پاورپوینت کامل فروغ آسمان حجاز ۷۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فروغ آسمان حجاز ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فروغ آسمان حجاز ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فروغ آسمان حجاز ۷۶ اسلاید در PowerPoint :
نقش حضرت خدیجه(س) در انتشار اسلام
بخشی از زندگی حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر(ص) بوده و از این جهت دارای اهمیت ویژه و قابل بررسی است که پیامبر(ص) را از زمان ظهور اسلام، در امر مهم بعثت یاری رساند؛ کار عظیمی که فشار روحی، روانی و جسمی فراوانی را بر پیامبر(ص) وارد می ساخت و منبعی از محبت و عاطفه با همدمی عاقل و فهمیده را می طلبید تا این مسائل را درک کند، در کنارش بایستد، او را یاری رساند و او کسی جز حضرت خدیجه(س) نبود. گرچه ابوطالب، عبدالمطلب و از همه مهم تر امام علی بن ابی طالب((ع)) نیز بودند، ولی هیچ کس مانند همسر، نمی تواند در مواقع سخت و بحرانی، تکیه گاه روحی و روانی قابل اعتمادی برای مرد باشد.
زمانی که مکه، در فساد ناشی از فکر و اندیشه شرک آلود غرق بود و خرافه ها و زشتی ها میان مردم به امری ساده، رایج و مرسوم مبدل شده بود، پیامبر(ص) بیشتر وقتش را به عبادت در غار حرا می پرداخت و از شرک و بت پرستی آن ها کناره گیری می کرد.
در این شرایط حضرت خدیجه(س) همراه و همدل واقعی پیامبر(ص) بود و خود را برای تقرب به خالق از طریق فراهم کردن وسایل برای پیامبر خدا(ص) آماده می کرد، تا حضرت از مسائل جانبی برای توجه روحی فارغ شود. این کارها در اعتقادات دینی حضرت خدیجه(س) ریشه داشت که از طریق کتب دینی و علما به نبوت حضرت دست یافته بود.[۱]
وقتی پیامبر(ص) در غار به سر می برد، حضرت خدیجه(س) غذا و نوشیدنی را برای حضرت فراهم، و سختی رساندن طعام با وجود ارتفاع کوه را تحمل می کرد و اوقاتی را هم در حرا با پیامبر(ص) همنشین می شد. به خاطر این زحمات بود که مستحق سلامی از جانب خدا شد. صحیحین (مسلم و بخاری) از «ابوهریره» نقل کرده اند:
«جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول! این خدیجه است که برای تو طعام و شراب (نوشیدنی) می آورد؛ پس زمانی که آمد، سلام ما را به او برسان و او را به خانه ای در بهشت از لؤلؤ که در آن سرزنش و سختی وجود ندارد، بشارت بده».[۲]
اولین زن مسلمان
در سبقت ایمانی حضرت خدیجه(س) بر سایر زنان عالم اتفاق نظر وجود دارد و کسی یا کتابی منکر این امر نشده است؛ به طوری که «ابن عبدالبر» در «استیعاب» نوشته است: «اتفاق وجود دارد که خدیجه(س)، اولین زنی است که به خدا و رسولش ایمان آورده و او را تصدیق کرده است».[۳]
«سهیلی» صاحب «الروض الانف» نوشته است: «خدیجه(س) صاحب خانه اسلام بود و آن گاه که او ایمان آورد، خانه اسلام بر روی زمین جز خانه او نبود».[۴]
سبقت حضرت خدیجه(س) از میان زنان به اسلام، بیانگر ارج و مقام این زن در رسالت پیامبر(ص) است و نیز اینکه در این رسالت، بین زن و مرد فرقی نیست.
امام علی(ع) نیز که در خانه رسول خدا(ص) و با تربیت حضرت خدیجه(س) زندگی می کرد و مورد عنایات خاص قرار گرفته بود، در سن نوجوانی نبوت را تصدیق کرد. بنای اولیه اسلام در این خانه گذاشته شد و در هیچ خانه ای غیر از خانه حضرت محمد(ص)، اسلام وارد نشده بود.[۵]
امیرالمؤمنین(ع) درباره این حادثه تاریخی عظیم می فرماید: «وَلَم یَجمَع بَیتٌ وَاحدٌ یَومَئذٍ فِی الإسلاَمِ غَیرَ رَسُولِ اللهِ و خَدِیجَهَ و أَنَا ثَالِثهُمُا[۶]؛ در آن زمان در خانه ای اسلام جمع نشده بود، غیر از بیت رسول الله و خدیجه و من، سومین آن ها بودم».
روایات متعددی در کتب تاریخی وجود دارد که سعی دارند اولین شخص مسلمان شده را به طور مطلق، حضرت خدیجه(س) معرفی کنند و بگویند که ایمان حضرت علی(ع) بعد از او بوده است. این روایات[۷] در کتاب های مختلف اهل سنت به وفور به چشم می خورد؛ در حالی که با توجه به روایات فراوانی که از پیامبر(ص) و علی(ع) و صحابه و تابعین وجود دارد، علی(ع) نخستین ایمان آورنده و اولین از امت است که اسلام آورد؛ برای مثال پیامبر(ص) فرموده است: «نخستین کسی از شما که در روز رستاخیر با من در کنار حوض ملاقات می کند، پیشقدم ترین شما در اسلام علی بن ابی طالب(ع) است».[۸]
در روایتی از امام علی(ع) نیز آمده است که فرمود: «خدایا! من نخستین کسی هستم که به سوی تو بازگشتم و پیام تو را شنیدم و به دعوت پیامبر(ص) پاسخ گفتم، پیش از من جز پیامبر(ص) کسی نماز نگزارد».[۹]
«سیدبن طاووس» در کتاب «سعد السعود» آورده است: «رسول خدا(ص) روز دوشنبه مبعوث شد و علی(ع) روز سه شنبه اسلام آورد، سپس خدیجه بنت خویلد(س)، سپس جعفر و زید».[۱۰]
با توجه به این روایات و روایات مشابه، به خوبی می توان فهمید که امیرالمؤمنین(ع) اولین کسی است که اسلام آورده است؛ بنابراین در این رسالت عظیم، حضرت خدیجه(س) پا به پای پیامبر(ص) تا زمانی که باید اسلامشان را مخفی کنند، کاری بر خلاف آن انجام نداد و جزء اولین مسلمانان قرار گرفت و با سبقت در پذیرش نبوت همسرش، مصداق آیه: ((وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولَئِک الْمُقَرَّبُونَ، فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ))[۱۱] شد.
تبلیغات دینی حضرت خدیجه(س)
از دیگر مقامات شامخ حضرت خدیجه(س)، مبلغه بودن ایشان در امر دین و ترویج آن در میان مردم است. ایشان فقط به سبقت در ایمان و تصدیق پیامبر اکرم(ص) اکتفا نکرد؛ بلکه در نشر، رشد و شکوفایی دین نیز هم سو با نبی اکرم(ص) کوشید و از جان و مال و راحتی و آسایش خود دریغ نداشت. تلاش های تبلیغی ایشان را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
۱. تبلیغات زبانی.
۲. تبلیغات عملی.
حضرت خدیجه(س) همواره پیامبر(ص) و کمالاتش را به مردم معرفی می کرد؛ برای مثال وقتی بعد از ازدواج با پیامبر(ص)، عمو های حضرت به خانه ایشان آمدند و در روز سوم بنا بر عادت همیشگی آن ها، سادات و بزرگان جمع شدند، عباس برخاست و صحبت کرد. سپس حضرت خدیجه(س) فرمود: «بدانید که شأن محمد(ص) عظیم و بزرگ است و فضل او فراگیر و بخشش او زیاد». آن گاه آنقدر پول و عطر به آن ها داد که آن ها را مات و مبهوت کرد.[۱۲]
هم چنین وقتی زنی کور نزد حضرت خدیجه(س) حضور داشت، پیامبر(ص) برای او دعا کرد: «برای تو دو چشم سالم باشد»؛ پس آن زن بینا شد. حضرت خدیجه(س) با دیدن این جریان گفت: «این دعا مبارک است». پیامبر(ص) نیز فرمود: ((وَ مَا أَرسَلنَاکَ اِلاَّ رَحمَهً)).[۱۳]
حضرت خدیجه(س) با عبارات کوتاه، مقام بلند رسالت پیامبر(ص) را به دیگران گوشزد می کرد و هر کجا که لازم می دید، با بیان گرم و شیوای خود، به تبلیغ از نبوت می پرداخت و جایگاه والا و بلند مرتبه پیامبر(ص) را برای مردم بیان می نمود.
دعوت بانوی بزرگ اسلام از مردم به پذیرش اسلام در ابتدا مخفیانه بود؛ زیرا خدا نمی خواست حساسیت بی مورد قریشیان را برانگیزد تا اذیت ها و زحمات پیامبر(ص) بیشتر نگردد. برای مثال «عفیف بن قیس کندی» می گوید: «من در زمان جاهلیت بازرگان عطر بودم. در یکی از سفرهای تجارتی، وارد مکه شدم. در یکی از روزها در مسجدالحرام در کنار او [عباس] نشسته بودم.. در این هنگام جوانی وارد مسجد شد که صورتش هم چون قرص ماه نورانی بود. نگاهی به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد. چیزی نگذشت که زنی آمد و شروع به نماز خواندن کرد، سپس نوجوانی آمد و با او نماز خواند. گفتم: یا عباس! این چه دینی است؟ پس عباس گفت: این محمدبن عبدالله می باشد که مدعی است آیین او از طرف خدا نازل شده و اینکه گنج های کسری و قیصر را به زودی فتح خواهد کرد و این زن، همسرش خدیجه بنت خویلد است که به او ایمان آورده و این پسر عمویش علی بن ابی طالب».[۱۴]
این نماز جماعت سه نفره در انظار مردم و در مسجدالحرام سبب ایجاد سؤال برای حجاج، قریشیان و بازرگانان و دیگران بوده که این چه دینی است و اینان چه می کنند؟ تا به این وسیله با جوابش، با دین اسلام آشنا شوند.
حضور حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)، سبب می شد زنان مکه نیز نسبت به این دین حساسیت پیدا کنند تا این دین را که زنان نیز در آن سهیم و دارای احترام اند و می توانند در کنار مردان به اعمال مذهبی خود بپردازند، بشناسند؛ آن هم در زمانی که زنان از کم ترین امتیازات و امکانات حقوقی برخوردار بودند.
حضور حضرت خدیجه(س) درکنار پیامبر(ص)، نوید همسانی با مردان را می داد و این عمل، نقش بسیار مؤثری در گرایش بعدی جامعه بانوان و آشنا شدنشان با اسلام داشت؛ به طوری که اولین شهید راه اسلام، «سمیه» مادر عمار و همسر یاسر بود.
مهم ترین فراز زندگانی حضرت خدیجه(س)، حمایت های بی دریغ و همه جانبه او از رسول گرامی(ص) در امر رسالت است که متأسفانه این مسئله در کتاب ها و مقالات به صورت کم رنگ دیده می شود؛ زیرا نقش حضرت در حمایت از نبی مکرم(ص) و تبلیغ رسالتش ظهور یافت؛ به طوری که رسول خدا(ص) در روایتی ایشان را «صدیقه امت اسلامی» نامید[۱۵] بیانگر تأییدها و تصدیق های حضرت خدیجه(س) به عنوان زنی برجسته و شخصیت سرشناس قریشی، در پیشبرد اهداف پیامبر(ص) است.
اهمیت این تأییدها زمانی روشن می شود که بدانیم او زمانی پیامبر(ص) را تأیید کرد و به رسالتش ایمان آورد که بسیاری از بزرگان قریش که بعدها از اصحاب پیامبر(ص) شدند، حضرت را تکذیب می کردند و به او تهمت مجنون، ساحر، شاعر و جادوگر می زدند.[۱۶] از این رو پیامبر(ص) در توصیف خدیجه(س) می فرماید: «او زمانی به من ایمان آورد که مردم به من کفر ورزیدند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب نمودند و زمانی با اموالش مرا یاری داد که مردم مرا از اموال خود محروم ساختند».[۱۷]
جریان انذار عشیره
وقتی آیه: ((وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الأقْرَبِینَ))[۱۸] نازل، و پیامبر(ص) به دعوت خویشاوندان خود امر شد، رسول خدا(ص) به خدیجه(س) ـ در حالی که در مکه بودند ـ فرمود طعامی برای او آماده کند، سپس به علی(ع) گفت: پسران عبدالمطلب را دعوت کن. پس چهل نفر را دعوت کرد. پس از حضور آنان به علی(ع) گفت: طعام را بیاور. علی(ع) گفت: برای آن ها آبگوشت آوردم.[۱۹]
حضرت خدیجه(س) امکانات استقبال از میهمان ها را فراهم و برای آن ها غذا تهیه کرد و از آن جایی که پیامبر(ص) در خانه حضرت خدیجه(س) زندگی می کرد، تحقق آیه فوق و این میهمانی و دعوت خویشاوندان در خانه او، صورت گرفت و ایشان خود به شخصه، متکفل کارهای خانه در این تبلیغ خانوادگی بود.
بعد از دعوت خویشاوندان، مشرکان دشمنی، تکذیب و استهزای پیامبر(ص) را شروع کردند؛ از این جهت بر دل حضرت اندوه عمیقی سایه افکند. در این زمان خدیجه(س) به او آرامش می داد و دردهایش را کم می کرد. هنگامی که پیامبر(ص) از اذیت های قریش ناراحت می شد، خدا آن غم را با دیدار خدیجه(س) برطرف می کرد و زمانی که حضرت به خانه برمی گشت، خدیجه(س) او را با تأییدات خود دلگرم، و با تصدیقش، امر مردم را بر همسرش هموار می کرد.[۲۰] در حقیقت حضرت خدیجه(س)، نقش وزیر و معاون صادق پیامبر(ص) را ایفا می کرد که زخم حرف ها و اذیت مردم را ترمیم می نمود.
«سهیلی» گفته است: «کسی که تمام رفاه، مال و جان خود را به همسرش هبه کرده و در مقابلش حتی به اندازه خردلی از پیامبر(ص) توقع و نیازی نداشته، در صورتی که بعضی زنان دیگر پیامبر(ص) که برای ایشان کار خاصی انجام نداده بودند، تقاضای مال بیشتری از غنایم جنگی را از پیامبر(ص) می کردند و خداوند با نزول آیه ای آن ها را به زندگی با پیامبر(ص) یا ترک این زندگی مخیر می کند».[۲۱]
نقش حضرت خدیجه(س) در شعب ابوطالب
پس از نازل شدن آیه: ((فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ))[۲۲]، دعوت پیامبر(ص) شکل دیگری به خود گرفت و این بار تمام مردم مخاطب قرار گرفتند. با تغییر فعالیت های حضرت و زیر سؤال رفتن بت ها و بت پرستی مشرکان، آن ها نیز جبهه گیری جدید و شدیدتری نشان دادند و در مقابل ایشان صف آرایی کرده، به مخالفت و فشار برای جلوگیری از رسیدن پیام الهی به گوش ها و قلب ها پرداختند.[۲۳]
اما وقتی پس از ابلاغ رسمی دین توسط پیامبر(ص)، کفار مکه دیدند نمی توانند به راحتی جلوی کارها و فعالیت های حضرت و مسمانان را بگیرند، شورایی تشکیل دادند و تصمیم گرفتند که مسلمانان را در محاصره اقتصادی و اجتماعی قرار دهند و بدین وسیله آنان را نابود کنند. در این زمان به پیشنهاد حضرت ابوطالب(ع)،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 