پاورپوینت کامل مدیریت توزیع قدرت در خانواده ۵۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدیریت توزیع قدرت در خانواده ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت توزیع قدرت در خانواده ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت توزیع قدرت در خانواده ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

اشاره

در این نوشتار سعی بر آن است، جایگاه قدرت و مدیریت زن در خانواده از منظر قرآن و روایات مورد بررسی قرار گرفته و مباحثی درباره قوامیت و نظریه هایی پیرامون توزیع قدرت از منظر روا ن شناختی، زیست شناختی و جامعه شناسی ارائه شده است.

خانواده واحدی اجتماعی است که بر اساس ازدواج پدید می آید؛ متشکل از گروهی از اشخاص که روابطشان با یکدیگر بر پایه خویشاوندی و هم خونی استوار است؛ گروهی دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص که به تولید مثل و پرورش فرزندان منتهی می شود.[۱]

خانواده در قانون مدنی و دیگر قوانین ایران تعریف نشده است؛ از این رو با توجه به مقدرات مختلف برای آن، معنای عام و خاص ذکر کرده اند که معنای عام آن عبارت است از گروهی مرکب از شخص و خویشان نسبی و همسر او، که از یکدیگر ارث می برند و بعضی، خویشان سببی را در محدوده آن دانسته اند و معنای خاص آن نیز عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرست آن ها که به طور معمول با یکدیگر زندگی می کنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند و ضابطه تشکیل خانواده، همان ریاست یک شخص بر اعضای آن است.[۲]

انواع خانواده

جامعه شناسان برای خانواده انواعی را برشمرده اند که به معرفی هر یک از آن ها به اختصار می پردازیم.

خانواده هسته ای؛ خانواده ای که تشکیل شده از والدین یا یکی از آن دو و فرزندان وابسته به آن ها که جدا از بستگان زندگی می کنند.

خانواده گسترده؛ خانواده ای که بیش از دو نسل از خویشاوندان نزدیک در کنار یکدیگر زندگی می کنند؛ از این رو خانواده ای است تشکیل شده از فرزندان مجرد یا متأهل، پدرها و مادرها، پدربزرگ و مادربزرگ.[۳]

خانواده پدر سالار و مادر سالار؛ در طول تاریخ به ندرت دیده می شود که قدرت در خانواده به طور مساوی میان زن و شوهر تقسیم شده باشد. در بیشتر جوامع و در بخش بزرگی از تاریخ دیرپای بشر، اغلب مردان قدرت بیشتری را در خانواده در اختیار داشته اند؛ از این رو خانواده ای که پدر در آن از قدرت بیشتری برخوردار باشد، پدر سالار نامیده می شود و خانواده هایی که مادر قدرت بیشتری داشته باشد، مادرسالاری می گویند.

خانواده های پدرمکان و مادر مکان؛ خانواده ها را از نظر سکونت می توان به سه دسته تقسیم کرد. در تعدادی از جوامع، خانواده تازه تأسیس همراه یا در نزدیکی خانواده و خویشاوندان داماد زندگی می کنند که به آن خانواده پدرمکان می نامند. در برخی جوامع دیگر، زوج جوان در نزدیکی یا همراه والدین یا دیگر خویشاوندان زن زندگی می کنند که این نوع خانواده را مادر مکان می گویند. نوع دیگر زوج ها نیز محل زندگی خود را فراخور موقعیت شغلی ـ تحصیلی انتخاب می کنند؛ این نوع خانواده ها را نومکان می نامند.

خانواده تک همسری و چند همسری؛ الگویی از خانواده که در آن تنها یک زن و یک شوهر با هم زندگی می کنند، تک همسری و الگویی که در آن یک مرد یا یک زن با دو همسر یا چند همسر زندگی کنند، چند همسری می گویند.

خانواده ناقص یا تک سرپرست؛ خانواده هایی هستند که یکی از دو همسر در اثر مرگ یا طلاق و یا به دلایل دیگر حضور ندارد و سرپرستی خانواده تنها بر عهده همسر دیگر باقی مانده است.

خانواده ناتنی؛ خانواده هایی اند که پدر و مادر هر دو ناتنی هستند.[۴]

مدیریت

مسئله مدیریت از دیر باز مطرح بوده است؛ چه در آموزش عالی و چه در عرصه اداره سازمان ها و ارگان های دولتی و به طور کلی هر نهاد، سازمان، تشکیلات و هر مجمع و گروهی که ضابطه بر آن حاکم نباشد و هر تشکیلاتی که مدیر و فرمانده شایسته نداشته باشد، هرگز موفق نخواهد شد. وقتی چنین اموری نیاز به قانون و مدیر دارد، آیا می توان قبول کرد که خداوند نهادی چون خانواده را که در تحکیم آن سفارش بسیاری کرده است، هیچ اصلی را مطرح نکرده باشد؛ حال آنکه اولین قدم در اصلاح ساختار اجتماعی هر جامعه ای، توجه به نهاد خانواده و قانونمند کردن از طریق نصب مدیر و تنظیم اصول حاکم بر آن است. سؤالی که اینجا مطرح است اینکه با این توصیف ها، مدیریت از آن کیست، شیوه مدیریتی چگونه باید باشد، مدیر چه شرایطی باید داشته باشد و یا اصلاً برای نهادی مانند خانواده مدیر لازم است یا نه؟

اگر ضرورت حاکمیت، سازماندهی، کنترل و هماهنگی را بپذیریم، چهار پیش فرض را می توان برای مدیریت نهاد خانواده تصور کرد:

۱. سازمان شورایی با مشارکت همه اعضای خانواده؛

۲. وحدت مدیریت و ریاست یکی از ارکان خانواده؛

الف) حاکمیت و ریاست مطلقه مرد (پدر سالاری – مرد سالاری)؛

ب) حاکمیت و ریاست مطلقه زن ( مادر سالاری- زن سالاری)؛

۳. مدیریت دوره ای و کارکردی به حسب شرایط؛

۴. شایسته سالاری و یا فضیلت سالاری.[۵]

مدیریت در خانواده از آن کیست و چرا؟

در فرهنگ غرب و طبق نظر فمینیستی این باور وجود دارد که همواره به علت وجود توزیع نابرابر قدرت، مقوله ای به نام پدرسالاری و مرد سالاری مطرح بوده و گاه اگر زن قدرتی داشته، این قدرت نسبت به مردان کمتر بوده است.

اما در فرهنگ دینی، بحث سرپرستی مرد در خانواده این چنین مطرح شده است: ((الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ)).[۶]

برخی اندیشمندان از محتوای آیه، فضیلت و برتری مرد در همه حوزه ها را برداشت نموده اند، برای مثال علامه در تفسیر این آیه می فرماید: «از عمومیت، علت به دست می آید که حکمی که مبتنی بر آن علت است، یعنی قیّم بودن مردان بر زنان نیز عمومیت، دارد و منحصر به شوهر نسبت به همسر نیست؛ حکمی که جعل شده برای نوع مردان و بر نوع زنان است».[۷]

برخی نیز قوامیّت مرد را مشروط به دو شرط مطرح شده در آیه « برتری مرد بر زن و دادن نفقه» دانسته و گفته اند: « ظاهر آیه این است که دو عامل با هم دلیل قوامیت مرد به حساب می آید و لذا اگر یکی حذف شد، قوامیت مرد مورد تهدید قرار می گیرد و از آنجا که موضوع ممکن است اختلاف برانگیز باشد، چاره آن محاکم قضایی و تشخیص حکمیّت است».[۸]

در اینکه آیا این قوام بودن مرد، شامل قوامیت همه مردان بر همه زنان است ( طبق نظر علامه) یا فقط شوهر نسبت به زن، نیز وحدت نظر وجود ندارد. آیت الله جوادی آملی معتقد است: «وقتی که زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن به عنوان دو صنف مطرح است، مرد قوّام و قیم زن نیست و زن هم تحت قیمومیت مرد نیست. ((الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ))، مربوط به آن جایی است که زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد؛ علاوه بر آنکه قوّام بودن، وظیفه است و این چنین نیست که قرآن به زن بگوید تو در تحت فرمان مرد هستی؛ بلکه به مرد می گوید: تو سرپرستی زن و منزل را به عهده بگیر. «الرجال…» جمله خبریه است، ولی روحش انشاست؛ یعنی ای مردها شما قوّام منزل باشید».[۹]

نکاتی که پیرامون مباحث مطرح شده وجود دارد، عبارتند از:

۱. در نگاه قرآنی مرد به عنوان قوّام خانواده معرفی شده است و این قوّام بودن فقط در حوزه خانواده می باشد.

۲. قوّام بودن، به معنای قیّم بودن و ولایت داشتن مرد بر زن و اعضای خانواده به عنوان محجورین نیست؛ بلکه به معنای مدیریتی بر مبنای مصلحت و حکمت، برای تدبیر بهتر خانواده است ( قوّامیت نه قیّومیت).

۳. قوّام بودن، نشانه فضیلت معنوی و قرب الی الله نیست؛ بلکه وظیفه ای است که مرد مأمور به انجام این تکلیف می باشد.

۴. هر جا بحث مدیریتی مطرح است، بحث شورا و مشورت محفوف به آن است؛ چون تدبیر جمعی، مؤثرتر و عمیق تر از تصمیم فردی و جمع نیز طالب بهترین نتیجه است؛ حتی پیامبر(ص) نیز به عنوان مدیر جامعه مأمور به مشورت بامردم در امورشان بود.

۵. علت قوّام بودن مرد در آیه از یک سو توانایی های مردان نسبت به زنان برای قبول این وظیفه است و از سوی دیگر تأمین نفقه خانواده. اگر علت این حکم در خانواده نباشد، حکم نیز برقرار نمی شود و اگر مردی، برتری های لازم را برای همسرش ندارد و یا در تأمین نفقه او دچار مشکل باشد، نمی توان حکم مدیریت او را امضا کرد.

درباره فضیلت مرد بر زن در حوزه خانواده: ((بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ)) اشاره به سه حوزه عقل، دل و جسم است. در حوزه دل، زن از مرد قوی تر است. در حوزه عقل یکسان اند و تنها در حوزه جسم است که مرد قوی تر است. با تکیه به این فضیلت (حسی)، خانواده از آسیب پذیر بودن مصون می ماند، امنیت خاطر افراد تأمین شده و آنان می توانند با آرامش خاطر به تحصیل، زندگی و استراحت بپردازند. در بحث تأمین معاش، «بِمَا أَنْفَقُوا» برای مرد مقرر شده است؛ اما تدبیر و مدیریت خانه با زن است.[۱۰] براساس قوانین اسلام، تأمین مخارج اقتصادی خانواده بر عهده مر