پاورپوینت کامل تحلیل ژئوپلتیکی بحران افغانستان ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحلیل ژئوپلتیکی بحران افغانستان ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیل ژئوپلتیکی بحران افغانستان ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیل ژئوپلتیکی بحران افغانستان ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

۵۸

قسمت دوم

تحلیل بحران افغانستان

به نظر می رسد بحران افغانستان از عوامل گوناگونی متاثر می باشد که به دو گروه کلی تقسیم می شوند: عوامل داخلی و عوامل
خارجی. البته زمانی که آنها با یکدیگر ترکیب می شوند شرایط بدتر می شود.

الف – عوامل داخلی: این عوامل عمدتا عبارتند از: ۱- ترکیب قومی ۲- ترکیب مذهبی ۳- ترکیب زبانی ۴- ترکیب و توزیع فضایی
اقوام و جمعیت ۵- قدرت طلبی رهبران گروه ها ۶- بی سوادی و کم سوادی مردم ۷- دیدگاه های سیاسی ۸ – فقر عمومی.

در بین این عوامل ترکیب قومی و شکل فضایی و سرزمینی آن اهمیت خاصی پیدا نموده است. چنان که آرایش سیاسی افغانستان
بیانگر این است که نیروهای سیاسی برجسته آن هر یک از پایگاه قومی و قلمرو جغرافیایی خاصی برخوردار بوده و تجلی اراده
سیاسی آن به حساب می آیند; مثلا جمعیت اسلامی به رهبری آقای برهان الدین ربانی خاستگاه تاجیکی داشته به طوری که پس
از سقوط کابل به سرعت به قلمرو تاجیک نشین شمال عقب می نشیند. یا ژنرال دوستم به عنوان مظهر اراده سیاسی قوم ازبک،
سال ها در این قلمرو حاکمیت خود را تثبیت می نماید و به دلیل فاصله جغرافیایی و دوری از صحنه رقابت سیاسی کابل و بخش
مرکزی، از سوی سایر نیروهای سیاسی کمتر مورد تعرض قرار می گیرد.

جناح سیاسی حکمتیار در گذشته تکیه گاه خود را در منطقه پشتون نشین جستجو می کرد; منطقه ای که هم اکنون قلمرو گروه
سیاسی جدید افغانستان یعنی طالبان شده است. طالبان نیز خاستگاه پشتون داشته و سرعت حوزه نفوذ خود را از قندهار در
قلمرو پشتون نشین توسعه دادند. البته طالبان سعی کرده است با اتخاذ دیدگاه سیاسی ویژه مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی و
وانمود کردن خود به عنوان منجی افغانستان، کمتر به عنصر قومیت تکیه نماید. ولی واقعیت این است که الگوی گسترش
حاکمیت طالبان در افغانستان بر الگوی پخش قوم پشتون بیشتر انطباق دارد.

گروه های سیاسی شیعه، به ویژه حزب وحدت اسلامی افغانستان، نیز حوزه نفوذ خود را بر قلمروهای شیعه نشین گسترش
داده اند.

از آنجایی که قلمروهای ازبک، پشتون و تاجیک عمدتا دارای جمعیت اهل سنت هستند و گروه های سیاسی مربوط کمتر
توانسته اند به توافق برسند، چنین به نظر می رسد که عنصر قومیت در صحنه سیاسی افغانستان از اهمیت زیادی برخوردار است و
به نظر نمی رسد نهضت طالبان نیز علی رغم در پیش گرفتن مشی سیاسی – مذهبی بتواند به متشکل کردن اقوام گوناگون نایل
آید مگر این که عوامل دیگری در این ماجرا دخالت داده شوند. ترکیب زبانی و فضایی ملت در افغانستان نیز بر رفتار سیاسی
گروه ها نسبت به همدیگر اثر می گذارد. مثلا همگرایی تاجیک ها و هزاره ای ها از قبل این عنصر مشترک فرهنگی قابل تصور است.

ترکیب فضایی و نحوه استقرار اقوام در سرزمین بر همگرایی و کنش متقابل آنها نسبت به یکدیگر و نیز نسبت به دنباله های برون
مرزی که به آن تعلق قومی یا فرهنگی دادند تاثیر زیادی دارد و حتی رفتار همسایگان را نسبت به موقعیت نیروهای سیاسی
مربوطه متاثر نموده است.

دیدگاه های سیاسی مطروحه در صحنه سیاسی افغانستان نیز بر بحران تاثیر می گذارد. این دیدگاه ها عمدتا عبارتنداز: ۱- دیدگاه
مذهبی که از سوی طالبان مطرح شده است. ۲- دیدگاه سلطنتی که از سوی نیروهای سیاسی سنتی و گاهی نیز از سوی محافل
بین المللی و خارجی به عنوان راهکار حل بحران مطرح می شود. ۳- دیدگاه ائتلافی که از سوی گروه های مبارز سابقه دار مطرح
شده و می شود و متاسفانه به دلیل عوامل نامشخص و یا احتمالا قدرت طلبی بعضی از رهبران تاکنون به نتیجه نرسیده است.

ب – عوامل خارجی: این عوامل عبارتند از: ۱- همسایگان ۲- دولت های فرا منطقه ای ۳- قدرت های جهانی. ۴- نهادهای بین
المللی.

در بین همسایگان افغانستان، ایران و پاکستان بیشترین ارتباط را با مسائل داخلی این کشور دارند، زیرا اولا: هر دو با بخشی از
ملت افغانستان تجانس فرهنگی دارند و لذا همبستگی های فرهنگی، تاریخی، زبانی، قومی و مذهبی باعث بیشترین کنش متقابل
و مسالمت آمیز بین ملت های طرفین می شود، ثانیا: موج مهاجرت های برون مرزی افاغنه بیشترین اصابت را به ایران و پاکستان
نموده است. و بخشی از توان ملی دو کشور صرف مسائل آوارگان افغانی گردیده است و این آوارگی نیز منجر به بروز مسائل
اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در داخل ایران و پاکستان شده است. ثالثا: از دید امنیت ملی هر دو کشور ایران و پاکستان
نمی توانند نسبت به فرآیندهای سیاسی داخل افغانستان بی تفاوت باشند رابعا: کشورهای ایران و پاکستان به دنبال اهدافی در
ارتباط با منافع ملی خود در منطقه آسیای میانه هستند و لذا نوعی رقابت محسوس و نامحسوس را بین این دو کشور باعث شده
است بدین لحاظ افغانستان از موقعیت ژئوپلتیکی خاصی در این فرآیند برخوردار می شود. یکی از جلوه های رقابت را می توان در
تلاش دو کشور در خصوص فعال کردن موقعیت جغرافیایی خود برای متصل نمودن آسیای میانه به اقیانوس هند جست و جو کرد.
از دیگر عوامل خارجی مؤثر بر بحران افغانستان دولت های فرا منطقه ای هستند. این دولت ها مشخصا عبارتند از: هند، عربستان و
چین. هدف اصلی بازیگری هند در افغانستان را باید در وجود تضاد بین پاکستان و هند جست و جو کرد که سعی دارد فشار را بر
رقیب خود افزایش دهد. عربستان سعودی به عنوان بازیگر فرامنطقه ای از طریق عوامل خود در افغانستان سعی دارد اولا: از آن
برای توسعه حوزه نفوذ فرهنگی خود در آسیای میانه بهره برداری کند ثانیا: حوزه نفوذ فرهنگی رقیب منطقه ای خود (جمهوری
اسلامی ایران) را در افغانستان و آسیای میانه محدود نماید ثالثا: به ایفای نقش کارگزاری آمریکا در منطقه بپردازد. در مورد چین
به نظر می رسد این کشور همانند دیگران نقش فعالی ندارد ولی نمی تواند خود را نسبت به مسائل افغانستان بی تفاوت نگهدارد،
زیرا فعال شدن رقبای چین نظیر آمریکا، روسیه و هند در منطقه از نظر امنیت ملی بر حساسیت این کشور می افزاید.

عامل دیگر در بحران افغانستان نقش نهادهای بین المللی است که یا به صورت ضعیف و یا جانبدارانه ایفا می شود; مثلا سازمان
ملل و شورای امنیت برای کاهش بحران و درگیری در افغانستان و ایجاد چتر حفاظتی و خدماتی برای ملت مظلوم و محروم این
کشور حاضر به سرمایه گذاری جدی نیستند و بیشتر در حد یک رایزنی سیاسی فعالیت می نمایند. از سویی بر طبق بعضی
گزارش های تایید نشده، تحلیل های نمایندگی سازمان ملل در امور افغانستان در شکل گیری جنبش طالبان که کشور را وارد
مرحله جدیدی از بحران نموده است تاثیر داشته است که برای نمونه به نظریه «وارد کردن نیروی سیاسی جدید و فراگیر در صحنه
سیاسی افغانستان » می توان اشاره کرد. گفته می شود که وقتی طالبان چهار آسیاب را فتح کرد آقای «جارلس سنتوس » مشاور
سیاسی آقای «محمود مستیری » نماینده سازمان ملل در امور افغانستان، اظهار داشت: «شکست حکمت یار در برقراری امنیت د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.