پاورپوینت کامل آن زن مرد آفرین ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آن زن مرد آفرین ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آن زن مرد آفرین ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آن زن مرد آفرین ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۶۶

به مناسبت میلاد شیرزن کربلا حضرت زینب

کاروان به کوفه رسید و وارد کوچه های آن شد. مردان زنان و کودکان در دو طرف مسیر صف کشیده بودند. خیلی ها برای دیدن اسیران آمده بودند و می خواستند بدانند که این اسرا چه کسانی هستند و چه کرده اند که ابن زیاد این گونه دستور اسیری آن ها را داده است: دست بسته و زنجیر به پا. غل و زنجیرها دست و پای کودکان را آزار می داد و آفتاب سوزان چشم هایشان را می سوزاند. عده ای از مردم با تعجب به کاروان نگاه می کردند. چهره بعضی ها گرفته و برخی دیگر اشک پهنای صورتشان را پر کرده بود. زینب(س) با دست بسته پشت سر کودکان ایستاده بود. رد تازیانه خاکی بر چادرش دیده می شد. با چشم هایش جمعیت را از نظر گذراند و سپس فرمود: «هان ای مردم کوفه! ای اهل نیرنگ و ریا! گریه می کنید؟ ای کاش هیچ گاه اشک چشم هایتان تمام نشود و هرگز ناله هایتان خاموش نگردد. همانا مَثَل شما، مَثَل زنی است که رشته خویش را پس از خوب بافتن پنبه نماید. شما سوگندهای خود را دست آویز فساد در میان خویش قرار دادید. … به خدا قسم بسیار گریه کنید و اندک بخندید؛ زیرا هم آغوش ننگ و عار شدید؛ ننگی که هیچ گاه لکه آن را از دامن خود نتوانید شست. آیا تعجب می کنید اگر آسمان خون ببارد؟ آیا می دانید که کدام جگری را شکافتید و چه خونی را ریختید و کدام پرده نشینانی را از پرده بیرون کشیدید؟ کاری بس زشت و منکر مرتکب شدید که نزدیک است آسمان ها از هول آن فرو ریزند و زمین بشکافد و کوه ها از هم متلاشی گردند».

دل آسمان گرفته بود و لکه های سیاهی لابه لای ابرها به چشم می خورد. مردم به آسمان خیره شده بودند و تنها کلام زینب(س) بود که در گوش هایشان طنین انداز می گردید: «آیا می دانید که کدام جگری را شکافتید و چه خونی را ریختید؟»….

***

ابن زیاد در دارالإماره بود و به اسیران نگاه می کرد. کودکان آرام بودند و زن ها سر به زیر داشتند. صدای قدم زدن ابن زیاد سکوت را می شکست و لحظه ای بعد صدای حرف هایش توی گوش ها می پیچید: «خدای را شکر که شما را رسوا نمود و مردان شما را کشت و وحی و اخبارتان را دروغ گردانید».

ابن زیاد پوزخندی زد و زینب(س) لب به سخن باز کرد: «حمد و سپاس خدا را که ما را به وسیله پیامبرش گرامی داشت و از هر پلیدی و آلودگی پاک و مبرا ساخت و همانا شخص تبهکار رسوا می شود و بدکار دروغ می گوید و او غیر از ماست. مادرت به عزایت بنشیند، ای فرزند مرجانه».

لبخند روی لب های ابن زیاد خشک شد و تنش لرزید. می خواست چیزی بگوید که بانوی کربلا در مقابل آن کم آورد یا سر خم کند. در فکر بود تا زینب(س) را ناراحت کند. سخنان بانوی کربلا آتشی به جان عبیدالله انداخته و او به دنبال جوابی بود در انتقام این گفته ها. لحظاتی فکر کرد اما تنها یک سؤال به ذهنش رسید؛ پرسید: «چگونه دیدی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.