پاورپوینت کامل ویژگی های کلاس های علمی و تربیتی معصومین(ع) ۹۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ویژگی های کلاس های علمی و تربیتی معصومین(ع) ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویژگی های کلاس های علمی و تربیتی معصومین(ع) ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ویژگی های کلاس های علمی و تربیتی معصومین(ع) ۹۹ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
دین اسلام همواره افراد را به علم آموزی تشویق می کند و حتی این کار جزء بهترین اعمال و برتر عبادت ها دانسته است. ایجاد انگیزه علم آموزی در آیات نورانی قرآن و احادیث نبوی به وفور دیده می شود و امامان بزرگوار نیز همواره یاران و دوستداران خود را به طلب علم توصیه می کردند، چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «هر ظرفی با ریختن چیزی در آن پر می شود، جز ظرف دانش که هر چه در آن جای دهی، وسعتش بیشتر می شود».[۱] هم چنین فرمود: «دو گرسنه هرگز سیر نشوند: جوینده علم و جوینده مال».[۲]
با توجه به اینکه ائمه اطهار((ع)) معدن علوم هستند، یکی از وظایفشان تربیت شاگردان و نیروسازی برای حفظ خط اصیل اسلام بوده و با وجود محدودیت های اعمال شده از سوی حکومت های مستبد و ظالم وقت، در این کار اهتمام جدی داشتند. تشنگان حقیقت و شیفتگان امامت، تحت پوشش های مختلف به محضر امامان((ع)) می رسیدند و در حد ظرفیت و معرفت خود، از اقیانوس بی کران دانش الهی آن بزرگواران جرعه ای می نوشیدند.
از دیدگاه اسلام تربیت شاگرد از دو نظر دارای اهمیت است؛ اولاً ائمه((ع)) حامل معارف الهی و انتقال دهنده حقایق ناب اسلام به نسل های بعد بوده و هستند، ثانیاً بسط فرهنگی اسلام ناب را در شرایط زمانی خود محقق، و شاگردان نخبه و مؤمن و با اخلاصی تربیت کردند. به عبارت دیگر نوعی روشنگری علمی در زمان ائمه((ع)) رخ داد.
حال این سؤال مطرح است که مکتب علمی معصومین((ع)) چه ویژگی هایی داشته و نحوه تعلیم و آموزش آن ها به چه صورت بوده است؟
ویژگی های آموزشی معصومین((ع))
امروزه آموزش ها معمولاً در محیطی محدود و خاص آن آموزش صورت می گیرد و به عنوان مکتب، کلاس یا دانشگاه شناخته شده و ممکن است دارای محدودیت سن، معلومات یا حتی جنسیت باشد. این تصور را نباید در مورد آموزش و یا کلاس هایی که در زمان ائمه((ع)) برگزار می شد، داشت.
کلاس و آموزش معصومین((ع)) دارای محدودیت خاصی نبود؛ بلکه عام بوده و هر نوع آموزش و علم آموزی را در برمی گرفت که گاه به عنوان اندرز و گاه به عنوان رشته علمی، مورد بحث قرار می گرفت. تعلم در لغت، به معنای آموختن، دانستن و یاد دادن چیزی به کسی است[۳] که هیچ قید مکانی و زمانی و… برای آن ذکر نشده است. ائمه اطهار((ع)) نیز از هر فرصتی، به خوبی بهره می بردند تا جلسه علمی را بر پا کنند که امروزه به آن جلسات، کلاس گفته می شود.
ویژگی های علمی معصومین((ع)) را از سه جهت می توان مورد بررسی قرار داد:
الف) از جهت مخاطبین
آموزش های عمومی
با توجه به وظایفی که ائمه اطهار((ع)) برای هدایت مردم بر دوش خود احساس می کردند، فیوضات علمی خود را نیز در اختیار تمام افراد قرار می دادند و مطابق با شرایط سیاسی زمان خود و آزادی هایی که به وجود می آمد، زمینه را برای علم آموزی همه فراهم می کردند تا انسان ها با نور و حقیقت اسلام آشنا شده و به دین مبین اسلام بگروند. محافل عمومی بعضاً بنا به شرایط زمانی در مسجدالنبی یا مسجدالحرام در ایام حج برگزار می شد یا در خطبه ها، به بیان و آموزش بعضی مسائل پرداخته می شد که نمونه آن، آموزش صلوات بر پیامبر(ص) توسط امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۷۲ نهج البلاغه است.
این خطبه در واقع از سه بخش تشکیل می شود: بخش اول که بسیار کوتاه است، قسمتی از صفات خداوند متعال را بیان می کند که به عنوان مقدمه برای تقاضای رحمت و درود بر پیامبر(ص) ذکر شده است. در بخش دوم نیز چگونگی درود فرستادن بر پیامبر اکرم(ص) تعلیم داده شده و بسیاری از صفات آن بزرگوار و خدمات بزرگ و بی مانندی که به جامعه انسانیت و آیین حق نموده، ذکر شده است. بخش سوم نیز در برگیرنده مجموعه ای از دعاهای پر معنا درباره آن حضرت است و از خداوند نیز تقاضا شده است که رابطه ما با آن بزرگوار همواره برقرار باشد تا در بهشت جاویدان در سایه آن حضرت باشیم.[۴]
برگزاری این مجالس با هدف ترویج فرهنگ تعلیم و تعلم و همگانی کردن تعالیم اسلامی و بیان اعتقادات و احکام الهی در میان جامعه، در هر زمان ضروری به نظر می رسید و امامان محدودیتی برای آموزش آن قائل نمی شدند. مواد آموزشی عمدتاً در ابعاد عمومی مسائل دینی و در غالب احکام، عقاید و اخلاق که اساس دین بود، مطرح می شد و کمتر از علوم طبیعی و تجربی بحث می شد؛ زیرا معصومین((ع)) در برگزاری کلاس های عمومی به فهم مخاطب که عامه مردم را تشکیل می دادند و نیز شرایط زمانی، به طور ویژه توجه داشتند. این علم آموزی در مساجد، در حقیقت ادامه حرکت گسترده پیامبر(ص) بود: «در مسجد مدینه حلقه های درس با شرکت پیامبر(ص) تشکیل می شد، محافل ادبی با حضور او رونق می گرفت. مسائل حقوقی، سیاسی، فقهی و نظامی با هدایت و راهبری آن حضرت، بحث و بررسی می شد. بنابراین با اطمینان می توان گفت که شالوده تعلیمات عالیه نیز در زمان حیات بنیانگذار اسلام ریخته شد. اهل صفه در بیرون مسجدالنبی علاوه بر خواندن و نوشتن، به تدریس قرائت قرآن مشغول بودند. گسترش قرائت، تدریس و کتابت قرآن در میان آنان، زمینه را برای رشد دانش هایی چون صرف، نحو، تجوید و سایر علوم قرآنی فراهم کرد و بدین ترتیب نظام تعلیم و تربیت اسلامی، شاهد ظهور مرکزی برای تدریس علوم دینی است».[۵]
امام حسن مجتبی(ع) نیز در مدینه بعد از صلح با معادیه، مرجع محدثان، راویان و دانشمندان بزرگ زمان خود، از صحابه و تابعین گرفته تا یاران و اعوانش مثل حبیب بن مظاهر و حجربن عدی و رشید هجری… بود. بدین منوال آموزش های ائمه((ع)) در زمان های مختلف ادامه داشت.
آموزش های çخصوصی
افزون بر آموزش های عمومی که محدودیتی برای اشخاص نداشت و هر کس که بدان رغبت نشان می داد، می توانست در آن شرکت کند، جلسات علمی دیگری به صورت انفرادی یا با گروه های اندک تشکیل می شد.
شرکت در این جلسات، بنا بر توانایی های افراد و به تشخیص امام انجام می گرفت؛ زیرا همه مردم گنجایش پذیرش همه علوم را نداشتند. از این رو یاران و اصحاب ائمه((ع)) به اصحاب قابل اعتماد و یاران غیرقابل اعتماد و کوته فکر تقسیم می شدند؛ برای مثال یاران امام علی(ع) از دو گروه تشکیل می شدند: گروهی از آنان، مخلصان و مؤمنان حقیقی و فداکار و جان بر کف بودند که هم چون پروانگان، گرد شمع وجودش می گشتند و گوش به فرمان حضرت بودند؛ مانند «مالک اشتر»، «عمار یاسر»، «رشید هجری»، «میثم تمار» و «کمیل بن زیاد» و… که در میان یاران امام(ع) بسیار ممتاز بودند. گروه دیگر افراد نادان بودند که نه مقام امام(ع) را درک می کردند و نه شرایط زمان و مکان را در نظر می گرفتند؛ نه از خطرات «معاویه» و حکومت او در «شام» آگاه بودند و نه به هنگام نبرد به میدان می آمدند؛ افرادی بهانه جو، کوته فکر، دهن بین، متلوّن و دمدمی مزاج که در هیچ امری از امور اجتماعی، قابل اعتماد نبودند؛[۶] هم چنان که امیرالمؤمنین(ع) به کمیل می فرمود: «بدان که در این جا (به سینه مبارک خود اشاره فرمود) دانشی فراوان انباشته است، ای کاش کسانی را می یافتم که می توانستند آن را بیاموزند. آری، تیزهوشانی را یافتم، ولکن مورد اعتماد نمی باشند، دین را وسیله دنیا قرار داده و با نعمت های خدا بر بندگان و با برهان های الهی، بر دوستان خدا فخر می فروشند. یا گروه دیگری که فرمانبر حاملان حق هستند، ولی در شناختن نکته های باریک حق، بینشی ندارند. در اولین شبهه ای شک و تردید در دلشان ریشه می زند، پس بدان که برای کسب دانش نه این ها اهلیت دارند و نه آن ها؛ یا کسی که سخت دنبال لذت بوده و به آسانی پیرو شهوت و خواهش نفس می گردد؛ یا کسی که شیفته جمع آوری مال دنیا و روی هم انباشتن است. این دو هم از لیاقت و شایستگی برای نگاهداری دین برخوردار نیستند».[۷]
ائمه اطهار((ع)) بدون استثنا دارای چنین محافل علمی ویژه بودند و افراد با استعداد را به نهایت کمال می رسانند و درون شیعیان کادرسازی می کردند تا در امر تبلیغ دین و مبارزه سیاسی با حاکمان جور توانا باشند؛ چنان که شیخ طوسی، دست پروردگان پیشوای دهم(ع) و کسانی را که از آن حضرت در زمینه های مختلف علوم اسلامی روایت نقل کرده اند، بالغ بر ۱۸۵ نفر می داند که در میان آنان، چهره های برجسته علمی و فقهای فراوانی که داری تألیفات گوناگونی بودند، دیده می شود؛ افرادی هم چون عبدالعظیم حسنی، علی بن مهزیار اهوازی، خیران خادم قراطیسی، احمدبن اسحاق اشعری قمی، ابراهیم مهزیار، ایوب بن نوح، عثمان بن سعید، نائب اول امام زمان(عج).[۸]
متفاوت نبودن جنسیت شاگردان
بزرگان و امامان مذهب شیعه برای آموزش تعالیم دینی و علمی، تمایزی بین زنان و مردان قائل نبودند و اگر امکان فیض بردن زنان از محضر آن ها وجود داشت، دریغ نمی داشتند و آن ها را تحت تعلیم قرار می دادند. به عنوان مثال در میان شاگردان امام حسن(ع) علاوه بر ۵۰ شاگرد و راوی مرد، زنی به نام «حبابه بنت جعفر والبیه» بود که هنگام هجرت پیامبر(ص) به مدینه، هجده سال داشت و وقتی در آخرین روزهای عمر امام علی(ع) خدمت حضرت رسید، آن حضرت ریگ هایی را به وی داد و فرمود: «چنان چه خواستی امامان بعد از من را بشناسی، به خدمت آنان که می رسی، با انگشتر خویش بر روی این ریگ ها نقش انگشتر خود را بدون هیچ فشاری منعکس خواهند نمود». وی تا زمان امام علی بن موسی الرضا(ع) زنده بود و همان علامت را که در دست داشت، خدمت حضرت مطرح نمود. سرانجام در سن ۲۰۲ سالگی نیز از دنیا رفت.[۹]
اهمیت نداشتن کمیت در آموزش
در کلاس امامان بزرگوار((ع))، تعداد افراد مهم نبود. گاه اتفاق می افتاد که ده ها نفر در مسجد جمع می شدند و گاه هم شاگرد امام، فقط یک نفر بود؛ مثل جابربن حیان[۱۰] در علم شیمی و یا کمیل بن زیاد در مکتب امیرالمؤمنین(ع) و یا شاگردی چهار روزه مفضل در منزل امام صادق(ع) و….
کمیت برای ائمه((ع)) مطرح نبود؛ بلکه کفیت مهم بود که اگر یک نفر هم هدایت شود و به سر منزل کمال برسد، بهتر از این است که تعداد بیشتری باشند و هیچ کدام در رشته ای متخصص یا متبحر نشود و علم امام در عمق جانش فرو نرود.
ب) از جهت استاد
صبر و حوصله در پاسخگویی
یکی از عوامل موفقیت ائمه((ع)) در تعلیم و آموزش دیگران، صبر و تحمل آنان بود که با حوصله و خوشرویی، پذیرای متعلمین و سؤال کنندگان بودند و حتی ساعاتی را که معمولاً بعد از نماز بود، برای جواب گویی به مشکلات اعتقادی و علمی مسلمانان قرار می دادند.
داستان مفضل ـ یکی از شاگردان امام صادق(ع) ـ به خوبی بیانگر صبر و بردباری امام(ع) در بیان و پاسخ گویی مسائل است. روزی مفضل وارد مسجد شد و ابن ابی العوجاء را دید که با دوستانش در مورد خداشناسی بحث می کند. به آن ها اعتراض کرد و ابن ابی العوجاء در جواب او گفت: ای مرد! اگر تو از متکلمانی، با تو به روش آنان سخن بگویم؛ اگر ما را محکوم ساختی، ما از تو پیروی می کنیم و اگر از آنان نیستی، سخن گفتن با تو سودی ندارد؛ اما اگر از یاران جعفربن محمدصادق هستی، او با ما چنین سخن نمی گوید و این گونه با ما مناظره نمی کند. او سخنان ما را بیش از آن چه تو شنیدی، بارها شنیده ولی دشنام نداده است و در بحث بین ما و او، از حد ادب بیرون نرفته است. او آرام و بردبار و متین و خردمند است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمی شود، سخنان و دلایل ما را می شنود تا آن که هر چه در دل داریم، بر زبان می آوریم. گمان می کنیم بر او چیره شده ایم، آن گاه با کمترین سخن، دلایل ما را باطل می سازد و با کوتاه ترین کلام، حجت را بر ما تمام می کند؛ چنان که نمی توانیم پاسخ دهیم. اینک اگر تو از پیروان او هستی، چنان که شایسته اوست، با ما سخن بگو».
بعد از این قضیه، مفضل خدمت امام(ع) رسید و جریان را گفت. امام(ع) از او خواست چهار روز به خانه ایشان برود تا آموزش لازم را در مورد خداشناسی ببیند. حاصل دیدار، کتاب توحید مفضل است که سرشار از معارف و توحیدشناسی است.[۱۱]
تدریس اصول علمی
علم اصول فقه، علم درایه در حدیث شناسی و علم رجال، از علومی بودند که ائمه اطهار((ع)) ـ به خصوص بعد از امام باقر(ع) که احادیث جعلی گسترش یافته بود ـ به شاگردانشان آموختند تا احادیث جعلی را از صحیح تشخیص دهند و هر یک از شاگردان را به مرحله اجتهاد برسانند تا بتوانند بر اساس احادیث و سنت حقیقی نبوی حکم کنند و جوابگوی مردم در نقاط مختلف و شهرهای خودشان باشند. امامان به بعضی یاران عالم خود جواز اجتهاد می دادند؛ زیرا «فقه جعفری دارای منبع سرشار و پر برکت از احادیث و روایات پیامبر بزرگوار اسلام و پیشوایان معصوم((ع)) بود که می توانست پاسخگو و برآورنده نیازهای جوامع مختلف باشد».[۱۲]
«فقه جعفری، اجتهاد و استنباط احکام شریعت را از روی مدارک و منابع اولیه اسلامی، بر آنان که واجد شرایط لازم باشد، جایز می داند و معتقد است برای هر موضوعی حکمی تعیین شده است و خطوط کلی و اصولی آن در عبادات، مسائل اخلاقی، احکام، اجتماع، ترسیم و مجموعه این احکام، از طریق وحی یا الهام در اختیار پیامبر اکرم(ص) گذاشته شده است. پیامبر(ص) تدریجاً این احکام را بر حسب پیش آمدها و حوادث مختلف و احتیاجاتی که مسلمانان پیدا می کردند، در اختیار جمعی از خواص اصحابش که شبانه و روز دور شمع وجود او را گرفته بودند، نهاده است. مستند و مدارک الهی این امر، آیه ۱۲۲ از سوره توبه است که می فرماید: ((فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کلّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیتَفَقّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلّهُمْ یحْذَرُونَ))؛ «مؤمنان همگی نتوانند سفر کنند، چرا از هر گروه از ایشان دسته ای سفر نکنند تا در کار دین، دانش اندوزند، و چون بازگشتند قوم خویش را بیم دهند، شاید آنان بترسند».[۱۳]
امام صادق(ع) یک قرن قبل از بخاری، ابومسلم، ابوداود و دیگر محدثان معروف اسلامی، معیار کامل شناخت حدیث صحیح از غیرصحیح را نشان داد و معیارهای بسیار روشن و میزان بسیار دقیق و فراگیر درباره آن تعیین کرد. امام(ع) ضمن ارزیابی احادیث فرمود: «آن چه را که مطابق کتاب خداست، بپذیرید و عمل کنید و آن چه را که مخالف با آن است، رد کنید».[۱۴]
متخصص پروری
یکی از خصوصیات کلاس های معصومین((ع)) این بود که شاگردان خصوصی خود را به کمال می رساندند و آن ها را در رشته ای که استعداد و علاقه شان را نسبت به آن نشان می دادند، متخصص می کردند، تا جایی که اگر کسی با آن ها مناظره می کرد، طرف مقابل را مغلوب می ساختند. این تخصص آفرینی فقط در علوم دینی نبود؛ بلکه علوم تجربی یا طبیعی را هم در بر می گرفت.
در گزارش های تاریخی آمده است: «شیمی از درس های علوم تجربی، زودتر از دروس دیگر وارد برنامه آموزشی مسلمین شده و آن هم در ارتباط با حوزه درسی امام صادق(ع) در مدینه بوده است. جابربن حیان در این رشته متبحر بود».[۱۵]
او با توجه به بهروری از حوزه درسی امام صادق(ع) و به احتمال قوی سوابق کار، نظریه کیمیایی خود را عرضه کرد و به تدریس و تدوین کتاب هایی پرداخت. بیش از سه هزار کتاب و رساله به وی نسبت می دهند که البته همه آن ها در شیمی نبوده؛ بلکه موضوعات دیگری چون فلسفه، منطق، طب، فیزیک و مکانیک را نیز در بر داشته است. بنابراین نظام آموزشی اسلامی بر اساس اصل وحدت علوم، به مسائل شرعی و مذهبی محدود نبود؛ بلکه مرزهای علوم مادی و طبیعی را نیز در نوردید و به ابتکارات و کشفیاتی نایل آمد که بسیاری از آن ها برای اولین بار، در جهان علم و دانش مطرح می شدند. همین شمول و جامعیت برنامه آموزشی، فرهنگ و تمدن اسلام را در نقطه اوج یا به عبارتی عصر طلایی قرار داد؛ آن گونه که از اواخر قرن سوم تا نیمه قرن پنجم هجری تقریب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 