پاورپوینت کامل پرتویی از انوار خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرتویی از انوار خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرتویی از انوار خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرتویی از انوار خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

اشاره

جبرئیل آمده بود برای ابلاغ پیام مهمی؛ آن قدر مهم که در آن روز گرم، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مردم را در میانه صحرا نگه داشت تا پیام مهمی که جبرئیل آورده بود، به آن ها ابلاغ کند؛ پیامی که نه برای مردمان آن روز که برای همه اعصار و دوران ها بود…؛ پیامی که اگر بیان نمی شد، دین کامل نبود؛ نقص داشت و مگر می شود دین خدا نقص داشته باشد؟… باید آن پیام مهم همان روز در همان صحرای گرم گفته می شد تا هم دین خدا کامل شده باشد و هم رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم. ..؛ ( یا أیهَا الرّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یعْصِمُک مِنَ النّاسِ إِنّ اللّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ ). [۱]

غدیر کجاست؟

غدیر، آب گیری آرام و جان پناه کاروانیان خسته بود، اما آن روز با ابلاغ پیام مهم جبرئیل در گستره تاریخ، به دریای ژرفی تبدیل شد. روی داد عظیم اعطای رسمی مقام ولایت و امامت بر حضرت علی علیه السلام در سرزمین “غدیر خم” رخ داد و از این رو، به این نام در تاریخ ماندگار شد. این سرزمین در نزدیکی “جحفه”، یکی از مقیات های اطراف حرم مکه واقع شده است. جحفه، دهکده ای بزرگ است که در راه مکه و مدینه قرار گرفته و محل جدایی حاجیان مدینه، مصر، عراق و نجد از دیگر حجاج است. “غدیر” به برکه و آب گیری می گویند که در ایام ریزش باران، از آب پر می شود و سپس رفته رفته، آبش کاهش می یابد و در تابستان با شدت یافتن حرارت هوا، به کلی از بین می رود. “خم” نیز شاید، اسم شخص باشد یا اینکه اسم نیزار و درخت زاری ا ست که در باتلاق یا مصبّ رود و ریزش آب پیدا می شود. برخی هم گفته اند که خم، نام محلی ا ست که در آن چشمه فرو می ریزد. سرزمین غدیر اکنون در ۲۲۰ کیلومتری مکه و نزدیک جحفه قرار دارد.[۲]

وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای تبلیغ اسلام با سران قبیله بنی عامر به گفت وگو نشست؛ یکی از آنان حمایت خود را از حضرت اعلام کرد و گفت: “هرگاه خداوند تو را بر مخالفان پیروز ساخت، آیا موضوع زمامداری مسلمانان پس از شما به ما واگذار می گردد؟” پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: “موضوع خلافت، مربوط به خدا و از اختیار من بیرون است. خدا هر فردی را که انتخاب کند، امامت به او محول می شود”.[۳]

در حقیقت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با این گونه سخنان صریح و روشن خود، زمینه سازی می نمود و اذهان را آماده می کرد تا آخرین پیام الهی را درباره رهبری اسلامی که سرنوشت اسلام و مسلمین را رقم خواهد زد، ابلاغ نماید. حضرت پیوسته به مسئله مهم ولایت و رهبری پس از خود، اشاره و علی علیه السلام را به عنوان بهترین فرد معرفی می کرد. وقتی زمان موعود فرا رسید؛ حضرت در غدیر خم و به هنگام بازگشت از آخرین سفر حج خویش، در بزرگ ترین اجتماع مسلمانان در دوران پیامبری خویش، به پا خاست و رسالت خویش و دین الهی را با ابلاغ پیام مهم جبرئیل مبنی بر ولایت و امامت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش، کامل کرد.

توحید و خداشناسی

خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر، سراسر درس توحید و خداشناسی ا ست. عبارت های بلیغ و شیوای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن چنان زیبا به توصیف خداوند می نشیند که در هیچ کلاس درسی نمی توان این گونه شیوا درس خداشناسی گرفت؛ “الحَمْدُ للهِ الَّذِی عَلاَ فِی تَوَحُّدِهِ وَ دَنَا فِی تَفَرُّدِه وَ جَلَّ فِی سُلطَانِهِ وَ عَظُمَ فِی أرْکانِهِ وَ أحَاطَ بِکلِّ شَیءٍ عِلماً وَ هُو فِی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیع الخَلْقِ بِقُدرَتِهِ وَ بُرهَانِهِ حَمیداً لَمْ یزَلْ، مَحْموداً لایزالُ وَ مَجیداً لایزُولُ و مُبدِئاً و مُعِیداً و کلُّ اَمرٍ إلَیهِ یعُودُ…”؛ حمد و ستایش خداوندی را سزاست که فوق تمام موجودات است؛ آن که واحد است و شریک ندارد؛ نزدیک به مخلوق است، با آنکه فرد است؛ در سلطنت مثل و نظیر ندارد؛ حکومتش با جلال و در ارکان خود عظیم است؛ آن گونه که از توصیف بیرون است؛ خدایی که از رگ گردن نزدیک تر است: ( وَ نَحْنُ أقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ )؛ [۴] خدایی که مخلوق در حدوث به او محتاج است و در بقا به او نیاز دارد؛ خدایی که مخلوق هرچه از علم و قدرت و شجاعت و عدالت و… دارد، از او دارد؛ خدایی که پیش از خلقت مخلوق به حال او کاملاً آگاه است؛ خدایی که به همه چیز عالم است؛ خدایی که ( لا یعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرّه فِی السّماواتِ وَ لا فِی اْلأرْضِ ) [۵]، ( وَ یعْلَمُ ما تُسِرّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ ) [۶] و ( وَ أنّ اللّهَ قَدْ أحاطَ بِکلّ شَی ءٍ عِلْمًا ) [۷]. .. است؛ خدایی که ضعیف نیست، قوی است؛ خدایی که مقهور نیست، قاهر است؛ خدایی که از تمام مخلوقات غنی است؛ خدایی که هر آنچه مصحلت بداند، عمل می کند: ( وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ ) [۸]، ( قُلِ اللّهُ خالِقُ کلّ شَی ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهّارُ ) و [۹]….

به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جـان برافروخـت

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن ز فیضش خاک آدم گشت گلشن

تـوانـایی کـه در یک طرفه العین زکـاف و نـون پـدید آورد کونین

چـو قـاف قـدرتش دم به قلم زد هـزاران نـقش بـر لوح عـــدم زد

از آن دم گـشت پیدا هر دو عالم وز آن دم شـد هـویدا جــان آدم

خدایی که از اسرار و ضمیرهای بندگان آگاه است؛ هیچ چیز از او مخفی نیست؛ پنهانی ها بر او مشتبه نمی شود؛ خدایی که نه مبدأیی دارد، نه منتها؛ همیشه بوده و هست و خواهد بود؛ خدایی که عادل است: ( شَهِدَ اللّهُ أنّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکه وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِمًا بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ )؛ [۱۰] خدایی که به مشورت با کسی نیاز ندارد؛ عالم به اشیاء است و چیزی بر او پوشیده نیست؛ در آفرینش جهان نه از کسی کمکی خواست و نه مشورتی: ( إِنّما أمْرُهُ إِذا أرادَ شَیئًا أنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکونُ )؛ [۱۱] خدایی که همه چیز به سوی او باز می گردد و مخلوق چاره ای جز بازگشت به سوی او ندارد که اگر به سوی او بازنگردد، به کجا رود؟ ( إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ )، [۱۲] ( وَ لَهُ أسْلَمَ مَنْ فِی السّماواتِ وَ اْلأرْضِ طَوْعًا وَ کرْهًا وَ إِلَیهِ یرْجَعُونَ )؛ [۱۳] خدایی که زبان از توصیف صفاتش عاجز است و ناتوان….

خصایص و فضایل علی علیه السلام

سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم منبع جامع و کاملی برای شناخت وجودی امام علی علیه السلام است که از کودکی در آغوش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رشد یافت و در تمام لحظات عمر شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت همراه بود.

شخص هدایت کننده باید از هدایت کامل برخوردار باشد: ( أ فَمَنْ یهْدی إِلَی الْحَقّ أحَقّ أنْ یتّبَعَ أمّنْ لا یهِدّی إِلاّ أنْ یهْدی فَما لَکمْ کیفَ تَحْکمُونَ )؛ [۱۴] باید پیش از گفتن، خود به گفتارش عمل کند و علی علیه السلام تنها مرد علم و ارشاد بود که به آنچه می گفت و می دانست، عمل می کرد. در میان یاران پیامبر صلی الله علیه و آله ـ و امروز هم ـ بسیار بودند کسانی که مسائل را می دانستند، به دیگران نیز می گفتند، اما عمل نمی کردند…، به یقین چنین کسانی نمی توانستند لیاقت رهبری عامه را داشته باشند که علم بی عمل، درخت بی ثمر است. علی علیه السلام یگانه مردی بود که باطل را نابود می کرد و مردم را از آن بر حذر می داشت.

وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شهادت می دهد که او باطل را از میان بر می دارد، دیگر چه حرفی و بیانی؟ وقتی اعتقاد کامل داشته باشیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هرچه می گوید، وحی است؛ پس شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم؛ یعنی شهادت خدا و اینجا دیگر جای مغالطه ای نیست.

علی علیه السلام باید جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می شد و هدایت مردم را بر عهده با کفایت خویش می گرفت؛ مردی که در اجرای حق و عدالت جز به خدا نمی اندیشید و از سرزنش سرزنش کنندگان باکی نداشت و هدفش، تنها خشنودی خدا بود. اگر رضایت مخلوق را می خواست، باید کار را به گونه ای به سرمنزل مقصود می رساند که مخلوق راضی شود و یا خشنودی اش خدشه دار نگردد. آیا همه مخلوقات همان را می خواهند که خدا می خواهد؟….

اگر قرار باشد رضایت مخلوق هدف باشد؛ یعنی رضای خدا را هیچ انگاشتن و بر طبق امیال مخلوق حکم کردن و این؛ یعنی سرکوبی حق و جلوه و بروز باطل و افتادن در ورطه هلاک و فساد و علی علیه السلام مردی نیست که حق را زیر پا نهد؛ پس راه خدا را پیش می گیرد و در مسیر خود، به گفتار مردم وقعی نمی نهد و از هر گونه تهمت ناروا در راه حق باکی به خود راه نمی دهد؛ همان راهی که انبیا و اوصیا رفتند.[۱۵]

علی علیه السلام جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله می شود؛ نخستین مردی که به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد: “وَلَمْ یجمَع بَیتٌ واحدٌ یومَئذٍ الإسلامِ غَیرُ رَسُولِ الله صَلَّی الله علیه و آله و خَدیجَه و أنا ثَالثُهُما”؛ [۱۶] آن هنگام جز خانه ای که رسول خدا ـ که درود خداوندی بر او و آلش باد ـ و خدیجه در آن بودند، در هیچ خانه ای مسلمانی راه نیافته بود، من سومین آنان بودم”؛ علی علیه السلام که فدایی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود، وقتی سران قریش برای کشتن پیامبر مجتمع شدند: ( وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ )؛ [۱۷] یار و همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و از آغاز بعثت همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و یاری می کرد، چه در عبادت و چه در غیر عبادت: “ما أعْرَفُ أحَداً مِن هَذِهِ الاُمَّه عَبَدَالله بَعَدَ نبینَّا غَیری عَبَدتُ الله قَبلَ أن یعْبُدَهُ أحَدُ مِن الامَّه تِسعَ سنین؛[۱۸] من کسی از افراد این امت را نمی شناسم که بعد پیامبر ما، خدا را عبادت کرده باشد، جز خودم. من نه سال خدا را بندگی کردم، پیش از آنکه کسی او را بندگی کند”.

فضیلت هر انسانی بر دیگری، به خوردن، خوابیدن، شهوت رانی، مال و ثروت و… نیست؛ بلکه به کمالات معنوی ا ست؛ به علم، شجاعت، سخاوت، عدالت و… و علی علیه السلام به اتفاق دوست و دشمن بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، همه کمالات انسانی را دارا بود.

مردم دو دسته اند؛ برخی خدا را قبول دارند و موحد و برخی قبول ندارند و مشرک و کافر. موحد، کسی ا ست که از دستورات خالق پیروی می کند و می داند که خداوند براساس مصلحت حکم می کند. همان گونه که به نبوت رسول از سوی خداوند، اعتراض ندارد؛ به نصب ولایت از سوی خدا نیز نباید اعتراض داشته باشد؛ زیرا در هر دو مورد، نصب با خداست. از همین رو رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: “مَعَاشِرَ النّاس! فَضَّلُوهُ فَقَد فَضَّلَهُ الله واقْبِلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله”؛ پس رد کردن امامت او، رد کردن حکم خداست. آن که ولایت را انکار کند، خدا را انکار کرده است و منکر خدا، قابل آمرزش از طریق توبه نیست. منکر امامت، منکر رسالت و منکر رسالت، منکر خداست. از سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که در وصف امام علی علیه السلام فرمود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.