پاورپوینت کامل در پرتو ایمان ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در پرتو ایمان ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در پرتو ایمان ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در پرتو ایمان ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

انسان، حیوان ناطق است؛ از این رو با دیگر جانداران مشترکات بسیار دارد. اما یک سلسله تفاوت ها با هم جنسان خود دارد که او را از جانداران دیگر متمایز ساخته و به او مزیت و تعالی بخشیده و او را بی رقیب ساخته است. تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک «انسانیت» اوست و منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده است، در دو ناحیه می باشد: علم و ایمان.

بینش وسیع و گسترده انسان درباره جهان، محصول کوشش جمعی بشر است. این بینش که تحت ضوابط، قواعد و منطق خاص درآمده، نام «علم» یافته است و گرایش های والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آن گاه که پایه و زیربنای اعتقادی و فکری پیدا کند، نام «ایمان» به خود می گیرد.[۱]

«ایمان» از جهت لغوی به معنای در آرامش قراردادن خود یا دیگران می باشد و از جهت معنای اصطلاحی

یعنی اعتقاد پیدا کردن و تصدیق نمودن، همراه با تسلیم قلبی در برابر خداوند و رسول او.[۲] با توجه به رابطه معنای لغوی و اصطلاحی می توان گفت، وقتی انسان به خدا ایمان و اعتقاد پیدا کرد، نتیجه اش این است که خود را در آرامش قرار داده و امنیت باطنی و آرامش خارجی دارد.

انسان نمی تواند بدون داشتن ایده، آرمان و ایمان، زندگی سالم داشته باشد و یا کاری مفید و ثمربخش برای بشریت و تمدّن بشری انجام دهد. باید توجه شود که تنها ایمان مذهبی قادر است که انسان را به صورت یک «مؤمن» واقعی درآورد؛ خودخواهی و خودپرستی را تحت الشعاع ایمان و عقیده و مسلک قرار داده و «تعبّد» و «تسلیم» را در فرد ایجاد کند. گرایش های ایمانی مذهبی موجب آن است که انسان تلاش هایی علی رغم گرایش های طبیعی فردی انجام دهد و احیاناً هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فردا سازد. این در صورتی میسّر است که ایده انسان جنبه تقدّس پیدا کند و حاکمیت مطلق بر وجود انسان بیابد.[۳]

حقیقت ایمان فقط با تصدیق و اعتقاد به خداوند تحقق پیدا نمی کند؛ چنانکه خداوند متعال می فرماید: (فَلَمّا جاءَتْهُمْ آیاتُنا مُبْصِرَه قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ * وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیقَنَتْها أنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَ عُلُوّا)[۴]؛ «و هنگامی که آیات روشنی بخش ما به سراغ آن ها آمد، گفتند: این سحری است آشکار، آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند؛ در حالی که در دل به آن یقین داشتند».

از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که ایمان، واقعیتی غیر از علم و یقین دارد و ممکن است کفر از روی

جحود و انکار در عین علم و آگاهی سرزند.

به تعبیری دیگر، حقیقت ایمان، تسلیم در ظاهر و باطن در برابر حق است؛ بنابراین اگر انسان به چیزی یقین

دارد، اما در باطن یا ظاهر، تسلیم در مقابل آن نیست، در حقیقت ایمان نداشته؛ بلکه دارای کفر جحودی[۵] است.[۶]

پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز می فرمایند: «ایمان به ادعا و آرزو نیست؛ بلکه ایمان آن است که در دل خالص باشد و عمل آن را تصدیق و تأیید کند».[۷]

از مجموع آیات قرآن کریم به دست می آید که متعلق ایمان همان اصول دین، یعنی توحید، نبوت و معاد است. کتاب های آسمانی و پیامبر نیز در اصل نبوت لحاظ می شود و ملائکه نیز از آن جهت که واسطه در وحی و نزول کتاب بر پیامبران می باشند، متعلق ایمان واقع می شوند.[۸]

حقیقت ایمان

ماهیت و حقیقت ایمان در فرق اسلامی معانی متعددی دارد.[۹] ایمان، معرفتی باطنی است که تسلیم قلب را به همراه دارد و با اختیار انسان صورت می پذیرد. آیه ۱۴ سوره حجرات در این خصوص می فرماید:

(قالَتِ اْلأعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکنْ قُولُوا أسْلَمْنا وَ لَمّا یدْخُلِ اْلإیمانُ فی قُلُوبِکمْ)[۱۰]؛ «بادیه

نشینان گفتند: ما ایمان آوردیم. بگو، شما ایمان نیاورده اید؛ بلکه بگویید اسلام آورده ایم و هنوز ایمان به دل های شما وارد نشده است».

آیات متعددی را نیز می توان شاهد بر اختیاری بودن ایمان آورد. تصویر قرآن از ایمان به گونه ای است که با

اراده و خواست انسان همراه می باشد؛ آیاتی که امر به ایمان و نهی از کفر می نماید، شاهد بر این معنا می باشند، از جمله:

(وَ آمِنُوا بِما أنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِما مَعَکمْ وَ لا تَکونُوا أوّلَ کافِرٍ بِهِ)[۱۱]؛ «و به آنچه نازل کرده ام (قرآن)

ایمان بیاورید که نشانه های آن، با آنچه کتاب های شماست، مطابقت دارد».

آیاتی که کفار را مذمت و نکوهش می نماید و عذاب الهی را به آن ها وعده می دهد نیز شاهد دیگری بر این امر است. روشن است که امر به چیزی و ذم و نکوهش از آن، از سوی حکیم مطلق نشان دهنده مقدور بودن آن و در نهایت اختیاری بودن آن می باشد.

از امیرالمؤمنین علی(ع) درباره ایمان سؤال شد، حضرت فرمودند: «الایمانُ معرفه بالقلبِ و إقرارٌ

بالّلسانِ و عملٌ بالأرکانِ[۱۲]؛ ایمان بر شناخت با قلب، اقرار به زبان و عمل به اعضا و جوارح استوار

است».

پیامبر اکرم(ص) نیز می فرماید: «الایمانُ ما وَقّر فی القلوبِ و صَدَّقَتْه الاعمالُ[۱۳]؛ ایمان آن است که دل ها آن را با تعظیم و تکریم فرا گیرد و اعمال (انسان) آن را گواهی دهد».

رابطه ایمان و اسلام

اسلام ظاهری همان اقرار زبان است، بدون یقین قلبی و مرحله ای قبل از ایمان است که به موجب آن احکام اسلام بر فرد جاری می شود؛ اما اسلام حقیقی به معنای تسلیم بی قید و شرط در قبال پروردگار است که ثمره ایمان می باشد؛ زیرا ایمان به معنای تسلیم قلبی و باور درونی است که به دنبال آن تسلیم زبان و اعضاء و جوارح را نیز در پی خواهد داشت.

آیات و روایات متعددی شاهد بر این معنا می باشد؛ از جمله در سوره حجرات آیه ۱۴، خداوند «ایمان»

اعراب بادیه نشین را،«اسلام» معرفی می نماید؛ زیرا هنوز به شناخت قلبی و معرفت یقینی نرسیده بودند.

امام صادق(ع) نیز در این زمینه می فرمایند: «الاسلامُ شهاده أنْ لا الهَ إلاّ اللّهُ و التّصدیقُ برسولِ اللّهِ(ص)، به حُقِنَتِ الدّماءُ و علیه جَرَتِ المناکحُ و المواریث؛[۱۴] اسلام شهادت دادن به وحدانیت خداوند و تصدیق رسول گرامی است و به وسیله این دو شهادت، خون ها محفوظ می ماند، نکاح و ازدواج جریان پیدا می کند و ارث بین متوفّی و ورّاث برقرار می گردد».

همچنین امام باقر(ع) فرموده اند: «الایمانُ إقرارٌ و عملٌ و الاسلامُ إقرارٌ بلاعمل»؛ [۱۵] ایمان اقرار

است و عمل و اسلام اقرار بدون عمل است».

با توجه به آیات و روایات بیان شده، «اسلام» به معنای شهادت دادن به یکتایی خداوند و رسالت پیامبر(ص) به زبان می باشد؛ بنابراین کافری که با مسلمین می جنگد، به محض اینکه شهادت به یکتایی خداوند و رسالت نبی اکرم(ص) بر زبان جاری کند، از لحاظ ظاهر یکی از مسلمانان محسوب می شود و احکام اسلام بر او جاری می گردد. اما «ایمان» عقیده ای قلبی و رفتار عملی است و ثواب و پاداشی که خداوند در آخرت می دهد، مربوط به ایمان و عقیده کلی و فرمانبرداری از مقررات شرعی است. بنابراین اسلام مرحله ای از ایمان است، اما با ایمان یکی نیست؛ زیرا ممکن است فردی برای استفاده از منافع دنیوی مسلمان شود، اما به توحید و رسالت اعتقاد نداشته باشد و حتی وارد مرحله ایمان نشود.

در روایتی سماعه می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم به من خبر ده آیا اسلام و ایمان دو چیز

مختلف اند؟ فرمود: «ایمان شریک اسلام می شود، اما اسلام شریک ایمان نیست». عرض کردم، آن دو را برایم وصف

کن. فرمود: «اسلام شهادت به یگانگی خدا و تصدیق رسول خدا(ص) است که به سبب آن خون ها از ریختن محفوظ ماند و زناشویی و میراث بر آن اجرا گردد و جماعت مردم طبق ظاهرش رفتار کنند؛ اما ایمان هدایت است و آنچه در

دل هاست از صفت اسلام پا برجا می شود و عمل به آن هویدا می شود. پس ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است،

ایمان در ظاهر شریک اسلام است، ولی در باطن شریک ایمان نیست؛ اگر چه هر دو در گفتار و وصف گرد

آیند».[۱۶]

در آیات متعددی[۱۷] به اسلام حقیقی (که به معنای تسلیم است) اشاره شده و به این معناست که انسان بدون قید و شرط، تمام اوامر و نواهی خداوند متعال را بپذیرد و سر تعظیم فرود آورد و این تسلیمی ارزشمند است که فرد از روی اختیار به یکتایی و رسالت پیامبر و تعالیم الهی ایمان آورده است. نمونه این تسلیم، رفتار حضرت ابراهیم(ع) و فرزندش اسماعیل(ع) می باشد؛ هنگامی که خداوند متعال دستور قربانی کردن فرزند را به حضرت ابراهیم(ع) می دهد. بنابراین رابطه اسلام به معنای حقیقی خود ـ تسلیم ـ با ایمان رابطه تساوی است و چه بسا اسلام یک مرحله بالاتر از ایمان باشد.

راه های تحصیل ایمان[۱۸]

الف) تقلیدی، سماعی؛ اکثر مردم عوام که از درک دقایق امور و ادراک حقیقت آن و رسیدن به مصالح و مفاسد

واقعی عاجزند، طریق تحصیل ایمان شان تقلیدی و سماعی است؛ یعنی آنچه را که از انبیا، اولیا و عالمان از

کلام وحی الهی و دعوت به حق می شنوند، می پذیرند و بر اساس همان به خداوند، ماوراء عالم ماده و عوالم غیب

ایمان می آورند و مطیع اوامر و نواهی الهی می شوند. این تسلیم و ایمان آنان نیز آثار و برکات فراوانی به همراه دارد.

ب) تحقیقی، برهانی؛ این راه مخصوص علما و دانشمندان می باشد؛ آنان با نیروی عقل و با تعقّل در دعوت

رسولان و آیات الهی، به حقیقت نائل می شوند و ایمان می آورند و به مقتضای آن دعوت نیز عمل می کنند.

علامه طباطبایی ذیل آیه شریفه (إنّ فی ذلِک لَذِکری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أوْ ألْقَی السّمْعَ وَ هُوَ شَهیدٌ)[۱۹] می فرماید: «کلمه «قلب» به معنای نیرویی است که آدمی به وسیله آن تعقل می کند و حق را از باطل تشخیص می دهد و خیر را از شر جدا و نافع را از مضر فرق می گذارد. معنای القای سمع همان گوش دادن است، گو این که انسان در هنگام گوش دادن به سخن کسی، گوش خود را در اختیار او می گذارد تا هر چه خواست به او بفهماند و کلمه « شهید» به معنای حاضر و مشاهده کننده است. در این آیه بین کسی که قلب دارد و کسی که گوش می دهد، در حالی که شاهد هم باشد، تردید ایجاد شده، فرموده یا آن باشد، یا این.

این تردید بیانگر آن است که مؤمن به حق دو جور است یا کسی است که دارای عقل است و می تواند حق را دریابد و بگیرد و در آن تفکر کند و بفهمد حق چیست و به آن اعتقاد بورزد و یا کسی است که تفکرش نیرومند

نیست تا حق و خیر و نافع را تمیز دهد. چنین کسی باید از دیگران پیروی کند و یا بپرسد».[۲۰]

ج ) شهودی، عیانی؛ افرادی که ایمانشان نه تقلیدی است و نه تحقیقی، بلکه دیداری و شهودی و عیانی است؛

به این معنا که این افراد، حقایقی را نظیر، توحید، نبوت و معاد و… را شهود می کنند.

نمونه بارز این افراد، مولای متقیان امیر مؤمنان علی(ع) است که درباره شهود مبدأ می فرماید: «ما کنتُ

أعبُدُ ربّاً لم أرَهُ؛[۲۱] من پروردگاری را که مشاهده نکرده، پرستش نکنم» و درباره شهود معاد نیز می فرماید: «لو کشِفَ الغطاءُ ما ازْدَدْتُ یقیناً؛[۲۲] اگر پرده ها کنار رود، ذره ای بر یقین من افزوده نمی شود».[۲۳]

تذکر این نکته ضروری است که زمینه تحقق کشف و شهود، برای همگان به وجود نمی آید و تنها از آنِ کسا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.