پاورپوینت کامل جایگاه امام علی(ع) در تفسیر قرآن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه امام علی(ع) در تفسیر قرآن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه امام علی(ع) در تفسیر قرآن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه امام علی(ع) در تفسیر قرآن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

به اعتقاد شیعه هیچ کسی در فضیلت و کمال، هم ردیف ائمه((ع)) قرار نمی گیرد تا امام برترین آن ها محسوب شود، ولی با صرف نظر از این اعتقاد صحیح و مستدلّ، به عقیده ما امام علی(ع) سرآمد مفسران و برجسته ترین چهره تفسیری است. این امر با دلایل محکم و منطقی قابل اثبات است. امام علی(ع)، در مقطع حساس بعد از رحلت پیامبر(ص) و حاکم شدن عده ای با منش ها و روش هایی غیر از خواست و اراده پیامبر(ص)، موقعیت و عملکرد ویژه ای داشت. هر چند به دلایل سیاسی و یا فردی خلفا، بسیاری از تلاش ها و اقدامات امام(ع) مانند مصحف آن حضرت مورد قبول قرار نگرفت و در سطح جامعه مجال حضور نیافت. اما امام علی(ع) با آگاهی کامل از قرآن کریم و عظمت دانش تفسیری خود، شاگردان زیادی تربیت کرد و پاسخگوی سؤالات و شبهات در این زمینه بود. بنابراین شناخت جایگاه امام(ع) در زمینه دانش تفسیر و اقدامات مهم ایشان در این زمینه ضروری به نظر می رسد؛ چرا که بسیاری از دستگاه های حکومتی در طول تاریخ به پنهان کردن و نفی شخصیت علمی امام علی(ع) پرداخته و برخی دیگر از صحابه را بر حضرت مقدم داشته اند.

علوم تفسیری امام علی(ع) از منظر قرآن

امام علی(ع) در زمان رسول خدا(ص)، در نگاه همگان برترین چهره صحابیان و نزدیک ترین فرد به پیامبر اکرم(ص) بود. به دلیل این ارتباط نزدیک که از کودکی آن حضرت آغاز شده بود و در تمام دوران نزول وحی و حیات طیبه پیامبر(ص) نیز ادامه داشت، به طور طبیعی حضرت در فهم آیات قرآن، باید سرآمد همگان باشد. این امر به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است: ((وَ یقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتاب))؛ «آن ها که کافر شدند می گویند: تو پیامبر نیستی! بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند».[۱]

سوره رعد ـ که مکی است ـ و آهنگ کلی آن، در جهت تبیین حقیقت قرآن و تأکید بر اینکه قرآن، نشان صدق رسالت است و نیز رویارویی با پندار مشرکان که آیات الهی را نشان صدق رسالت نمی دانستند و در پی معجزهای دیگر بودند، می باشد. این حقیقت با آیات آغازین سوره شروع، و در آیات میانی بدان تأکید، و در پایان آیه مورد بحث، نتیجه گیری می شود که تأکیدی است مجدد بر آن چه در آغاز آمده و تردیدی باقی نمی گذارد که مراد از کتاب، قرآن کریم است و عالم به این کتاب باید فردی آگاه و وارسته از امت باشد.[۲] از همان زمان، امام علی(ع) مصداق آیه ((مَن عِندَهُ عِلمُ الکتابَ)) شناخته شده و رسول خدا(ص) در تفسیر این آیه به این نکته تأکید کرده بود.[۳]

در این مورد ابوسعید خدری روایتی از پیامبر(ص) نقل می کند و می گوید: درباره آیه ((قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ)) سؤال کردم، فرمود: «او وصی و جانشین برادرم سلیمان بود». عرض کردم: آیه ((قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ)) از چه کسی سخن می گوید و اشاره به کیست؟ فرمود: «او برادرم علی بن ابی طالب است».[۴]

حاکم حسکانی از اهل تسنن، شش روایت[۵] و سید هاشم بحرانی در تفسیر برهان، ۱۷ روایت را در این زمینه ذکر کرده اند،[۶] اما برخی از مخالفان امام علی(ع) تلاش کردند تا معنای کتاب را تغییر دهند یا مصادیق دیگری برای آن بیابند[۷]؛ برای مثال مراد از کتاب را تورات بدانند و مصداق ((مَن عِندَهُ عِلمُ الکتَاب)) را، عبدالله بن سلام. اما سعیدبن جبیر ـ مفسر بزرگ دوره تابعین ـ در پرسش از آیه و این که آیا مصداق آن عبدالله بن سلام است، گفته است:

«چگونه چنین تواند بود، در حالی که این سوره مکی است و عبدالله بن سلام بعد از هجرت و در مدینه اسلام آورده است».[۸] ابن عباس نیز معتقد است: «مصداق ((مَن عِندَهُ عِلمُ الکتَاب))، علی بن ابی طالب است و نه جز او؛ چون اوست که تفسیر و تأویل، ناسخ و منسوخ و حلال و حرام این قرآن را می داند».[۹] با این حال بسیاری از دشمنان حضرت که کوشیده اند تا حقایق و فضایل حضرت را کتمان کنند، نزول آیه در مورد ایشان را نیز منکر می شدند؛ اسماعیل بن خالد از ابوصالح نقل می کند: ((مَن عِندهُ عِلمُ الکتَاب))، مردی از قریش است؛ اما ما به صراحت او را یاد نمی کنیم».[۱۰]

این سخن اسماعیل بن خالد نشان دهنده اوج خصومت و یا ترس از دستگاه حاکم برای یاد کردن از فضایل امام علی(ع) است؛ هر چند حقایق یا فضایلی در مورد قرآن باشد.

آگاهی علی(ع) از قرآن از نگاه رسول خدا(ص)

در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «إِنَ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَی سَبْعَهِ أَحْرُفٍ مَا مِنْهَا إِلاّ وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ وَ إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلِمَ الظَّاهِرَ وَ الْبَاطِن[۱۱]؛ همانا قرآن بر هفت حرف نازل شده و هر حرف آن ظاهر و باطنی دارد، به راستی علم ظاهر و باطن آن تنها در نزد علی بن ابی طالب است».

ابی سعید خدری نیز روایت کرده است: نشسته بودیم و منتظر رسول خدا(ص) بودیم. پیامبر(ص) از یکی از خانه های زنانشان بیرون آمد. ما به پاخاستیم و همراه حضرت به راه افتادیم، در همین حال پاشنه کفش پیامبر(ص) پاره شد، علی(ص) بر جای ماند تا آن را بدوزد. پیامبر(ص) حرکت کرد و ما نیز همراه او به راه افتادیم. پس از آن ایستاد و منتظر علی(ص) شد. ما هم با او ایستادیم، پس در این حال فرمود: «در میان شما کسی است که برای تأویل قرآن نبرد می کند، همان سان که من برای تنزیل آن جنگیدم». ما گردن کشیدیم، ابوبکر و عمر در میان ما بودند (یعنی با این حرکت وانمود کردیم که یکی از آن دو است). پیامبر(ص) فرمود: «نه، کفشدوز است…». پس: آمدیم و علی(ص) را بر این امر مژده دادیم، گویی که از پیش آن را شنیده بود.[۱۲]

بنابراین وقتی علی(ع) برای تأویل قرآن مبارزه می کند، به یقین به تمام تأویل آن نیز آگاهی دارد و این آگاهی توسط پیامبر اکرم(ص) عنوان شده است.

در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) آمده است که حضرت فرمود: «فَمَنْ عَمِی عَلَیهِ مِنْ عِلْمِهِ شَیءٌ لَمْ یکنْ عَلِمَهُ مِنِّی وَلاَ سَمِعَهُ فَعَلَیهِ بِعَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ قَدْ عَلِمَ کمَا قَدْ عَلِمْتُهُ ظَاهِرَهُ وَ بَاطِنَهُ وَ مُحْکمَهُ وَ مُتَشَابِهَه[۱۳]؛ هر کس چیزی از قرآن را که از من نیاموخته و نشنیده و بر او پوشیده باشد، باید که به علی بن ابی طالب رجوع کند؛ زیرا او ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را همان گونه که من می دانم، می داند». در این روایت، رسول اکرم(ص) به صراحت از لزوم وجود فردی بعد از خود که مانند ایشان به همه معارف و علوم قرآنی آشنا باشد، سخن می گوید و آن فرد را با توجه به خواست خداوند و قابلیت های فردی منحصر به فرد، علی(ع) می داند و به مردم معرفی می کند.

روایت دیگری نیز که می توان مدلول آن را آگاهی کامل امام علی(ع) به قرآن دانست، روایت معتبر ثقلین است که به تواتر از طریق شیعه و سنی نقل شده است، رسول خدا(ص) می فرماید: «إِنّی تَارِک فِیکمُ الثِّقلَین، مَا إِن تَمَسَّکتُم بِهِمَا لَن تََضِّلُوا بَعدِی، أَحَدَهُمَا أَعظَمُ مِن الآخر: کتَابُ اللهِ وَ عِترَتِی[۱۴]؛ من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم، تا آن گاه که از آن دو پیروی می کنید، هرگز گمراه نخواهید شد. یکی از آن دو بزرگ تر از دیگری است: کتاب خداوند و عترت من».

هم چنین در روایت دیگری از رسول خدا(ص) آمده است: «علی با قرآن و قرآن با علی است». این دو روایت نیز وقتی عترت را که رییس آن علی(ع) عدل است، قرآن و یکی از دو ثقل همراه علی(ع) می داند، به طور قطع بر آگاهی و احاطه علمی حضرت بر قرآن کریم دلالت دارد و حجیت آموزه ها و تعالیم امام را در تفسیر و تبیین قرآن اثبات می کند.

روایاتی با این مضمون به طرق مختلف از رسول خدا(ص) نقل شده است که نشان دهنده دانش بسیار امام علی(ع) و هم سنگ با علم پیامبر(ص) است.

علم امام علی(ع) به تأویل قرآن

تأویل از ماده (أول) و به معنای (رجوع) است.[۱۵] در معنای اصطلاحی نیز مراد از تأویل، تصرف در معنای ظاهری لفظ است، به گونه ای که لفظ از معنای ظاهر و موضوع له، رو به سوی معنای دیگر نهد. البته این روآوری از معنای ظاهری به معنای دیگر، مبتنی بر قرینه و دلیل ویژه است.[۱۶]

این بحث ذیل آیه ۷ سوره آل عمران در قرآن کریم ذکر شده است. در این آیه شریفه آمده است: ((هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیک الْکتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم…))؛ «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. برخی از آن، آیات محکم اند که بنیاد این کتاب اند و برخی دیگر (آیات) متشابه اند، اما آن هایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن پیروی می کنند، در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی داند و استواران در دانش…».

مفسران ذیل آیه شریفه، بحث های زیادی در مورد اینکه «راسخان فی العلم» چه کسانی هستند که به همه معارف قرآن آشنا هستند، انجام داده اند؛ از جمله علامه طباطبایی(ره) با ارائه قرائن و شواهد، چنین بیان می کند که مراد از آیه، این است که تنها خدا و راسخین در علم، تأویل کتاب را می دانند. در این صورت یکی از راسخین در علم، رسول خدا(ص) است. چگونه ممکن است قرآن کریم بر قلب مبارکش نازل شود و او آیات متشابهش را نفهمد و بگوید: چه بفهمم و چه نفهمم، به همه ایمان دارم؛ زیرا همه اش از ناحیه خداست.[۱۷]

بریدبن معاویه از امام باقر یا امام صادق(عع) نقل کرده است که در تفسیر آیه ((وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم…)) فرمود: «رسول خدا(ص)، برترین راسخان در علم است. خدای عزوجل همه تأویل و تنزیلی را که بر او نازل کرده، به او تعلیم داده و هرگز چنین نبوده است که خدا چیزی را بر او نازل نماید و تأویل آن را به او یاد نداده باشد و اوصیای پس از او نیز تمام آن را می دانند».[۱۸]

آیه شریفه بیانگر علم امام علی(ع) به تأویل قرآن نیز می باشد. بر اساس روایات بسیار، امیرالمؤمنین علی(ع) که از کودکی در دامان پیامبر(ص) بوده، توان فوق العاده و علاقه وافری به فراگیری معارف وحی داشته و پیامبر اکرم(ص) نیز در تعلیم همه معارف قرآن به حضرت اهتمام ویژه ای داشته است، بعد از پیامبر اکرم(ص) از بالاترین راسخان در علم بوده است؛ هم چنان که در حدیث پیشین و ماجرای دوختن کفش پیامبر(ص) توسط امام(ع)، رسول خدا(ص) به صراحت به این مسئله اشاره کرده است.

امام علی(ع) نیز فرموده است: «و من پیوسته هر روز یک بار و هر شب یک بار بر رسول خدا(ص) وارد می شدم. هر بار با من خلوت می کرد و هر جا می گردید، با او می گردیدم و در هر موضوعی وارد می شد، با او بودم. اصحاب رسول خدا(ص) می دانند که با هیچ کس جز من، این گونه رفتار نمی کرد. رسول خدا(ص) در خانه من، به نزدم می آمد. بیشتر آن خلوت در خانه من بود و هر گاه بر آن حضرت در بعضی از منازلش وارد می شدم، با من خلوت می کرد و زنانش را از آن جا بیرون می کرد و جز من کسی در نزد او باقی نمی ماند و هر گاه برای خلوت کردن با من به منزل من می آمد، فاطمه(س) و هیچ یک از پسرانم را بیرون نمی فرستاد. هر گاه از او سؤال می کردم، مرا پاسخ می داد و هر گاه پرسش هایم تمام می شد، سکوت می کردم، با من سخن آغاز می کرد…».[۱۹]

این عبارات از دانشمندان اهل سنت نیز روایت شده است؛ به عنوان مثال حاکم حسکانی روایت می کند: «ما فی القرآن آیه إلا و قد قرأتها علی رسول الله و علمین معناها»؛ هیچ آیه ای در قرآن نیست مگر این که آن را بر رسول خدا قرائت کردم و معنای آن را به من آموخت».[۲۰]

بنابراین امام علی(ع) بعد از پیامبر اکرم(ع) آگاه ترین فرد به تأویل قرآن بوده است.

روش تفسیری امام علی(ع)

بر اساس شواهد قرآنی و روایی، امام علی(ع) بعد از پیامبر اکرم(ص)، بزرگ ترین آموزگار معارف قرآنی است که تفسیر قرآن را به طور کامل از پیامبر(ص) فرا گرفته بود. از این رو پس از جمع آوری قرآن و تلاش در صیانت از آن در قالب آموزش های عمومی به مردم و همکاری در تدوین قرآن در زمان عثمان، به تربیت شاگردانی در زمینه تفسیر قرآن پرداخت. در این میان افراد زیادی از صحابه و تابعین مانند، ابن عباس، ابن مسعود، ابوالاسود دوئلی و کمیل بن زیاد بودند که علم تفسیر را نزد امام علی(ع) آموختند. ابن مسعود می گفت: «تفسیر نود سوره از قرآن را از پیامبر(ص) آموختم، ولی قرآن را نزد بهترین مردم بعد از پیامبر(ص) به پایان بردم». بدو گفته شد: «او کیست؟» گفت: «علی بن ابی طالب(ع)».[۲۱]

ابن عباس نیز که به تعبیر آیت الله معرفت(ره) یکی از مهم ترین شاگردان امام علی(ع) و ملازم همیشگی و از معتقدان سرسخت ولایت حضرت بود،[۲۲] می گفت: «آن چه از علم تفسیر اندوخته ام، از علی(ع) بوده است».[۲۳]

روش تفسیری امام(ع) را می توان چنین برشمرد:

تفسیر قرآن به قرآن: در سخنی از امام علی(ع) آمده است: «کِتَابُ اللهِ… یَنطِقُ بَعضُهُ بِبعضٍ وَ یَشهَدُ بَعضُهُ عَلَی بَعضٍ وَلایَخَتَلِفُ فِی اللهِ».[۲۴] بنابر این روایت می توان تفسیر قرآن به قرآن را یکی از روش های تفسیری امام علی(ع) در تفسیر قرآن دانست؛ برای مثال امام(ع) در تفسیر آیه ((وَ الْوالِداتُ یرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَین))،[۲۵] به آیه ((وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّی إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَه))[۲۶] استناد کرده و «اقل حمل» را در مورد زنی که خلیفه دوم حکم به رجم وی کرده بود، شش ماه دانسته است. این مطلب در تفسیر مراغی،[۲۷] تفسیر طبری،[۲۸] التفسیر المنیر[۲۹] و الجامع لاحکام القرآن[۳۰] ذکر شده است.

تفسیر قرآن به روایت: امام(ع) در تفسیر آیه ((إذ إنبَعَثَ أشقَاهَا))[۳۱] با استناد به روایت نبوی، شقی ترین افراد را پی کننده ناقه صالح و کسی که امام(ع) را به شهادت می رساند، دانسته است.[۳۲]

تفسیر لغوی: امام علی(ع) با شرح و تبیین و بررسی واژگانی آیات قرآن، آن را تفسیر می کرد؛ به عنوان مثال در تفسیر آیه ((إنَّ الدِّینَ عِندَ اللهِ الاِسلاَمُ))[۳۳] فرموده است: «الإسلاَمُ هُوَ التَّسلِیمُ، وَ التَّسلیمُ هُوَ الیقینُ، وَ الیقِینُ هُوَ التَّصدِیقُ، وَ التّصدِیقُ هُوَ الإِقرارُ، وَ الاقرَارُ هُوَ الأدَاءُ، وَ الأدَاءُ هُوَ العَمَل».[۳۴]

تفسیر کلامی و عقلی: در این روش امام(ع) با استفاده از برهان ها و اصول عقاید و ادله عقلی و کلامی، به تفسیر آیات پرداخته است؛ برای مثال ذیل آیه ۳۳ سوره «ص» که برخی مفسران، آن را به کاهلی حضرت سلیمان(ع) در نماز و قطع کردن دست و پاها و گردن اسب تفسیر می کردند، فرمود: «وأن أنبیاء الله لا یظلمون لأنهم معصومون»[۳۵] و با این کلام، پیامبران الهی را از هر گونه ظلم (حتی در حق اسب ها) مبری دانست.

تفسیر به وسیله شأن نزول: امام(ع) در مورد آیه ((وَ العَادِیَاتِ ضَبحاً)) با توجه به شأن نزول این آیه شریفه فرموده است: «مراد از آن شتر است؛ چرا که مسلمانان آن روز (جنگ بدر) یک یا دو اسب بیشتر نداشتند».[۳۶] در حالی که بسیاری از مفسران مراد از آیه را اسبان دونده مجاهدان می دانستند.

هرچند آیت الله مکارم شیرازی تفسیر قرآن را از زمان پیامبر(ص) می داند، اما آغاز آن را به صورت «علم مدون» از زمان امام علی(ع) می داند که بزرگان این علم، سلسله سندهای خود را به او که باب مدینه علم پیامبر (ص) بود، می رسانند.[۳۷] با توجه به این مطالب می توان امام علی(ع) را بنیانگذار علم تفسیر بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) دانست.

منبع علوم تفسیری امام علی(ع)

شیعه به دلیل اعتقاد به امامت خاصه امیرالمؤمنین(ع) و نیز اعتقا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.