پاورپوینت کامل بازی را جدی بگیرید(۱) ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بازی را جدی بگیرید(۱) ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازی را جدی بگیرید(۱) ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بازی را جدی بگیرید(۱) ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

بازی مقدمه ای برای عمل جدی و هدفمند است. در بازی است که کودک به توانایی های خود در برقراری ارتباط با دیگران و قدرت زبانی، عقلی و جسمی نهفته در وجودش پی می برد. حین بازی است که کودک از ویژگی های اشیای پیرامون خود شناخت دقیقی به دست می آورد.

کودک از راه بازی روش های تسلط بر خود، کمک به دیگران و اعتماد به نفس را فرا می گیرد. بازی ها مایه شادی و سرور روحی کودک می شوند و استعدادها و توانایی او را برای ابداع و نوآوری بارور می سازند. بنابراین بازی نیازی ضروری برای کودک است و ما نمی توانیم کودکی را تصور کنیم یا ببینیم که بازی نمی کند. در روایت ها بر اشباع نیاز به بازی تأکید شده است.

در جهان امروز، بالاترین و بهترین تولید برای کشورهایی که بخواهند در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشند، تولید فکر و ایده نوست. این مسئله ضرورت توجه به خلاقیت و پرورش آن را در کودکان و نوجوانان به خوبی نشان می دهد. خلاقیت موهبتی است که در همه انسان ها به طور نهان وجود دارد؛ اما شکوفایی و گسترش آن به مقدماتی نیازمند است. از جمله این مقدمات، فراهم کردن بستری مناسب برای بروز خلاقیت است که بازی یکی از این بسترهاست.

مشاهدات گوناگون گویای آن است که کودکان از هنگام تولد بازی را آغاز می کنند و با افزایش سن و دست یافتن به تجربه، تنها نوع بازی خود را تغییر می دهند. بدن کودک در آغاز زندگی مرکز بازی هاست. کودک با اعضای بدن خود بازی می کند و در واقع، پیش از آنکه ما به حرکت او به عنوان بازی توجهی داشته باشیم، او بازی خود را همراه با مجموعه ای از اکتشافات و تکرارها، تکان دادن اعضای حرکتی، ادراک حسی همراه با حرکات محیطی مانند صداها، مزه ها و… آغاز می کند.[۱]

بازی، سرعت رشد ذهنی کودک را بالا می برد. از این رو، آشنا کردن او با بازی و محرک بازی، یکی از عواملی است که رشد شناختی کودک را آسان می کند. بازی برای رشد مهارت های ذهنی، عاملی اساسی به شمار می آید. آگاهی از نحوه بازی کودکان در سنین مختلف، بایستی راهنمایی باشد برای تمام بزرگسالانی که به نوعی با کودکان کار می کنند؛ اما:

۱. آیا می دانید با کودکی که لجوج، گوشه گیر، دیرآموز یا بیش تحرک است، چگونه باید رفتار کنید؟

۲. به نظر شما آیا بازی در رشد اجتماعی کودک تأثیری دارد؟

۳. کودکان از چه سنی در می یابند که میان آن ها از لحاظ جنسیت (دختر یا پسر) تفاوت است؟

۴. با افزایش سن کودک، بازی کردن او کم می شود یا افزایش می یابد؟

۵. آیا بازی می تواند خاصیت درمانی هم داشته باشد؟

روان شناسی بازی

بر پایه یافته های روان شناسی، شش سال نخست زندگی انسان دوران مهمی از زندگی او به شمار می آید و بنیادی ترین زیرساخت شخصیت او را برای همه عمر تشکیل می دهد. برای این فرایند پرورش، ما فرصت بسیار کوتاهی داریم؛ فرصتی به مدت شش سال نخست زندگی از هنگام تولد تا آغاز هفت سالگی. از آنجا که رشد هوش پس از شش سالگی به کندی می گراید و در هفده سالگی متوقف می شود، همه زمانی که برای پرورش هوش در اختیار داریم، همین شش سال نخست زندگی است.

هوش، همچون دیگر امور، آموختنی است، اما نه آموزشی مستقیم و مدرسه ای؛ بلکه با بهره گیری از روش های ویژه. ارتقای هوش را از هنگام تولد و ماه های نخست زندگی نوزاد می توان آغاز کرد، ولی برای نوزادی که امکان خواندن، فهمیدن و نوشتن ندارد، انجام چنین کاری چگونه ممکن است؟ همه چیزهایی که باید به ذهن کودک زیر هفت سال وارد شود، تنها و تنها از راه حس و تجربه عینی امکان پذیر است. چنین آموزشی شکل بازی به خود می گیرد؛ چرا که انسان در این سن هنوز از هوش انتزاعی بی بهره است. بازی برای کودک زیر هفت سال یک مدرسه است؛ امری جدی است. روان شناسی بازی، به شناخت، کاوش و معرفی این مقوله می پردازد.

بسیاری از مادران نمی دانند با کودکی که لجوج، گستاخ، گوشه گیر، دیرآموز یا حتی بیش تحرک است، چگونه رفتار کنند. روان شناسی بازی، مادران و پدران را در این زمینه تجهیز، و به آنان کمک می کند شیوه های تربیت فرزندی سالم و موفق را به دست آورند. با دستیابی به روش های اصولی پرورش، می توان از بسیاری مشکلات رفتاری کودک جلوگیری و با ارتقای هوش او، زمینه های زندگی موفقیت آمیز وی را فراهم کرد؛ به گونه ای که اگر موقعیت ژنتیکی مناسبی داشته باشد، به سادگی می توان از او یک نابغه ساخت. رفتار با کودک نیز همانند هر تکنیک دیگری آموختنی است. تنها کافی است برای به دست آوردن و کاربرد آن انگیزه داشته باشیم و چه انگیزه ای بالاتر از اینکه فرزندانی خوشبخت و جامعه ای سعادتمند داشته باشیم؟ بیان این واقعیت به هیچ روی مبالغه نیست که میان مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و…، توجه به زیرسازی روانی انسان در شش سال نخست زندگی، از همه کارهای دیگر مهم تر است. جای بسی شگفتی است، در حالی که ساعت ها و روزها را برای فراگیری یک زبان خارجی، دوخت نوعی لباس یا آشپزی صرف می کنیم، به فراگیری روش هایی برای تربیت کودکانی که باید در آینده خوشبخت و موفق باشند، در حد یک کلاس گل آرایی هم اهمیت نمی دهیم.

فواید و کارکردهای بازی

بازی فواید و کارکردهای فراوانی دارد که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

نقش بازی در رشد اجتماعی

از بازی برای پرورش و رشد مهارت های اجتمای کودکان به شکل گسترده ای می توان استفاده کرد. در بازی های گروهی و مانند آن کودک سازش اجتماعی، همکاری، همدلی، وفاداری، تحمل عقاید مخالف، گذشت و توانایی تأثیرگذاری و نفوذ در دیگران را می آموزد. آدلر، از روان شناسان بزرگ، می گوید: همه رفتارهای انسان در یک زمینه اجتماعی رخ می دهد. انسان بنا بر نیازهایی که دارد، ناچار است با دیگران رابطه داشته باشد. پس باید مهارت های بهتر زیستن را فراگیرد.[۲]

کودک در خلال بازی محیط اطراف خود را کشف می کند، نخستین گام ها را برای اجتماعی شدن بر می دارد، مشارکت با گروه را فرا می گیرد و چگونگی تأثیرگذاری بر دیگران و تأثیرپذیری را می آموزد. کودکان در بازی می آموزند که چگونه می توانند از سوی افراد گروه پذیرفته شوند، به میزان توانایی های لازم برای موفقیت در گروه پی ببرند و با چگونگی استفاده از توانایی های دیگران برای رفع نیازهای خود آشنا می شوند.[۳]

برخی دیگر از فواید بازی در رشد اجتماعی کودک از این قرارند:

۱. بازی موجب ایجاد ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد؛

۲. سبب شکوفایی استعدادهای نهفته و رشد خلاقیت می شود؛

۳. حس همیاری، همکاری و مشارکت را در کودک بالا می برد؛

۴. کودک را با راه و روش رعایت اصول و مقررات آشنا می سازد؛

۵. همانند سازی با بزرگسالان را به وی می آموزد؛

۶. رقابت را به کودک می آموزد و موجب می شود که او شکست را به طور واقعی تجربه کند؛

۷. قدرت ابراز وجود و رهایی از ترس، کم رویی و خجالت بیهوده را ایجاد کنند.

نقش بازی در رشد عاطفی کودک

بازی بهترین وسیله برای رشد و شکوفایی احساسات کودک و مهم ترین راه برای پرورش هیجان ها و عواطف اوست. حین بازی است که او چگونگی بروز عواطف، کنترل و ارضای مناسب آن ها را می آموزد. هرچند کودک میان واقعیت و بازی فرق می گذارد و صداقت کودکانه را در بازی ظاهر می کند. احساس ها، تشویش ها و اضطراب های کودک هنگام بازی حقیقی اند.

کودکانی که فرصت بازی های گروهی را دارند، احساس های همدلانه بیشتری را بروز می دهند. پژوهشگران در یک بررسی، کودکان پیش دبستانی ای را دیدند که زمینه های مناسب را برای بازی و ابراز احساس های همدلانه نداشتند. این کودکان در قیاس با کودکانی که در محیطی مناسب به سر می برده و از امکانات مطلوبی برای بازی کردن برخوردار بوده اند، رشد عاطفی کمتری داشتند.[۴]

به طور خلاصه می توان گفت:

۱. بازی[های مناسب] تمایل به ستیزه جویی و جنگجویی را کاهش می دهد؛

۲. بر برون نگری کودک می افزاید؛

۳. نیاز به برتری جویی را ارضا می کند؛

۴. موجب بروز احساسات، عواطف، ترس ها و تردیدها، مهر و محبت ها، خشم ها، کینه ها و نگرانی ها می شود.[۵]

نقش بازی در آموزش تعالیم دینی و تربیت کودک

از جمله وظایف بسیار مهم پدر و مادر، آموزش تعالیم دینی و تربیت مذهبی به کودکان و نوجوانان است. امام سجاد(ع) درباره این وظیفه مهم پدر و مادرها می فرماید: «حق فرزندت بر تو این است که بدانی وجود او از توست و نیک و بدهای او در این دنیا به تو وابسته است و بدانی که در حکومت پدری و سرپرستی او، مؤاخَذ و مسئولی؛ وظیفه داری فرزندت را به آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی؛ او را به سوی خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در پیروی و بندگی پروردگار یاری اش نمایی؛ به رفتار خود در تربیت فرزندت توجه کنی؛ پدری باشی که به مسئولیت خویش آگاه است؛ [و] می داند اگر به فرزند خود نیکی کند، در پیشگاه خداوند پاداش دارد و اگر به او بدی کند، سزاوار مجازات خواهد بود».[۶]

بنابراین بر پدران، مادران و معلمان است که به مسئولیت شرعی و اخلاقی خویش آگاه باشند و در پرورش ایمان و اخلاق کودکان جدیت و کوشش بسیار به کار برند. متأسفانه برخی از والدین به تربیت مذهبی فرزندان خود هیچ توجهی ندارند و برخی دیگر که تربیت مذهبی و اخلاقی کودکان و نوجوانان برایشان مهم است، روش مناسب آن را به کار نمی برند؛ بلکه مفاهیم دینی و اخلاقی را با همان روش ها و واژه هایی که بزرگسالان می آموزند، آموزش می دهند.

از شگفتی های دنیای کودکان، مذهب و ایمان آنان است. کودک فطرتی خدا آشنا دارد: «کلُّ مَولُودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَهِ»،[۷] زیرا نفخه ای از روح خدا در ذات او نهفته است. مبانی بسیاری از باورهای مذهبی در اندرون او وجود دارد که با اندک یادآوری پدران، مادران، مربیان و یافتن مصداق هایی در جهان خارج، آن را می پذیرد و خود را با آن تطبیق می دهد. از حدود چهارسالگی، کنجکاوی سراسر وجود کودک را فرا می گیرد و سبب می شود با حقایقی درباره جهان آشنا شود. این آشنایی ها، خود به مبدأجویی و پذیرش خدا خواهد انجامید. این مرحله، سن طبیعی برای پذیرش خداوند است.

حدود شش سالگی، سن ارتباط کودک با خدا به صورت حرف زدن و درخواست کردن است و نوع درخواست های او، صورت مادی دارد؛ برای مثال، از خداوند چیزهایی مثل خوردنی، اسباب بازی و لباس می خواهد. کودک بر پایه فطرت خداجویی که در او نهاده شده، علاقه ای ویژه به صحبت و راز و نیاز با خداوند دارد. از همین روی، پدر و مادر و مربیان وظیفه دارند بینشی درست به کودکان ارائه کنند و سطح اطلاعات آنان را در امور مذهبی بالا ببرند.

جهان کودک، جهان محسوسات و مشهودات است و کار عمده و اساسی این دوره را بازی تشکیل می دهد. بنابراین اگر خواسته باشیم مفاهیم انتزاعی مانند خدا، مرگ، قیامت و کیفر و پاداش اعمال را به کودکان آموزش دهیم، باید این مفاهیم را بر پایه ویژگی های محسوس توصیف کنیم و آن ها را در قالب بازی ها و داستان های کودکان به آنان بیاموزیم.[۸]

اگر تعالیم دینی را در قالب بازی های کودکان و با نرمی لازم به آن ها بیاموزیم، افزون بر اینکه جاذب و جالب خواهد بود و دافعه نخواهد داشت، پایدار نیز می ماند. آنچه کودک با شیرینی می آموزد، بهتر به ذهن می سپارد. امام صادق(ع) می فرماید: «دَعْ إبنَک یلعَبُ سَبْعَ سِنینَ وَ یؤدِّبُ سبعاً وَ ألزَمْهُ نَفسَک سَبعَ سِنینَ[۹]؛ آنچه که از مجموع این روایات به چشم می خورد نقطه مشترک میان همه آن هاست؛ یعنی همان آزادی کودک برای بازی تا سن ۷ سالگی بازی در این دوره، برای طفل پایه و اساس پیشرفت ها و موفقیت های آینده است؛ زیرا هرچه بیشتر و بهتر بازی کند تا آنجا که خللی به سعادت او وارد نگردد و ارزش های معنوی و اخلاقی و اجتماعی زیر پا گذاشته نشود، تجربه بیشتری آموخته و دارای روحیه ای پر نشاط خواهد بود. باید دقت کرد که رها کردن طفل در میدان بازی و آزاد گذاشتن او، ملازم با غفلت و مسامحه و بی خبری والدین و مربیان نیست. از این رو نظارت بر بدنی کودک یکی از وظایف والدین و مربیان به شمار می رود؛ چنان که در روایتی آمده است:

صفوان جمال می گوید: «… اقبل ابوالحسن موسی، و هو صغیر و معه عَناقٌ مکیه، و هو یقول لها: اسجدی لِربِّک، فاخذه ابو عبدالله(ص) و ضمّه الی…[۱۰]؛ ابوالحسن، موسی بن جعفر ـ در حالی که کودک بود ـ نزدیک شد و بزغاله ای مکی همراهش بود. او به بزغاله می گفت: برای پروردگارت سجده کن. پدر ایشان حضرت ابوعبدالله(ع) [با مهربانی] او را گرفت و در آغوش کشید… (یعنی با بزغاله، این گونه سرگرم بازی می شدند)».

بازی وسیله ای برای شناخت روحیات و استعدادهای کودکان و یکی از ابزارهای آموزش و پرورش اخلاقی و اجتماعی آنان است و زمینه را برای ورود کودک به زندگی واقعی فراهم می سازد. در شیوه تربیت دینی نیز بر این مسئله بسیار تأکید شده است؛ تا آنجا که رسول خدا(ص) نیز با نوه های خود امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بازی می کرد.[۱۱]

نقش بازی در رشد جسمی و ذهنی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.