پاورپوینت کامل یهودیان و منافقان ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یهودیان و منافقان ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یهودیان و منافقان ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یهودیان و منافقان ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۶

«الم تر الی الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا من اهل الکتاب لئن اخرجتم لنخرجن معکم و لانطیع فیکم احدا ابدا و ان
قوتلتم لننصرنکم و الله یشهد انهم لکاذبون لئن اخرجوا لایخرجون معهم و لئن قوتلوا لاینصرونهم و لئن نصروهم لیولن الادبار ثم
لاینصرون لانتم اشد رهبه فی صدورهم من الله ذلک بانهم قوم لایفقهون لایقاتلونکم جمیعا الا فی قری محصنه او من وراء جدر
باسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی ذلک بانهم قوم لایعقلون ». (۱)

ترجمه: آیا منافقان را ندیدی که پیوسته به برادران کفارشان از اهل کتاب می گفتند:

«هرگاه شما را (از وطن) بیرون کنند، ما هم با شما بیرون خواهیم رفت و هرگزسخن هیچ کس را درباره شما اطاعت نخواهیم
کرد; و اگر با شما پیکار شود، یاریتان خواهیم نمود! خداوند شهادت می دهد که آن ها دروغ گویانند! اگر آن ها را بیرون کنندبا آنان
بیرون نمی روند، و اگر با آن ها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد، و اگریاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار می کنند; سپس کسی
آنان را یاری نمی کند!

وحشت از شما در دل های آن ها بیش از ترس از خداست; این به خاطر آن است که آن هاگروهی نادانند! آنان هرگز با شما به صورت
گروهی نمی جنگند جز در دژهای محکم یااز پشت دیوارها! پیکارشان در میان خودشان شدید است، (اما در برابر شما ضعیف!)

آن ها را متحد می پنداری، در حالی که دلهایشان پراکنده است; این به خاطر آن است که آن ها قومی هستند که تعقل نمی کنند!

همکاری منافقان با یهودیان

منافقین چون به حسب ظاهر مسلمان و اهل مدینه بودند:

«و من اهل المدینه مردوا علی النفاق »

خواستند به تبعید یهودیان رنگ قداست بدهند لذا گفتند اگر شما از جزیره العرب بیرون رفتید ما نیز به همراه شما می آییم تا
نگویند یهودیان را بیرون کردند، چون ما هم مسلمان و هم اهل مدینه ایم، اگر شهر را ترک کنیم، تبعید شما رنگ هجرت می گیرد و
هم سندی برای بی لیاقتی مسلمین است. مطلب دوم این که آنان در این کار، آن چنان مصرند که می گویند: «و لانطیع فیکم احدا
ابدا» ما حرف هیچ کسی را گوش نمی دهیم.

این کنایه به وجود مقدس ذات اقدس اله و رسول الله است;یعنی نه این که حرف افراد عادی در ما اثر نمی کند بلکه پیامبر هم اگر
ما را نهی کند و بگوید یهودیان را همراهی نکنید ما حرف او را اطاعت نمی کنیم. کلمه «ابدا» تاکیدی است برای این که اگر هرگونه
فشاری بیاید که بخواهد جلوی هجرت ما را بگیرد بی اثر است. آنان برای این که اثبات کنند این همکاری نه برای آن است که در
مدینه با هم داد و ستد داشتند و روابط تجاری داشتند، و باز نه برای آن است که در وطن و میهن و آب و خاک، یکی هستند، بلکه
فقط در راه عقیده است وگفتند: «و ان قوتلتم لننصرنکم ». چون جنگی که بین مسلمین و یهودیان بروزمی کرد فقط برای عقیده بود
نه بر سر مال و تجارت و سرزمین. پس آنان برای این که اثبات کنند این هم آهنگی در اعتقاد است نه در مسائل دیگر گفتند:

«او ان قوتلتم لننصرنکم ».

برادری منافقان و یهودیان

این که فرمود: «یقولون لاخوانهم الذین کفروا» این اخوت در قرآن کریم به چند نحو استعمال شده است: اخوت در نژاد و آب و خاک،
مطلق است و اعم از اخوت در اعتقاد و عدم شرکت در آب و خاک است.

اخوت در اعتقاد هم اعم است از شرکت در آب و خاک و نژاد و عدم شرکت، توضیح آن که:

این که می فرماید: «انما المومنون اخوه » مومنین شرکت در اعتقاد دارند خواه در آب و خاک شریک باشند مثل مسلمین مکه یا
مدینه و مانند آن، یا از جهت آب وخاک شریک نباشند نظیر صهیب که از روم آمده و یا بلالی که از حبشه آمده و سلمانی که از ایران
رفته و مسلمینی که در حجاز به سر می بردند، این ها هیچ گونه شرکتی دروطن و آب و خاک نداشتند ولی شرکت در اعتقاد داشتند.
گاهی شرکت در وطن مایه صدق اخوت است ولو در اعتقاد سهیم نباشند نظیر آن چه که درباره انبیا فرمود:

«والی ثمود اخاهم صالحا» (۲)

یا «و الی عاد اخاهم هودا» (۳)

و امثال آن، که صالح سلام الله علیه را جزء برادران قوم ثمود می داند و هود سلام الله علیه را جزء برادران قوم عاد می شمارد، این
برادری فقط شرکت در وطن و آب و خاک است نه شرکت در اعتقاد. پس اخوت در وطن اعم از شرکت در اعتقاد و عدم شرکت است،
چه این که اخوت در دین هم اعم از شرکت در وطن و عدم شرکت در وطن است.

این که فرمود:

«الم تر الی الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا»

این شرک در اعتقاد است خواه در وطن شرکت داشته باشد خواه نداشته باشد.

منافقان و کارشکنی

کار منافقین کارشکنی است، گاهی با توطئه، زمانی با تبطئه وجمع بین اینها هم صد عن سبیل الله است. در سوره مبارکه نساء و
امثال آن که می فرماید:

«و ان منکم لمن لیبطئن » (۴)

در هنگام اعزام نیرو به جبهه های جنگ علیه کفر، فرمود عده ای اهل تبطئه هستند; یعنی ایجاد بطی ء و کندی می کنند، به این
صورت که می گویند الان نه، در اعزام بعدی، این فصل نه، فصل بعدی. اینها که اهل تبطئه هستند در حقیقت همان توطئه گران اند.
قرآن کریم از این گروه به عنوان «صاد عن سبیل الله » یاد می کند، «صد» یعنی صرف، هم «ینصرفون بانفسهم »، هم «یصرفون
اغیارهم ». پس منافق صاد عن سبیل الله است. در سوره نساء آیه ۶۱می فرماید:

«و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول راءیت المنافقین یصدون عنک صدودا»

منافقین نمی گذارند آن ها به سوی تو بیایند هم خودمنصرفند، هم صارف دیگران هستند.

منافقان ترسو و دروغ گو هستند

منافق چون پایگاه اعتقادی ندارد همواره ترسان است. اگر

«الا بذکر الله تطمئن القلوب » (۵)

شد،عکس نقیضش هم این است که هر جا طماءنینه نیست یاد خدا هم نیست و چون در قلوب منافقین طماءنینه نیست کشف
می کنیم که یاد و نام خدا نیست و ظاهر این سوره هم حصر است. در آیه فوق تقدیم جار و مجرور با تقدیم حرف تنبیه، حصر را
می رساند،اگر یاد و نام خدا نبود طماءنینه ای نیست، چون در منافقین یاد و نام خدا نیست قهرا طماءنینه ای هم نخواهد بود. این
هم که فرمود:

«والله یشهد انهم لکاذبون »

پرده از روی نفاق برداشت و فرمود: اصلا منافق دروغ گو است، آن روزی هم که بامسلمین بودند به مسلمین دروغ می گفتند، امروز
هم که با یهود اعلان وفاداری کرده اند باز هم دروغ می گویند، اصولا اینها دروغ گویند.

کاذب، صفت مشبهه است نه اسم فاعل یعنی سیره نفاق کذب است. این چنین نیست که فقط با مسلمین دروغ بگویند و با شما
نگویند، اصلا نفاق با صدق جمع نمی شود. کسی که به خود دروغ می گوید هرگز با غیر راست نمی گوید. نکته حائز اهمیت در این
آیه که قبلا هم به آن اشاره شد آن است که فرمود:

«لئن اخرجوا لایخرجون معهم و لئن قوتلوا لاینصرونهم و لئن نصروهم لیولن الادبار»،

این اخبار از غیب و در واقع معجزه است، چون این آیه قبل از جریان واقعه بنی نضیر نازل شده اخبار به غیب است و معجزه است،
اما اگر بعد از جریان بنی نضیر واقع شده باشد این بیان سیره مستمره اهل نفاق است.

منافقان فرصت طلب اند

قرآن کریم در سوره مبارکه مائده از منافقین چنین پرده برمی دارد که این ها چون پایگاه آرامی ندارند فرصت طلب اند، روزی که
کفار در حال شکست بودندرابطه پنهانی با مسلمین داشتند و کم کم خود را به مسلمانان نزدیک کردند وقتی هم که مسلمین
آسیب می بینند رابطه شان را با کفار حفظ می کنند. آیه ۵۲ سوره مائده می فرماید:

«فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم »

مصداق کامل این آیه منافقین اند، گرچه قرآن کریم افراد ضعیف الایمان را هم الذین فی قلوبهم مرض می گوید اما مصداق کاملش
منافقین اند.

این ها هستند که شتاب زده به سمت اهل کتاب می روند. در آیه قبل این چنین آمده بود که

«یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود والنصاری اولیاء بعضهم اولیاءبعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم
الظالمین »

آن گاه فرمود:

«فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم »،

این ها که قلبشان مریض است شتابان خود را در جمع اهل کتاب یعنی یهودی و غیر یهودی حاضر می کنند نفرمود
«یسارعون الیهم » که زود از شما جدا می شوند و به سمت یهودیان می روند بلکه فرمود«یسارعون فیهم » یعنی قلبا که با آن ها بودند
عملا هم می کوشند که خود را در جمع آن ها حاضر کنند. کفر آنان جدید نیست که بشود یساعرون الیهم بلکه ریشه دار است منطق
آنان هم این است که:

«یقولون نخشی ان تصیبنا دائره »

ما می ترسیم اوضاع برگردد و مسلمین شکست بخورند، ما چرا آسیب ببینیم. آن گاه قرآن کریم پرده برداشت و فرمود:

«فعسی الله ان یاتی بالفتح او امر من عنده فیصبحوا علی مااسروا فی انفسهم نادمین »

اگر مسلمین پیروز بشوند چه خواهید کرد؟ قطعا پشیمان خواهید شد.

پس عادت منافقین این چنین است. در سوره مبارکه المنافقون که از کار آنان پرده برداشت فرمود که این ها طبعا ترسو هستند و
این که الان ایمان آوردند فقط برای آن است که به خدا و قرآن سوگند یاد کنند نه این که به خدا ایمان آورده باشند واعتقاد پیدا
کنند، هیچ ذره ای از ایمان الهی در قلب شان راه پیدا نکرده است:

«اتخذوا ایمانهم جنه »،

اینها سوگندشان را سپر قرار دادند، اگر کافر بودند که نمی توانستند سوگند یاد کنند. «فصدوا عن سبیل الله انهم ساء ما کانوا
یعملون ذلک بانهم آمنوا ثم کفروا» اینها که مرتد شدند و کفر درونیشان را حفظ کردند واسلام ظاهریشان را نگه داشتند این گروه
هم جزء منافقینند.

«فطبع علی قلوبهم فهم لایفقهون و اذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم »

حرف های تند و تیز گوش نوازی هم دارند اما

«کانهم خشب مسنده »

مثل چوب خشکی هستند که به جایی تکیه داده شده

«یحسبون کل صیحه علیهم »

هر حادثه ای که پیش بیاید قبل از همه بیش تر از همه می ترسند، نه پایگاه مردمی دارند نه به الله متکی اند و خودشان هم می دانند
که در درونشان نوری نمی تابد.

«هم العدو» (۶) سر این که عده ای «کالانعام بل هم اضل سبیلا» (۷) هستند.

این است که انسان وقتی مار و عقرب را می بیند از آن ها فاصله می گیرد ولی منافق کسی است که در ظاهر به صورت مرغ است، اما
باطن او مار و عقرب است. وقتی انسان با مار مصافحه کرد مصافحه کردن همان و مسموم شدن همان. منافق هم مار و عقربی است
که به صو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.