پاورپوینت کامل راههای پرورش اخلاق ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راههای پرورش اخلاق ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راههای پرورش اخلاق ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راههای پرورش اخلاق ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۶
اشاره:
هدف نهایی پیامبران و ادیان آسمانی و حکیمان، ساختن جامعه ای مبتنی بر اخلاق و فضایل انسانی بوده است، ولی چون هدف،
مشترک بوده و دانشمندان و متفکران اسلامی نیز با دیده مثبت به آموزه های فلسفی یونان نگریسته و به غربال و تنقیح و تکمیل
آن پرداخته اند، پاره ای از پریشان گویان، پنداشته اند که اخلاق اسلامی نیز چیزی افزون بر آموزه ها و روش اخلاقی حکمای یونان
نیست و لذا با شلاق نقد و تیغ انکار به جان آن افتاده اند، در حالی که اخلاق در معارف قرآنی، گامی حتی پیشتر از معارف اخلاقی
ادیان آسمانی گذشته است، کجا رسد به روش اخلاقی حکیمان و فیلسوفان یونانی!
مفسر پارسا و حکیم، حضرت استاد علامه طباطبایی که در عرصه اخلاق و عرفان از جایگاه والایی برخوردارند، این مدعا را به مدد
آیات قرآن به نیکی اثبات نموده و امتیاز اخلاق و روش خودسازی اسلامی را از غیر آن نمایانده است که به علت اهمیت آن در
فلسفه اخلاق، تقدیم می گردد.
«واحد معارف و اخلاق »
تنها وسیله ای که به کمک آن می توان صفات باطنی را اصلاح کرد و ملکات فاضله اخلاقی را تحصیل و صفحه دل را از آلودگی
اخلاقی زشت پاک کرد تمرین و تکرار اعمال شایسته متناسب با صفات اخلاقی است، زیرا بر اثر تکرار عمل در هر مورد صور علمی
خاصی در روح انسان نقش می بندد و بر اثر تراکم به جایی می رسد که اثر آن غیر قابل زوال می شود یا لااقل به آسانی زایل نخواهد
شد; مثلا اگر یک فرد ترسو بخواهد ترس را از خود دور سازد باید مکرر قدم در جریانها و اقدامهای مخوف که دل را می لرزاند
بگذارد، و هر وقت گام در یکی از این موارد می گذارد و از اقدام شجاعانه خود لذت می برد و زشتی و نکبت فرار را درک می کند،
صورتهای خاصی از آن در روح او نقش می بندد و بر اثر تکرار و تراکم آنها ملکه شجاعت در او راسخ می گردد. این ملکه علمی اگر چه
مستقیما اختیاری نیست ولی مقدمات تحصیل آن که عبارت از اعمال مناسب است، در اختیار انسان قرار داد.
از این بیانات روشن شد که راه تحصیل ملکات فاضله و تهذیب اخلاق یکی از این دو راه است: روش حکما و روش شرایع آسمانی.
[روش اخلاقی حکیمان]
این روش از راه توجه دادن مردم به منافع و آثار دنیوی رفتارها، به تهذیب اخلاق می پردازد; مثل این که گفته شود عفت و قناعت و
صرف نظر کردن از آنچه در اختیار دیگران است انسان را سربلند و در انظار مردم بزرگ می سازد، ولی بر عکس، حرص موجب
خواری و تنگدستی است، طمع انسان را ذلیل و علم، آدمی را عزیز می کند و باعث عظمت و خوش نامی در نظر توده مردم و
مانوس شدن با خواص می شود، علم مانند چشم تیزبینی است که به کمک آن می توان هر حادثه ناگواری را دید و از آن اجتناب
کرد و به هر مقصد عالی رسید. ولی جهل نابینایی است، علم نگاهبان انسان است اما مال را انسان باید نگاهبانی کند، شجاعت
آدمی را از تلون و دو دلی رهایی می بخشد و شخص شجاع در هر حال محبوب مردم است چه فاتح شود و چه مغلوب، به عکس،
جبن و ترس و بی باکی، موجب نفرت است.
عدالت وجدان انسان را از ناراحتیها خلاصی می بخشد و مایه حیات جاودان یعنی نام نیک ابدی و محبت عمومی است.
این راه همان راه معروفی است که علم اخلاق را برپایه آن استوار ساخته اند، و دانشمندان اخلاقی یونان و دیگران طرفدار آنند. ولی
قرآن مجید اخلاق را بر این پایه استوار نمی کند، چه این که مقتضای این روش این است که تمام توجه در انتخاب صفات خوب و بد
به انظار عمومی و خوش آیند و پسند اجتماع باشد. گرچه قرآن مجید بعضا پاره ای از منافع اجتماعی از کارها را در مقام تشویق
ذکر کرده است ولی با دقت معلوم می شود که منظور از ذکر آنها، بیان جنبه های دنیوی نیست و منافع و آثار اخروی مورد نظر
است; مثلا درباره قبله می فرماید:
«حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره لئلا یکون للناس علیکم حجه; (۱) هر کجا باشید روی خود را به جانب «کعبه » بگردانید تا
مردم (اهل کتاب) حجتی بر شما نداشته باشند.»
در این آیه خداوند مسلمانان را به ثبات قدم و اراده در موضوع قبله دعوت می کند و علت آن را چنین شرح می دهد: «تا مردم (اهل
کتاب) پس از این حجتی بر شما نداشته باشند.»
در جای دیگر می فرماید:
«ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا; (۲) با یکدیگر نزاع مکنید تا سست شوید و قوت و صولت شما درهم بشکند.»
در این آیه مردم را به صبر و ترک منازعه دعوت می کند و می فرماید اگر دست از صبر بردارید و آتش نزاع را روشن سازید نتیجه آن
سستی و آشفتگی اوضاع شما و جسور شدن دشمنان است.
و در مورد دیگر فرموده:
«و لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور; (۳) کسی که صبر کند و چشم بپوشد (و در مقام انتقام برنیاید بهتر است) که این عمل
از اعمال برجسته و ثابت است.»
در این آیه دعوت به صبر می کند و علت آن را اهمیت و عظمت آن ذکر می نماید. اگر دقت کنیم در تمام این موارد نظر به نتایج
اخروی است و آثار مزبور، همه به آن بازگشت می کند.
[روش شرایع آسمانی]
این روش از راه فواید اخروی، مردم را به تصفیه باطن فرا می خواند. این معنا کرارا در قرآن مجید دیده می شود; مانند:
«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه; (۴) خداوند از مؤمنان جانها و مالهایشان را در مقابل بهشت خریداری
می کند.»
«و انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب; (۵) مسلما مزد صبرکنندگان بدون حساب داده خواهد شد.»
و
«ان الظالمین لهم عذاب الیم; (۶) برای ظالمان عذابی دردناک است.»
و
«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات; (۷)
خداوند ولی و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکیها به طرف نور می برد و سرپرست کافران، «طاغوت » (شیطان) است که آنها
را از نور به طرف تاریکیها می برد.»
و مانند اینها که با تعبیرات مختلفی در قرآن دیده می شود.
آیات دیگری نیز در قرآن وجود دارد که آنها را هم باید به دسته سابق ملحق نمود مانند:
«ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک علی الله یسیر…; (۸) هر مصیبتی در زمین و
در وجود شما واقع شود قبل از آفرینش نفوس شما در کتاب (لوح محفوظ) ثبت شده، این بر خدا آسان است.»
این آیه مردم را از تاسف بر آنچه از دست رفته و خوشحالی و دلبستگی به آنچه موجود است جلوگیری کرده و می گوید: چون
حوادث مستند به قضا و قدر الهی است و آنچه باید به انسان برسد بالاخره خواهد رسید و آنچه نباید برسد نخواهد رسید، بنابراین
تاسف و خوشحالی بی جاست و نباید از کسی که زمام تمامی امور را به دست خداوند می داند چنین اموری صادر شود چنان که
فرموده:
«ما اصاب من مصیبه الا باذن الله و من یؤمن بالله یهد قلبه; (۹) هیچ مصیبتی جز به فرمان خدا واقع نمی شود و هر کس به خدا
ایمان بیاورد دل او را هدایت می کند.»
این دسته از آیات نیز مانند دسته سابق اصلاح اخلاق را از راه نتایج شریف اخروی که کمالات واقعی است نه خیالی، تعقیب می کند،
و اساس اصلاحات اخلاقی را کمالات واقعیه ای که از قضا و قدر و متصف شدن به اخلاق خدا و توجه به اسمای حسنی و صفات
عالیه الهی و امثال آن سرچشمه می گیرد، قرار می دهد.
اشکال:
در این جا ممکن است کسانی ایراد کنند که اتکا به قضا و قدر و امثال آن نه تنها به اصلاح اخلاق کمک نمی کند بلکه ممکن
ست یک سلسله مفاسد اخلاقی به بار آورد، زیرا به اتکا آنها احکام اختیاری این جهان به کلی از بین می رود و اختلال عجیبی
حکمفرما می شود; مثلا اگر برای اصلاح صفت صبر و استقامت و اظهار تاسف و شادی بی جا به این متوسل شویم که کلیه حوادث
در لوح محفوظ ثبت است و خواه ناخواه صورت می گیرد (چنان که از مضمون آیه سابق استفاده می شود) در این صورت ممکن
است کسی دست از تحصیل معاش و کسب و کار و تحصیل فضایل و کمالات بکشد و به هر اخلاق پستی تن در دهد و عذر خود را
این قرار دهد که همه چیز مقدر است و خواه ناخواه انجام می یابد بیهوده نباید کوشش و تقلا کرد!
پاسخ:
افعال انسانی نیز از اجزای علل حوادث است; یعنی درست است هر معلولی عللی دارد که بدون آن وجود پیدا نمی کند و حقیقت
قضا هم همین است ولی نباید فراموش کرد که وجود حتمی آن بعد از وجود تمام اجزای علت است که یکی از آنها افعال انسانی
است، بنابراین کسی نمی تواند بگوید سیر شدن من یا مقدر شده است یا نه، و در هر حال غذا خوردن من اثری ندارد، زیرا این یک
اشتباه بزرگ است که سیر شدن را بدون غذا خوردن اختیاری که یکی از اجزای علت آن است فرض کنیم، خلاصه نباید وجود یک
معلول را فرض کرده و علل آن را از نظر بیندازیم.
بنابراین هیچ کس نمی تواند موضوع اختیار را که اساس زندگی دنیا و منشا سعادت و شقاوت انسانی است و یکی از اجزای علل
حوادثی است که برای انسان رخ می دهد، مانند افعال و ملکاتی که از آن حاصل می شود، نادیده بگیرد و همه چیز را مستند به علل
غیر اختیاری کند، ولی همان طور که نباید اراده و اختیار خود را از اجزای علل بیرون فرض کرد نباید گمان برد که اراده و اختیار
تنها وسیله و علت تامه هر چیز است و هیچ یک از موجودات و علل موجوده در عالم که در راس آنها اراده الهی قرار دارد دخالتی در
سرنوشت او ندارد، زیرا این عقیده منشا بسیاری از صفات ناپسند مانند خودپسندی، تکبر، بخل، تاسف بر معدوم و دلبستگی به
موجود، و غم و اندوه می باشد.
آدم نادان می گوید: این کار را من انجام داده ام و از فلان موضوع، من جلوگیری کردم، و همین باعث
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 