پاورپوینت کامل جست وجوی سیره علوی در برخی توصیه های امیر مؤمنان(ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جست وجوی سیره علوی در برخی توصیه های امیر مؤمنان(ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جست وجوی سیره علوی در برخی توصیه های امیر مؤمنان(ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جست وجوی سیره علوی در برخی توصیه های امیر مؤمنان(ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

اشاره

روش زندگی بزرگان در طول تاریخ، مورد توجه مردم بوده است و مردم تلاش می کنند تا بتوانند در گفتار و کردار ـ در حد توانشان ـ خود را به الگوی مورد نظرشان نزدیک کنند. عقل نیز مؤید چنین پیروی می باشد. از سوی دیگر، تأکید دین اسلام و قرآن بر ایمان، تقوا، درستکاری، صداقت و دیگر صفات پسندیده، مسلمانان را بر آن می دارد تا در پی یافتن انسانی وارسته باشند که بتوانند در کلیه مراحل زندگی به او اقتدا کنند. از این رو خداوند سبحان از باب لطف خویش، پیامبر(ص) و جانشینان وی را از افراد بشر و از بهترین آن ها برگزید، لباس عصمت بر قامتشان پوشاند و اطاعت از آنان را بر ما واجب نمود. قرآن ضمن اشاره به این عصمت، انسان ها را به پیروی از آنان فرمان داد:

(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحی )[۱]؛ «و هرگز به هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه می گوید جز وحیی که به او القا می شود نیست».

آن گاه درباره پیروی کردن از آنان می فرماید: (لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللّهَ وَ الْیوْمَ اْلآخِرَ وَ ذَکرَ اللّهَ کثیرًا)[۲]؛ «البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند».

در آیه دیگری نیز می فرماید: (یا أیهَا الّذینَ آمَنُوا أطیعُوا اللّهَ وَ أطیعُوا الرّسُولَ وَ أُولِی اْلأمْرِ مِنْکمْ)[۳]؛ «ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می باشند] اطاعت کنید».

با توجه به این آیات، پیامبر(ص) نه تنها سخن لهو نمی گوید؛ بلکه هر چه می گوید، وحی است و باید طبق دستور خداوند هر آنچه او به ما می دهد، بپذیریم و غیر آن را رها کنیم؛ زیرا پیامبر(ص) برایمان الگوی نیکویی است؛ پس باید از آن حضرت و جانشینانش اطاعت کنیم که اطاعت از آنان در راستای اطاعت از پروردگار است.

اهمیت توصیه های امام علی(ع)

شخصیت برجسته و ذو ابعاد امیرالمؤمنین(ع) از دیرباز مورد توجه و نظر عام و خاص و دوست و دشمن بوده است؛ به گونه ای که دشمنان نیز به والایی حضرت اعتراف کرده اند. هر چه بیشتر در گفتار و کردار آن حضرت که بیانگر سیره ایشان می باشد دقت و توجه شود، بعد جدیدی از شخصیت آن حضرت نمایان می گردد. امیرالمؤمنین(ع) نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبود؛ بلکه به خاطر عهده دار بودن رهبری جامعه مسلمین، با توجه خاص به این مهم پرداخته و آنچه را که در وصیت به بستگان و عموم مسلمانان سفارش کرده است، خود نیز در ایام حیات عامل به آن بوده است.

آنچه را که حضرت تحت عنوان توصیه در آخرین روزهای حیاتشان بیان فرمود و در نهج البلاغه جمع آوری شده است، می توان از خطبه ۱۴۹ و نامه های ۲۴، ۲۳ و ۴۷ به دست آورد. با دقت در نامه ۴۷ که مخاطب آن در بیشتر قسمت ها عامه مسلمین هستند، می توان با بخشی از سیره امیرالمؤمنین(ع) که مورد توجه خاص حضرت بوده و مسلمین را به آن توصیه فرموده است، آشنا شد و از آنجایی که بیشتر سفارشات حضرت دارای بعد اجتماعی است، شاید بتوان آن را سیره اجتماعی امیرالمؤمنین(ع) نامید.

محتوای توصیه نامه

توصیه نامه امیرالمؤمنین(ع) حاوی حدود بیست و یک توصیه است که در هفت توصیه اول، حسنین(عع) مورد خطابند. در بخش میانی، جمیع کسانی که این وصیت نامه به دستشان می رسد و در بخش پایانی، بنی عبدالمطلب مورد خطاب قرار گرفته اند. دو بار به رعایت تقوا توصیه کرده و شش مورد را با «الله الله» آغاز نموده است که بیانگر اهمیت موضوع است و دو مورد آخر را با «علیکم و ایاکم». شاید بتوان به قرینه بخش میانی، بخش آغازین و پایانی آن را نیز به عموم تسری داد و شاید دلیل جداسازی این دو بخش، بیشتر سهیم بودن فرزندان و بنی عبدالمطلب باشد، نه مخاطب نبودن جمیع مردم!

تقوا

اولین وصیت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۴۹ و نامه ۲۳، شرک نورزیدن به خدا و ضایع نکردن سنت پیامبر(ص) است؛[۴] در واقع تأکید بر یکتاپرستی و ایمان به پیامبر(ص) و دستوراتشان می باشد و در ادامه می فرماید: «أقیموا هذَین العَمودَین و أوْقِدُوا هذَین المِصْباحَین و خَلاکم ذَمٌّ[۵]؛ این دو ستون را استوار بر پا دارید و این دو چراغ را روشن نگه دارید و دیگر از هیچ مذمتی نترسید». یکتاپرستی و شرک نورزیدن به خدا و ایمان به پیامبر(ص) و سنتش، دو سیره غیر قابل انکار امیرالمؤمنین(ع) است که نسبت به آن اهتمام ویژه ای داشت؛ از این رو در وصیت خویش نیز مردم را به آن سفارش می کند. این دو توصیه امیرالمؤمنین(ع) تأثیر اجتماعی دارد. شخصی که این دو مهم را سر لوحه امور خود قرار دهد، به یقین در روابط اجتماعی اش تجلی می کند. اما اولین توصیه حضرت در نامه ۴۷ «تقوا» می باشد. حضرت یک بار حسنین(عع) را و بار دیگر جمیع مردم را به تقوا و پرهیزکاری دعوت کرده است. این تکرار بیانگر تأکید و اهمیت این مسئله می باشد. تقوا، یعنی احساس مسئولیت درونی در برابر فرمان های الهی که خمیر مایه تمام برنامه های انبیا و اولیاست و بدون آن کسی از وسوسه های شیطان و هوای نفس رهایی نمی یابد. تقوا، کلید در بهشت و مرکب راهوار برای قرب الی الله است. [۶] اگر چه پرهیزکاری صفتی شخصی است، ولی تأثیر آن بر اجتماع بسیار زیاد است؛ چنان چه تعداد افراد پرهیزکار و متقی در جامعه ای فزونی یابد، فضای عمومی جامعه نیز به آن سو رفته و باعث می شود دیگران نیز بکوشند خود را به این صفت متصف کنند. در نتیجه جامعه به سوی تعالی پیش می رود و مشکلات جامعه کاهش می یابد. کلام الهی نیز مؤید این مطلب است، آنجا که گشایش در کارها و روزی بی حساب را نتیجه تقوا و در آیه دیگری کرامت و ارزش انسان را نزد پروردگار به درجه تقوا دانسته است.[۷] امیرالمؤمنین(ع) نیز بارها مردم را به پرهیزکاری دعوت کرده و خود عامل به آن و اسوه تقوا و پرهیزکاری بودند.

پرهیز از دنیا

دو سفارش دیگر امیرالمؤمنین(ع) در رابطه با بی توجهی به دنیاست. حضرت مکرر در مذمت دنیا سخن گفته است. شاید بیش از ۲۷۰ بار در کلامشان لفظ دنیا و دهر را با صیغه های مختلف به کار گرفته و عموماً به عدم وابستگی به دنیا و زرق و برق آن سفارش کرده است.[۸] به نظر می رسد بی ارزش دانستن دنیا با تقوا مرتبط باشد. هر اندازه شخص متقی تر باشد، دنیا در نظرش خوارتر خواهد بود. دنیا و مقامات دنیایی تا آنجا برای امیرالمؤمنین(ع) بی ارزش بود که فرمود به اندازه کفش وصله کرده هم برایش ارزش ندارد و در جای دیگر به مردم سفارش می کند که دنیا در نظرتان بی ارزش تر از اضافه های پشم قیچی شده گوسفندان باشد.[۹] وقتی انسان این دنیا را اصل نداند، به طریق اولی هدفش نیز رسیدن به ارزش های دنیوی نخواهد بود؛ حتی اگر متنعم به انواع نعم باشد و از دست دادن آن مایه تأسف و ناراحتی وی نخواهد شد. چنانچه افراد جامعه سعی کنند در این سیره تا اندازه ای از امیرالمؤمنین(ع) پیروی کنند، یقیناً بسیاری از فسادهای مالی و بیماری های روحی ـ روانی از جامعه رخت بر می بندد.

سخن حق و اخلاص در عمل

وقتی انسان کارهایش را با نیت خالص و بدون چشم داشت به اجر و مزد از مردم انجام دهد، می تواند از پاداش الهی برخوردار شود. یکی از پیامدهای خلوص نیت و چشم دوختن به پاداش الهی، گفتن سخن حق است؛ زیرا به خوشایند مردم کاری ندارد و هر جا که لازم باشد، حق را می گوید؛ حتی اگر به ضرر خودش باشد. طرفداری از حق همان چیزی است که در آیات متعددی از قرآن به آن تصریح شده و حتی در سوره «عصر» بر توصیه کردن یکدیگر به بیان حق سفارش شده است: (وَ تَواصَوْا بِالْحَقّ).[۱۰] امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگری حق و باطل را چنین معرفی می کند: «الباطلُ أن تَقولَ سمعتُ و الحقُّ أن تقول رأیتُ[۱۱]؛ باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم».

مراد از این کلام حضرت، عدم اعتماد به شنیده ها و استدلال به آن است، اما به راستی و با وجود دانستن حق، چه چیزی مانع گفتن حق می شود؟ امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۸۴ جواب این سؤال را در رابطه با «عمرو بن عاص» چنین داده است: «لَیمَنعُهُ مِنْ قَولِ الحَقِّ نِسْیانُ ألاخِرَه؛ آری فراموش کردن آخرت مانع گفتن حق می شود، و لو به قیمت نابود کردن و ریخته شدن خون بی گناهان باشد».

یکی از مصادیق سخن حق، دفاع و یاری مظلوم در برابر ظالم است. کسی که مزین به زیور پرهیزکاری و دنیا در نظرش بی ارزش باشد، در عمل خلوص نیت داشته و از گفتن حق و طرفداری از حق واهمه ای نداشته باشد، در صورت نیاز، به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالمی بر می خیزد؛ حتی حاضر می شود در این راه جان خود را از دست بدهد. امیرالمؤمنین(ع) برترین عدالت را یاری مظلوم دانسته[۱۲] و در جای دیگری درباره ظالم می فرماید: «لِلظّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکفِّه عَضَّه[۱۳]؛ ستمگری که ابتدا به ظلم می کند، فردای قیامت دستش را از پشیمانی به دندان می گیرد».

نظم در امور

در بخش میانی وصیت نامه پس از تأکید مجدد بر تقوا، به رعایت نظم سفارش فرموده است که شامل همه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، عبادی و… می شود.

بقای عالم هستی در سایه نظمی است که خدا برای آن مقرر کرده است. هر جامعه ای که فاقد نظم لازم شود، منقرض می گردد و هر انسانی راه بی نظمی را پیش گیرد، هرگز به جایی نمی رسد؛ هر چند دارای استعداد فراوان و امکانات زیاد باشد. اگر انسان بخواهد در روابط اجتماعی راه بی نظمی را پیش گیرد، به یقین وصله ای ناهم رنگ در جهان هستی خواهد بود و چنین امر استثنایی و ناهماهنگ با آفرینش، محکوم برفناست.[۱۴]

اصلاح ذات البین

ایجاد صلح و دوستی میان مردم، از مسائل بسیار مهم در هر جامعه ای است؛ زیرا همراهی و همدلی مردم با یکدیگر و رفع کدورت ها، باعث به وجود آمدن وحدت در جامعه خواهد شد و جامعه ای که مردم آن با هم متحد و هماهنگ باشند، هیچ دشمنی نمی تواند آن ها را از پا درآورد؛ در نتیجه نیروی افراد جامعه در مسیر پیشرفت و تعالی قرار می گیرد. امیرالمؤمنین(ع) برای تأکید بر اهمیت موضوع به سخن پیامبر(ص) در این راستا استناد می کند. دوستی و همدلی مردم با هم تا آنجا در سیره امیرالمؤمنین(ع) اهمیت دارد که پس از اینکه شنید بعضی از اصحابشان شامیان را در صفین دشنام می دهند، فرمود: «وَقُلْتُمْ مَکانَ سَبِّکم إیاهُم: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَائَنا وَ دِمَائَهُم وَ أصْلِحْ ذَاتَ بَینِنَا وَ بَینِهِم[۱۵]؛ باید به جای دشنام به آن ها می گفتید: پروردگارا! خون ما و آن ها را حفظ کن و بین ما و آن ها را اصلاح نما».

رسیدگی به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.