پاورپوینت کامل در خون شنا نمودن؛ اثبات عشق و خویشی ۱۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در خون شنا نمودن؛ اثبات عشق و خویشی ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در خون شنا نمودن؛ اثبات عشق و خویشی ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در خون شنا نمودن؛ اثبات عشق و خویشی ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۶۲

طور، سرزمین فرود آمدن حسین(ع) و یارانش است که آمده بودند با خدایشان ملاقات کنند و چه ملاقاتی زیبا، غوطه ور در خون، ملاقاتی سرخ، که تمام سیاهی ها را یک پارچه به آتش کشید… اینک چهل روز از این ملاقات سرخ گذشته است و این دشت، هنوز داغ دارد… سرزمینی که در جای خود ماند، اما پا به پای کاروان رفت، همراه با سری بر نیزه که قصه اصحاب کهف را می خواند… سرزمینی که ( وَ الْعادِیاتِ ضَبْحًا ) [۱] را در خود دیده است و ( فَالْمُورِیاتِ قَدْحًا ) [۲] را… سرزمینی که ( وَ الصّافّاتِ صَفّا ) [۳] در آن مصداق یافت، وقتی یاران حسین(ع) مقابل هرچه تباهی و سیاهی بود، صف بستند که از حریم اهل بیت: دفاع کنند و خدا را در حالی ملاقات، که محاسن شان خضاب کرده در خون بود… و کمی آن سوتر ملائک بودند که صف در صف به استقبال پیکرهای پاره پاره آمده بودند…

این سرزمین ماند و پیکرهای ارباً اربا شده را برهنه، خون آلود، نیلی و بنفش، به زیر سم ستوران رفته و قطعه قطعه در خود پذیرا شد تا جلوه های عشق برای همیشه ماندگار شود و با کاروان همراه شد، با سر قرآن خوان بر نیزه… همراه کاروان هروله کرد، خون گریست، باران اشک بارید، مصیبت دید، زخم زبان شنید، آبله ها را بر پاهای برهنه پیاده دید در وادی غربت و دربدری، زیر باران زخم های کشنده تهمت، تازیانه و اشک، سیلی و دشنام…

حالا چهل روز از مرثیه بی پایان خدا در این خاک گذشته است؛ چهل عمره از بادیه پیمایان عرفات کربلا… این سرزمین خون آلود و زخم خورده به شهادت ایستاده تا همیشه، آزادی و آزادگی را، جوانمردی و شجاعت را و فریاد سر دهد ( وَ لا تَحْسَبَنّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أمْواتًا بَلْ أحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ ) [۴] را… که خداوند خریدار دل عاشقی است و حسین(ع) مظهر عشق بود که خدا خریدارش شد و یارانش دل به دل عاشق او داده بودند… و چه رازی بود میان حسین(ع) و یارانش و این سرزمین؛ آنان که یار را دیده و دلباخته اش شده بودند که این گونه فراق را تاب نیاوردند؟

این سرزمین هنوز به یاد دارد آن لحظه های درد را… با این سرزمین همراه اگر می شوی، باید دل به دلش بدهی تا برایت بگوید، باید قطره قطره آب شوی، جرعه جرعه خون دل بخوری تا لحظات طاقت سوز را ببینی که حرکت پر شور حسین(ع)، زینبی می طلبد که زیبایی ها را ببیند و قد برافرازد و بر اندیشه های منحط ابوسفیانی بخروشد… که حسین(ع) سر داد تا اندیشه های حق طلبانه فرو نپاشد، تشنه ماند تا جان های تشنه سیراب شود و خاندانش به اسارت رفت تا زنجیر باطل از دست و پای آدمیان باز شود… راه حسین(ع)، راه پر خطر اما سعادتمند عشق است که اراده ای پولادین می طلبد و دلی دریایی با اندیشه ای الهی که اگر در بند جلوه های خاک شده باشی، همیشه از رسیدن به وصال دوست محروم خواهی بود… با این سرز