پاورپوینت کامل امامان (ع) کانون معرفت خداوند ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امامان (ع) کانون معرفت خداوند ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امامان (ع) کانون معرفت خداوند ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امامان (ع) کانون معرفت خداوند ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

سخن پیرامون شرح زیارت جامعه کبیره به عنوان جامع ترین متن امام شناسی بود. در این مقاله به شرح و تفسیر فراز «السلام علی محال معرفه الله» می پردازیم.

سلام بر شما امامان که محلهای معرفت خداوند هستید.

واژه محال

واژه «محال» جمع محل است و آن هم از ریشه «حلول» است به محل فرود آمدن به همین مناسبت محل گفته می شود. راغب در مفردات می گوید: «حلّ حلولاً و احلّه غیره» وارد شد و دیگری او را وارد کرد همچنین جمله «حللت» یعنی فرود آمدم که در اصل به معنای باز کردن بارها به هنگام فرود آمدن و منزل گزیدن است و به همین مناسبت جای زندگی و فرود آمدن را «محلّه» گفته اند.(۱) در قرآن کریم است که: «ولاتحلقوا رؤسکم حتی یبلغ الهدی محلّه…»(۲) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلّش برسد (و در قربانگاه ذبح شود).

واژه معرفت

«معرفت» به معنای شناخت است. این واژه از واژه های شناخت در قرآن است مانند واژه حکمت، علم، فقه، تدبّر، تبیّن، تذکّر، رؤیت، خبیر و… سؤالی که اینجا مطرح است اینست که فرق بین معرفت و علم چیست؟ راغب در مفردات گفته است که: علم اعم از معرفت است یعنی آنکه علم تنها آگاهی است اما معرفت آگاهی به شی ء با خصوصیات و آثار آن است.(۳) پس هر معرفتی علم است اما هر علمی معرفت نیست. واژه مقابل معرفت «انکار» است و واژه مقابل علم “جهل” است. بنابراین معرفت قدمی بالاتر از علم است. با این ترتیب این سخن که گفته شده علم بالاتر از معرفت است سخنی است بی برهان. گفته اند که «علم عبارت است از احاطه» مُدرِک بر مُدرَک و احاطه مخلوق بر ذات و صفات حق محال است لذا هیچ کس عالم به خدا نیست همه معرفت دارند حتی انبیاء هم در مقام معرفت بودند نه در مقام علم، رسول خدا(ص) می فرمایند: «ما عرفناک حق معرفتک»؛ در هر صورت در این مقام کلمه “علم” به کار نمی رود چون خداشناسی مطرح است نه خدادانی و چگونه می تواند مخلوق متناهی علم پیدا کند به خالق غیرمتناهی و لذا علم به او ذاتاً و صفه برای احدی ممکن نیست.»(۴)

نقد این سخن این است که: آری مخلوق را راهی به احاطه ذات مقدّس ربوبی نیست، اما سخن این است که مَدرک این تعریف چیست که «علم احاطه مُدرِک به مدرک» است؟ علم حصولی از مقوله کیفیات نفسانیه است، این نظر اکثر حکماء است گرچه بعضی علم را از مقوله «انفعال» گرفته و گفته اند علم تأثیر و پذیرش نفس از امور خارجی است و برخی مانند فخر رازی آنرا مقوله اضافه گرفته و آنرا اضافه خاصی بین نفس ناطقه و معلوم خارجی دانسته است. و این کیفیت را به این تفسیر کرده اند که علم عبارت است از حضور صور اشیاء در نفس انسان داننده است و آن چیز دانسته و معلوم(۵) به این ترتیب فرق درست بین علم و معرفت همان است که گفته شد.

۱۳

اینک سؤال این است که معنای این جمله که شما محل معرفت خدا هستید چیست؟ دو معنا برای این جمله گفته شده است:

خداشناسان واقعی

یک معنا آن است که معرفت واقعی به حضرت حق اختصاصی اهلبیت (ع) است آنها هستند که ذات مقدّس ربوبی را شناختند.

نبی گرامی اسلام صلی اللّه علیه و آله به امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «یا علی ما عرف اللّه حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیری؛(۶)

ای علی خداوند را براستی جز من و تو کسی نشناخت و ترا به راستی جز خدا و من کسی نمی شناسد.»

معرفت اهل بیت(ع) آنچنان است که اگر پرده ها کنار رود چیزی بر یقینشان افزوده نخواهد شد. امیرمؤمنان(ع) فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً؛ اگر پرده ها کنار رود بر یقینم افزوده نخواهد شد»(۷).

«ذعلب یمانی» از امیرالمؤمنین علی(ع) پرسید: آیا پروردگارت را دیده ای، حضرت فرمود: «افاعبد ما لااراه» آیا کسی را عبادت می کنم که نمی بینم؟ “ذعلب” در فکر فرو رفت که منظور امام در این جا کدام مشاهده است. آیا مشاهده حسی است که قائلان به جسمیت خداوند عقیده دارند؟ یا مشاهده روحانی و معنوی می باشد که چیزی برتر از مشاهده عقلی است لذا بلافاصله سؤال کرد: «وکیف تراه» چگونه خدا را می بینی! حضرت فرمود: «لاتدرکه العیون بمشاهده العیان ولکن تدرکه القلوب بحقائق الایمان…؛ چشم ها هرگز او را آشکار نمی بیند ولی قلبها با حقائق ایمان او را درک می کنند»(۸).

این مشاهده شهودی قلبی بسی فراتر از مشاهده حسّی و یا عقلی است این مشاهده معلول صفای جان است که معصومین(ع) متنعم به این نعمتند و در قلّه این نوع معرفت قرار دارند و پیروان آنها نیز بهر میزانی که در صفای جان بکوشند به همان اندازه این نوع معرفت نصیبشان می گردد.

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) رسیده است: «لولا ان الشیاطین یحومون الی قلوب بنی آدم لنظروا الی الملکوت؛ اگر شیاطین دلهای فرزندان آدم را احاطه نکنند می توانند به جهان ملکوت نظر افکنند(۹).

در حدیث دیگری آمده است: «لولا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لرأیتم ما اری و لسمعتم ما اسمع؛ اگر زیاده روی در سخنان شما و آزادی دلهایتان در برابر فساد نبود آنچه را من می بینم مشاهده می کردید و آنچه را من می شنوم شما هم می شنیدید.(۱۰)

نمونه عینی این شهود برای غیر معصومین داستان «حارثه بن زید» است حضرت به او فرمود: حالت چطور است ای حارثه عرض کرد: «یا رسول اللّه مؤمن حقاً» ای رسول خدا به راستی مؤمنم! حضرت فرمود:”لکل شی ء حقیقه و ما حقیقه قولک” هر چیزی واقعیت و نشانه ای دارد واقعیت و نشانه این سخن تو چیست؟

عرض کرد: نشانه اش این است که من نسبت به دنیا بی اعتناء هستم، شب بیدار می مانم (و عبادت می کنم) و در گرمای سخت تشنه ام (روزه می گیرم) گوئی می بینم عرش پروردگارم برای حساب آماده است و گوئی اهل بهشت را می بینم که در بهشت با یکدیگر ملاقات می کنند و گوئی صدای ناله و فریاد اهل دوزخ را در دوزخ می شنوم، رسول خدا(ص) فرمود: «عبد نوّر اللّه قلبه ابصرت فاثبت» این بنده ای است که خداوند قلبش را نورانی ساخته حقیقت را دیده ای ثابت قدم باش عرض کرد: «یا رسول اللّه ادع اللّه ان یرزقنی الشهاده معک» ای رسول خدا از خدا برای من بخواه که در طریق یاری تو شهید شوم. پیامبر (ص) فرمود: «اللهم ارزق حارثه الشهاده» خداوندا شهادت را روزی حارثه کن.

چند روزی نگذشت که پیامبر(ص) گروهی را به یکی از جنگها فرستاد که «حارثه» در میان آنها بود و پیکار کرد و ۹ یا ۸ نفر از دشمنان را کشت و به شهادت رسید.(۱۱)

راه صحیح شناخت خداوند

معنای دوم این جمله اینست که: خدای را جز از طریق امامان سلام اللّه علیهم اجمعین نمی توان شناخت.

در روایتی از حضرت امام صادق(ع) می خوانیم: «بنا عرف اللّه و بنا عبد اللّه و نحن الادلاء علی اللّه و لولا نا ما عبد اللّه؛از طریق ما خدا شناخته شود و از طریق ماست که او عبادت می شود ما راهنمایان بسوی خدائیم و اگر ما نبودیم خداوند عبادت نمی شد»(۱۲).

آری امامان ” باب اللّه”اند. باید از “در” وارد خانه شد. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «…نحن الشعار و الاصحاب و الخزنه و الابواب ولاتؤتی البیوت الّا من ابوابها فمن اتاها من غیر ابوابها سمّی سارقا؛ ما محرم اسرار (پیامبر خدا) و یاران راستین او و گنجینه داران و درهای علوم وی هستیم(و البته) هیچ خانه ای را جز از درش وارد نمی شوند و هر کس از غیر در وارد شود سارقش می نامند»(۱۳).

در روایتی از حضرت امام صادق(ع) رسیده است: «الاوصیاء هم ابواب اللّه عزّ و جلّ الّتی یؤتی منها ولولاهم ما عرف اللّه عزّ و جلّ و بهم احتج اللّه تبارک و تعالی علی خلقه؛ جانشینان پیامبر(ص) درهای خدایند که باید از طریق آنها وارد خانه (معرفت الهی) شد و اگر آنان نبودند خداوند شناخته نمی شد و با آنان خداوند بر بندگانش احتجاج می کند»(۱۴).

این واقعیت بی تردید است که معرفت صحیح حق یعنی صفات حضرتش جز از کانال اهلبیت(ع) میسر نیست. باید معرفی حضرت حق را از مکتب آنان جست و سخن صحیح و عمیق را از آنان آموخت این واقعیت وقتی خود را نشان می دهد که نگاهی بیاندازیم به خدائی که در صحاح ست(شش کتاب معتبر اهل سنت) معرفی شده است:

ـ خدائی که مانند ماه شب چهارده دیده می شود:

«روزی پیامبر اکرم(ص) به ماه شب ۱۴ نگریست و فرمود همانطور که شما این ماه را می بینید به زودی پروردگارتان را خواهید دید».(۱۵)

تشبیه دیدن خدا به دیدن ماه و خورشید راه هرگونه توجیه را می بندد که مراد از دیدن

۱۴

رؤیت قلبی باشد اگر این توجیه بود صاحبان صحاح آنرا ذکر می کردند.

نیز روایت کرده اند: «دست راست خدا پر است و بخشش و عطای مداوم شب و روز چیزی از آن نمی کاهد و در دست دیگرش ترازو است.»(۱۶)

یا آورده اند: «خداوند آسمانها را با دست راست و زمین را با دست چپ می گیرد.»(۱۷) و آنها توجیه “ید” را به قدرت ندارند و می گویند این روایات را به همین صورت باقی گذاشته و درباره آنها سکوت می کنیم.

باز آورده اند: «مردی از دانشمندان یهود نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: یا محمّد خداوند آسمانها را بر انگشتی و زمین ها را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.