پاورپوینت کامل سلام خدا و جبرئیل بر تو ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سلام خدا و جبرئیل بر تو ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سلام خدا و جبرئیل بر تو ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سلام خدا و جبرئیل بر تو ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۵

از کدام روزها با تو واگویه کنم بانو؟.. . از ازدواجتان و آن همه حرف و سرزنش؟.. .

از آن چهل شب و روز دوری؟.. . از تولد فاطمه ات؟.. . از کدام لحظه شورانگیز زندگی ات با محمد صلی الله علیه و آله بگویم؟…

غم رفتنت نه برای محمد صلی الله علیه و آله که هنوز بعد از این همه قرن، برای ما هم سنگین است؛ وقتی به خاطر می آوریم رنج های پیامبرمان را پس از تو.. .

آن شب شق القمر را یادت می آید؟.. . ماه شب چهاردهم در وسط آسمان خودنمایی می کرد؛ پر نور که تلألؤ نقره ای رنگش ستارگان را به وجد آورده بود.. .

گوش کن هنوز هم صدای خنده های پر تمسخر مشرکان می آید.. .

ـ معلوم است مجنون شده، وگرنه ماه را که می تواند به دو نیم کند که او بتواند!؟.. .

ـ بیایید.. . بیایید.. . امشب این جوان ساحر رسوا می شود.. .

ـ ادعای بزرگی دارد.. . خدایانمان را گواه می گیرم که ادعایش دروغی بیش نیست…

و تو در ایوان خانه ایستاده بودی.. . گاه نگران اتفاقی که می خواست بیفتد و گاه آرام از نجوای کودک درونت که تو را به آرامش دعوت می کرد که خدایتان با پدرش محمد صلی الله علیه و آله بود.. .

مشرکان مکه اطراف محمد صلی الله علیه و آله حلقه زده بودند تا نشانه ای از او بخواهند در اثبات ادعای پیامبری اش و خدایان خود را گواه می آوردند، برای دروغ بودن ادعای محمد صلی الله علیه و آله و خام بودند و غافل و جاهل که خدای محمد صلی الله علیه و آله؛ خدای یکتای عالمیان، پیامبرش را هیچ گاه تنها نمی گذاشت؛ خدایی که او را برگزیده بود برای هدایت مردمان در خواب غفلت فرو رفته و دور شده از فطرت خداپرست خویش.. .

مشرکان آمده بودند تا ببینند محمد صلی الله علیه و آله چگونه ماه را به دو نیم می کند و محمد صلی الله علیه و آله همچون همیشه با آرامش و اطمینان رو به آسمان ایستاده بود؛ دستانش را بالا برده و دعا خوانده بود…

فریاد شوق مسلمان را هنوز می شنوی که از شوق با بغضی در گلو فریاد می کشیدند: الله اکبر.. . الله اکبر.. . الله اکبر.. . لا اله الا الله.. . محمداً رسول الله.. .

ماه چهاردهم ذی حجه به دو نیمه شده بود.. . ندای جبرئیل در گوش جان پیامبر صلی الله علیه و آله نشست.. .

بسم الله الرحمن الرحیم

( اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ وَ إِنْ یرَوْا آیه یعْرِضُوا وَ یقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرّ وَ کذّبُوا وَ اتَّبَعُوا أهْواءَهُمْ وَ کلُّ أمْرٍ مُسْتَقِرّ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ اْلأنْباءِ ما فِیهِ مُزْدَجَرٌ ). [۱]

…

آن روز ایمان آوردن حمزه را یادت هست؟.. . حمزه، عموی دلاور محمد صلی الله علیه و آله؛ دوست صحرا و بیابان که راه را بر ابوجهل بسته و با کمانش بر سر او کوبیده بود که: “به برادر زاده ام توهین می کنی؟ همگان بدانند از این پس خدای محمد، خدای من نیز هست. من هم از پیروان او هستم. اگر سخنی داری، با من بگو و اگر جرأت داری، با من بجنگ”.

هنوز صدای خارج شدن شمشیرها از غلاف ها را، تاریخ با خود دارد که به هواداری حمزه و هواداری ابوجهل برخاسته بودند و ابوجهل که بوی خون را حس کرده بود؛ خاکستر بر آتش ریخته بود که ل