پاورپوینت کامل علوم قرآن، شبهات و سؤالات ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علوم قرآن، شبهات و سؤالات ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علوم قرآن، شبهات و سؤالات ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علوم قرآن، شبهات و سؤالات ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۲

وحیانی یا بشری بودن الفاظ قرآن

قسمت دوم

اشاره

یکی از پرسش های مطرح شده درباره متن قرآن این است که آیا الفاظ قرآن، مانند محتوا و معنای آن، وحی الهی است؟ یا اینکه محتوا از سوی خداوند به صورت وحی بر پیامبر اکرم(ص)

فرود آمده و حضرت خود، آن محتوا را در قالب الفاظ درآورده است؟ ذکر شد که دو دیدگاه اصلی در این مورد وجود دارد: دیدگاه اول، اعتقاد به وحیانی بودن الفاظ قرآن است که دیدگاه عمومی مسلمانان شمرده می شود و در قسمت گذشته شواهدی از قرآن در تأیید این دیدگاه ذکر گردید.

در ادامه مطلب به دیدگاه دوم و پیامدهای آن می پردازیم:

دیدگاه دوم: بشری بودن الفاظ قرآن

براساس این دیدگاه الفاظ قرآن به گفتار نبوی و تنها محتوای آن، وحی الهی است. برخی از نویسندگان پیشینه این دیدگاه را به ابن کلاب، متکلم معروف سده سوم هجری رسانده اند.[۱] در سده اخیر نیز برخی نویسندگان با گرایش به این نظر، درصدد تقویت و ترویج آن برآمده اند از این عده می توان از شاه ولی الله دهلوی، سید احمدخان هندی، سید امیرعلی هندی و نصرحامد ابوزید نام برد.[۲]

نظریه غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن چنانکه اشاره شد، در طول تاریخ اسلام نظریه ای مهجور و متروک بوده است و از همین روی هیچ گاه مورد توجه و بحث جدی قرار نگرفته تا قراینی اگرچه ضعیف، برای تأیید آن مطرح شده باشد. بنا به گفته زرقانی، این قول با صریح کتاب و سنت و اجماع در تعارض است و ناشی از دسیسه دشمنان علیه مسلمانان می باشد والا چگونه می توان الفاظ قرآن را آفریده محمد(ص)

و یا جبرئیل دانست و در عین حال به معجزه بودن آن معتقد شد. [۳]

دلایلی که معتقدان به بشری بودن الفاظ، دستاویز خود قرار داده اند، عبارتند از:

الف) آیات حاکی از نزول قرآن بر قلب پیامبر(ص)

براساس این دیدگاه، قلب جایگاه معنا است و هیچ گونه لفظی در آن وادی راه ندارد؛ از این رو تنها محتوا و معارف قرآن بر قلب پیامبر اکرم(ص)

نازل شده و حضرت خود آن معارف را در قالب الفاظ ارائه نموده است. سید احمدخان هندی گفتار شاه ولی الله دهلوی در این زمینه را چنین بیان می کند: قرآن، فقط مضامین و معانی آن بر قلب پیامبر(ص)

نازل شده و بعد خودش آن ها را در مقام تعلیم و تفهیم بندگان ـ چون زبانش عربی بوده ـ بدین عبارت و الفاظ بیان فرموده است.[۴] آن ها در استدلال خود به این آیه کریمه استشهاد می کنند )وَ إِنّهُ لَتَنْزیلُ رَبّ‏ِ الْعالَمینَ … نَزَلَ بِهِ الرّوحُ اْلأمینُ … عَلی‏ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرینَ(؛ [۵] و این قرآن به حقیقت از جانب پروردگار عالمیان نازل شده است و روح الأمین (جبرئیل) آن را بر قلب تو نازل کرد تا از بیم دهندگان باشی.

نقد

در پاسخ این استدلال باید گفت: چنین اعتقادی مخالف ضروریات دین اسلام و صریح قرآن است[۶]؛ زیرا آیاتی که در گذشته به منظور اثبات دیدگاه نخست آوردیم، با صراحت از وحیانی بودن الفاظ و ساختار عربی آن سخن گفته اند. تفسیر آیاتی که محل نزول قرآن را قلب مبارک رسول الله(ص)

می دانند، باید به گونه ای صورت گیرد که با آن جمع بزرگ از آیات قرآن نیز هم خوانی داشته باشد. به عقیده علامه طباطبایی وحیانی بودن الفاظ، عبارات و ساختار عربی قرآن هیچ منافاتی با نزول قرآن بر قلب پیامبر(ص)

ندارد؛ زیرا نه قرآن و نه هیچ یک از دانشمندان دینی، نزول وحی را با ساز و کارهای حسی ندانسته اند. به تعبیر دیگر، نزول معارف و مفاهیم آسمانی در قالب الفاظ، عبارات و زبان عربی، اگر چه مورد تأکید قرآن و باور عموم مسلمانان است، اما مستلزم آن نیست که در تحقق وحی، اسباب و وسایل حسی متعارف، همچون دهان و زبان (از سوی فرستنده) و گوش (از سوی دریافت کننده) به کار آمده باشند. همان گونه که وحی از مقوله علم حضوری است، قالب ها و ساختار ظاهری آن نیز می تواند از مقوله علم حضوری باشد. در این حال همان گونه که در نزول وحی، مفاهیم آسمانی از دریای بیکران علوم الهی به صورت حضوری به پیامبر(ص)

عرضه می شود، هم زمان، قالب ها، عبارات و ساختار ظاهری متناسب با آن مفاهیم در وجود او نقش می بندد. [۷]

در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که وحی که یک امر تکوینی و حقیقی است، چگونه می تواند به صورت امری اعتباری و قراردادی، یعنی الفاظ ظهور کند؟ زیرا ارتباط الفاظ با معانی، ارتباط تکوینی و حقیقی نیست؛ بلکه در اثر قرارداد است که لفظ معینی، نشانه معنای خاصی می گردد. آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این سؤال می فرماید: ایجاد حقیقت وحی اختصاص به ذات اقدس اله دارد؛ چنانکه تنزیل آن به لباس عربی مبین و الفاظ اعتباری نیز کار خدای متعال است، نه آنکه فقط معنای کلام و وحی الهی در قلب پیامبر(ص)

تنزّل یافته باشد و آن حضرت با انتخاب خود، الفاظی را به عنوان لباس آن معارف قرار داده باشد. الفاظ قرآن کریم نیز از سوی خداوند تعیین شده و لذا جنبه اعجازی دارد. ولی تنزّل حقیقت تکوینی قرآن باید مسیری داشته باشد تا در آن مسیر حقیقت قرآن تنزل یابد و با اعتبار پیوند بخورد که محتملاً آن مسیر ویژه، نفس مبارک رسول اکرم(ص)

است؛ زیرا روح پاکی که از رنگ تعلّق به غیر حق آزاد گشته و به قرب نوافل و فرائض راه یافته است، سمع و بصر و نطق او مظاهر و نمودار سمع و بصر و نطق خداست و تن‍زّل تکوین به اعتبار، در نفس مطهّر او صورت می گیرند. [۸]

ب) آسان شدن محتوای قرآن به زبان پیامبر(ص)

آیه دیگری که در اثبات دیدگاه دوم مورد استناد قرار گرفته، این آیه شریف است: )فَإِنّما یَسّرْناهُ بِلِسانِکَ.([۹] به این بیان که در این آیه از آسان شدن محتوای قرآن به زبان پیامبر اکرم(ص)

سخن به میان آمده است و این حکایت از آن دارد که لفظِ قرآن از آنِ پیامبر(ص)

است.

نقد

این آیه چنین دلالتی ندارد؛ بلکه درصدد بیان این نکته است که حقیقت قرآن در لوح محفوظ چیزی نبود که بشر به آن دست یابد و از آن بهره جوید و جریان آن حقیقت بر زبان پیامبر(ص)

می باشد، امکان را برای بشر فراهم ساخت. به عبارت دیگر آسان سازی قرآن با نزول آن به زبان عربی که زبان پیامبر(ص)

می باشد، به انجام رسیده است. [۱۰]

علامه جعفری; نیز این دیدگاه را مورد نقد قرار داده است و نتیجه آن را در هر صورت مردود می داند. ایشان در توضیح این مطلب گفته است: اگر پیامبر اسلام، در انتخاب الفاظ هیچ اشتباهی نکرده است، این نظریه نتیجه خاصی در بر نخواهد داشت؛ زیرا با این فرض جایی برای دگرگون کردن الفاظ از معانی خود نمی ماند و اگر برای این است که در هر موردی که مطلبی پسندیده نشود، بگوییم خداوند سبحان معنای صحیحی را بر پیامبر اسلام نازل فرموده است، ولی پیامبر در انتخاب قالب های لفظی اشتباه فرموده اند، این هدف قطعاً مردود است. نه عقل آن را می پذیرد و نه خود قرآن. اما اینکه عقل چنین چیزی را نمی پذیرد، به این علّت است که خداوند متعال بر مبنای حکمت بالغه اش، جریان وحی را از گذرگاهی به جریان نمی اندازد که ولو اشتباهاً (بدون تعمد و تقصیر) در آن گذرگاه، در وحی دخالتی شود، کم یا زیاد یا دگرگونی های کیفی که مخالف خواسته خداوندی باشد. به عبارت دیگر، اگر پیامبر در انتخاب الفاظ دارای اختیار باشد و احتمال خلاف آن معانی وحی شده، در آن الفاظ وجود داشته باشد، هیچ اطمینانی نخواهد ماند که سخنان پیامبر(ص)

سخنان خدا است.[۱۱]

همچنین آیت الله مصباح یزدی در توضیح این مطلب گفته است: بعد از آنکه دانستیم خدا پیامبری را برگزید و مطالبی را به او وحی کرد که به بندگان برساند، از کجا مطمئن باشیم آنچه را خدا وحی فرموده، دقیقاً به بندگان ابلاغ شده است؟ به بیان دیگر، پیامی که از سوی خدای متعال به بندگان وحی می شود، مراحلی را می گذراند تا به مردم می رسد. در این مراحل، ابتدا ممکن است فرض شود که خطاهایی رخ دهد، مثلاً احتمال دهیم که واسطه، وحی را عوضی و اشتباهی به پیامبر ابلاغ کند یا پیامبر در تلقی وحی خطا کند و یا اینکه در مقام ابلاغ رسالت اشتباه کند و یا حتی احتمال دهیم که ـ العیاذ بالله ـ چیزی را عمداً خلاف بگوید؛ تا این مراتب مورد اطمینان واقع نشود که خطایی در آن رخ نداده، حجّت بر مردم تمام نمی شود.[۱۲] جمهور متکلمان اهل سنت و شیعه، به عصمت انبیا در مرحله تبلیغ و رساندن آن به مردم معتقد هستند.[۱۳] علاوه بر آن، آیات قرآن نیز در مرحله ابلاغ از هر گونه خطا، سهو، نسیان و کم و زیاد کردن بر عصمت پیامبر دلالت دارند و می فرماید: )وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی … إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی(؛ [۱۴] پیامبر از روی هوی و هوس سخن نمی گوید، بلکه گفتارش وحی الهی است.

علامه جعفری; در ادامه مطلب می فرماید: وانگهی، اعجاز قرآن بر دو رکن اساسی تکیه دارد: رکن اول معانی است، رکن دوم الفاظ است که با کمترین تغییر در آن ها، قرآن از اعجاز می افتد. ما سخنان پیامبر را، اگر چه در حد اعلای فصاحت و بلاغت است، ولی معجزه نمی دانیم؛ اما الفاظ قرآن همان گونه که از خداوند نازل شده است، مقوّم اعجاز قرآن است.[۱۵]

پیامدهای بشری بودن الفاظ

دیدگاه دوم که الفاظ قرآن را گفتار نبوی و تنها محتوا را وحی الهی می داند، دارای پیامدهایی است:

الف) نادیده گرفتن اجماع مسلمانان

عموم مسلمانان در این جهت اتفاق نظر دارند که قرآن نازل شده از جانب خداوند، تنها معانی و مفاهیم نبوده؛ بلکه همراه با الفاظ بوده است. معانی تنها قرآن نیست؛ بلکه قرآن عبارت است از معانی که در قالب الفاظ و کلمات مخصوص نازل شده است. مسلمانان درصدر اسلام نیز از نزول قرآن همین را می فهمیدند. [۱۶] با پذیرش نظریه بشری بودن الفاظ قرآن، این اجماع نایده گرفته خواهد شد.

ب) نفی اعجاز در بعد بیانی قرآن

یکی از ابعاد اعجاز قرآن که از آغاز تا کنون مطرح بوده، اعجاز بیانی و به تعبیر دیگر، اعجاز در فصاحت و بلاغت است. ابعاد دیگر اعجاز، همچون اعجاز علمی و اعجاز تشریعی از حقایقی است که در بستر زمان و در اثر رشد فکر و اندیشه بشر کشف شده است؛ اما آنچه از آغاز تا کنون همه اهل فن بر آن اتفاق داشته اند و شاید محور اصلی تحدّی قرآن در زمان نزول هم همین بوده، اعجاز بیانی و بلاغی است.

از سوی دیگر، سطوح مختلف اعجاز بیانی از قبیل زیبایی، آهنگین بودن، دقیق و بی بدیل بودن، سهولت و رسایی، چینش و گزینش منظم و حساب شده و … بر محوریت الفاظ و کلمات مطرح می شود. معنای اعجاز در این بعد، چیزی جز این نیست که آوردن الفاظ و کلماتی با این ویژگی ها فراتر از توان بشر است و هیچ انسانی را یارای آن نیست که سخنی بدین خصوصیات بگوید. نظریه غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن، این بعد از اعجاز را یکسره انکار می کند؛ زیرا وقتی الفاظ، ساخته و پرداخته یک انسان باشد، طبیعی است که انسان های دیگر توانایی آن را خواهند داشت که برتر از آن یا دست کم مثل آن را پدید آورند. [۱۷]

ج) باز شدن باب تحریف قرآن

یکی از مسائلی که می تواند در ایجاد شبهه تحریف قرآن نقش به سزایی داشته باشد،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.