پاورپوینت کامل این است معنای آزادی مطبوعات؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل این است معنای آزادی مطبوعات؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این است معنای آزادی مطبوعات؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل این است معنای آزادی مطبوعات؟! ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۹

پیش سخن

آزادی یکی از مواهب ارزش مندی است که آفریدگار جهان، بندگانی را بدان گرامی داشته و بدین وسیله رشد و کمال آن ها
را در پرتو آزادی مقرر فرموده و ازبردگی و عبودیت دیگران رهانیده است.

پیامبر اکرم(ص) خود، پیام آور آزادی بود. او بشر را از قید خرافه و جهل وزنجیر جور و استبداد رهانید و به راه هدایت و
رشد رهبری فرمود. «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم » آزادی خواسته ای فطری است و برای همه انسان ها
از هر نژاد و تبار، شاید کلمه ای به شیرینی و زیبایی آزادی نباشد. باتوجه به این خصلت فطری که تعالیم شریعت نیز آن را
شکوفا می سازدامیرالمومنین(ع) می فرماید: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا; بنده دیگری مباش در حالی که
خدایت آزاد آفریده است.»

بنابراین، پاسداری از نعمت آزادی وظیفه هر انسانی است. کمال و رشد و شکوفایی استعدادهای یک ملت در پرتو
آزادی میسر است و همان گونه که یک درخت برای رشد طبیعی خود به فضایی باز و شرایطمناسب نیاز دارد. انسان نیز
برای رشد معنوی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی خود به فضای باز و آیین نامه ای خاص محتاج است که نام این فضای
باز آزادی است،و نام این آیین نامه دین. در نهضت مقدس اسلامی، آزادی یکی از شعارهای اصولی بود که ملت به جان آمده
از استبداد ستم شاهی، فریاد می کرد و همان گونه که می دانیم برای به دست آوردن آن و به منظور شکستن غل و
زنجیرهای استعماری بهای بسیار سنگینی را پرداخت و هنوز هم می پردازد و چاره ای جز این نبوده و نیست،زیرا برای به
دست آوردن نعمت ارزش مندی چون آزادی و پاسداری از آن، کسی که خواهان آن باشد، باید چنین بهایی را بپردازد.

مفهوم و محدوده آزادی

آن چه مهم است بیان مفهوم آزادی و اهداف و حدود و ثغور آن می باشد. تعریف و تفسیرصحیح آزادی و بیان محدوده آن،
مرزی است که آزادی مشروع و منطقی را از آزادی خلاف شرع و نامعقول و سوء استفاده هایی که از آن می شود، جدا
می سازد. جان مطلب این جاست که: آزادی برای چه کسی؟ با چه ارزش و هدفی؟ و در چه محدوده ای؟

وگرنه داستان سعدی تداعی می شود که می گوید: شاعری برای رئیس دزدان شعر می گفت،همین که شعر خود را ایراد
کرد، رئیس دزدان گفت: لباس او را از تن بیرون کرده و بیرونش کنند. بیچاره شاعر در هوای سرد زمستان با بدن برهنه
در به در شد.

سگ های ولگرد هم که در کوچه ها زوزه می کشیدند، دور شاعر را گرفته، شاعر دست برزمین برد که سنگ بردارد و از جان
خود در برابر حمله سگ ها دفاع کند، دیدسنگ ها در گل یخ زده است، بی اختیار فریاد برآورد: چه حرام زاده قوم اند این ها.

سنگ را بسته و سگ را رها ساخته اند؟! حقیقت این است که سرنوشت آزادی دربسیاری جوامع بشری امروزه با چنین
سرنوشت تلخی روبه روست. بنابراین، هرگاه چنین نعمتی برای ملت و کشوری فراهم گردید، باید آن ملت ارزش آن را
بشناسند،از آن سوء استفاده نکنند و به شرایط آن قیام کنند. امیرالمومنین(ع) درکلمه ای بسیار ارزش مند می فرماید:
«من قام بشرایط الحریه اهل للعتق و من قصرعن احکام الحریه اعید الی الرق; آن کسی که به شرائط آزادی قیام کند،
شایسته آزادی است و آن که از شرایط و احکام آزادی قاصر باشد و کوتاه بیاید بار دیگربه بردگی عودت داده شود و به بند
اسارت افتد.»

جای آن دارد که مسئولین امربه این سخن گران سنگ امام(ع) دقت کنند. این آزادی چگونه به دست آمده است؟ وچه
کسی آن را به دست آورده و با چه بهایی؟ بدون شک همان گونه که امام راحل قدس سره می فرمودند این شما نبودید که
این آزادی را به دست آوردید، تابتوانید به هر کس دلتان خواست بدهید، این مردم بودند که با هدیه کردن خون خود و فدا
نمودن جوانان عزیزشان، شما را از حبس و تبعید به آغوش جامعه برگردانیدند و به جاه و جلال رسانیدند. البته آنها که
حبس و تبعید دیدند،گروه دیگری که حبس و تبعید را هم ندیده و وارث نعمت بادآورده انقلاب شدند! ولذا در خرج
کردن آن دست و دل بازند و سخاوت مندانه به بذر و بخشش دست می زنندو کمی به عقب سر نگاه نمی کند که پشتوانه
این نعمت خدایی چه بوده است و چگونه باید به شرایط آن قیام کرد؟

آزادی در نظام ارزش ها

آزادی یک مفهوم مطلق و بدون قید و شرط نیست. هر جامعه و فرهنگی برای محدود ساختن آن قالب و معیاری دارد که
در آن قالب و با آن معیار حدود آزادی را مشخص می کند.

در نظام ارزشی ما که برگرفته از اسلام و مفاهیم ناب قرآنی است، آزادی مفهوم خاص خود را دارد; یعنی انسان آزادی
عمل دارد، تا آن جا که برخلاف شرع و مصالح اسلامی و انسانی نباشد، چنان که در اصل بیست و چهارم قانون اساسی نیز
تصریح شده است: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عامه باشد..» در
خصوص آزادی احزاب و جمعیت ها نیز اصل بیست وششم می گوید: «احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و
انجمن های اسلامی یااقلیت های دینی شناخته شده، آزادند مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین
اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند..» بنابراین، آزادی اگر خارج از این محدوده باشد به هیچ وجه قابل قبول
نیست، در هیچ زمان و برای هیچ کس. آزادی در جامعه اسلامی با آزادی در کشورهای غیر اسلامی، به ویژه غربی
ولیبرالیستی تفاوت ماهوی دارد. در امریکا و انگلیس، هم جنس بازان هم آزادی دارند و رسانه های غربی آن را تبلیغ
می کنند! و به ازای این دلالی پول می گیرند،از سوی دیگر در یک تناقض آشکار و در راستای مصالح صهیونیستی اظهار
نظر علمی و پژوهشی تحت سانسور شدید قرار می گیرد! لجام گسیختگی به نام آزادی ترویج می شود. نمونه آن محاکمه
روژه گارودی فیلسوف مسلمان فرانسوی است که به جرم یک تحقیق تاریخی و زیر سوال بردن افسانه های یهود در مورد
شایعه قتل عام یهودیان و ۵/۱ میلیون را شش میلیون جلوه دادن تحت پیگرد قانونی قرار گرفته و به حکم دادگاه فرمایشی
فرانسه و اعمال فشار صهیونیست ها به پرداخت جریمه محکوم می شودکه این لکه ننگی است بر دامن محاکم غربی و
فرانسوی مدعی آزادی! این در حالی است که غربی ها از آزادی افسار گسیخته سلمان رشدی و اهانت هایی که به
مقدسات الهی و یک میلیارد و نیم مسلمان جهان نموده به دفاع برخاسته و حکم تاریخی وغیرقابل برگشت حضرت امام را
در مورد «مهدور الدم » بودن این مرتد نجس العین،منافی با آزادی و حقوق بشر می دانند و بر سر آن بلوا می کنند! حقا که
این جاست جای سخن سعدی که گفت: «چه حرام زاده قوم اند این ها سنگ را بسته و سگ را رهاساخته اند»!!

نظام ارزشی اسلام و آزادی

آزادی در فرهنگ غربی را به مجالی دیگرموکول می کنیم، اینک سخن از آزادی درنظام ارزشی اسلامی است، همین
مقدار بایدقاطع و صریح بگوییم: آزادی با مفهوم غربی و لیبرالیستی الگوی مناسبی برای آزادی در کشور اسلامی و
جامعه انقلابی ما نیست و احدی از فرزندان اسلام آن رانمی پذیرد. واژه آزادی در کشور ما با خون نوشته شده، خونی که از
دل های پاک وقلب های عاشق حق و شیفتگان اسلام ناب محمدی(ص) و راهیان کوی حسینی(ع) بر زمین ریخته شده
است و آزادی باید عرصه بالندگی این ایده و آرمان باشد.

قلمرو آزادی را تعالیم اسلام، اراده ملت فداکار، رهروان راه امام و مقام عظمای ولایت تعیین می کند، نه افکار لیبرالیستی
متاثر از فرهنگ غربی یا غیرغربی. آزادی باید همسو با خواست صدها هزار شهید و معلول و اسیر و
خانواده های زجردیده ای باشد که هنوز هم به استقبال خیل شهیدان خود، هزار هزار می روند تابا آنان عهد و میثاق بندند
که به آرمان های آنها وفادار بمانند و از ارزش های اخلاقی و انسانی دفاع کنند و دست رد به سینه فرصت طلبانی بزنند که
برای این نظام هیچ گونه سرمایه گذاری نکرده اند و امروزه بازیگر میدان شده اند. آری،آزادی باید بر وفق خواست این
لت باشد نه تازه به دوران رسیده های نازپرورده،یا ورشکسته های سیاسی وابسته که پرونده آنها در لانه جاسوسی و در
لیست کارگزاران استکبار جهانی و شیطان بزرگ موجود است. امروزه چهره منافقانه آن هازینت بخش مطبوعات
لیبرالیستی و روشنفکران غرب باور شده و برای خود در فضای انقلابی و اسلامی کشور جای پایی دست و پا می کنند!
شگفتا! ما آزادی را با چه بهایی به دست آوردیم و امروزه چه کسانی از آن سوء استفاده می کنند؟!

ملت مابرای رهایی از یوغ استعمار و استبداد ستم شاهی بهای سنگینی پرداخته که جزحاکمیت حق و عدل و استقلال و
آزادی به مفهوم واقعی اش چیزی آن را جبران نمی کندو به چیزی جز آن رضا نمی دهد. ملت ما چنین بهای سنگینی را
داد تا خود حاکم برسرنوشت خویش باشد، تا بتواند در سایه فرهنگ والای اسلامی به مدارج کمال برسد وجامعه ای
مستقل، متعالی و غیر وابسته بسازد، تا شاهد بالندگی نیروهای انقلابی و زجر کشیده ای باشد که صاحبان و وارثان
حقیقی این انقلابند و تا جان در کالبددارند از ارز