پاورپوینت کامل آمریکا و قضیه ایران ۵۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آمریکا و قضیه ایران ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آمریکا و قضیه ایران ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آمریکا و قضیه ایران ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۸

قسمت دوم

در مقالت پیشین گفته شد که اشغال نظامی ایران در جنگ جهانی دوم و حضور مقتدرانه امریکایی ها و «متفقین »هم زمان
با آغاز به کار شاه جوان و نبودن خاطرات سوء ازامریکاییان در ذهن مردم ایران، فرصت مناسبی بود تا آنها بتوانند
زمینه های حضورخود در ایران را بیابندو از طریق انعقاد قرار دادهای نظامی، تجاری و غیره موقعیت خود را تحکیم
بخشند.

البته درکی واقع بینانه که امریکایی ها از نقش برجسته موقعیت «ژئوپلتیکی » ایران و اهمیت نفت در سرنوشت آینده بشر
و وجود ذخایر عظیم منطقه خلیج فارس داشتند درسرعت بخشیدن به تحکیم چنین موقعیتی مؤثر بود.

در همین دوره بود که سطح روابط سیاسی ایران و امریکا نیز به سطح سفارت ارتقاداده شد و دو کشور اقدام به تاسیس
سفارت در سال ۱۹۴۴م در کشورهای یکدیگرنمودند. امریکا هم چنین تعداد سربازان و نفرات خود را دائما افزایش می داد
به طوری که در سال ۱۹۴۳م به حدود ۳۰۰۰۰ نفر رسیدند. در خلال جنگ و بعد از آن امریکاسعی در به دست آوردن امتیاز
نفت ایران را داشت، ولی عموما انگلستان مانع این امر می شد، ولی امریکا در جهات دیگر موقعیت خوبی در ایران به دست
آورد.

جنگ جهانی به پایان رسید. به تدریج رقابت و بدگمانی بین برندگان جنگ بروز کرد.

الگوی رقابت سنتی گذشته دچار تحول شده بود و امریکا به عنوان نیروی جدید وقدرتمند در صحنه باقی ماند، در حالی
که انگلیس ناتوان شده بود. بنابراین امریکادر کنار انگلیس جبهه جدیدی در مقابل شوروی گشود، زیرا مساله گسترش
شوروی به پیرامون آن از دل مشغولی های عمده قدرت دریایی (امریکا و انگلیس) بود.

از این رو امریکا رسما در سال ۱۹۴۷م (۱۲ مارس)، سیاست خود را درباره جلوگیری از گسترش «کمونیسم » اعلام داشت و
بدین ترتیب جنگ ایدئولوژیک بین لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم شرق به رهبری امریکا و شوروی آغاز شد و یک
دوره چهل ساله «جنگ سرد» را شکل داد.

سیاست مزبور که به «دکترین ترومن » معروف است به کوشش او در سال ۱۹۴۷م درمقابل کنگره امریکا اعلام شد و هدف
اصلی از آن جلوگیری از گسترش کمونیسم و حمایت از ملل آزاد اعلام شده بود و مسائلی از قبیل حفاظت از
فت خاورمیانه و کمک به کشورهای پیرامونی شوروی نظیر ترکیه، یونان، ایران و جز آن مورد توجه قرار داشت.

نظریه مزبور در چارچوب طرح ایجاد سد نفوذ «سیاست کانتین منت » امریکا قرارداشت. نظریه مزبور بر پایه نظریه
ژئوپلتیکی «اسپایکن » قرار داشت که در نظریه خود منطقه حاشیه و یا «ریملند» Rimland را مهم تلقی کرد که با تصرف
آن یاکنترل آن از سوی هر قدرت جهانی می توانست موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد.

این نظریه در کتابی که سال ۱۹۴۴م به چاپ رسید، منعکس شده است. لذا امریکایی هاخطر گسترش شوروی را در این
منطقه جدی گرفتند و سیاست جلوگیری از نفوذ آن را به مورد اجرا گذاشتند و کشورهای واقع در این منطقه در نگرش
استرتژیکی امریکا اهمیت زیادی پیدا کردند که ایران نیز در حساس ترین بخش این منطقه قرار داشت.

(ایران بخش نازک کمربند ریملند را آن هم در شمال مخزن انرژی آینده جهان، یعنی خلیج فارس تشکیل می داد.)
شوروی ها نیز پس از جنگ جهانی دوم در خروج خود از ایران جدی نبودند و در شمال ایران و آذربایجان استقرار داشتند.

این اقدام شوروی از سوی امریکایی ها تهدید ریملند تلقی می شد، لذا با هشدار جدی «ترومن » رو به رو شدند که «ترومن »
به «استالین » هشدار داد در صورت عدم خروج، متوسل به حمله اتمی به شوروی خواهد شد که استالین ناگزیر از تخلیه
نیروی خود از شمال ایران شد.

به دنبال اعلام این دکترین، ایران در کانون توجه امریکا قرار گرفت وزمینه سازی های قبلی نیز امکان تثبیت موقعیت
امریکا را در ایران فراهم می کرد.

بر همین اساس، در ۲۰ ژوئن ۱۹۴۷م موافقتنامه نظامی بین امریکا و ایران به امضارسید (۱۴ مهر۱۳۲۶)، که بر طبق آن
بازسازی و بهبود وضع ارتش ایران و اختصاص کمک های نظامی و تمدید ماموریت مامورین نظامی قرار داد۱۹۴۳م را
شامل می شد طبق این قرارداد هم چنین می بایست اداره مستشاری در ارتش ایران تاسیس شود و هیئت امریکایی به
عنوان «مستشار» در ارتش به استخدام درآیند. از طرفی دیگر پس ازاین قرارداد اعتباری به مبلغ ۲۵ میلیون دلار برای
تامین مایحتاج نظامی ارتش دراختیار ایران قرار داده شد.

و به دنبال آن در۶ دسامبر۱۹۴۷م وزارت امور خارجه امریکا رسما حمایت خود رااز آزادی و حاکمیت ایران اعلام کرد و
دفاع از ایران را وظیفه خود دانست. این قرارداد مورد اعتراض شوروی قرار گرفت و آن را مغایر با مفاد قرار داد ۱۹۲۱م
بین ایران و شوروی دانست که ایران نیز متقابلا به اعتراضیه شوروی پاسخ داد. البته عدم تصویب قرارداد نفت ایران و
شوروی در مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۹ مهر۱۳۲۶نیز بی تاثیر در اعتراض شوروی نبود.

این تحولات در مراحل آغازین «جنگ سرد» در سطح بین المللی راه را برای نفوذ واستحکام حضور امریکا در ایران هموار
می کرد و باعث غلطیدن ایران به دامن بلوک غرب و همسویی آن با استراتژی بحری می شد. حوادث پس از جنگ جهانی و
سیال بودن نظام قدرت و ژئوپلتیک جهانی بر ایران نیز تاثیر گذاشته بود و فرصت مناسبی رابرای فعالیت گروه ها و
احزاب سیاسی در ایران فراهم کرده بود. که فعالیت های سیاسی گروه های مذهبی و حادثه ۳۰ تیر و گروه های چپ و راست،
و ملی شدن صنعت نفت و نظایرآن در همین دوران شکل گرفت; و نهایتا به سقوط دولت ملی و کودتای ۲۸ مرداد
۱۳۳۲ش به وسیله امریکا در ایران انجامید. زیرا امریکا با نفوذ قوی در دستگاه نظامی،امنیتی، اداری و مالی و جز آن
توانست جریان پویای سیاسی ایران را به سوی تثبیت یک نظام سیاسی وابسته که در راس آن شاه جوان قرار داشت سوق
دهد.

حوادث پس از کودتا راه را برای حضور و نفوذ امریکا بیش تر باز کرد و کارشناسان و مستشاران امریکایی وارد ارکان
مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و برنامه ریزی کشورشدند و حوادث و تحولات ایران را در جهت منافع خود هدایت
نمودند.

آنها در سال ۱۹۵۴م امتیاز نفت ایران را کسب کردند. چیزی که در دوره قبل ازکودتا عملا برای آنها مقدور نشده بود و
بدین ترتیب بر صنعت نفت ایران نیز دسترسی پیدا کردند. امریکا در چارچوب طرح عمومی خود مبنی بر ایجاد رفورم
اجتماعی،اقتصادی در جوامع و کشورهای وابسته جهان سومی در امریکای لاتین، افریقا و آسیا،به بررسی وضعیت ایران
پرداخت. و اقدام به طراحی برنامه ای برای ایجاد دگرگونی درساخت و بافت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران نمود تا
وابستگی ایران را به دنیای سرمایه داری غرب و تبدیل شدن آن به بازار مصرف غرب و امریکا تسریع نماید.

آنها طرح معروف انقلاب سفید را به دست شاه بر ایران تحمیل نمودند تا از طریق آن امکان تحول در ایران فراهم آید.

اجرای طرح مزبور برای آنها مفید بود و باعث وابستگی اقتصادی، فرهنگی ایران به غرب و تبدیل آن به سرمایه داری
پیرامونی گردید. ساختارهای اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی اکولوژیک ایران به هم ریخت. نظام روابط سکونت گاه های
شهری و روستایی متزلزل شد. مهاجرت روستائیان، تشدید مشکلات شهرنشینی و روستانشینی و عشایری،
رشدنمایندگی های شرکت های صنعتی و تجاری بین المللی (چند ملیتی)، بی هویتی فرهنگی،افزایش نیازهای ملی به
خارج از مرزها و نظایر آن پیامدهای اجرای طرح مزبور بود.

تشدید وابستگی ایران به امریکا و غرب و گسترش نابسامانی های اقتصادی واجتماعی، از یک سو و گسترش اختناق از
سوی دیگر نهضت جدیدی را در سال ۱۳۴۲ه.ش به رهبری امام خمینی(ره) پرورش داد. این نهضت ظاهرا سرکوب شد،
ولی در فرآیند تشدیداختناق رشد کرد.

رژیم شاه و امریکا فعالیت دستگاه های اطلاعاتی و پلیسی را گسترش داد و صداهای آزادی خواهی را خاموش کرده و
نیروهای انقلابی را به شدت سرکوب می کردند.

همزمان تحول بین المللی جدیدی در منطقه بروز نمود و آن تصمیم انگلستان برای خروج از منطقه شرق سوئز و خلیج
فارس بود. این اقدام به ایجاد خلا قدرت در منطقه می انجامید که می توانست از سوی شوروی پر شود، ولی امریکا
جای گزین مناسبی بود،لذا با عقب نشینی انگلیس در سال ۱۹۷۱م. از منطقه، امریکا بلافاصله آن را تحویل گرفت و
موقعیت «شاه » در منطقه بهبود یافت. امریکا پس از شکست سیاست هایش درویتنام به خوبی دریافته بود که حضور
نظامی مستقیم هم هزینه سنگینی برای او داردو هم حساسیت های ضد امریکایی را دامن می زند. لذا سیاست خود را که
به سیاست «نیکسون » معروف است تغییر داد. بر اساس این سیاست جدید امریکا به جای حضورمستقیم سعی بر انتخاب
قدرت های محلی و منطقه ای به عنوان ژاندارم آن داشت تا ازطریق آنها بتواند منطقه را کنترل نماید. به این دلیل در
منطقه خلیج فارس و جدارنازک ریملند دو کشور ایران و عربستان نامزد شدند که با بررسی وزن ژئوپلتیکی آنها ایران
موقعیت برتری داشت لذا ایران و شاه به عنوان ژاندارم منطقه برگزیده شد.

به دنبال تصمیم انگلستان در سال ۱۹۷۱م مبنی بر عقب نشینی و خروج از منطقه «شرق کانال سوئز» خلا قدرت مسلط
جهانی در منطقه قابل پیش بینی بود که در صورت نبود قدرت رقیب، در منطقه گستره خلیج فارس و جنوب غرب آسیا
توسط قدرت شوروی پرمی شد، ولی حضور امریکا از اواسط دهه ۱۹۳۰م موجب شده بود که پایه های نفوذ آن در