پاورپوینت کامل معجزه و کرامت در سیره پیشوایان ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معجزه و کرامت در سیره پیشوایان ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معجزه و کرامت در سیره پیشوایان ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معجزه و کرامت در سیره پیشوایان ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
معنی معجزه و کرامت
معجزه در اصل از عجز گرفته شده، به معنی عاجز کردن است، بنابراین کارهای خارق العاده ای که از اولیای بزرگ رخ می دهد و دیگران از انجام آن عاجز هستند، به آن معجزه می گویند، مانند زنده کردم مرده، شفادادن بیمار مبتلا به بیماری بی درمان و امثال آن.
اصل معجزه از پیامبران است که برای صدق نبوّت خود، معجزه از خود نشان می دادند و موجب ایمان و اعتقاد مردم به توحید و نبوّت می شدند. چنان که قرآن از دو معجزه بزرگ موسی(ع) در برابر فرعونیان یعنی معجزه عصا و ید بیضاء، تعبیر به برهان کرده و می فرماید: «فذانک برهانان من ربّک ؛ این دو (عصا و ید بیضاء) دو برهان از طرف پروردگارت می باشند.»(۱) و درباره ناقه صالح معجزه حضرت صالح پیامبر، می فرماید: «هذه ناقه اللّه لکم آیهٌ ؛این شتر الهی برای شما معجزه ای است.»(۲)
پیامبران به ویژه پیامبران اولواالعزم برای اثبات نبوت خود دارای معجزه بودند، و در قرآن مجید معجزات مختلفی از معجزات پیامبران مانند نه معجزه موسی(ع)(۳) و مرده زنده کردن عیسی(ع)(۴) ذکر شده، و از غیر پیامبران نیز در قرآن معجزاتی ذکر شده مانند معجزه عفریتی از جن و آصف برخیا(۵) و…
امّا واژه کرامت: در اصل به معنی بزرگواری و عظمت معنوی است، و در اصطلاح علم کلام، کارهای خارق العاده ای که از پیامبران برای اثبات نبوت صادر می گردد با نام معجزه خوانده می شود، و همین گونه کارها از غیر پیامبران، با نام کرامت ذکر می شود. بنابراین کرامت اصطلاحی در گفتار متکلمین به علم کلام، همان معجزه ای است که درباره امور خارق العاده غیر پیامبران، از اولیاء خداوند و امامان(ع) استعمال می شود. چرا که نشانه عظمت و بزرگواری آنها در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) فرمود: «المعجزه علامه اللّه لایعطیهاالّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب ؛ معجزه نشانه ای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجّت هایش عطا نمی کند، و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.»(۶)
مطابق روایات بسیار، امامان معصوم (ع) نیز همچون پیامبران دارای معجزه بودند (که گفتیم از آن به کرامت تعبیر می شود) در این راستا نظر شما را به دو روایت زیر جلب می کنیم:
۱ـ ابوبصیر یکی از شاگردان برجسته امام باقر(ع) که از هر دو چشم نابینا بود، می گوید، به
۱۵
امام باقر(ع) عرض کردم: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» فرمود: آری. عرض کردم: رسول خدا(ص) وارث همه انبیاء بود؟ آیا آنچه را آنان می دانستند، رسول خدا(ص) نیز می دانست؟ فرمود: آری. عرض کردم: «فأنتم تقدرون علی ان تحیوا الموتی، و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما می توانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» فرمود: آری. سپس به من فرمود: نزدیک بیا، نزدیک رفتم، دست مبارکش را بر صورت و چشم من کشید، خورشید، آسمان، زمین، خانه ها و هرچه را که در آنجا بود دیدم، سپس به من فرمود: «آیا دوست داری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی، و یا (به حال اوّلت برگردی) و به طور خالص (و بی دغدغه) وارد بهشت شوی؟» عرض کردم می خواهم به همان حال قبل برگردم، دست مبارکش را بر صورتم کشید، دوباره نابینا شدم، این ماجرا را برای ابن عمیر(یکی از شاگردان ممتاز امام) نقل کردم، او گفت: «گواهی می دهم که حادثه (صدور کرامت از امام باقر) حق است، چنان که روز روشن است.»(۷)
۲ـ از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) روایت شده که فرمودند: «اسم اعظم دارای ۷۳ حرف است، آن اسم اعظمی که آصف برخیا(وزیر حضرت سلیمان) می دانست، و بر اثر آن توانست در کمتر از یک چشم برهم زدن، تخت بلقیس را از یمن به بیت المقدس نزد سلیمان(ع) بیاورد. یک حرف از آن ۷۳ حرف بود، و در نزد ما امامان علیهم السلام ۷۲ حرف از اسم اعظم وجود دارد، و تنها یک حرف آن مخصوص ذات پاک خداست که مربوط به علم غیب می باشد.»(۸)
نیز امام صادق(ع) آیه ۴۰ سوره نمل را (که مربوط به آصف برخیا و آوردن تخت بلقیس به وسیله او است) تلاوت کرد، که در آن آمده آصف برخیا دارای بهره ای از علم کتاب بود که چنین کار خارق العاده عظیمی انجام داد، امام صادق(ع) فرمود: «و عندنا واللّه علم الکتاب کلّه؛ اگر آصف، بهره ای از علم کتاب داشت، سوگند به خدا ما دارای همه علم کتاب هستیم.»(۹) نتیجه این که امامان(ع) دارای کرامت در سطح عالی بودند.
عبودیّت سرچشمه کرامت ها
عامل اصلی و مهمی که موجب آن می شود که اولیاء خدا ـ حتی غیر از پیامبران و امامان ـ دارای مقام کرامت می شوند، و از آنها امور غیر عادی سر می زند، عبودیت خالص و بندگی بی شائبه است. چنان که این مطلب در قرآن و روایات بی شمار آمده است. مثلاً در قرآن در مورد معراج پیامبر اسلام(ص) که از بزرگترین معجزات او بود، مسأله عبودیت پیامبر(ص) نقش به سزایی در شایستگی او به این مقام داشت، همان گونه که در دو آیه به این مطلب اشاره شده، در یکجا می فرماید: « سبحان الّذی اسری بعبده…؛ پاک و منزّه است خداوندی که عبد و بنده اش را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی در شب (معراج) سیر داد…»(۱۰) و نیز می فرماید: «فاوحی الی عبده ما اوحی ؛ خداوند (در شب معراج در سدره المنتهی بر فراز عرش) آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش «محمد (ص)» وحی کرد.»(۱۱)
توضیح اینکه: عبودیت و بندگی نهایت خضوع و تسلیم خالص در برابر خدای بزرگ است، خمیرمایه و سنگ زیرین ارتقاء و ارتفاع به قرب خاص الهی در پرتو عبودیت با معرفت است. تا آنجا که خداوند در شب معراج به پیامبر(ص) چنین خطاب کرد: «عبدی اطعنی حتّی اجعلک مَثَلی (او مِثلِی) اذا قلت لشی ء کن فیکون ؛ ای بنده من مرا اطاعت کن، تا تو را مظهری از خودم( یا: همانند خودم در بعضی کارها) قرار دهم، که وقتی به چیزی بگویی بوده باش آن چیز تحقّق یابد.»(۱۲)
و امام صادق(ع) فرمود: «العبودیّه جوهرهٌ کنهها الرّبوبیّه ؛ عبودیّت و بندگی گوهری است که ربوبیّت در درون آن نهفته شده است.»(۱۳)
یعنی عبودیّت آن چنان انسان را به کمال می رساند که اگر کامل شود، عبد را خداگونه می کند، و او را مظهر جلال و جمال الهی می نماید، به طوری که در پرتو بندگی می تواند، کارهایی مانند تصرّف در عالم تکوین نماید، و صاحب کرامات شود، مانند امامان معصوم (ع) و اولیاء خدا همچون حضرت عباس (ع) و حضرت معصومه (س) و… که آنها در پرتو بندگی خالص و با معرفت به جایی رسیدند که به اذن پروردگار می توانند در جهان تکوین تصرّف کنند، به عنوان مثال آهن سرد را در کوره می گذارند، گداخته و به صورت آتش فروزان می شود، آن آهن در عین آنکه آهن است، به قدری به آتش نزدیک شده که آتش گونه گشته است، گرچه این حرارت و نورانیت در درون ذات آن نیست، بلکه پرتوی از آتش که در درون آن افتاد او را به رنگ آتش درآورده است، بنده خالص خدا نیز می تواند این گونه به خدا نزدیک شود، و غرق در نور الهی گردد که خداگونه شود. استاد شهید مرتضی مطهری می نویسد: «وصول به ربوبیّت در پرتو عبودیّت، گرچه در ظاهر تعبیر زننده ای است، زیرا معنی این جمله «از بندگی تا خداوندگاری» است، مگر می شود انسان از مرز بندگی خارج شود، یا در مرز خدایی قدم بگذارد؟! این التّراب و ربّ الارباب ؛ خاک کجا و پروردگار پروردگارها کجا؟ ولی باید توجه داشت که خدایی غیر از خداوندگاری است، مقصود از حدیث فوق «العبودیّه جوهره کنهها الرّبوبیّه» این است که انسان در پرتو بندگی خالص به خداوندگاری (نه خدایی) می رسد، این مراحل در پنج مرحله زیر خلاصه می شود:
۱ـ انسان در پرتو بندگی به نفس خود تسلّط می یابد.
۲ـ انسان پس از این مرحله، آن چنان نیرومند می شود که روح او قاهر شده، و می تواند گناهان را از خود دور سازد.
۳ـ پس از این مرحله در بسیاری از امور، روح از بدن بی نیاز می شود.
۴ـ پس از مرحله قبل، روح بدن را خلع می کند، و بدن از هر لحاظ تحت فرمان روح قرار می گیرد.
۵ ـ در مرحله پنجم انسان به قدری نیرومند می شود که حتّی طبیعت خارج از بدن را نیز تحت نفوذ خود قرار می دهد، مانند اولیاء خدا که از آن ها معجزه و کرامت و تصرّف در عالم تکوین که یک نوع خداوندگاری است سر می زند، بنابراین در درون عبودیت مرحله ای پیش می آید که انسان مظهر صفات حق می گردد.(۱۴)
در روایت آمده: امام صادق(ع) از کوفه عازم مدینه بود. گروهی از برجستگان و زاهدان از جمله ابراهیم ادهم، آن حضرت را بدرقه کردند، در مسیر راه شیری را دیدند، جرئت نکردند به پیش روند، ابراهیم گفت: صبر کنید تا جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) بیاید و نظر دهد. صبر کردند تا امام(ع) آمد و سپس به شیر نزدیک شد، و دو گوش شیر را گرفت و او را از سر راه دور نمود. به این ترتیب شیر درّنده در برابر عظمت امام، تسلیم شد و اطاعت کرد، در این وقت امام صادق(ع) به حاضران فرمود: «اما لو انّ النّاس اطاعوا اللّه حقّ طاعته لحملوا علیه اثقالهم ؛ آگاه باشید، اگر مردم آن گونه که شایسته اطاعت است، از خداوند اطاعت می کردند (به مقامی از ولایت می رسیدند) که بارهای خود را بر پشت شیر نهاده، و از آن به عنوان مرکب استفاده می کردند.»(۱۵)
بر همین اساس وقتی که پیامبر اسلام (ص) در آستانه معراج، از سوی خداوند مخیّر شد که بندگی و نبوت یا بندگی و پادشاهی را برگزیند، آن حضرت بندگی را بر پادشاهی ترجیح داده و
۱۶
در پاسخ عرض کرد: «بل اکون نبیّاً عبداً؛ بلکه پیامبری و بندگی را بر می گزینم.»(۱۶) و در حدیث دیگر آمده: هنگامی که امام جواد(ع) (در بغداد و در سال ۲۲۰ هـ.ق) به شهادت رسید، فرزندش امام هادی (ع) همان لحظه گفت: «انّا للّه و انّا الیه راجعون؛ ابوجعفر (امام جواد علیه السلام) در گذشت.» شخصی پرسید: از کجا از شهادت امام جواد با خبر شدید؟ فرمود: «لانّه تداخلنی ذلّه للّه لم اکن اعرفها ؛ زیرا خضوع خاصّی (از عبودیّت و بندگی) در دلم افتاد که بی سابقه بود.»(۱۷)
این حدیث بیانگر آن است که بندگی خدا هرچه عمیق تر و آگاهانه تر و خاضعانه تر باشد، دلیل ارتقاء درجه و معرفت است، و معرفت خدا در انسان هر قدر بالا رود، او بیشتر احساس بندگی می کند، بنابراین بندگی معیار و نشانه و وسیله درجات عالی، از جمله کرامت های غیر عادی خواهد شد.
چگونگی معجزات و کرامات
در ضمن باید توجه داشت که معجزات و کرامت های پیامبران و امامان(ع) و اولیای خدا را می توان بر اساس یکی از سه عامل دانست:
۱ـ دعا، دعای بندگان خالص به استجابت می رسد، مثلاً آنها برای بیماری که مبتلا به بیماری لاعلاج است دعا می کنند، او بر اثر استجابت این دعا، شفا می یابد.
۲ـ بندگان ممتاز مانند پیامبران و امامان(ع) بر اثر پیمودن درجات عالی اطاعت و بندگی و کمالات به جایی رسیده اند که به اذن خاص یا عام خدا دارای ولایت تکوینی شده اند، و در پرتو چنین اذنی می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند.
۳ـ آنان در پرتو کمالات، به مرحله ای از علم و یقین رسیده اند که از پشت پرده ها خبر می دهند، علم غیب مختص به خدا است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 