیم در کشورهای ضعیف بود.

در دوره استعمار نوین، امپریالیسم جهانی در راه سلطه خود بر کشورها، به عواملی چون حاکمان محلی وابسته، روشنفکران وطنی شیفته غرب، فقر اقتصادی توده ها و نابودی اقتصاد ملی و بومی با وابسته نمودن آن ها به تکنولوژی وارداتی فرد همراه با عواملی چون ضعف و رعب توده ها، خرافات، اختلاف عقیدتی و نژادی و دامن زدن بر آن ها تکیه داشت. ایجاد کارتل ها و مراکز مطبوعاتی، انستیتوها و مراکز فرهنگی از اساسی ترین عوامل اشاعه فرهنگ بیگانه در دیگر کشورها به شمار می رود.

توسعه مفاسد و اعتیادات ویرانگر و گسترش دامنه فحشا و تفریحات حیوانیبه قولی یک نتیجه را در بر دارد و آن، این که مردم با مغزهایشان فکر نکنند؛ بلکه با پایین تنه شان زندگی کنند. ([۶])

استعمار دریافته بود که برای تسلط بر ملت ها در این مرحله باید، آدم ها را از درون عوض کند. اگر دروازه مغز و دل او را به روی تهاجم و القائات او گشوده باشد، تسخیر دیگر دروازه ها به راحتی صورت می گیرد. امپریالیسم اقتصادی و سیاسی وابسته به امپریالیسم فرهنگی است.

ایران سرزمین با سابقه درخشان تمدن اسلامی

ایران و ایرانی و ذخایر مادی فراوان همواره مطمع نظر استعمارگران بود. تمدن و فرهنگ کهن و سابقه درخشان ملت ایران نشان می دهد که غرب پیوسته با عنوان فریب آمیز تجدد و روشنفکری سعی و تلاش داشتند، تا بر منافع حیاتی آن دست یابند. در قالب برنامه توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه، سعی داشتند با نفوذ در سردمداران و حاکمان زمینه تقلید کامل از مظاهر فرهنگ غرب را ایجاد کنند. مقاومت توده مردم در برابر کوشش منور الفکرها و حاکمان دست نشانده، به سیاست گذاران حکومتی آموخته بود که نمی توانند در نفی مستقیم باورهای مردم موفق باشند. لذا وجود فرهنگ جانشین برای طی دوره انتقال از فرهنگ خودی به فرهنگ غرب ضرورت یافت. هویت ایران باستان به عنوان فرهنگ جانشین انتخاب شد؛ زیرا خود، چهار چوبی مستحکم نداشته و می شد هر صورتی را به آن منسوب کرد.

همه تلاش ها بر آن بود که:

الف. نسبت به مظاهر فرهنگ اسلامی، مبارزه بنیادین و حتی نظامی صورت گیرد.

ب. به شکل های مختلف پیرامون ف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.