پاورپوینت کامل فلسفه توزیع فی ء ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه توزیع فی ء ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه توزیع فی ء ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه توزیع فی ء ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۶

جلوگیری از تکاثر و مبارزه با فقر)

«و ما افاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شی ء
قدیر ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل کی لا یکون
دوله بین الاغنیاء منکم و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا و اتقوا الله ان الله شدید العقاب: (۱)

و آن چه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید [شما برای تصاحب آن] اسب یا شتری بر آن نتاختید،
ولی خدا فرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره می گرداند و خدا بر هر کاری تواناست.

آن چه را خداوند از اهل این آبادی ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول وخویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و
در راه ماندگان است، تا [این اموال عظیم]در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا برای شما
آورده بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید; و از [مخالفت] خدابپرهیزید که خداوند کیفرش شدید
است!»

دو نکته ادبی

در آیه دوم دو نکته ادبی وجود دارد:

یکی این که آیه عطف نشده و نفرموده «و ما افاء الله » چون تقریبا بیان حکم فقهی همان اصل قبلی است. در آیه قبل حکم
فقهی مشخص نشد بلکه فرمود: «و ما افاءالله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب » یعنی آن چه که
ازاموال یهودیان بنی نضیر نصیب دولت اسلامی شد با دست رنج شما نبود پس شما نبایدتوقع داشته باشید. اما چه باید
کرد؟ این مشخص نشد. لذا حکم فی ء را به طوری که هم شامل اموال بنی نضیر بشود و هم شامل سایر فی ءها در آیه بعد
بیان فرمود از این جهت واو عاطفه را ذکر نکرد.

نکته دوم آن است که کلمه «فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب » در آیه دوم نیامده چون همان حکم مشخص است; یعنی
در بیان فی ء است; فی ءای که بدون دست رنج مسلمین حاصل می شود لذا در آیه دوم «فما اوجفتم علیه من خیل و لا
رکاب »

نیامده، یعنی مالی که بدون رنج و جنگ نصیب دولت اسلامی شود باید در این شش سهم صرف بشود:

«فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل » این کلمه «لله » حکم فقهی دارد، گرچه حکم تکوینی آن
محفوظ است. نظیر «اطیعواالله و اطیعوا الرسول » (۲) که یک حکم فقهی دارد گرچه در اطاعت تکوینی هم مطیع حق اند.

پاورپوینت کامل فلسفه توزیع فی ء ۵۰ اسلاید در PowerPoint

حکمی که معلل باشد هم ظهورش تام است و قوی و هم در برابرسایر احکام قدرت مقاومت دارد، حکم این کریمه معلل
است فرمود: «کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم ».

در جاهلیت چه جاهلیت پیشین، چه جاهلیت کهن و چه جاهلیت تازه جنگ را یک کشور گشایی می دانستند و هر کس
پیروز می شد ذخایر و اموال را هم به غنیمت می برد.

چیزی به این ضعاف نمی رسید مگر مال اندک. آل فرعون در جاهلیت اولی این شعار راداشتند که «قد افلح الیوم من
استعلی » (۳) هر کس پیروز شد، و زد و بند کرد اورستگار شد. این شعار در جاهلیت ثانیه و ثالثه هم ظهور کرد. در صدر
اسلام نیزهمین شعار بود که «من عز بز» یعنی هر کس عزیز و غالب شد بزاز می شود. بز یعنی «سلب » «من عز بز» یعنی
«من غلب سلب »، هر کس پیروز شد می رباید. این شعاردر واقع همان شعار زمان جاهلیت بود.

وقتی جریان جلای وطن بنی نضیر مطرح شد به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همین پیشنهاد را دادند که شما هم
همین کار را بکنید، یعنی مقداری از اموال را خودتان بگیرید و بقیه را در اختیار ماقرار بدهید. در این جا بود که همین آیه
مورد بحث نازل شد که این چنین نیست که «من عز بز»،«من غلب سلب »، چون اولا: شما در این جا کاری نکردید و ثانیا:
ماآمدیم که دفعا و رفعا از تکاثر و سرمایه داری جلوگیری کنیم: یعنی هم نگذاریم مال ها یک جا جمع شود و هم بکوشیم
کسانی را که مال ها را یک جا جمع کردند اصلاح کنیم.

لذا این آیه که آمد معلل کرد. سر این که بعضی از آیات معلل است و بعضی ازآیات بدون علت، همین عنوان است. در
جاهلیت عده ای از مشرکان و یهودیان سرمایه داربودند و گروه زیادی هم در رنج، سوره مبارکه «الهیکم التکاثر» آمده است
که جلوی این کار را بگیرد; یعنی آن ها که ندارند به فکر تکاثر نیفتند و آن ها که دارند از خطر تکاثر نجات پیدا کنند. بعدها
این چنین شد که خیلی از متمکنین ازتکاثر به کوثر رسیدند، نمونه آن داستان یک مرد انصاری است که آن را نقل
می کنیم:

وقتی کریمه «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون » (۴) نازل شد، مردی انصاری که وضع مالی اش خوب بود و باغی در
مدینه داشت و در همان باغ چشمه آب می جوشید ودرختان را سیراب می کرد، به حضور رسول الله صلی الله علیه و آله و
سلم رسیدو عرض کرد: اکنون که ما به مقام ابرار نمی رسیم مگر این که دست از محبوب های مادی برداریم، من گرچه
اموال فراوانی دارم اما بهترین مال من همین باغ سرسبزی است که از خودش آب دارد. (در حجاز و مدینه باغی که مشجر
باشد و از خودش آب داشته باشدبسیار کم بود، سرمایه های آن روز هم در همین حد بود نه در حد سرمایه های فعلی،اگر
کسی در مدینه یک باغ مشجری داشت که آبش از خود باغ بود و تامین می شد این چنین شخصی متمکن بود) وی گفت:
من همین باغ را در اختیار شما قرار می دهم نه اموال دیگر را، چون می خواهم به مقام ابرار برسم و تنها راه رسیدن به
مقام ابرارهم این است که دست از محبوب بردارم و این باغ، محبوب من است.

البته برخی عبارت «مما تحبون » را در آیه فوق، «ما تحبون » قرائت کرده اند واین بدان معنا نیست که «ما تحبون » بوده و
بعد به «مما تحبون » تحریف شده است، خیر چون هیچ جایی از قرآن دست نخورده است بلکه بدین معنا است که ما
این کلمه «من » را چطور معنا کنیم، «من » را تبعیضیه بگیریم یا بیانیه، اگر من بیانیه گرفتیم «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما
تحبون » یعنی حتی تنفقوا ماتحبون، باید از تمام محبوب ها صرف نظر کرد تا به مقام ابرار رسید. و اگر من تبعیضیه باشد
همان «مما تحبون » خواهد بود; یعنی من بعض ما تحبون پس برای این که این ها از تکاثر نجات پیدا کنند و به کوثر برسند
فاصله کم نبود اما این فاصله را عده ای پیمودند. سوره مبارکه «الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر» هم برای دفع خطر تکاثر
بود حدوثا، هم برای رفع این خطر بود بقاءا. آنها که داشتند این تکاثر را رفع کنند، و کسانی که ندارند به دام تکاثر نیفتند.
این مساله «کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم » هم این چنین است. آنها که دارند باید بکوشند تااز غنا نجات پیدا کنند و
افرادی که ندارند تلاش کنند تا به دام غنا نیفتند، چون اگر افتادند نجات پیدا کردن مشکل است.

انسان غنی، انباردار ورثه است و هرچه ازعمرش بگذرد علاقه اش به مال بیش تر می شود، این طور نیست که علاقه به مال
در دوران پیری کم بشود یا انسان بتواند از مال بهره ببرد، در دوران پیری این علاقه بیش ترخواهد شد و انسان یک انباردار
زایدی است. لذا فرمود ما این کار را کردیم که:

«کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم ».

اغنیا چه کسانی هستند؟

منظور از اغنیا شاید سرمایه دارها نباشند، چون غنی در مقابل فقیر است، اگرفقیر کسی است که موونه سال را ندارد و
مستحق زکات است، غنی کسی است که قدرت اداره زندگی اش را دارد، همین که بتواند خود را اداره کند غنی است: «من
کان غنیا فلیستعفف و من کان فقیرا فلیاکل بالمعروف ». (۵) پس شاید غنی در فقه اللغه قرآن به معنای سرمایه دار نباشد
بلکه در مقابل فقیر باشد; یعنی مقصود از غنی کسی باشد که موونه سال را دارد.

در بین مسلمین، مهاجران غنی نبودند چون آن ها دست از همه زندگی کشیدند و درصفه مسجد مدینه سکنا گزیدند،
اگر سخن از غنی است ممکن است در بین انصار اغنیابودند. «کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم »، گرچه خطاب به جمع
است اما این جمع دو صنف داشتند: مهاجر و انصار، مهاجران گرچه طبق قضایای شخصی مشمول نیستن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.