پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت(?(۲ ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت(?(۲ ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت(?(۲ ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت(?(۲ ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
آسیب شناسی تربیتی مهدویت خود، موردی از بحث عام تر آسیب شناسی تربیت دینی و اسلامی است. به عبارت دیگر، همه انواع آسیب شناسی در تربیت دینی، در هر یک از موارد آن نیز صادق خواهد بود. به این ترتیب، رابطه آسیب شناسی تربیت دینی با آسیب شناسی تربیتی مهدویت، رابطه کلی و جزئی خواهد بود؛ یعنی آن چه به طور کلی در مورد نخست صادق است، به نحو جزئی و مصداقی، در مورد دوم نیز صادق خواهد بود.
بر این اساس، چارچوب آسیب شناسی تربیتی مهدویت، باید بر حسب چارچوب کلی آسیب شناسی تربیت دینی و اسلامی صورت بندی شود. در این مجال با مبنا قرار دادن این چارچوب، در مورد خاص مهدویت به بحث از آسیب شناسی تربیتی خواهیم پرداخت. چارچوب مبنایی آسیب شناسی تربیت دینی، در هفت محور تنظیم شده است. در هر یک از این محورها، دو سوی لغزش و آسیب و یک حد میانه، به منزله شاخص سلامت مطرح گردیده است.
در شماره پیشین به بررسی یکی از آسیب های تربیتی مهدویت تحت عنوان حصاربندی و حصارشکنی و از شاخص سلامت آن در تربیت دینی، تحت عنوان مرزشناسی پرداختیم. اکنون در ادامه بحث به سه محور زیر خواهیم پرداخت.
آسیب ها: کمال گرایی (غیر واقع گرا) و سهل انگاری؛ سلامت: سهل گیری
آسیب ها: گسست و دنباله روی؛ سلامت: هدایت
آسیب ها: مریدپروری و تکروی؛ سلامت: امامت.
قسمت دوم
آسیب ها: کمال گرایی (غیر واقع گرا) و سهل انگاری؛ شاخص سلامت: سهل گیری
در این محور، آسیب های تربیت دینی، در دو قطب کمال گرایی (غیر واقع گرا) و سهل انگاری قرار دارند. در قطب اول، آسیب زایی تربیت دینی ناشی از آن است که آرمان های بسیار والای دینی را از افراد تحت تربیت طلب می کنند، بدون آن که توان و طاقت واقعی آن ها را چون معیار حرکت به سمت این آرمان ها در نظر بگیرند. از این رو، بار سنگین آرمان های مذکور، طاقت سوز خواهد بود. در قطب دوم، سهل انگاری با بی اعتنایی به آرمان های بلند، چهره دیگری از آسیب زایی را آشکار می سازد. سهل انگاری، جدیت و تلاش را از عرصه تربیت می زداید و به این ترتیب، حرکت پیشرونده را به پرسه زدن تبدیل می کند، در حالی که پرسه زدن، سازنده و شکل دهنده نیست.
حالت سلامت در این محور، سهل گیری است. سهل گیری با کمال گرایی (غیر واقع گرا) از این جهت متفاوت است که در آن، کمال را برای فرد، در حد وسع وی می جویند و از فراتر از آن اغماض می کنند. تفاوت آن با سهل انگاری نیز در این است که در سهل گیری، در هر حال، چشم به سوی آرمان ها دارند و حرکت پیش رونده را می خواهند. پیامبر اکرم(ص) دین خود را «سهله سمحه» نامیده و جایگاه خود را در نقطه سهل گیری معین کرده است.
با به کارگیری چارچوب این محور در زمینه مهدویت، به ترتیب، از دو گونه آسیب زایی، یعنی کمال گرایی (غیر واقع گرا) و سهل انگاری، سخن خواهیم گفت. سپس، حالت سلامت را تحت عنوان سهل گیری مورد بحث قرار خواهیم داد.
در قطب نخست آسیب، ابتدا باید به این مسئله پاسخ گوییم که کمال گرایی (غیر واقع گرا) چگونه در عرصه تربیت مهدوی آشکار می گردد. زمینه این امر، آن است که مهدی(عج)، عهده دار رسالتی سخت و سترگ است. تلاش گسترده در سطح جهان برای زدودن ظلم و بی عدالتی و نشاندن حق و عدالت بر اریکه قدرت، کاری به غایت دشوار است؛ زیرا مستلزم بازستاندن قدرت از دست مدعیان دروغین و جسور آن خواهد بود. از این رو، امام مهدی(عج) با مقاومت های بسیاری روبه رو خواهد شد و ناگزیر، جنگی جانکاه در پیش خواهد داشت. این نکته در روایات فراوانی مورد نظر قرار گرفته است. در زیر، به نمونه هایی اشاره می کنیم:
مفضل بن عمر گوید: «به امام صادق(ع) عرض کردم: نشانه قائم چیست؟ فرمود: آن گاه روزگار گردش کند و گویند: او مرده یا هلاک شده؟ در کدامین سرزمین می گردد (به سر می برد)؟ عرض کردم: فدایت شوم، سپس چه خواهد شد؟ فرمود: ظهور نمی کند مگر با شمشیر».[۱]
هم چنین، ابوبصیر گوید: شنیدم امام باقر(ع) می فرمود: «… شمشیر بر گردن خویش حمایل می سازد، هشت ماه به شدت مبارزه می کند تا این که خدا راضی شود…».[۲]
در پیش بودن این مسؤولیت سنگین و خطیر برای مهدی(عج)، کار را برای پیروان وی نیز دشوار خواهد ساخت. خداوند چنین مقدر نکرده است که آن حضرت، این رسالت را به تنهایی و تنها با مدد غیبی به انجام برساند؛ بلکه نظر بر آن بوده است که بشر در گیرودار این رخداد عظیم، خود نیز تحول یابد و در تعیین سرنوشت تاریخی خویش، نقش آفرینی کند. به هر روی، کسانی خواهند توانست خود را برای این یاوری آماده کنند که ظرفیتی عظیم در خویش سراغ گیرند. به همین دلیل، صفات برجسته ای برای یاوران مهدی(عج) ذکر شده است؛ چنان که در روایتی در وصف شجاعت آنان آمده است: «و مردانی که گویی دل های شان پاره های پولاد است…».[۳] هم چنین، در روایتی، ابوالجارود به نقل از امام باقر(ع) گوید: آن حضرت به من فرمود: «… چون شنیدید ظهور کرده است، نزد او بروید؛ اگر چه کشان کشان بر روی برف و یخ باشد».[۴] این بیان حاکی از آن است که یاران امام، چنان نستوه اند که اگر لازم باشد خود را به این نحو نیز به وی برسانند، به آن مبادرت خواهند کرد.
در نظر بودن چنین غایت بلندی در مسئله مهدویت، زمینه ساز آسیب تربیتی کمال گرایی (غیر واقع گرا) می گردد. این آسیب چنین آشکار می گردد که مربیان، بدون توجه به وسع فهمی و عملی افراد، آنان را از همان ابتدا به فتح این قله عظیم فرابخوانند. آسیب این گونه کمال گرایی، به صورت اعراض کلی فرد از مقصد و مقصود آشکار می گردد و این در جریان تربیت، نقض غرض خواهد بود؛ زیرا فرا خواندن افراد به کمال، برای آن است که آنان از وضعیت کنونی خویش، به سوی نقطه ای فراتر حرکت کنند. اما هنگامی که این امر به صورت غیر واقع بینانه صورت گیرد، فرد را از اصل حرکت منصرف می سازد. مربی باید بداند که هر کسی برای آن ساخته نشده است که بتواند یاور خاص مهدی(عج) باشد و نمی توان همگان را در این حرکت، به قله نشاند و با این حال، چنین نیست که این گونه افراد، جایی در کاروان بلند دامنه نصرت مهدی(عج) نداشته باشند.
در قطب دوم و در نقطه مقابل کمال گرایی، سهل انگاری قرار دارد. سهل انگاری در قلمرو مهدویت، به این نحو آشکار می گردد که جایی برای آن در ذهن و ضمیر فرد فراهم نیاید و به تبع آن، نقشی برای آن در تحول شخصیتی وی وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، در این قطب، مسئله مهدویت در منظومه تربیت دینی، به کنج تغافل یا غفلت می افتد و هیچ نقشی برای آن در جریان تربیت دینی در نظر گرفته نمی شود.
در پاره ای از روایات به این نکته اشاره شده است که چگونه برخی از مردم، مسئله مهدویت را به بوته فراموشی و غفلت می سپارند، به نحوی که به وقت ظهور وی، شگفت زده می شوند. به طور مثال، حماد بن عبدالکریم گوید: «در محضر امام صادق(ع) از حضرت قائم(عج) یاد شد. پس آن حضرت فرمود: «بدانید که هرگاه او قیام کند، حتما مردم می گویند: این چگونه ممکن است؟ در حالی که چندین و چند سال است که استخوان های او نیز پوسیده است».[۵]
آسیب زایی سهل انگاری در این است که نقش تربیتی آرمان ها را با سبک گرفتن یا فراموش کردن آن ها از میان بر می دارد. هر آرمانی، متناسب با ویژگی های خود، قابلیت معینی را در افراد شکل می دهد. سهل انگاری نسبت به هر آرمانی، سهم تربیتی معینی را از عرصه تربیت خارج می سازد. مهدویت یکی از زنده ترین و پویاترین آرمان های دینی است؛ زیرا افراد را در ارتباط با رخدادی قرار می دهد که در پیش است و با توجه به اینکه وقت آن نامعین است، هر آن ممکن است واقع شود. رخدادهای مربوط به آینده، از توانایی ویژه ای برای آماده سازی افراد برخوردارند. مهدویت در میان این گونه رخدادهای مربوط به آینده، یکی از برجسته ترین آن هاست؛ زیرا در عرصه وسیعی، یعنی در پهنه حیات بشری، رخ می دهد و در حکم برآیندی برای درازای بلند تاریخ آدمی و چون نقطه روشنی در پایان آن است. سهل انگاری نسبت به مهدویت در تربیت دینی، به منزله از دست نهادن این تأثیر عظیم تحول بخش در شخصیت افراد است.
در نقطه میان دو قطب آسیب زای مذکور، حالت سلامت عبارت از سهل گیری است. سهل گیری از معایب هر دو قطب کمال گرایی (غیر واقع گرا) و سهل انگاری به دور است؛ زیرا در عین حال که در آن، به کمال نظر هست، وسع فرد نادیده گرفته نمی شود و در عین حال که در آن، سهولت در کار است، غفلت در میان نیست.
در تربیت مهدوی باید سهل گیری را چون یکی از شاخص ها در نظر گرفت. در سهل گیری، باید نخست به حدود وسع فهمی و عملی فرد توجه یافت و آن گاه با نظر به این حدود، حرکت وی را تسهیل کرد. امام علی(ع) در حدیثی طولانی که در آن از مهدی(عج) یاد کرده است، خطاب به حذیفه بن الیمان فرمود: «ای حذیفه! با مردم آن چه را نمی دانند (نمی فهمند) نگو؛ که سرکشی کنند و کفر ورزند. همانا پاره ای از دانش ها سخت و گران بار است که اگر کوه ها آن را بر دوش کشند، از بردن آن ناتوانند…».[۶]
در این سخن، توجه به وسع فهم و دانش افراد، مورد تأکید قرار گرفته و به صراحت اظهار شده که نادیده گرفتن آن، موجب اعراض و بلکه کفرورزی خواهد گردید. به تبع وسع فهم، وسع عمل و حد طاقت افراد در به دوش کشیدن تکالیف نیز باید مورد توجه قرار گیرد. قابل ذکر است که حتی در یاوران نزدیک مهدی(عج)، برخی وسع و دقت بیشتری از دیگران نشان می دهند، اما به هر روی، هر کدام متناسب با وسع خویش، عمل می کنند. در حدیثی که پیش تر در وصف یاران مهدی(عج) ذکر شد، این تعبیر نیز آمده است: «در میان آنان، مردانی هستند که شب را نمی خسبند و در نمازی که می گزارند، چونان زنبور، زمزمه ای بر لب دارند. شب را با برپایی نماز، صبح می کنند و روز را با فرماندهی سپاه شان سپری می کنند. راهبان شب و شیران روزند».[۷]
سید محمد صدر در شرح این بخش از روایت می گوید که این ظرفیت عظیم، یعنی عبادت در شب و رزم در روز، تنها در برخی از یاران مهدی(عج) وجود دارد. سایرین، تنها به جهاد و رزم واجب روزانه ای که به عهده دارند، می پردازند و به سبب خستگی، برپایی نماز شب را که مستحب است، ترک می کنند؛ زیرا ظرفیت آن ها در حدی نیست که بتوانند عبادت و جهاد، هر دو را به دوش بکشند. بنابراین، یاران مهدی(عج) دو دسته اند؛ کسانی که به تهجد می پردازند و کسانی که به تهجد نمی پردازند. هر چند هر دو دسته، در اقدام به جهاد و رزم، مشابه یکدیگرند. همین تقسیم در یاران رسول اکرم(ص) نیز وجود داشت. چنان که در قرآن به این نکته اشاره شده است: «در حقیقت، پروردگارت می داند که تو و گروهی از کسانی که با توأند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را به [نماز] بر می خیزید…».[۸] «یاران پیامبر، هر چند همگی در شجاعت و تحمل آزار قریش، مشابه بودند، اما تنها گروهی از آنان، یعنی مسلمانان قبل از هجرت، به همراه ایشان به تهجد می پرداختند».[۹]
توجه به وسع افراد در عرصه فهم و عمل، به منزله حفظ حرکت مستمر آنان در طریق تربیت و تحول است. چه بسا رعایت وسع یک فرد ضعیف، موجب شود که وی، به سهم خویش، در راه مهیا شدن برای ظهور مهدی(عج) گام بردارد، اما بی توجهی به وسع فردی متوسط و خوب، وی را از راه به در برد.
آسیب ها: گسست و دنباله روی؛ شاخص سلامت: هدایت
در این محور، آسیب های تربیت دینی به طور کلی، عبارت اند از گسست و دنباله روی. در تربیت دینی، گسست میان نسل پیشین و نسل بعدی هنگامی رخ می دهد که نسل پیشین، به گونه ای به سنت گرایی متحجرانه روی آورد که مانع هم سخنی و هم فکری میان آن ها و نسل بعدی گردد. آسیب زایی گسست، بسیار چشمگیر است؛ به طوری که در اصل، مانع تحقق تربیت می گردد. از سوی دیگر و در قطب مقابل، دنباله روی، آسیب دیگری است که در کمین تربیت دینی است. دنباله روی به این معناست که نسل پیشین، تسلیم خواست ها و بلکه هوس های نسل بعدی گردد. آسیب زایی دنباله روی نیز در آن است که تربیت را در اثر حرکتی به شدت انفعالی، دچار استحاله می سازد. هم چون محورهای پیشین، در این محور نیز باید به داد و ستد نهانی میان دو قطب آسیب توجه داشت. بروز گسست، نسل پیشین را بر آن می دارد که به دنباله روی روی آورد؛ چنانکه دنباله روی در شکل نهایی خود، نسل پیشین را چنان به بی معنایی دچار می سازد که ممکن است به رها کردن نسل بعدی و گسست رضا دهد. در حالت سلامت، هدایت قرار دارد. هدایت با گسست متفاوت است؛ زیرا هدایت مستلزم آن است که هدایت گر به زبان مخاطب خود و در حد اندیشه او سخن بگوید. هم چنین، هدایت با دنباله روی نیز آشکارا متفاوت است؛ زیرا هدایت گر باید مخاطب خود را به سوی حقیقت هایی راه ببرد. پس از اشاره به آسیب ها و سلامت تربیت دینی به طور کلی، اکنون به توضیح بیشتر آن ها در خصوص مهدویت می پردازیم.
در قطب نخست آسیب ها، گسست میان دو نسل مطرح است. چنان که گذشت، گسست هنگامی رخ می دهد که هم زبانی و هم اندیشی نسل پیشین و نسل بعدی ناممکن گردد. این آسیب در مسئله مهدویت نیز می تواند رخ دهد. هنگامی که مباحث و مطالب مربوط به مهدویت، به زبانی مهجور مطرح گردد یا با مسائل و مباحثی که نسل جدید با آنها درگیر است، ارتباط نیابد، گسست رخ می نماید. گاه نسل پیشین، در طرح مسئله مهدویت با نسل نو، بر جنبه هایی فرعی و جانبی از آن تاکید می کنند یا آن را در قالب نمادهایی عرضه می کنند که نسل نو چندان ارتباطی میان آن ها و مسائل زمان خویش نمی یابد. در حالی که مسائل محوری و اساسی مهدویت، چنان است که با مسائل جاری هر نسلی ارتباط می یابد و این گونه جنبه های مهدویت است که باید در کانون توجه قرار گیرد. در ادامه بحث، به مسائل محوری مهدویت اشاره خواهیم نمود.
در نقطه مقابل، قطب آسیب زای دیگر، دنباله روی نسل پیشین نسبت به نسل جدید است. چنان که در بالا بیان شد، دنباله روی از آن رو آسیب زاست که نسل جدید را از آرمان ها محروم می سازد و آن ها را در حد امیال یا آرای رایجشان محدود می نماید. اگر در عرصه مهدویت نیز دنباله روی رخ نماید، چهره ای آسیب زا به آن داده می شود. دنباله روی در عرصه مهدویت، به دو شکل می تواند آشکار شود: نخست، سخن نگفتن از آن، به سبب اینکه به ذائقه نسل جدید، خوش نمی آید. دوم، سخن گفتن از آن، اما به گونه ای که به الگوهای رایج حکومتی و سیاسی، فروکاسته شود. به طور مثال اگر امروزه دمکراسی شکل مطلوبی از حکومت محسوب می شود، کسانی بکوشند حکومت مهدی(عج) را برحسب آن، مورد فهم و تفسیر قرار دهند. در این مورد، ممکن است برخی از روایات نیز مستند قرار گیرد؛ مانند اینکه از قول پیامبر(ص) درباره آن حضرت نقل شده است: «مهدی با یاران خود مشورت می کند».[۱۰]
اما هیچ یک از این دو صورت دنباله روی، مطلوب نیست. در مورد نخست، یعنی ذائقه نسل جدید را مناسب با مهدویت نیافتن، دلیلی بر ترک آن نیست. بخشی از کار تربیت، ایجاد تغییر ذائقه است، اما در این خصوص، بیشتر باید به نحوه عرضه مطلب توسط نسل پیشین، بدگمان بود تا اینکه ذائقه نسل جدید را به طور مستقیم مسئول انگاشت. در مو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 