پاورپوینت کامل فلسفه غیبت از منظر اندیشمندان اسلامی(۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه غیبت از منظر اندیشمندان اسلامی(۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه غیبت از منظر اندیشمندان اسلامی(۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه غیبت از منظر اندیشمندان اسلامی(۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

از جمله چیزهایی که می تواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متکی به سند و مدرک در مسئله مربوط به امام زمان(عج) است، که همین زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم می کند. کارهای غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متکی به منابع و مدارک معتبر، صرف تخیلات و توهمات؛ این جور کاری مردم را از حالت انتظار حقیقی دور می کند، زمینه را برای مدعیان دروغگو و دجال فراهم می کند؛ از این بایستی به شدت پرهیز کرد.*

اشاره

فلسفه غیبت و انتظار، رابطه تنگاتنگی دارند و هر دو به عملکرد انسان ها بر می گردد؛ زیرا این مردم هستند که زمینه را برای ظهور یا عدم ظهور امام غایب(عج) فراهم و با کارهای ناپسند خود، حجابی میان خویش و امام ایجاد می کنند.

عصر غیبت، عصر آمادگی برای سرنگونی حکومت های ظالم و مستکبر است؛ به طوری که امام صادق(ع) به شیعیان خود توصیه می کردند در انتظار دولت حق به سر برند و بدانند که خدا، حق را بر کرسی خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت.[۱]

پرداختن به امرغیبت از مهم ترین نیازهای بشر امروزی است. باید با شناخت کاملِ ابعاد این مسئله، راه درست زیستن را آموخته، در تعجیل امر ظهور امام عصر(عج) قدم برداشته و زمینه را برای طلوع خورشید حق فراهم آوریم.

در این ستون تاکنون به طور اجمال به حکمت های غیبت و مسئله انتظار در ابعاد مختلف ـ قرآن، روایات و… ـ پرداختیم. اینک به فلسفه غیبت از دیدگاه اندیشمندان اسلامی می پردازیم.

غیبت در کلام شیخ صدوق(ره)

در زمان ابن بابویه قمی(شیخ صدوق) علم کلام در میان امامیه مورد بحث بود و بسیاری از افراد حتی خود وی، ردّ کردن مخالفان را از راه استناد به کلام خدا و حدیث پیامبر و امامان(ع)، یا از راه معانی گفته های ایشان کافی می دانستند.

ایشان در مقدمه کتاب خود، «کمال الدین و تمام النعمه»، به اشکالاتی اشاره می کند که در عصر وی بر امامیه در خصوص ضرورت غیبت وارد می شد؛ از جمله می نویسد:

«چرا امام زمان(عج)، همانند امامان دیگر شیعه(ع)، با اسم و رسم مشخص نیست؟ اگر تشخص ضرورت ندارد، در آن صورت امامان پیشین نیز می توانستند غایب باشند و همان دلایلی که برای غیبت امام زمان آورده می شود، برای غیبت آنان نیز قابل عرضه بود و اگر دارای فلسفه خاصی نیست، پس چرا امام دوازدهم(عج) از دیدها غایب است؟».[۲]

شیخ صدوق(ره) در جواب می نویسد:

«دشمنان ما نسبت به آثار حکمت الهی در جهل مانده اند و راه و روش حجت های خدا را در هر عصر و زمانی نسبت به پیشوایان گمراه در دولت های باطل نمی دانند؛ چون ظهور حجت های الهی، بر سبیل امکان و تدبیر اهل زمان است. حال اگر شرایط غیر ممکن باشد، نهان شدن او برابر حکمت خواهد بود و تدبیر اقتضا می کند که در پرده باشد و خدا او را از دیده ها پنهان بدارد، تا وقت بلوغ فرا رسد؛ چنانکه برخی از حجت های پیشین نیز در نهان بوده اند».

شیخ صدوق(ره)، با استناد به روایت عبدالحمیدبن ابی الدیلم، از امام صادق(ع) می نویسد:

«در عصر حضرت ابراهیم(ع) چون امکان ظهور حجت نبود، خداوند او را از دیده ها پنهان داشت و نمرود، فرزندان رعایای خود را برای پیدا کردن حضرت ابراهیم(ع) می کشت و حضرت ابراهیم(ع)، ستم دیدگان را با افکار خود آشنا می کرد. وقتی شمار آنان به اندازه معین رسید، حضرت ابراهیم(ع) رسالت الهی خود را آشکار ساخت. پیامبرانِ پس از حضرت ابراهیم(ع) نیز بر حسب شرایط زمان خود، پنهان یا آشکار، پیام خود را به مردم می رساندند تا اینکه زمان حضرت موسی(ع) فرا رسید. فرعون، برای پیدا کردن حضرت موسی(ع)، فرزندان بنی اسرائیل را می کشت؛ از این رو خداوند تولد ایشان را پنهان داشت و حضرت موسی(ع) را در کنار فرعون پرورش داد تا اینکه زمان مناسب اظهار دعوت فرا رسید. بعد از وفات حضرت موسی(ع) نیز، این سبک و روش ادامه یافت تا اینکه حضرت عیسی(ع) پیام آسمانی خود را بر مردم عرضه داشت. زمان او، زمان مناسبی بود. خداوند او را از دید جامعه دور نداشت.

حواریون حضرت عیسی(ع) نیز بعضی در پنهان و بعضی آشکارا، رسالت خود را ابلاغ کردند تا حضرت محمدبن عبدالله(ص) به رسالت برگزیده شد. پیامبر(ص) نیز اوصیای خود را معین کرد و به آمدن مهدی(عج)، خاتم ائمه(ع) خبر داد؛ رهبری که زمین را پس از آنکه از ستم انباشته گردیده، از عدل و داد پر می گرداند».[۳]

شیخ صدوق(ره)، فلسفه غیبت امام زمان(عج) را همان فلسفه ای می داند که در غیبت پیام آوران و پیشوایان الهی پیشین، وجود داشته است[۴] و در تحقیقی دیگر فلسفه غیبت امام زمان(عج) را، خوف و ترس از دشمنان می داند.

از همین روست که امام موسی بن جعفر(ع) با اینکه در میان مردم بودند، ولی موضوع امامت خود را از دشمنان و حتی از دوستان کم ظرفیت پنهان می کردند و شیعیان نیز به طور رسمی، خدمت آن حضرت رفت و آمد نداشتند و چون از طاغوت زمان (هارون الرشید) در وحشت بودند؛ حتی آن حضرت را امام خود معرفی نمی کردند. برای مثال در داستان هشام بن حکم آمده است: «روزی در مجلسی، یحیی بن خالد از هشام بن حکم راجع به دلایل امامت سؤال کرد و هشام نیز با برهان ها و دلایل لازم مطلب را روشن ساخت. سپس از او سؤال کردند: اکنون، این دلیل ها و نشانه هایی که گفتی در چه کسی است؟ (یعنی در این زمان چه کسی امام است؟) هشام در پاسخ گفت: صاحب این قصر، امیرالمؤمنین است.

هارون الرشید که در پس پرده ای بود و مناظرات و مذاکرات مجلس را می شنید، اظهار داشت که این گفته هشام به جهت تقیه بوده است. هشام نیز که متوجه شد تحت تعقیب است، به کوفه فرار کرد و در خانه یکی از شیعیان اقامت گزید و در همان جا از دنیا رفت و حکومت وقت نتوانست به ایشان دست یابد. ولی جنازه و پیکر هشام را پس از فوت، در میدان کوفه گذاشتند و نامه ای بر روی آن نهادند که مضمون آن این بود: این جنازه هشام بن حکم است که مورد تعقیب حکومت بوده است. بنابراین زمانی که بر قاضی و مأمورانِ مربوطه روشن شد، دست از تعقیب او برداشتند».[۵]

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمه» مسئله مهدویت را از مسائلی شمرده است که در اسلام سابقه داشته و برخی از فرقه ها در پیدا کردن مصداق آن دچار خطا شده اند. وقتی پیامبر(ص) رحلت کرد، عمر خطاب مدعی شد: حضرت از دنیا نرفته و مانند حضرت موسی(ع) از میان قومش غایب شده است و به زودی ظهور خواهد کرد.

ابوبکر آیه: (إِنّک مَیتٌ وَ إِنّهُمْ مَیتُونَ)[۶]؛ «شخص تو و همه خلق البته به مرگ از دنیا خواهید رفت» را به وی یادآوری کرد. آن گاه عمر از نظر خود، دست کشید.[۷]

به نقل شیخ صدوق، پس از عمر، فرقه کیسانیه در شناخت امام مهدی(عج) به کژراهه رفتند و گفتند: محمدبن حنفیه نمرده است، تا جایی که اسماعیل بن محمد حمیری ـ سید شعرا ـ ابتدا تحت تأثیر این نظریات قرار گرفت، امامت محمدبن حنفیه را پذیرا شد و اشعاری را در این باره سرود، ولی در پی د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.