پاورپوینت کامل تحلیلی در ارتباط با دفاع حضرت زهرا(س) از ولایت ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحلیلی در ارتباط با دفاع حضرت زهرا(س) از ولایت ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیلی در ارتباط با دفاع حضرت زهرا(س) از ولایت ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیلی در ارتباط با دفاع حضرت زهرا(س) از ولایت ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
حضرت زهرا(س) الگوی همه رهروان راه حق در طول قرون و اعصار است. آن بانوی یگانه در دوران کوتاه عمر با برکتش به گونه ای در عبودیت خدا غرق شد که نور وجودش از بسیط خاک تا عرش افلاک را درنوردید؛ اما تاریخ در معرفی کوثر خدا و رسول(ص) دین خود را ادا نکرده و شخصیت زهرای مرضیه(س) هم چنان غریب و مهجور مانده است. مقاله حاضر با اتکا به روایات معتبر شیعه و اهل سنت، کوشیده است تحلیلی از شیوه حضرت زهرا(س) در مقام دفاع از ولایت را به مخاطبان عرضه دارد.
نیاز انسان به حجت خدا
در جهانی به سر می بریم که انسان با تکیه بر عقلانیت و علم و تکنولوژی مدرن و فوق مدرن، مغرورانه خود را محور همه ارزش ها قلمداد کرده و منکر هر معیار و میزان دیگری است. در چنین شرایطی شورا و دمکراسی مبتنی بر پایه های عقلی و عرفی، مدعی پاسخ گویی به همه نیازهای بشر در عرصه مدیریت است. از این رو از ولایت و رهبری معصوم سخن گفتن، نیازمند مخاطبی است که درباره انسان و راهی که در پیش رو و جایگاه و نقشی که در این هستی دارد، به گونه دیگری بیندیشد.
محدوده مشخص دنیایی با غریزه، تجربه، تفکر و در نهایت درجه ای از تعقل کارش به سامان می رسد. اما اگر شناخت ما از خودمان متفاوت شد و انتظار و اشتیاق صعود به قله های بلندتری را داشتیم و نیازهای بزرگ تری را در خود کشف کردیم، آنگاه دیگر به این آرزوها دل نمی بندیم و با تمام وجود نیاز به خدا، رسالت و امامت را احساس می کنیم و درک می کنیم که تنها با رسیدن به او و در کنار او بودن است که نیازهای اصیل ما پاسخ داده می شود.
این دو نکته که انسان در تمامی هستی مطرح است، نه در یک محدوده معین مادی و راهی بیشتر از۷۰ یا ۸۰ سال در پیش رو دارد، نیاز به حکومت و رهبری امام معصوم((ع)) را مورد تأکید قرار می دهند؛ حکومتی که همه حوزه های وجودی انسان اعم از حس، تجربه، فکر، عقل، وهم، خیال و غریزه را در برگرفته و از سطح برقراری نظم و امنیت اجتماعی بسی فراتر است.
توجه به این معرفت و بینش برخاسته از آن، راز کنار گذاشتن علی(ع) را از صحنه رهبری جامعه برملا می سازد؛ زیرا آنان به کسانی اکتفا کردند که اگر بهترین رهبران هم بودند، تنها می توانستند نعمت های مادی و رفاه و امنیت اجتماعی را به تساوی میان همگان برقرار نمایند، اما هیچ هدایت و نور و رشدی برای مردم نداشتند.
آری در چنین شرایطی عمق این ظلم بزرگ و فاجعه عظیم را که بر همه بشر رفته است، تنها زهرا(س) در می یابد. تنها اوست که فهمید مردم از چه هدایت و بینه و رشدی محروم شدند؛ از وجود سرشار از هدایت علی(ع) که با نور خویش راه را می نمایاند و از چشمه حکمتی که خالی از هر گونه غش و ناپاکی بود، رهروان را سیراب ساخته و هر آن چه می گفت، خود در عمل به آنها جلوتر بود؛[۱] از کسی که نفس پیامبر(ص) و مدار و محور خلافت بود و به فرموده زهرا(س) اگر زمام امور در دست او قرار می گرفت، امت را به سهولت در مسیر هدایت و سعادت قرار می داد و به مقصد می رساند و کمترین حقّی از کسی ضایع نمی شد.[۲]
شرایط سیاسی اجتماعی مدینه هنگام رحلت رسول خدا(ص)
رسول خدا(ص) از آغاز بعثت خویش تا واپسین روزهای حیات شریفش، در هر فرصت مناسبی ولایت و وصایت امیرالمؤمنین علی(ع) را به مسلمانان گوشزد کرد. در اولین اجتماعی که پیامبر(ص) پس از سه سال دعوت پنهانی و برای دعوت خویشاوندانش به اسلام تشکیل داد، فرمود: «کدامیک از شما به من ایمان می آورد و مرا در امرم کمک می کند تا برادر، وصی، وزیر، وارث و خلیفه بعد از من باشد». پس از آن، چون امام علی(ع) تنها کسی بود که دعوت پیامبر(ص) را لبیک گفت، حضرت فرمود: «آگاه باشید که علی(ع) برادر و وزیر و وصی من خواهد بود».[۳] در نهایت در آخرین اجتماع عمومی مسلمانان و نزدیک به ۳ ماه قبل از رحلت حضرت، به فرمان خداوند در محلی به نام غدیر خم از همه مسلمانان بر امارت و خلافت امام علی(ع) بیعت گرفت. اما هم زمان با تلاش های پیامبر(ص)، منافقان و بیماردلان نیز به انواع تلاش ها برای جداسازی امامت و نبوت و کنار گذاشتن اهل بیت عصمت و طهارت((ع)) از صحنه رهبری و هدایت اجتماعی سیاسی امت دست زدند. سرپیچی از دستورات پیامبر(ص) که از سال سوم هجرت و در جنگ احد علنی و آشکار شد[۴] و در مواقف مهم نظیر صلح حدیبیه[۵] و حجه الوداع[۶] ادامه پیدا کرد، زمینه ساز حرمت شکنی رسول خدا(ص) در سطح وسیع تر و جرئت دادن به دیگران برای ایستادگی در مقابل پیامبر(ص) بود. آخرین تلاش هایی که در واپسین لحظات حیات پیامبر(ص) انجام شد تا اینکه علی(ع) خانه نشین گردد؛ پس از قضایایی هم چون مخالفت با حاضر کردن قلم و دوات[۷] و تخلف از شرکت در جیش اسامه[۸] بود. با توجه به این امور، نمی توان پذیرفت که تشکیل سقیفه و به ثمر نشستن نیات و اهداف بانیان آن، یک کودتا[۹] بود. اما سؤال اینجاست که پس از رحلت پیامبر(ص) شرایط عمومی مردم و گروه مهاجر و انصار چگونه زمینه را برای تحقق اهداف غاصبان خلافت فراهم کرد؟ در پاسخ می توان گفت: حیرت و نگرانی و حزن و اندوه شدید مردم باعث شد که نتوانند به موقع از عمق فاجعه ای که اتفاق افتاد، آگاه شوند. از سوی دیگر سران انصار که بیشتر از آنکه نگران سرنوشت اسلام باشند، نگران آینده خود بودند، زودتر از مهاجران به سقیفه رفتند تا مانع به حکومت رسیدن مهاجرانی شوند که تلاششان برای غصب خلافت، از قبل رحلت پیامبر(ص) مشهود بود. انصار که می دانستند، سران مهاجر قصد خانه نشین کردن علی(ع) و غصب خلافت را دارند، به جای آنکه بر سر پیمان خود با امام علی(ع) وفادار مانده و با آن حضرت متحد و همراه شوند، خود زودتر از مهاجران به سقیفه رفتند و شد آن چه که نباید بشود. در حالی که امام علی(ع) مشغول تجهیز پیکر مطهر رسول خدا(ص) بود و فاطمه زهرا(س) و فرزندانش و سایر بنی هاشم و اصحاب برجسته اش در اطراف امام بودند، سران مهاجر و انصار در سقیفه، ابوبکر را به عنوان جانشین رسول خدا(ص) تعیین کردند و به این ترتیب فرمان خدا و ابلاغ رسول خدا(ص) زیر پا گذاشته شد. اما در کنار امام علی(ع)، ستارگان درخشانی بودند که حضور هر یک از آن ها در جبهه امام، برای اثبات حقانیت آن حضرت کافی بود افرادی هم چون سلمان، مقداد، ابوذر، عمار، مالک و…، اما در میان حامیان امام علی(ع) یک چهره بود که هم چون خورشید می تابید و نور می داد و آن، وجود زهرای اطهر(س) بود؛ زهرایی که رسول خدا(ص) او را برای روزهای تنهایی علی(ع) ذخیره کرده بود.
اهمیت حضور فاطمه(س) در جبهه مدافعان امام علی(ع)
رسول خدا(ص) که از فتنه های پس از خویش خبر داشت، مدافعان و یاورانی را برای امام علی(ع) تدارک دیده بود. در میان یاران امام علی(ع)، چهره حضرت فاطمه(س) از همه درخشا ن تر است؛ چرا که سفارش ها و تاکیدات مکرر رسول خدا(ص) در مورد شأن و مقام حضرت زهرا(س) و تجلیل هایی که در جایگاه های مختلف و متعدد و در حضور مردم از دخترش داشت، آن حضرت را میزان و معیاری برای شناخت حق و باطل قرار داده بود.[۱۰]
در واقع نفس حضور حضرت زهرا(س) در کنار امام علی(ع) و در جبهه مخالفین غاصبان ولایت، خود نشانه ای بر حقانیت علی(ع) است؛ اما زهرایی که تنها حضورش نشانه بود، در راه دفاع از ولایت به همین مقدار قناعت نکرد؛ بلکه از همه امکانات و امتیازات خویش در راه این مبارزه بهره گرفت.
آن چه که این مبارزه را سخت و دشوار می کرد، نبود رشد فکری و درک عمق مسائل از سوی تازه مسلمانان از یک سو و نشناختن نیات واقعی مخالفان از سوی دیگر بود. برای بسیاری از مردم باورکردنی نبود که افرادی که تا دیروز در کنار پیامبر(ص) بودند، با چنین سرعتی برای رسیدن به ریاست و مقام همه چیز را زیر پا بگذارند.
با توجه به این مشکلات، حضرت زهرا(س)، باید از دو جنبه، مبارزات خود را دنبال می کرد؛ از یک طرف با روشنگری ها و بیان حقایق مردم را بیدار و هشیار، و از سوی دیگر خطرات بزرگی را که اسلام و مسلمانان را تهدید می کرد، به مردم گوشزد می نمود. مهم ترین امکانات و امتیازاتی که زهرا(س) در راه دفاع از ولایت از آن ها بهره گرفت، به شرح زیر است:
۱. انتساب به رسول خدا(ص)
حضرت زهرا(س) تنها فرزند بلاواسطه پیامبر(ص) و تنها یادگار آن حضرت در میان مردم بود و این موقعیت بسیار مهم، برای هیچ کس جز او نبود. این در حالی است که اعراب در آن زمان برای نَسَب اشخاص و قبیله و تبار او جایگاه ویژه ای قائل بودند. در جنگ ها، در اولین بیت از رجزی که می خواندند، نام پدر و اجداد خویش را ذکر می کردند و اگر جنگجویی طرف مقابل خود را، از پدر و قبیله غیرمعروفی می یافت، در حالی که خودش از پدر نام آوری بود، از جنگیدن با او خودداری می کرد و جنگ با او را برای خود ننگ می پنداشت.
حضرت زهرا(س) از این موقعیت استثنایی خویش در چندین موضع، کمال استفاده را نمود:
۱. هنگام ایراد خطبه مهم فدکیه، آنگاه که فرمود: «أیها الناس إعلموا أنّی فاطمهُ وَ أبی محمد(ص) أقُولُ عَوداً وَ بَدْؤاً وَلا أقُولُ مَا أقُولُ غَلَطاً، وَلا أفعَلُ مَا أفْعَلُ شَطَطاً ((لَقَد جائَکمْ رَسُولٌ مِنْ أنْفُسِکمْ عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیکم بِالمُؤمِینَ رَؤفٌ رَحیمٌ))[۱۱] فَإنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرفُوهُ تَجدُوهُ أبی دُونَ نِسائِکمْ، وَاَخَا ابْن عَمّی دُونَ رجالِکمْ وَلَنِعَم المَعزی إلَیه(ص) فَبَلَّغَ الرَّسالَهَ، صادِعاً بِالنَّذارَهِ، مائلاً عَنْ مَدْرَجَهِ المُشرکینَ، ضارِباً ثَبَجَهُم آخِذاً باَکظامِهِم؛ داعیاً إلی سَبیلِ رَبِّهِ بِالحِکمَهِ وَالمَوعَظِهِ الحَسَنَهِ، یکسِرُ الأصنامَ وَینکثُ الهامَ حَتی إنهَزَمَ الجَمعُ وَ وَلَّوا الدُّبُرَ؛ ای مردم! بدانید که من فاطمه(س) و پدرم محمد است، آغاز و پایان سخن من بر حق است، آن چه می گویم ناروا نیست و آن چه انجام دهم، بر ظلم و ناروا تکیه ندارد. پیامبری از جنس خودتان برای شما برانگیخته شد که رنج های شما برای او سخت و بر هدایت شما حریص است و بر مؤمنان بسیار مهربان و رحیم است. پس اگر او را بشناسید می دانید که او پدر من بوده، نه پدر زنان شما و برادر پسر عموی من است، نه پدر مردان شما. چه نیکو بزرگواری است آن که من این نسبت را به او دارم. رسالت خود را با انذار انجام داد، از پرتگاه مشرکان کناره گیری کرده، شمشیر بر فرقشان نواخت، گلوگاهشان را فشرد و با حکمت و پند و اندرز نیکو مردم را به سوی پروردگارشان دعوت نمود، بت ها را نابود ساخته، و سر کینه توزان را بر سنگ کوبید تا جمعشان منهزم شده و از میدان گریختند».[۱۲]
۲. آنگاه که بر در خانه اش هجوم آورده و با تهدید و ارعاب، امام علی (ع) را به بیعت فراخواندند، حضرت زهرا(س) فریاد برآورد: «یا اَبَتاه یا رسولَ الله ماذا لَقینا بَعدَک…؛ ای پدر، ای رسول خدا(ص)! چه مصیبت ها که بعد از شما کشیدیم…».[۱۳]
پس از آن نیز در چند صحنه دیگر با صدا زدن پدرش سعی در برانگیختن غیرت مردم داشت.
۲. آبرو و موقعیت بی نظیر ایشان در جامعه
موقعیت بی نظیری که حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین زن جهان نزد خدا داشت[۱۴] و پیامبر(ص) نیز بارها و بارها این منزلت و مکانت را برای مردم بیان کرده بود؛ مهم ترین امتیاز حضرت فاطمه(س) بود که برای اثبات حقانیت امام علی(ع) از آن بهره گرفت.
برای بیان مقصود باید این فرض را بررسی کنیم که اگر حضرت فاطمه(س) ـ این گونه که در تاریخ ثبت و ضبط است ـ در صحنه ظاهر نمی شد و با غاصبان فدک و مهاجمان به خانه اش، احتجاج نمی کرد و به مسجد نمی رفت و آن خطبه آتشین و کوبنده را در حضور همه مردان و زنان مدینه ایراد نمی فرمود و…، آنگاه چه اتفاقی می افتاد؟!
از یک سو بدون تردید حقانیت و مظلومیت علی (ع)، حتی برای نزدیک ترین دوستانش، هرگز چنین اثبات نمی شد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هاله ای از ابهام و تردید باقی می ماند و از سوی دیگر هرگز چهره مخالفان این گونه برای کسی جز معصومین(ع) برملا نمی شد و غاصبان می توانستند با تبلیغات، چهره ای وارونه از آن مقطع تاریخ به تصویر بکشند. در چنین شرایطی چه کسی می توانست عمق توهین و جسارت نسبت به پیامبر(ص) و خاندان او را اثبات کند!
هم چنین در صورت سکوت زهرا(س)، مخالفان برای مشروع جلوه دادن حکومتشان و اظهار ارادتشان نسبت به پیامبر(ص)، بالاترین تجلیل ها و احترام ها را در مورد حضرت زهرا(س) به جا می آوردند؛ شاید در این زمینه حتی گوی سبقت را از پیامبر(ص) می ربودند. بالاترین هدایا و عظیم ترین ثروت ها و امکانات را به او پیشنهاد می کردند و در همه منابر، از او به عظمت و احترام یاد می کردند؛ همان گونه که در مورد یکی از همسران پیامبران(ص) همه این موارد را اجرا و از ام المؤمنین بودن او بالاترین بهره برداری ها را کردند.
سرانجام به شاعران دستور مدیحه سرایی درباره حضرت و به راویان، دستور نقل فضایلش را می دادند و از این رهگذر چه بسیار دیده ها را که بر حقایق می بستند.
آری، اهمیت مقاومت حضرت زهرا(س) در مقابل دستگاه خلافت را می توان این گونه تحلیل نمود که حضرت فاطمه(س) مهم ترین سرمایه خویش، یعنی آبرو و حرمت و حیثیتش را در این راه به میدان آورد و مسلماً در پیشگاه هر انسان صاحب بصیرتی، آبرو و شرف برای انسان از جان او عزیزتر است. حضرت زهرا(س) شکست ظاهری را با جان و دل استقبال کرد و از آن همه مقام و موقعیتی که برایش فراهم می شد، چشم پوشید تا ولایت و دین خدا حفظ شده و باقی بماند.
۳. اثبات حقانیت امام علی(ع) با رساترین بیان
حضرت زهرا(س) پس از غصب فدک به مسجد پیامبر(ص) آمد و با خطبه ای کوبنده و آتشین که سراسر علم و حکمت و استدلال بود، غاصبان را رسوا نمود و حقانیت امیرالمؤمنین(ع) را اثبات کرد.
در فرازی از این خطبه پس از حمد و ثنای خداوند و ذکر توحید و نبوت و امامت و بیان فلسفه احکام به معرفی خود پرداخت، تا هم پیشتوانه ای باشد بر آن چه می گوید و هم آن ها را به یاد پیمان عقبه ثانی در حمایت از رسول خدا(ص) و اهل بیتش((ع)) بیاندازد.
در حقیقت حضرت زهرا(س) ـ که در زمان حیات پدر، هیچ گاه در یک اجتماع عمومی و همگانی سخن نگفته و علم و حلم و کمالش، بر مردم آشکار نشده بود ـ با سخنرانی در مسجد، آن چنان دریای حکمت و معرفت از کلامش جوشید که در طول تاریخ از هیچ زنی چنین حکمت و معرفتی دیده نشده است. حضرت زهرا(س) با این تدبیر علاوه بر اینکه جایگاه عظیم خود و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 