پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت? ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت? ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت? ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیتی مهدویت? ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

اعتقاد به وجود و ظهور امام مهدی(عج)، از جمله اعتقادات اسلامی و شیعی است و هم چون سایر اجزای این اعتقادات، لوازم تربیتی معینی بر آن مترتب است. آسیب شناسی تربیتی مهدویت، موردی از بحث عام تر آسیب شناسی تربیت دینی و اسلامی است. از این رو باید برحسب چارچوب کلی آسیب شناسی تربیت دینی به موضوع پرداخته شود.

در این نوشتار مقصود از آسیب شناسی، تلاشی برای بازشناسی موارد سوء برداشت یا سوء عملکرد در جریان تربیت مهدویت است که در هفت محور تنظیم شده است.

در هر یک از این محورها، دو سوی لغزش و آسیب و یک حد میانه، به منزله شاخص سلامت مطرح گردیده که تاکنون به چهار محور پرداخته شده است. اکنون در ادامه به بررسی سه محور باقی مانده در این بحث می پردازیم. قسمت سوم و پایانی

آسیب ها: قشری گری و عقل گرایی؛ شاخص سلامت: عقل ورزی

در این محور، آسیب های تربیت دینی، در دو قطب متقابل قشری گری و عقل گرایی قرار دارد. منظور از قشری گری، جمود بر ظواهر متون دینی، در مقام فهم و ظواهر مناسک شریعت، در مقام عمل است. قشری گری از این جهت آسیب زاست که انسان را در قشر دین متوقف می سازد و به این ترتیب، خود فرد را از دین بی بهره و دیگران را در دام بدفهمی گرفتار می سازد. از سوی دیگر، مراد از عقل گرایی آن است که کسی بخواهد عقل را صافی همه چیز بگرداند؛ به نحوی که درستی هر معرفت یا فایده هر عملی که توسط عقل علمی یا فلسفی، به اثبات قطعی و مسلم نرسد، پذیرفتنی نخواهد بود. این گرایش نیز در تربیت دینی آسیب زاست؛ زیرا عقل آدمی را چنان توانی نیست که هر چیزی را به اثبات برساند. به این ترتیب، عقل گرایی، فرد را از حقایق بسیاری محروم و از نتایج آن ها بی بهره خواهد کرد. در حالت سلامت، عقل ورزی قرار دارد. تفاوت عقل ورزی با قشری گری مشخص است، اما تفاوت آن با عقل گرایی در آن است که عقل ورزی، مستلزم اثبات علمی و فلسفی امور نیست؛ بلکه گاه با گمان نیز پیش می رود. انسان ها برخی معرفت ها و اعمال را به کمک گمان های عاقلانه، در دسترس خود قرار می دهند.

قشری گری در دین، مانع فهم عمیق معارف دینی می شود و از این رو، بستری برای رشد کج فهمی، انحراف و بدعت است. نمونه بارز این امر در زمان حکومت امام علی(ع) توسط خوارج آشکار گردید؛ کسانی که حاضر نشدند به ورق های کاغذین قرآن تعرض کنند، اما سرانجام بر آن شدند تا قرآن ناطق را خاموش نمایند. این گونه قشری گری، همواره در کمین تربیت دینی است. در دوران غیبت امام مهدی(عج) نیز همواره این تهدید وجود دارد. ذهن ها و اندیشه های خام متدینان، آنان را به بدفهمی و بدعت وامی دارد؛ چنان که به هنگام ظهور مهدی(عج)، سخنان او و احکام دینی که او مطرح می سازد، در نظر مردم، جدید و ناشناخته است. ابوبصیر از قول امام باقر(ع) می گوید که حضرت در مورد امام مهدی(عج) فرمود: «هنگامی که آن حضرت قیام کند، با امری نوین و فرمانی جدید و طریقه ای نو و حکمی تازه قیام خواهد کرد».[۱]

این سخن حاکی از آن است که چگونه در دوران غیبت، قشری بودن افراد، آنان را به تعبیرهای نادرست از احکام دینی خواهد کشاند. امام صادق(ع) به این نکته اشاره دارد، آن جا که می فرماید: «قائم(عج) در جریان پیکار خود، با اموری روبه رو می گردد که رسول خدا(ص) با آن ها روبه رو نشد. همانا رسول خدا(ص) در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بت های سنگی و چوب های تراشیده را می پرستیدند، ولی علیه قائم(عج) می شورند و کتاب خدا را علیه او تأویل می کنند و بر اساس آن با او می جنگند».[۲]

بنابراین، یکی از آسیب هایی که در کمین تربیت مهدوی، هم چون تربیتی دینی، قرار دارد این است که افراد تحت تربیت، ذهن ها و اندیشه هایی ناپرورده و خام داشته باشند و معارف و حکمت های دین را در حد فهم های قاصر خود، محدود و محصور سازند.

از سوی دیگر، عقل گرایی نیز یکی دیگر از ورطه های لغزش است. عقل گرایی به این معناست که افراد بخواهند در عرصه دین، همه چیز را پس از اثبات قطعی عقل بپذیرند. در این تصور، عقل، چنان انگاشته می شود که گویی آن را هیچ حد و حدودی نیست و یارای آن را دارد که بر فراز هر حقیقتی بایستد و آن را در حیطه خود، تحلیل کند و بشناسد. چنین تصوری، نه با واقعیت عقل هماهنگ است و نه با تربیت دینی، سازگار. عقل، حدودی دارد و برخی از امور را به سبب محاط بودن در آن ها می پذیرد. عقل، هم چنان که برخی از امور را در پرتو روشن تحلیل خود، می پذیرد، امور دیگری را در سایه روشن حیرت، مورد قبول قرار می دهد. دین، آدمی را از جمله به حقایقی از این دست رهنمون می شود. از قضا یکی از دلایلی که برای غیبت امام زمان(عج) ذکر شده، آشکار شدن بن بست های عقل گرایی در مفهوم افراطی آن است. به عبارت دیگر، غیبت، فرصتی است برای اینکه انسان های کره خاکی، هر چه در توان عقلی خویش دارند، در جست وجوی سعادت به کار برند. هنگامی که آنان، بن بست های عقل گرایی را آزمودند، گوش شنواتری برای شنیدن پیام غیبی مهدی(عج) خواهند داشت.

حالت سلامت در تربیت دینی، عقل ورزی است. عقل ورزی، باور به توانایی عقل در دریافتن حقایق عمیق است، بدون آنکه حدود توانایی آن انکار شود. عقل گرایی، نوعی مطلق گرایی در عرصه عقل است که پذیرفتنی نیست، اما عقل ورزی، مطلوب تربیت دینی است؛ زیرا دین، آدمی را به حقایق ژرفی فراخوانده است که با عقل ورزی قابل حصول است. فهم مسئله مهدویت، از جمله اموری است که مستلزم بذل فهم و باریک بینی بوده است، به ویژه که شیعه در مطرح نمودن مسئله مهدویت، تحت فشارهای سیاسی حاکمان زمان قرار داشته و در این خصوص، ناگزیر بوده به رمز سخن بگوید. از این رو، در خصوص مهدویت نیز دعوت به ژرف اندیشی و باریک بینی صورت پذیرفته است؛ به طور مثال، در روایتی، مفضل بن عمر از قول امام صادق(ع) می گوید: «خبری که آن را درک می کنی، از ده خبر که صرفاً آن را روایت می کنی، بهتر است. همانا هر حقی دارای حقیقتی است و هر کار درستی را نوری است». سپس فرمود: «و به خدا سوگند! کسی از شیعیان خود را فقیه نمی شماریم تا اینکه به رمز، سخنی به او گفته شود و او آن رمز را دریابد، همانا امیرالمؤمنین(ع) بر منبر کوفه فرمود: “به راستی که فتنه هایی ظلمانی و کدر و تاریک پشت سر دارید که جز نومه کسی از آن نجات نمی یابد.” به آن حضرت عرض شد: ای امیرمؤمنان! نومه چیست؟ فرمود:” آن کسی است که مردم را می شناسد، ولی مردم او را نمی شناسند و بدانید که زمین از حجت خدای عزوجل خالی نمی ماند”».[۳]

گذشته از اصل مسئله مهدویت که به دلایل تاریخی، دریافت آن مستلزم باریک بینی بوده است، هم اکنون نیز درک درست مسائل مربوط به مهدویت، مستلزم عقل ورزی است. این مسائل شامل اموری چون نقادی نسبت به عقل گرایی، تبیین نقش های سازنده اعتقاد به مهدویت در جریان زندگی فردی، اجتماعی و تاریخی و مسئولیت شیعه در دوران غیبت است.

آسیب ها: خرافه پردازی و راززدایی؛ شاخص سلامت: حق باوری

در این محور، آسیب های تربیت دینی، به طور کلی، عبارت از خرافه پردازی و راززدایی است. هنگامی خرافه پردازی تربیت دینی، آشکار می گردد که حقایق ماورای طبیعی دین، دستخوش عوام زدگی گردد. آسیب زایی خرافه پردازی، نه تنها از آن جهت است که این حقایق، تحریف می گردد؛ بلکه از آن روست که در افراد تحت تربیت، بلاهت را دامن می زند. در قطب مقابل، راززدایی می باشد که از جمله آسیب هایی است که در کمین تربیت دینی قرار دارد. آسیب زایی این امر در آن است که دین و معارف دینی را در حد طبیعت، به زیر می کشد و عملاً مقصود عمده ای را که تربیت دینی، به عهده داشته، نقض می کند و آن برکشیدن آدمی از خاک به سوی خدا بوده است؛ چنان که در محورهای پیشین نیز ذکر شد، داد و ستد نهانی میان دو قطب آسیب را نباید نادیده گرفت. خسته شدن از خرافه پردازی، کار را به راز زدایی می کشاند؛ چنان که راززدایی، در آخرین حد خود، جهان را کوچک و عبث می گرداند و زمینه را برای خرافه پردازی آماده می کند. در حالت سلامت، حق باوری قرار دارد. تربیت دینی، آدمی را به حق باوری سوق می دهد. حق، نه خرافه است و نه به ضرورت، از هر گونه رازآمیزی به دور است.

قطب نخست آسیب، یعنی خرافه پردازی، در زمینه مهدویت نیز هم چون سایر معارف دینی، قابل گسترش است. به ویژه، از آن جا که امام زمان(عج) در غیبت به سر می برد، مطامع سوداگران و خامی عامیان و عوام زدگان، بستر مناسبی برای خرافه پردازی فراهم می آورد. نمونه هایی از این امر را می توان در داعیه های این و آن، بر رؤیت امام زمان(عج) یا رؤیاهای مربوط به آن حضرت ملاحظه نمود. هر چند امکان این امر، در اصل، منتفی نیست و برخی از اخبار، حاکی از رؤیت آن حضرت توسط بعضی از بزرگان بوده است،[۴] اما اندک نیست قصه های بی بنیادی که در این زمینه پرداخته اند. از این رو، در برخی از روایات آمده است که هر کس ادعا کند با امام زمان(عج) ارتباط دارد، او را کذاب بدانید.

قطب دوم آسیب، یعنی راززدایی نیز در زمینه مهدویت، رخ داده و می دهد. در راززدایی، این گرایش وجود دارد که امور، همواره چون اموری طبیعی نگریسته شوند و ردپای هر امر ماورای طبیعی در آن ها محو شود. نمونه این مواجهه با مهدویت را می توان از جمله در مقدمه معروف ابن خلدون ملاحظه نمود. ابن خلدون که مالکی مذهب بود، امکان بی اعتبار شمردن اخبار مربوط به حضرت مهدی(عج) را نداشت؛ زیرا این اخبار در میان اهل سنت نیز رواج داشته است. اما وی کوشیده است بر اساس دیدگاه فلسفی خود در باب جامعه بشری، مهدویت را تفسیر کند. از نظر وی، عصبیت، اساس حکومت و نظام اجتماعی بشری را می سازد و بر این اساس می گوید چون عصبیت فاطمی و به طور کلی، عصبیت قریش، از میان رفته، ظهور مهدی(عج) از خاندان فاطمه(س) و به پاداشتن حکومتی مقتدر و جهانی ممکن نیست. از این رو، وی به این تفسیر روی می آورد که مراد از ظهور مهدی(عج)، پیدایش حکومتی مبتنی بر اتحاد قبایل سادات اطراف مدینه و حجاز است. [۵]

آسیب زایی راززدایی از معارف الهی، نه تنها در این است که حقیقتی از نظر پنهان می ماند؛ بلکه آثار تربیتی و تحول بخش آن در زندگی فردی و اجتماعی نیز فرصت بروز نمی یابد. راززدایی از مهدویت و تبدیل نمودن آن به یک واقعه عادی در کنار سایر وقایع عادی، همه آثار تربیتی فردی، اجتماعی و تاریخی این عقیده قدرتمند و الهام بخش را زایل می کند. ظهور امام مهدی(عج)، چون وعده ای حتم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.