پاورپوینت کامل عبودیت، جوهره و هدف رهبری امام خمینی (قدس سره) ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عبودیت، جوهره و هدف رهبری امام خمینی (قدس سره) ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبودیت، جوهره و هدف رهبری امام خمینی (قدس سره) ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عبودیت، جوهره و هدف رهبری امام خمینی (قدس سره) ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
ویژگی های رهبری حضرت امام خمینی (س) و نقش عظیمی که در احیای اسلام و تفکر دینی ایفا کرد، ریشه در جهان بینی
اسلامی و اصل توحید و عبودیت حق دارد و با توجه به این اصل و شناخت این ریشه است که آن ویژگی ها و ابعاد شخصیتی امام
قابل شناخت و تبیین می شود و بدون آن هرگونه تلاش در این زمینه ناقص و بی فرجام است .
شناخت مبدا و معاد و فلسفه آفرینش جهان و انسان، بعثت انبیا و رسول خاتم (ص) و اتمام و تکمیل نبوت به وسیله امامت و
ضرورت حکومت اسلامی و جایگاه و نقش ولایت فقیه در آن، شرایط احراز رهبری و مقام ولایت و حجیت ادله اربعه (کتاب، سنت،
عقل و اجماع) به عنوان منبع صدور احکام در مورد موضوعات و حوادث واقعه، برای تبیین تفکر دینی و نقش رهبری امام راحل،
یک ضرورت قطعی است .
آنچه در این زمینه طرح می شود صرفا ویژگی های یک شخص نیست . بلکه اشاراتی است به بخشی از زوایای مکتب توحید و
ترسیمی است از شخصیت انسانی که در این مکتب شکل گرفته و در نتیجه نمودهایی است از رهبری اسلامی که شعاع آن تمام
سطوح مدیریت را در نظام اسلامی به گونه ای متناسب در بر می گیرد .
از منظر بینش الهی
خداوند متعال: آغاز و پایان هستی است «هو الاول و الآخر» . (۱)
– آغازگر آفرینش و بازگرداننده آن است: «الله یبدؤا الخلق ثم یعیده » . (۲)
– مالک حقیقی ملک هستی است: «قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء» . (۳)
– ملک هستی مخصوص اوست: «له الملک » (۴) و در دست او است: «بیده الملک » . (۵)
– هیچ کس را امکان فرار از قلمرو حکومت او نیست: «و لایمکن الفرار من حکومتک » . (۶)
– خورشید و ماه و ستارگان در تسخیر فرمان اویند، خلق و امر مخصوص او است: «والشمس والقمر والنجوم مسخرات بامره الا له
الخلق والامر» . (۷)
– فرمان و تدبیر همه چیز به دست اوست: «فسبحان الذی بیده ملکوت کل شی و الیه ترجعون » . (۸)
– همه چیز در اختیار و تسخیر فرمان اوست: «لله الامر جمیعا» . (۹)
– تمام جهان هستی از آسمان ها (۱۰) و زمین تا هر چه و هر که در آنهاست و از کهکشان ها و منظومه شمسی تا ذرات اتم و سلول های
بدن انسان به اراده خداوند و بر اساس مداری که او پی افکنده است، همواره راه اطاعت از فرمانش را می پویند و تسبیح گوی اویند:
«ان من شی ء الا یسبح بحمده ولکن لاتفقهون تسبیحهم » (۱۱) و پیشانی تسلیم بر سجده درگاهش می سایند: «و لله یسجد ما فی
السموات و ما فی الارض » . (۱۲)
در فضای این حقیقت حاکم بر هستی بزرگ، چگونه می توان پنداشت که انسان این جزء، بسیار کوچک از هستی، عبث و بی هدف پا
به عرصه هستی گذاشته است؟ : «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون » . (۱۳)
آیا انسان می تواند خود را تافته ای جدا بافته از کل هستی هدفدار و قانونمند، گمان کند که یله و رها واگذارده شده است؟ !
«ایحسب الانسان ان یترک سدی » ؟ (۱۴)
در حالی که هر آنچه در آسمان ها و زمین است تسلیم اراده و فرمان آفریدگار هستی اند: «له اسلم من فی السموات والارض » . (۱۵)
حقیقت در مورد انسان نیز کاملا روشن است، همان خدایی که خالق هستی و آفریدگار انسان است، یگانه هدف از خلقت انسان را
عبادت حق دانسته است: «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون » (۱۶) و هم او که امر و خلق مخصوص اوست، تنها ماموریت انسان را
در بندگی خالص خدا دانسته: «و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین » (۱۷) و در حالی که حکومت را فقط مخصوص به خود
اعلام می فرماید، انسان را فرمان داده که جز او را نپرستند و این است دین استوار لکن اکثر مردم نمی دانند:
«ان الحکم الا الله امر ان لا تعبدوا الا ایاه ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لایعلمون » . (۱۸)
جالب است که در بسیاری از آیات که درباره خلقت عالم، و این که حکم و ملک و ملکوت ویژه خدا است به صورت خاص انسان را
مخاطب قرار داده و رجعت اجتناب ناپذیر او را به سوی خدا مورد تاکید قرار داده است: «الیه ترجعون » . (۱۹)
آری مشیت الهی در مورد انسان این گونه تعلق گرفته است که علاوه بر تبعیت قهری در قلمرو تکوین الهی، با برخورداری از
کشش های دو گانه خاکی و ملکوتی، غرائز حیوانی و فطرت های متعالی و نیروی عقل و اراده، امکان انتخاب و زمینه تکلیف پذیری
در حیطه تشریع را داشته باشد: «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا» (۲۰) پس انسان می تواند با
بهره گیری از هدایت تکوینی و تشریعی خداوند، همساز با مجموعه هستی، صراط مستقیم عبودیت حق را پیموده و عملا سپاسگزار
نعمت های الهی باشد و یا آن که با سرپیچی از فرمان خدا، راه کفر را پیشه ساخته و از کاروان هستی جدا افتد: «انا هدیناه السبیل
اما شاکرا و اما کفورا» . (۲۱)
تعمق در آیات قرآنی و مطالعه بیشتر روی دیدگاه های اسلام درباره خدا، جهان و انسان; به خوبی تضاد عمیق بین مبانی و اهداف
آیین مقدس اسلام را در برابر بینش و مبانی و اهداف الحادی و مادی به ویژه آنچه در غرب حاکم است روشن و آشکار می سازد .
غربی که با قرار دادن انسان به جای خدا «اومانیسم » و آزاد پنداشتن وی از بندگی خدا، او را در بند شکم و شهوت و در چاه تاریک
طبیعت و عالم ماده زندانی و ساقط و انسانیت و حیات طیبه و سعادت جاودانه انسان را به پای سرمایه و سود و متاع حیوه دنیا (۲۲)
قربانی کرده است . در حالی که از نظر اسلام انسان با بندگی حق و پیوند با مبدا عزت، قوت و کمال مطلق است که می تواند از
همه بندهای عالم طبیعت رهایی یافته و به آزادی راستین دست یابد و به اوج آسمان کمال و قله انسانیت صعود کند .
رسالت رهبران الهی
پیامبران برای استقرار عدالت در جامعه بشری مبعوث شدند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم
الناس بالقسط » . (۲۳) اما هدف برتر بعثت که عدالت جزیی از آن هدف و زمینه ساز تحقق آن است همانا دعوت و هدایت مردم به
بندگی و عبودیت حق است که همواره ملازم با نفی و اجتناب از طاغوت بوده است . «و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله
واجتنبوا الطاغوت » . (۲۴)
این هدف مشخصا منطبق با فلسفه خلقت (۲۵) و یگانه ماموریت انسان در مسیر زندگی اوست . (۲۶) و شعار لا اله الا الله به عنوان دژ
استوار دین و عصاره مکتب توحید (۲۷) با نفی غیر خدا راهگشای همین هدف برای فلاح و رستگاری انسان می باشد . (۲۸)
تلاش برای هدایت انسان ها به سوی بندگی خدا و اطاعت محض از او که فلسفه خلقت انسان و همسو و هماهنگ با مجموعه سیر
هستی است بدون محو موانع از قبیل طواغیت و مترفین و ایجاد مقتضیات در مسیر زندگی شخصی و اجتماعی بشر میسور نیست
و لازمه این امر تشکیل حکومت اسلامی است . همان گونه که پیغمبر اکرم (ص) به آن اقدام نمود .
رهبر و حاکم در حکومت اسلامی یا به طور مشخص مانند پیغمبر و امامان معصوم – علیهم السلام – منصوب می شود، یا بر اساس
معیارها و ضوابطی که شارع مقدس تعیین فرموده و همان مشخصه های عبودیت است، در زمان غیبت، شناخته می شود (۲۹) و با
گزینش و پذیرش از مجاری شرعی و توسط مردم، در جایگاه رهبری استقرار می یابد .
معیارها و شرایط احراز رهبری در زمان غیبت، مرتبه ای متنزل از همان ویژگی های پیغمبر و امام معصوم است و حدود وظایف و
اختیارات وی نیز به طور کامل و در امتداد وظایف و اختیارات پیامبر و امامان معصوم – علیهم السلام – برگرفته و منبعث از مبدا
حق مطلق جل و علا است . ولی فقیه همچون امام و پیغمبر هیچ گونه رای و خواسته ای که از غیر خدا نشات گرفته باشد، ندارد و
در حقیقت، ولایت فقیه، ولایت فقه و فرامین الهی و عدالت و جامعیت است که در شخص واجد شرایط متبلور شده است و همان
گونه که برای شخص غیر جامع شرایط هیچ گونه ولایتی متصور نیست، زوال شرایط در ولی فقیه موجب سلب ولایت از وی شده و
خود به خود از این مقام منعزل می شود و مردم نمی توانند از او پیروی کنند . این در حالی است که عدم شناخت و پذیرش مردم
نیز در مقام ثبوتی و جایگاه حقیقتی مقام ولایت تاثیری ندارد و طبیعی است که در عین حال، اعمال ولایت منوط به پذیرش مردم
و تشکیل حکومت اسلامی است; همان طور که پذیرش و عدم پذیرش مردم در واقعیت مقام پیغمبر و امام معصوم – علیهم السلام
– تاثیری نداشته و حضرت امیرالمؤمنین (ع) امام و رهبر است چه آن گاه که خانه نشین است و چه زمانی که کار رهبری جامعه را
عهده دار می شود .
هرچند ممکن است برای رهبری و مدیریت تعاریف جداگانه ای مطرح باشد اما به نظر می رسد این دو مفهوم ضمن این که دارای
مشترکاتی می باشند رهبری درسطح خود نوعی مدیریت عالی است و مدیریت نیز با توجه به سطوح و مراتبش در حدی با رهبری
نسبت به زیر مجموعه آمیخته می باشد . به همین جهت آنچه در این مبحث مطرح می شود ناظر به هر دو عنوان است و صرف نظر
از مراتب هر یک، به عنوان وجه مشترک رهبری و مدیریت ملحوظ شده است .
به هر حال رهبری و مدیریت در نظام اسلامی ثبوتا و اثباتا مبتنی بر ضوابط و معیارهای الهی است که بدون شناخت دقیق معیارها
و تطبیق دقیق آنها بر مصادیق در مقام گزینش تمام رده های مدیریت، تحقق کامل حکومت اسلامی غیر ممکن است .
در این مبحث مختصر، به طرح یکی از این معیارها – به عنوان ویژگی اصلی رهبری و مدیریت در اسلام – می پردازیم معیاری که
اساسی ترین مشخصه امام نیز بود و تفصیل ویژگی های دیگر که عموما تجلی همین ویژگی اصلی است را به مجال دیگر وامی گذاریم
.
عبودیت حق
عصاره اوصاف و شرایط احراز رهبری و مدیریت در اسلام، بندگی و عبودیت خداوند متعال است به گونه ای که مراتب رهبری
هموزن مراتب عبودیت است و اگر پیغمبر اسلام افضل و خاتم انبیاست، چون به بالاترین مرتبه عبودیت; یعنی عبودیت مطلقه که
بالاترین حد کمال انسان است دست یافته است .
حقیقت بندگی خدا و اطاعت از او، قبل از آن که در رفتار و عمل متجلی شود، یک احساس درونی و باور قلبی است که متناسب با
قوت و ضعف آن، رفتارها و اعمال همگون آن را باعث می شود . (۳۰)
ایمان و باور قلبی به نوبه خود نتیجه شناخت و معرفت و درجات آن است و معرفت توام با ایمان نسبت به مبدا هستی و کمال
مطلق، احساس خضوع و شیفتگی را در پی دارد . بنابراین عبودیت و مدارج آن تابعی از مراتب معرفت، ایمان و عمل صالح است و
نتیجه نهایی آنها قرب هرچه بیشتر به خداوند متعال است .
قرب به خداوند
منظور از قرب و نزدیکی به خداوند، نه قرب زمانی است و نه مکانی; چرا که این دو از خصیصه های عالم طبیعت هستند و خدا
فوق عالم طبیعت و آفریدگار آن است و نه منظور قرب اعتباری است و نه وهمی که ساحت مقدس او از این امور منزه است بلکه
حقیقتی است فراتر از همه این مقولات . پشت سر نهادن تنگنای عالم طبیعت است و پرواز در ملکوت . عبور از ظلمت عالم مادی
است و پیوستن به نور که، با مثالی می توان آن را برای تقریب به ذهن متنزل کرد: اگر در عالم طبیعت، خورشید را کانون نور و
مبدا تمام روشنایی ها فرض کنیم وقتی می گوییم یک لامپ ۱
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 