پاورپوینت کامل سپیده ای که از افق ایمان بردمیدقسمت دوم ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سپیده ای که از افق ایمان بردمیدقسمت دوم ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سپیده ای که از افق ایمان بردمیدقسمت دوم ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سپیده ای که از افق ایمان بردمیدقسمت دوم ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۵۲

(تحلیلی درباره انقلاب اسلامی ایران، مواهب و برکات و آسیب شناسی آن)

پایگاه مردمی قیام اسلامی

سرنگونی رژیم پادشاهی توسط یک حرکت مذهبی از نکاتی است که پژوهشگران مسایل سیاسی و کارشناسان اجتماعی اقتصاد و
نظریه پردازان را به توجیهاتی واداشته است.

غربی ها تمایل دارند که این سرنگونی و جابجایی قدرت را از دریچه براندازی یک نهاد حکومت قدیمی که اصلاحاتی را در دنیای
جدید برای کشور به همراه داشت توسط مردمی که بر باورهای مذهبی و سنتی تکیه داشتند بررسی نمایند، اما نیروی مضمحل
شده آن گونه نیست که آنان پنداشته اند.

واقعیت این است که رژیم شاه با حد بالایی از امکانات رفاهی و پیشرفت های مادی که برای نخبگان قدرت خویش فراهم ساخته
بود میان تشکیلات خویش و جامعه فاصله ای عمیق ایجاد کرده و در واقع تافته جدابافته ای از مردمی شده بود که با آگاهی رهبران
دینی نمی توانستند این روند باطل را نظاره گر باشند و خاموش بنشینند. شخصیت سازش ناپذیر امام که به مرور جلوه بیشتری
می یافت در کنار خصلت طبیعی ارتباط عالمان دینی با مردم به اضافه قداستی که جامعه گرداگرد وجود رهبر می یافت سبب گردید
که شاه به صورت حاکمی منفور در اذهان جلوه کند، جذابیت و مقبولیت دروغین خویش را از دست بدهد و مصداقی از شرک، نفاق،
ستم و در واقع باطلی در مقابل حق تلقی گردد.

پاره ای از تحلیل گران به جای توجه به این حقیقت که در واقع همان سنت الهی است که قرآن مطرح کرده مدتی طولانی
کومت شاه و گرایش مردم به تنوع و تغییر را اسباب این تحول و جابجایی قلمداد کرده اند و چیزی که در این تحلیل فراموش شده و
مورد توجه واقع نشده همان نیروی معنوی است که قادر گردید علاقه، احساسات مثبت مردم، گرایش های مذهبی و باورهای
دینی آنان را بر حول محور رهبری برای محو ستم سازماندهی کند، شاه در رنج مضاعف از حقارت درونی و مالیخولیای تکبر
بیرونی هیچ گاه موفق نشد که به صورت شایسته این اعتقادات مذهبی را درک کند و به آنها بها دهد و به رابطه مستمر و واقعی با
مردمی متدین دست یازد، مردم با روشنگری علمای حوزه و روشنفکران مذهبی دانشگاه متوجه می شدند که جهت گیری
درآمدهای سرشار نفتی و سرمایه گذاری های عظیم به سمت قطب های مرفهی است که هزار فامیل خوانده می شوند، هم چنین
بخشی مهم از تلاش های نظام استبدادی مصروف برنامه هایی می گردید که با علایق دینی و گرایش های مذهبی مردم در تباین
بود، فساد مالی، ابتذال، گسترش منکرات و کوشش در جهت میراندن فضیلت ها و دربند کشیدن وارستگان و نیکان و مبارزان از
نظر مردم دور نبود و با بصیرتی درونی درک می کردند. به رغم آن که شاه ادعا می نمود ایران در آستانه تبدیل به یکی از پنج کشور
بزرگ و متمدن جهان است از توسعه اساسی و زیربنایی در صنایع، اسراف و تبذیر بی حد مالی، ورشکستگی روستاها و خرابی
شهرها رنج می برد، طبیعی است غربی ها که سالهای متمادی از استبداد پهلوی حمایت کرده اند نمی توانند به یکباره اقرار کنند که
حکومت شاه

فاقد توانایی ها و شایستگی های لازمه بوده و به دلیل همین بی کفایتی توسط نیروهایی که بر ارزش های اصیل مذهبی ایقان و
اعتقاد و التزام عملی داشتند سرنگون گردید البته آنها در تحلیل ها و برخی اظهارات خود تلویحا به گسستگی روابط میان نظام
استبدادی و مردم مسلمان ایران اذعان داشته و قبول کرده بودند که از سوی رژیم منفور پهلوی تنها سخن ممکن با مردم از طریق
زور گفته می شد و یکی از دلایل از دست رفتن بقایای پایگاهی تشکیلات حکومتی در میان مردم روش سرکوبگرانه ای بود که شاه
در ماجرای قیام خونین پانزده خرداد پیش گرفت و کشتار مردم در جمعه سیاه این شکاف را شدت بخشید، اصولا خصائلی که
برای حالات روانی شاه در ماههای پایانی حکومتش برشمرده اند و گزارشات کسانی که در این مدت با وی ارتباط داشته اند حاکی از
آن است که شاه مبهوت از بی پایگاهی در میان مردم این آمادگی را داشته که برای رهایی از این وضع اسف بار به هر امکان و
وسیله ای توسل جوید و این حیرت و اضطراب سبب بروز آشکار ضعف های روانی وی شده است. (۱)

دوازده بهمن ماه هر سال یادآور یکی از شورانگیزترین روزهای تاریخ معاصر ایران می باشد روزی که مردمی عاشق و تشنه خوبی ها
پس از سال های طولانی فراق، گمشده خود را چون نگینی در بر گرفتند و استقبالی بی مانند از مراد خویش را در سینه پر خاطره
هستی به یادگار نهادند، راستی رمز و راز آن اقبال بی ادبار به پیر فرزانه ای که از همه امکانات مادی و ابزارهای قدرت ظاهری
محروم بود در چیست، درک چرایی هجوم عاشقانه مردم به سوی آن روح قدسی می تواند کلید موفقیت و چراغ راه آینده جامعه ما
و تمامی جوامعی باشد که می خواهند مردم سالاری را تجربه کنند، در میان تمام فضایل کم نظیر امام می توان اصلی ترین انگیزه
مردم برای عشق همیشگی به ایشان را در اخلاص او نسبت به خدا و صداقتش در ارتباط با مردم دانست، او موفق گردید پس از
سال ها سلوک ملکوتی با کوله باری از معنویت و وارستگی و تنها برای رضای خدا کمر خدمت به بندگان او را ببندد، مردم
عزیزترین و اصلی ترین چیز در اندیشه و عمل امام بودند، همان مردمی که برای برپایی دین خدا قیام کرده و در رسیدن به این
منظور از همه چیز خود گذشته بودند، می دیدند که امام خمینی جز آنان به چیزی فکر نمی کند و به همین جهت در یکی از
نادرترین روابط عاطفی شیفته و فرمانبردار او بودند، امام نشان داد که به رغم نظریه های آمیخته به شرک که همه تاثیرات را به
ابزار مادی و رسانه های جمعی نسبت می دهند کلید دل ها به دست خداست وبه مدد شگردهای تبلیغاتی و عوام فریبی موسمی و
مردم نمایی فصلی نمی توان چشمان تیزبین مردم را برای همیشه مسحور کرد.

امام خمینی در زمره شخصیت های بی بدیلی است که نه تنها تا پایان عمر که تا امروز همه جایگاه رفیع خود را در دل های
حقیقت جو از دست نداده و در آینده هم به فضل الهی از دست نخواهد داد و همین پایگاه پرتوان مردمی، نظام بین الملل
استکباری و نظم نوین جهانی را به هراس افکند و به همین دلیل همه قدرت ها درصدد نفی و یا تحریف آن برآمده اند و هجوم
سازمان یافته ای را به فرهنگ مقاوم و مولد و تحول آفرین امام که ریشه در ارزش ها دارد و بر دوش دل های مردمان متدین استوار
است آغاز کرده اند و متاسفانه جمعی از کوردلان، کژاندیشان و کوتاه فکران دل بسته به شهرت های اجتماعی زودگذر و فناپذیر با
این توطئه جهانی هماهنگ و هم صدا گشته اند که باید بدانند مردم رشید و هوشیار ایران به لطف خدا و هشدارهای رهبری،
بیدار و دشمن شناس هستند و هرگونه حرکت آغشته به نفاق و تباهی را خنثی می کنند.

از پیامدهای مهم انقلاب اسلامی احیای نگرشی خاص به حکومت با الهام از حقایق اسلامی بود، بر مبنای این تفکر رهبران جامعه
ضمن اهتمام در جهت استقرار حکومت دینی، حق تعیین سرنوشت برای امت اسلامی را به رسمیت شناختند و ساختار نظام
سیاسی ایران براساس مشارکت فعال مردمی و اراده آن شکل گرفت و پس از پیروزی قیام اسلامی با توجه به این که آحاد جامعه
نقش فعالی در به ثمر رسانیدن انقلاب داشتند در یک همه پرسی با اکثریت آرا به نظام جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، اهمیت
دادن به نظرات مردم مرهون برداشت امام خمینی از حکومت مذهبی بود، آن رهبر فرزانه نهضت اسلامی در مصاحبه ای با روزنامه
نگاران کشورهای گوناگون در پاییز سال ۱۳۵۷ در فرانسه اعلام کرد:

حکومت آینده در ایران اسلامی خواهد بود و چون بعدها بحث بر سر شکل نظامی سیاسی شکل جدی به خود گرفت امام فرمودند:
جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.

با نظری اجمالی به حضور مردم در تعیین سرنوشت سیاسی اجتماعی خویش که اصل پنجاه و ششم قانون اساسی بر آن تاکید
دارند، اداره امور کشور با توجه به انتخابات عمومی و اخذ آرا از مردم مشخص می گردد، علاوه بر همه پرسی در خصوص اظهار
تمایل نسبت به جمهوری اسلامی انتخابات دیگری در کشور صورت گرفت که از مردم سالاری دینی حکایت دارند، در ۱۲ مرداد
سال ۱۳۵۸ مردم فقهای شورای خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند و در ۲۴ آبان همین سال خبرگان منتخب
مردم قانون اساسی را به

تصویب رسانیدند و آن را برای شرکت آحاد مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش در تاریخ دهم آذر ۱۳۵۸ در معرض
همه پرسی قرار دادند و در نهایت با تصویب نهایی آن در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رسمیت یافت، برگزاری
نخستین انتخابات برای تعیین اولین ریاست جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸ و انتخابات متعدد دیگری که در سال های بعد صورت
گرفت مؤید این حقیقت است که نظام اسلامی ایران ضمن محتوایی اسلامی و الهام گرفتن از فرهنگ قرآن و عترت بر آرای مردم
تکیه دارد و مردم از طریق نمایندگانی که تعیین می کنند در ترسیم سیاست های جمهوری اسلامی نقش مؤثری دارند، روحانیانی
چون شهید مطهری، شهید دکتر بهشتی، آیه الله طالقانی، شهید مفتح ودکتر شهید محمد جواد باهنر ضمن صیانت از هویت
اسلامی و توجه به مسایل ارزشی به هنگام تدوین قانون اساسی، آزادی را مخالف دیانت تلقی نکردند و ضمن دفاع از آزادی به
معنای واقعی و همه جانبه آن کوشیدند تا این مفهوم را در بندهای قانون اساسی بگنجانند، هم چنین علمای حوزه برای دانشگاه
و مراکز علمی بیرون از حوزه اهمیت و اعتبار قائل شدند و اجازه ندادند از شان دیگر مبارزان برای سرنگونی استبداد بکاهندچ
ارتباط تنگاتنگ بین روحانیان و دانشگاهیان سبب شد که مذهب در میان اقشار تحصیل کرده آن چنان اثر بگذارد که تفکر
مذهبی آنان به تدریج انحصارگرایی اصلاح طلبان سکولار یا وابستگان به حزب توده و اردوی به ظاهر ملی گرایی را درهم شکست
و عطر معنویت چون چشمه ای در دانشگاه جاری گردید، شیوه ای که متفکرانی چون آیه الله مطهری و آیه الله طالقانی برای
گسترش دیانت به کار بردند این خاصیت را داشت که بین علم و دین وحدت برقرار ساخت و اسلام را با توجه به مقتضیات زمان
مطرح ساخت، از برکت این تلاش های فرهنگی شکوفایی چندین انجمن اسلامی دانشجویی در سطح دانشگاهها و نیز رویش
انجمن های اسلامی مهندسین و پزشکان بود، (۲) حرکت امام خمینی نه تنها موج جدید بازگشت به اسلام را که در میان اقشار
تحصیل کرده و دانشجویی پا گرفته بود در ابعاد گسترده ای تقویت نمود بلکه در خصوص ارتباط مذهب با سیاست و حکومت،
تحولاتی شگرف پدید آورد، قیام امام موج اسلام گرایی را که به تدریج از چند دهه قبل پدید آمده بود تقویت کرد و به آن جانی تازه
و حیاتی دوباره بخشید، هم چنین مبارزین مذهبی اعم از دانشجویان و بازاریان که با شکست ملی گرایی عملا از وجود رهبری
مقتدر و سازش ناپذیر محروم شده بودند با ظهور امام در صحنه مبارزه برای مبارزه با ستم و استکبار مصمم گشتند و از رهبر
فرزانه خویش گرما گرفتند و احساس حقارت، ضعف و زبونی را از ذهن و اندیشه خویش حذف کردند و با صلابت و شجاعت مسیر
مقاومت و پایداری را ادامه دادند تا پیروزی را در آغوش گرفتند، رهنمودهای امام ضمن آن که گروه های گوناگون مسلمان را متحد
کرد با مطرح کردن جاذبه های دینی مرزهای اسلام خواهی را گسترده تر کرد، آن روح قدسی مفاهیم فراموش شده شیعه را احیا
کرد و به آنها روحی تازه که سرشار از ستیزه جویی، ایثار و مبارزه طلبی بود دمید، امام سیمایی از اسلام را ترسیم کرد که ریشه در
قرآن وعترت داشت، چهره ای مترقی، انقلابی و مخالف هر گونه شرک، نفاق و کفر و جاهلیت، او از اسلامی سخن گفت که هم
حکومت و سیاست داشت و هم اقتصاد و آیین کشورداری، اندیشه دینی مطرح شده توسط امام خمینی هر گونه نابرابری های
طبقاتی را از بین می برد و جامعه ای برابر و برادر می ساخت، ضمن آن که به خفقان، دیکتاتوری و استبداد پایان می داد، آزادی،
حرمت اندیشه و تامین حقوق انسانی را مطرح می ساخت، این نگرش ایمانی به نفوذ ابرقدرت ها خاتمه می داد و به جای آن ایرانی
مستقل و متکی به خود می ساخت، با چنین تصویری بود که اسلام توانسته بود بر قلوب طیف گسترده ای از اقشار مختلف جامعه
اثر بگذارد و همه را متحد ساخته و برای مقصدی عالی و انسان ساز مجتمع نماید.

یکی از ویژگی هایی که انقلاب اسلامی را در میان قیام های جهان بی نظیر و بی رقیب ساخته است نقش بانوان در این حرکت عظیم
الهی است، بانوان باایمان این مرز و بوم وقتی از فرمان رهبر مبنی بر حضور زنان در مبارزات اسلامی آگاه شدند با حفظ موازین
دینی و شرعی از هیچ گونه فداکاری در راه به ثمر رساندن انقلاب اسلامی خودداری نکردند. شهید مطهری شرکت زنان در این
خروش مقدس را بسیار مهم و اساسی و تاثیرگذار تلقی کرده و یادآور شده اند: «… اگر آنها [بانوان ] شرکت نمی کردند این خود
واقعیتی است که این انقلاب به ثمر نمی رسید چون زنان نه تنها شرکت مستقیمشان مؤثر بود، شرکت غیر مستقیمشان یعنی
تاثیری که روی شوهران، فرزندان، پدران و روی برادرانشان داشتند از تاثیر مستقیم خودشان کمتر نبود و این خود مساله فوق
العاده ای است. مرد الهام گیر از زن است و اگر در یک جریان اجتماعی زن ها هماهنگی نداشته باشند از تاثیر مرد هم فوق العاده
می کاهند و بر عکس اگر زن ها نقش موافق داشته باشند نیروی مردها را چند برابر می کنند یعنی نه تنها ترمزی برای مردها
نمی شوند، نیروی محرکی هم برای مردها به شمار می روند.» (۳)

موهبت ها و برکت ها

این تحول عظیم متکی بر هیچ گروه، حزب و فرقه ای و متاثر از هیچ مرام و مکتبی جز اسلام نبود بلکه تنها از سرچشمه زلال
قرآن ریشه گرفت و در امتداد بعثت محمدی و اصلاحات علوی بود و تحقق وعده های الهی را در پی داشت، انقلاب اسلامی بر
الگوی اسلام راستین و با مشارکت مردم صورت گرفت و ارزش های رشد دهنده ای را در ابعاد گوناگون به جامعه بشریت عرضه
نمود، در بعد معنوی امت اسلامی از نظر اعتقادات و تفکرات مذهبی به مراحلی از شکوفایی و کمال دست یافت که درک آن برای
بسیاری از متفکرین و محققین مبهم بود و عینیت آن مشکل می نمود، تحقق عبادات اسلامی به معنی واقعی، اصیل و حرکت
آفرین و تحول بخش، احیای سنت های مذهبی، ایجاد روحیه ایثار و اشتیاق به دفاع از حق و پیشی گرفتن افراد جامعه خصوصا
جوانان از یکدیگر در شهادت طلبی از دیگر ثمرات ثمین انقلاب اسلامی به شمار می رود، به برکت این بارقه الهی مردم در بعد
خودسازی، تهذیب، عرفان و فضیلت چنان پیش رفتند که افق های معنوی در روح و روان آنان روشن گردید و مسایلی که در این
روزگاران افسانه و تخیل به نظر می رسید به روشنی سپیده دمان تحقق بخشید.

استقامت در راه هدف، فروتنی برای حق و جویندگان و پویندگان حقیقت، محبت در راه خدا، کوشش و تلاش در جهت اخلاص و
وارستگی ارمغان این گرایش های عالی است.

در واقع هر انقلابی ابتدا می کوشد تا نهادهای رژیم گذشته را حذف کند و به جای آنها تشکیلاتی تازه مستقر سازد اما این تغییر در
سطح محسوب می شود و تا زمانی که حرکت انقلاب به اعماق دلها و جانها نفوذ نکند، انقلاب موفقی نمی باشد اما انقلاب اسلامی
جدای از این وجه تشابه با تمامی قیام های جهان دارای یک تمایز اساسی است که اساس پیروزی انقلاب مزبور بر آن استوار است، و
رمز بقایش نیز می تواند به شمار آید این هدف عالی همان تحول انسانی است.

امام خمینی تاکید می نمایند که چنین تحولی انقلاب را پیروز کرد و باید چنین اساسی را حفظ کرد، اگرچه انقلاب خود یک تحول
محسوب می شود ولی ماندگاریش مشروط به تحولی در قلوب انسانهاست که اقتدار جامعه اسلامی به آن بستگی دارد و بدون
چنین اهرمی نمی توان به حیات ادامه داد و حضوری فعال داشت، گرایش به اسلام راستین در سطح جهان اسلام نیز با همین
پشتوانه ریشه دارتر و گسترده تر می شود تا جایی که این توسعه تفکر و اندیشه ناب مانع سازش با استکبار در دنیای مسلمانان
خواهد شد، تلاش تمامی دشمنان در جهت سلب این تحول است، و بی جهت نیست که استکبار در تهاجمی فکری و فرهنگی
می خواهد در مرحله اول این تحول انسانی و اشتیاق نسل جوان را به دیانت از امت مسلمان ایران سلب کند و آنان را از درون تهی
کرده و اراده هایشان را متزلزل نمایدو در دومین مرحله تلاش دارد تا این تحول انسانی در سطح جهان گسترش نیابد.

جنبش اسلامی آن چنان تحولی در افکار و اندیشه ها پدید آورد که رشد سیاسی آنان را ارتقا داد، و در واقع چون دانشگاه بزرگی آن
چنان زمینه ای به وجود آورد که همه مردم اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ، روستایی و شهری، تحلیل گر سیاسی شدند این
بیداری و آگا