پاورپوینت کامل شکست یهودیان در مدینه (۳) ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شکست یهودیان در مدینه (۳) ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شکست یهودیان در مدینه (۳) ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل شکست یهودیان در مدینه (۳) ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

۶

قسمت پنجم

«و لولا ان کتب الله علیهم الجلاء لعذبهم فی الدنیا و لهم فی الآخره عذاب النار; و اگر نه این بود که خداوند ترک وطن را بر آنان
مقرر داشته بود، آنها را در همین دنیا مجازات می کرد; و برای آنان در آخرت نیز عذاب آتش است! !

واژه جلاء

اگر قومی سرزمین خود را ترک کردند می گویند جلای وطن کردند، جلا یعنی روشنی و ظهور، این واژه در آیه های «والنهار
اذاجلیها» (۱) «والنهار اذا تجلی » (۲) و امثال آن از همین ماده است . کسی را هم که از شهرت برخوردار است می گویند جلاست .

اگر گروهی در سرزمینی زندگی کنند، آن سرزمین به وسیله خانه ها و درختان و سکنه مستور است وقتی کوچ کنند خانه هایشان
ویران و درخت ها خشک می شود و زمین شان آشکار و روشن و منجلی می شود، از این جهت اگر گروهی از دیارشان هجرت کنند،
جلای وطن کرده اند .

جلای وطن به جای عذاب الهی

این جلای وطن بر یهود بنی نضیر تثبیت شد و این ها باید این کار را می کردند اگر خدای سبحان این حکم را برای یهود بنی نضیر
تثبیت نمی کرد و نمی فرمود شما باید ترک وطن کنید ممکن بود آنان را هم مثل یهود بنی قریظه مستاصل و ریشه کن کند;
عده ای را به اسارت بگیرند و گروهی را هم بکشند لذا فرمود: «و لولا ان کتب الله علیهم الجلاء لعذبهم فی الدنیا و لهم فی الآخره
عذاب النار» یهودیان بنی نضیر، هم در مسائل نظامی با مشرکان مکه در ارتباط بودند و هم در مسائل جاسوسی با منافقین داخلی
همکاری می کردند .

اگر این دسته از یهودیان را از جزیره العرب بیرون نمی کردند در تمام جنگ هایی که اسلام در پیش داشت از نظر نظامی و
اطلاعاتی آسیب می دید، چون اینان متمکن و مال دار بودند و از همین راه می توانستند آسیب برسانند .

«و لولا ان کتب الله علیهم الجلاء لعذبهم فی الدنیا و لهم فی الآخره عذاب النار»

اگر اینان مامور به جلاء وطن نمی شدند ممکن بود مانند یهود بنی قریظه به اسارت و قتل محکوم بشوند; هرچند جلای وطن به
نوبه خود یک عذاب شدید است .

در سوره مبارکه نساء جریان جلای وطن را در حد قتل می داند: «ولو انا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم ما
فعلوه الا قلیل منهم و لو انهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیرا لهم و اشد تثبیتا» در این آیه مساله جلای وطن را در کنار قتل یاد
کرده است، چون جلای وطن هم بالاخره گذشته از دشواری آن یک عذاب رسوایی را به همراه دارد اما در برابر آن عذاب ریشه کن
شدن و یا اسارت، عذاب خفیف تری است لذا فرمود اگر مساله جلای وطن برای آنان مقدر نمی شد به عذاب دردناک تری دچار
می شدند . واو در «و لهم فی الآخره عذاب النار» یا استیناف است که در این صورت، این جمله، جمله تازه است، یا اگر عطف است
عطف جمله بر جمله است و عطف بر «لعذبهم فی الدنیا» نیست، چون جمله قبلی این است که اگر خدا حکم جلای وطن را بر آنان
تثبیت نمی کرد در دنیا عذابشان می کرد، ولی چون محکوم به جلای وطن شدند دیگر به عذاب دنیایی محکوم نشدند . اگر «و لهم
فی الآخره عذاب النار» و عطف بر «لعذبهم » باشد معنایش این است که این جلای وطن باعث شد که آنان در آخرت هم نجات پیدا
کردند در حالی که در آخرت یقینا معذبند . پس عبارت «و لهم فی الآخره عذاب النار» یا عطف جمله بر جمله است یا واوش
استیناف است به قرینه عقلی که در خود آیه است .

سؤال چرا یهود بنی نضیر به این عذاب جلای وطن گرفتار شد و چرا ما باید عبرت بگیریم که می فرماید «فاعتبروا یا اولی الابصار» .

برای این که «و ذلک بانهم شاقوا الله و رسوله » . اینها مشاقه کردند یعنی بین خود و بین دین یک دره ای و یک شقاقی ترسیم کردند
که خود در یک شق قرار گرفتند و دین در شق دیگر .

«محاده » به همین معناست، در اواخر سوره مبارکه مجادله آمده است: «ان الذین یحادون الله و رسوله » (۳) آنان که محاده می کنند;
یعنی حدشان را از حد قرآن و دین خدا جدا می کنند و خود را در یک حد می بینند و اسلام را در حدی دیگر، به دنبال دین نیستند،
بلکه محاده دارند; یعنی حد جدایی دارند . مشاقه هم این چنین است یعنی اینان در یک طرف اند و دین و قرآن در طرف دیگر
«ذلک بانهم شاقوا الله و رسوله » این صغرای قیاس «و من یشاق الله فان الله شدید العقاب » هرکس با خدا درافتد خدا شدیدالعقاب
است این کبری . چون این کبری یک اصل کلی است لذا به همه می فرماید: «فاعتبروا یا اولی الابصار» یعنی آن چه که درباره یهودیان
بنی نضیر گذشت اختصاص به گذشته ندارد، بلکه درباره دیگران هم هست .

تعبیرات تهدیدی خدا

این لطف الهی است که در خیلی از موارد، عذاب و وعید الهی را تلویحا اما وعده را تصریحا ذکر می کند; یعنی می فرماید: «لئن
شکرتم لازیدنکم » اما لئن کفرتم لاعذبنکم نیست بلکه «و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» (۴) این تلویح نشانه آن است که لطف خدا
بیشتر از قهر اوست .

مطلب دیگر این است که در این گونه از موارد این آیات، انشایی است نه اخباری، همه اینها تهدید است، تهدید اخبار نیست انشا
است و انشا، صدق و کذب ندارد . اگر خدای سبحان، خلف وع