پاورپوینت کامل آیا آمدنت هنوز زود است؟… ۱۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا آمدنت هنوز زود است؟… ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا آمدنت هنوز زود است؟… ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا آمدنت هنوز زود است؟… ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۴۰

عقربه هستی، در جستجوی تو مدت هاست که بر مدار عشق، پرسه می زند. تمام ساعات، آهنگ دلنشینِ ظهری دل انگیز را انتظار می کشند و تمام دقایق، به تو اشاره می کنند… هنوز عقربه ها می چرخد و کسی نمی داند که این سرگردانی ممتد، کی تمام خواهد شد؟!

لحظه ها، غریبانه، پایان کابوس تنهایی را انتظار می کشند و روزها، در نهایت کسالت و ناخوشی، جاده طولانی غیبت را در جستجوی تو، قدم می زنند و من خوب می دانم که تو خود، تا چه اندازه، دقیقه شمار لحظه موعودی و چشم هایت، تا چه حد ـ نگران ـ آینده انسان را به تماشا نشسته است که بی شک، تو عاشق تر از ما، مشتاق ظهوری…

موعود من! دیری است که بر قله انتظار، طلوعت را به نظاره نشسته ایم تا زمین را به میهمانی آفتاب نگاهت، فراخوانی و با دست های مهربانت، خیانت را خاک کنی و از چشمه نگاهت، ریشه عدالت را سیراب گردانی… به راستی تو را در کدام سال، کدام ماه و کدام جمعه گم کرده ایم که هرچه می گردیم، کمتر می یابیم؟! بر ما مپسند که از تکاپویمان بی نتیجه بمانیم! روشنای چشم های تو، کدام آسمان را روشن کرده است که ما هرچه پیش می رویم، جز پرده های ضخیم تاریکی چیز دیگری نمی بینیم؟…

اینکه ما که تو را عاشقانه انتظار می کشیم، شوریده ایم و پسِ دیوار خرابه ای نشسته ایم؛ تنها و بی ادعا. ثانیه ها را پشتِ سر می نهیم و خاک آلوده تن را به این سو و آن سو می کشانیم. باید جان آسمانی را از قفس تن برهانیم و به دست تو برسانیم. باید به تو برسیم؛ تو که حقیقت «إنّا أنزلناه فی لیله القدر»ی. باید که بر اسب سپید نُدبه سوار شویم و تا خیمه دیدار برانیم؛ تا حقیقت صبح، تا نهایت آفتاب…

بر ما ببار حضرت موعود! ما را سیراب کن از وسعت لایتناهیت که تشنگی، آغاز نیاز است و نیاز، مقتضای نیازمند! نیازمند توییم و با تمام حنجره های زخم خورده، نامت را فریاد می کنیم؛ ای فرمانروای آب ها!… بیا و امپراطوری آدینه ها را شوکتی دوباره ببخش… ای که نامت