پاورپوینت کامل محرم در ادب فارسی ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محرم در ادب فارسی ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محرم در ادب فارسی ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محرم در ادب فارسی ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۷
یا ذبیح الله
تو اسماعیل گزیده خدایی
و رؤیای به حقیقت پیوسته ابراهیم
کربلا، میقات توست
محرم، میعاد عشق
و تو نخستین کس
که ایام حج را
به چهل روز کشاندی
«و اتممناها بعشر» (۱) …
کاروان عشق به حرکت درآمد و از شهر رسول خدا(ص) رو به خانه توحید گذاشت. کاروانیان با بینشی عمیق از خود و هستی،
سفری از خویش تا حق کرده بودند و با قلبهایی پاکیزه و مصفا می رفتند تا سفرهایی دیگر را بیاغازند: سفری از حق تا خلق با عشق
به حق و عطوفت و مهربانی به خلق، و سفری از خلق و با خلق تا حق با عشق و درگیری و صبر.
کاروان در هاله ای از نور به پیش می رفت تا سرانجام پس از فراز و فرودهای بسیار به سرزمین عشق رسید و این در دوم محرم سال
۶۱ هجری بود. به دستور امیر قافله عشق، عشاق فرود آمدند و خیمه ها را برپا ساختند. این خیمه و خرگاه کوچک در بیابان «طف »
چونان نوری بر آسمان پرتو افشانی می کرد. ذکر و نیایش و دعا، رشته ای بود که آنان را به معشوق متصل می ساخت. فرشتگان فوج
فوج فرود می آمدند و آنان را به بهشت و رحمت الهی، بشارت می دادند: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه
ان لاتخافوا و لاتحزنوا وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون.» (۲)
چشمهای آنان بر غیب باز شده بود و چالاکانه به آن سوی طبیعت، دست گشوده بودند. درخشش قلبهای صیقلی این عارفان بر
چهره و عزم و اراده و شمشیرشان متجلی بود و ترکیبی زیبا از حماسه و عرفان به وجود آورده بود.
روز موعود فرا رسید و مردان حق در نبردی نابرابر در میان غریو «الله اکبر» و چکاچک شمشیرها غیرت و شرف خود را به نمایش
گذاشتند و منظومه ای بلند از حماسه، ایثار، فداکاری و عرفان سرودند.
از پس سالها و سده هایی که از سرایش این منظومه شگفت گذشته است اندیشورانی سترگ درباره آن سخن گفته و از جنبه های
مختلفی بدان نگریسته اند: سیاستمداران از بعد سیاسی، مجاهدان از نظر حماسی، عارفان در نکته سنجی های عرفانی، فقیهان از
دیدگاه فقهی، متکلمان از جنبه کلامی و خلاصه هر کس از دیدگاه خویش در آن تامل کرده و به اندازه توان در رشد فرهنگ انسانی
از آن سود برده است.
این تاملات و نظرگاهها اکنون در پیش دید همگان است و می توان داوری کرد که هر یک از آنها تا چه حد در سوق دادن جامعه به
سوی فرهنگ حسینی و علوی و در یک کلام، محمدی(ص) مؤثر بوده است. انصاف باید داد که از آن میان، زبان شعر و بیان ادبی
در این فرهنگ سازی، سهم بیشتری داشته است، روشن است که منظور اصلی ما از زبان شعر، صرفا ترکیب واژه های آهنگین
نیست بلکه موجهای بلندی از عشق و ارادت سوزناک است که در هنگامه شور و وجد و حال از دریای قلب سالک برمی خیزد و
رستاخیزی از کلمه ها را در ذهن و زبان او برپا می کند. این عشق، پای اصلی سالک در وادی طلب است و عامل اصلی موسیقایی
کلام که بدان جذبه می بخشد.
آری، زبان شعر و بیان ادبی در زنده نگه داشتن نهضت کربلا و شورانگیزی آن، سهم عمده ای داشته است و شاعران و نویسندگان
ادیب و چیره دست در این میدان، تواناتر بوده اند.
اینک بنگرید هنگامی که محرم آغاز و هر کوی و برزن، سیاه پوش می شود و مردم در خانه ها و تکایا به ماتم می نشینند و دسته های
عزا چون موجی در شهرها و روستاها و کوچه ها و خیابانها سرازیر می گردند، هر کس به دنبال زبانی است که حالت خود را با آن
زمزمه کند و به همراه آن سرشک خون از دیدگان، جاری سازد، آن زبان کدام است؟ استدلال و برهان؟ منطق و فلسفه؟ و… نه،
هیچ یک از اینها زبان درون نیست، هیچ کدام اشک را جاری نمی سازد، سوز و آه از نهاد آدمی برنمی آورند، پس چه زبانی مناسب
است؟ زبان شعر. بی جهت نیست که در عرفان عملی و اخلاق، عارف، یافته های درونی خود را به زبان شعر بیان می کند.
شاعران پارسی گوی نیز با عشق و ارادتی تمام به اهل بیت علیهم السلام با استفاده از این زبان، مردم را به برپایی مراسم عزاداری
تهییج کرده اند. حتی برخی شاعران اهل سنت نیز تحت تاثیر این حادثه عظیم مرثیه های سوزناکی سروده اند، در این جا بعضی از
این سوگ سروده ها را مرور می کنیم:
سنایی غزنوی، از سخن سرایان چیره دست و متعهد قرن پنجم هجری است، او دلباخته اهل بیت بود و در مدح و رثای آنان اشعار
نغز و پرسوزی دارد. یکی از مرثیه های او در کتاب «حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه » این است:
حبذا کربلا و آن تعظیم
کز بهشت آورد به خلق نسیم
وآن تن سربریده در گل و خاک
و آن عزیزان به تیغ دلها چاک
وآن تن سر به خاک غلطیده
تن بی سر بسی بیفتاده
وآن گزین همه جهان کشته
در گل و خون تنش بیاغشته
وآن چنان ظالمان بدکردار
کرده بر ظلم خویشتن اصرار
حرمت دین و خاندان رسول
جمله برداشته زجهل و فضول… (۳)
در سروده های شاعران نامدار قرن چهارم و پنجم، چون ناصر خسرو قبادیانی، قطران تبریزی نیز اشاره هایی به حادثه کربلا شده
است، مثلا ناصر خسرو گفته است.
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره ازو شد به جهان کربلاش (۴)
یا قطران تبریزی که معاصر با ناصر خسرو است، سروده است:
رفتی ز جهان به تشنگی بیرون
مانند شهید کربلا بودی (۵)
عطار نیشابوری نیز در «منطق الطیر»، اشاره به کربلا کرده است:
آنچه خود بر انبیا رفت از بلا
هیچ کس ندهد نشان در کربلا (۶)
مولانا جلال الدین بلخی عارف شوریده اسلامی در دیوان شمس تبریزی خطاب به شهیدان کربلا سروده است:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
کجایید ای زجان و جا، رهیده
کسی مرعقل را گوید: کجایی؟
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وامداران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بینوایی
در آن بحرید کاین عالم کف اوست
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورتهای عالم
زکف بگذر، اگر اهل صفایی
برآ، ای شمس تبریزی زمشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی (۷)
سیف فرغانی هم که از شاعران اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری و معاصر با «سعدی » و حنفی مذهب است در زمره
سخنورانی است که در رثای شهیدان کربلا، شعر سروده و مردم را به اقامه مراسم تعزیت «کشته کربلا» و «گوهر مرتضی » و «فرزند
رسول » و زاری و ندبه در این عزا دعوت کرده است. این شاعر اهل سنت، گریه بر امام حسین(ع) را موجب «نزول باران رحمت » و
«شست و شوی غبار کدورت » از دل دانسته است، ابیاتی از مرثیه او را مرور می کنیم:
ای قوم درین عزا بگریید
برکشته کربلا بگریید
با این دل مرده، خنده تا چند
امروز در این عزا بگریید
از خون جگر، سرشک سازید
بهر دل مصطفی بگریید
وز معدن دل به اشک چون در
بر «گوهر مرتضی » بگریید
با نعمت عافیت به صد چشم
بر اهل چنین بلا بگریید
دل خسته ماتم حسینید
ای خسته دلان، هلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید
یا نعره زنید و یا بگریید
تا روح که متصل به جسم است
از تن نشود جدا بگریید
بر جور و جفای آن جماعت
یک دم ز سر صفا بگیریید
اشک از پی چیست تا بریزید
چشم از پی چیست تا بگریید
در گریه به صد زبان بنالید
در پرده به صد نوا بگریید
وزبهر نزول غیث رحمت
چون ابر ، گه دعا بگریید (۸)
این مرثیه سرایی برای اهل بیت همیشه در ادب فارسی بوده است اما از قرن نهم به بعد بیشتر شده است.
بابا فغانی از شاعران اوایل قرن دهم هجری است، وی سوگ سروده ای دارد که آغازش چنین است:
ای رفته در قضای خدا ماجرای تو
غیر خدا که می رسد اندر قضای تو
ای رفته با دهان و لب تشنه تا ابد
آب حیات در قدم جانفزای تو…
برخی از شاعران بزرگ، نحوه عزاداری و شور و هیجان مردم در ماتم کشتگان کربلا را در دیوان خود منعکس کرده اند که از نظر
تاریخی با اهمیت است; مثلا مولوی در «مثنوی » می گو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 