پاورپوینت کامل اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۶۶

بانوی قبیله! آرام تر بخوان؛ بانوی رنج های بی پایان! آهسته تر مویه کن. گوش دنیا از آوازهایِ پوچ پُر شده است. نوای هوشیاری و ناله بیداری شما را نه لشکریان ابن زیاد تاب آوردند، نه حاکمان کوفه و شام؛ حتی مدینه نیز مأوای مویه های سوزناکِ شما نشد.

و اینجا شام است… سرزمین خاطرات جانکاه و طاقت فرسا… سرزمین ناله های بی سرانجامِ دختری سه ساله… سرزمین خرابه های ویرانه در کنار قصرهای مجلل… سرزمین گرسنگی و تازیانه… سرزمین قهقهه های مستانه در برابر اشک های جانسوز… سرزمین فخر و مباهاتِ دنیاپرستان بر اسیرانِ خسته و داغدیده…

بانوی من!… شما را با شام چه کار؟!… اینجا بازخوانی دیوانِ دردِ اهل بیت(ع) است… بیت الأحزان دختر فاطمه(س)…

حاکمان ستمگر می خواستند ناله های جانسوز و افشاگرانه دختر فاطمه(س) دیگر به گوش کسی نرسد. می خواستند ردِ پای خونین کربلا را که از چشمه پُر سوز و گداز قلبِ تان می جوشید، با تبعید ناپدید کنند، در حالی که نمی دانستند دختر علی (ع) با سخنان آتشین و رسواگرانه اش، هزاران هزار چشمه جوشان در قلب تک تکِ جویندگانِ حقیقت، برای همیشه تاریخ، جاری نموده است؛ چشمه های خونینی که سیلابِ ویرانگری بر کاخ های پوشالی یزیدیان خواهد شد و بنیان ستم را ریشه کن خواهد کرد.

در اندیشه حاکمان بیدادگر نمی گُنجید که زینبِ غم دیده و بیمار و خسته، در این بلادِ غربت و تنهایی بتواند انقلاب دیگری را پایه گذاری کند، اما شما بانوی قبیله و عقیله بنی هاشمید، شما صدای ماندگار زمانه اید… شما در اوج فرودی که اهل دنیا برایتان تصور می کردند، به فرازی دست نایافتنی پَر گشودید؛ پروازی که از ابلاغ و تبلیغ و بیدارگری آغاز شد و به رحلت از غمکده پست دنیا و پرواز تا عرش الهی در جوار برادر انجامید، در برابر چشمان ناباوری که هر چه کوشیدند تا سرِ سروِ تناورتان را در برابر طوفانِ مصائب و سیلابِ تحقیر و توهین، خم کنند و این قامتِ قیامت آفرین را دوتا نمایند، جز حقارت و نابودی، چیزی نصیبِ خودشان نشد و با حیرت می دیدند که این کوهِ باصلابت با پیکری زخمی و قلبی شرحه شرحه از داغ، استوارتر از همیشه ایستاده است و ندای «ما رأیتُ إلا جمیلا» سر می دهد و در قلبِ ستم در کاخ یزید می گوید: «شَمَختَ بِأنفِک!»… ای یزید! خیلی به خودت مغرور شده ای و باد به دماغت انداخته ای؛ به خد