پاورپوینت کامل شبنم شقایق ایمان ۷۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شبنم شقایق ایمان ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شبنم شقایق ایمان ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل شبنم شقایق ایمان ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

۳۸

سیری در زندگی، مبارزات و اندیشه های شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد

قسمت دوم

سفیر نور

سیر در زمین اگر هدف دار آن هم با مقصدی مثبت و به قصد خدمات مذهبی و تبلیغات دینی تواءم با دقت نظر و ژرفای
اندیشه صورت پذیرد، مورد خواست و توصیه خداونداست. هاشمی نژاد به نقاط گوناگون کشور مسافرت می نمود تا دید
وسیع تری نسبت به جوامع بیابد و جلوه هایی از سنت الهی را با مشاهده آثار گذشتگان نظاره گر باشد.

بدیهی است عالمی که بر اثر استعدادی شگرف و برخورداری از محضر اساتیدی برجسته کمال و پختگی لازم را به دست
آورده، خود را بی نیاز از این سفرها نمی بیند و باسعدی هم سخن می گردد:

در اقصای عالم بگشتم بسی
به سر بردم ایام با هر کسی
ز هر گوشه ای توشه ای یافتم
ز هر خرمنی خوشه ای یافتم

اما سیر و سیاحت شهید هاشمی نژاد ، مقصدی فراتر این را هم در پی دارد، زیرااو می خواهد در هر شهر و دیاری که توقفی
دارد، مردم را با سخنان پرجاذبه و ژرف خویش، آگاه نماید و حقایقی را که پشت پرده جهل و ستم مخفی کرده اند، برای
مشتاق روشن کند و در واقع به دلیل احساس تکلیف و کوشش برای ترویج اعتقادات مذهبی به مناطقی که زمینه مهیا
بود یا احساس نیاز می گردید هجرت می کرد و رنج سفر را برخویشتن هموار می نمود. او به منظور سیراب شدن از
چشمه سار اهل بیت(ع) در ۲۲سالگی به عراق سفر نمود و در مدت یک سالی که در کشور مزبور اقامت داشت بارگاه و
ضریح مقدس ائمه مدفون در شهرهای کربلا، نجف، کاظمین و سامرا را زیارت نمود و به دلیل فراهم نبودن شرایط
تحصیل و کسالتی که به وی دست داد عتبات رابه قصد قم ترک نمود.

با گذشت چندماهی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در خرداد ۱۳۵۸ با قبول ریاست هیئت ایرانی به دو کشور لیبی
و سوریه مسافرت نمود. این سفر به مناسبت دهمین سالگرد برچیده شدن پایگاه های امریکایی در لیبی صورت گرفت،
هاشمی نژاد حدود یک ساعت با سرهنگ قذافی در خصوص مسایل جهان اسلام بحث کرد. او از این که دولت مردان لیبی در
عین حال که با ایران اظهار دوستی می کنند و خود را حامی مسلمانان ومحرومان می دانند، ولی در برابر اشغال گران
روسی و دولت وابسته افغانستان موضع مناسبی نداشتند و نیز در مقابل رژیم بعثی عراق که آن روزها به صور مختلف
باانقلاب اسلامی خصومت نشان می داد و تجاوزات پراکنده ای در مرزهای ایران آغاز کرده بود، نرمش نشان می داد و با
چنین حاکمانی روابط دوستانه داشت به شدت انتقاد کردو نارضایتی امت ایران را با قذافی در میان نهاد، نامبرده
می کوشید در مقام ریاست جمهوری لیبی از این مسایل بگذرد، ولی هاشمی نژاد با آن صراحت لهجه و قوت بیان بر اثر
استدلال های محکم و متین، قذافی را وادار به تجدید نظر در مواضع خود نسبت به موارد مذکور نمود. هیئت بلندپایه
ایرانی پس از لیبی به سوریه و سپس به اردن رفت، روحیه ساده زیستی هاشمی نژاد و فروتنی وی تعجب و تحسین هیئت
همراه را به دنبال داشت. هم چنین در بهمن ۱۳۵۹ هاشمی نژاد هم زمان با سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از سوی
شورای عالی تبلیغات اسلامی به دو کشور ژاپن و بنگلادش سفر کرد.

در این مسافرت در دفاع از مواضع جمهوری اسلامی سخنرانی جالبی ایراد نمود و به سوالات خبرنگاران در زمینه های
گوناگون پاسخ داد و در جمع دانشجویان و دانش آموزان بنگلادش به تشریح اهداف انقلاب اسلامی پرداخت. صلابت
هاشمی نژاد در سخنان وی برای اعضای هیئت بسیار تحسین برانگیز بود و با همان حرارت سخن می گفت که در
سخن رانی پانزدهم خرداد ۱۳۶۰ در افشای جریان لیبرال ها در دانشگاه تهران از او مشاهده شد.

در ژاپن خطاب به خبرنگاران گفت: آشکارا اعلام می کنم که برای ما مساله فلسطین همان مساله ایران است و از آن جدا
نیست و تاکید داشت: اگر ملت ایران یک گلوله داشته باشد همان را به سینه اسرائیل غاصب رها می کند.

البته زمانی که ساواک لرزه بر اندام اشخاص می انداخت، ریاست سازمان امنیت واستان دار بهشهر تقاضای ملاقات با سید
را داشتند او با عزت نفس اعتنایی به آن هانکرد، با ناامیدی به او پیغام دادند که بر فراز منبر سخنی علیه امریکا واسرائیل
نگوید و او با شجاعت پاسخ داد:

این مربوط به خودم می شود که بگویم یا نگویم. بعد طی سخنانی خطاب به استاندارو رئیس ساواک در جمع عده
کثیری از مردم فریاد زد: چرا باید از اسرائیل و جنایات امریکا سخن نگویم؟ آیا شما مسلمان نمی باشید و نمی بینید که
مسلمین به دست اسرائیل قتل عام می شوند، چرا باید شاه این مملکت صهیونیسم را در قبله اول مسلمین به
سمیت بشناسد؟

دیدار با سلحشوران

سی و پنج روز از جنگ تحمیلی نگذشته بود که این شیر بیشه شجاعت به سوی جبهه های جنگ شتافت که حضور وی به
عنوان شخصی برجسته تاثیر زیادی در تقویت روحیه اهالی مناطق جنگی خصوصا دزفول داشت; چند روز قبل از ورود
هاشمی نژاد مردم این شهر مقاوم مورد حمله موشک های مخرب رژیم عراق قرار گرفته و عده زیادی شهید ومجروح داده
بودند که سید با سخنرانی پرشور خود در مسجد جامع دزفول بخشی ازآلام مردمان این سامان را تسکین داد. همان شب
وی به همراه تعدادی از برادران دزفولی و چند دوست طلبه در زیرزمینی روی یک زیلو و چند تکه روزنامه خوابیده بود که
نیمه های شب در اثر صدای مهیب چند موشک نه متری عراق از خواب بیدار شد. هاشمی نژاد به همراه دوستان به محل
حادثه که در دویست متری بود رفت ودر هنگام مشاهده صحنه دل خراش حادثه اشک در چشمانش حلقه زد. با این حال
صدایش دچار لرزش نشد و با فریاد رسا به بازماندگان شهدا دل داری می داد و مردم قهرمان دزفول را می ستود، روز بعد به
کرمانشاه رفت و پس از سخنرانی های پرشور در جبهه های غرب ، به دزفول مراجعت کرد و در این شهر لباس رزم بر تن
نمود و به خط مقدم جبهه رفت تا برای یک لحظه هم که شده در لباس مقدس و پرافتخار سربازی و دفاع از اسلام باشد،
در شب چهارم آبان قبل از آن که بخوابد به پایگاه هوایی دزفول رفت و کاخی که بنی صدر در آن زندگی می کرد از نزدیک
دید که دربار شاه در ذهنش تداعی گشت، درآن جا به درد دل های افسران که از آلودگی های بنی صدر در رنج بودند گوش
داد و باخاطره ای تلخ و حالتی تاثربار خوابید که صدای مهیب بمب قوای بعثی او را از خواب بیدار کرد.

ایشان که به اتفاق اعضای شورای عالی دفاع به جبهه رفته بود، ضمن آن که درتاریکی شبانه مدام با الفاظ خاصی
صدامیان را نفرین می کرد، از عملکرد برخی خصوصابنی صدر در برخورد با برادران سپاه و نیروهای ارتشی بسیار
اراحت بود و از این که تعدادی سلاح های معمولی هم در اختیار نیروها به اکراه قرار می دادند، در درون خویش می جوشید
و آرام نداشت او با فکر وسیعی که داشت پیشنهادهای بدیع و مفیدی می داد که از جمله آن ها بسیج عمومی و تشکیلاتی
مردم بود که به نام طرح «لبیک یاخمینی » در جامعه مطرح شد.

جرعه های فرزانگی

در کنار تلاش های مبارزاتی و تبلیغی شهید هاشمی نژاد بخش مهمی از اوقات خویش راصرف کارهای علمی و
قویت بنیان های عقیدتی جوانان نمود و از پایه گذاران جلسات بحث و انتقاد مشهد بود، در واقع روشن گری های این دانشور
در قالب بحث های عمیق وگسترده با جوان های دانشجو و غیر آن بسیار مورد استقبال واقع گردید و شور ونشاط معنوی
در انسان های تشنه معارف ایجاد کرد و به همین دلیل در فاصله سال های ۱۳۴۲ – ۱۳۵۱ چهره آن شهید برای مخاطبان
حالت فرهنگی و علمی به خودگرفت و تلاش های سیاسی وی تحت الشعاع چنین جلسات علمی واقع شد. در سال ۱۳۵۰
درجلسه ای که جمعه شب هر هفته در شهرستان قوچان تشکیل می شد حضور می یافت. وقتی به مشهد بازمی گشت شب
از نیمه گذشته و سید خواب و استراحت نداشت در سال ۱۳۵۶ وقتی از زندان آزاد گردید به تهران می رفت تا در جلسه ای
که با حضور شهید بهشتی، دکترباهنر و تنی چند از علما در روزهای جمعه تشکیل می شد، حضور یابد. در این
نشست علمی راجع به قانون اساسی و نحوه حکومت اسلامی و ابعاد و جوانب تشکیلات مذهبی بحث می شد و بنا به
اظهارات همسر شهید هاشمی نژاد پس از بررسی های لازم در این جلسه یک قانون اساسی مطابق با موازین دینی و
شرعی تدوین گردید. آن شهید بر این باور بودکه یک مسلمان متعهد و مومن نمی تواند از مسائلی که در جامعه می گذرد
دور باشد وموظف است در مقابل هرگونه ستم و خلافی مقاومت کند و فریاد بزند و جدایی دین ازسیاست را نغمه شوم
استعمار می دانست که سال ها در ایران منعکس شده بود و از این که جمعی می خواستند به صورت دیگری این دو را از هم
تفکیک کنند ناراحت به نظرمی رسید.

اولین اثر قلمی، هاشمی نژاد در سال ۱۳۳۷ به رشته تحریر درآمد و او در این زمان ۲۶ سال داشت، کتاب مزبور از نظر
روانی نثر و پختگی محتوا و سبک نگارش برای خوانندگان جاذبه ای خاص پدید آورد بحث کتاب از گفت وگوی چند
مسافر که در قطاری نشسته اند شروع می شود و در ادامه به بیان ارزش های اسلامی و دفاع از قوانین جاودانه اسلام
پرداخته شده است.

کتاب «مناظره دکتر و پیر» آن چنان مورد استقبال کم نظیر نسل جوان اسلامی قرار گرفت که پس از مدتی کوتاه برای
نهمین بار به طبع رسید، در فرازهایی از اثریاد شده سید از تمدن غرب و آفت های آن به شدت انتقاد کرده و با ذکر
مدارکی مستندو به نقل از برخی دانشمندان غربی هم چون «گوستاولوبون » بر این نکته تاکیدنموده که تمدن غرب برای
مشرق زمین جز نکبت و بدبختی چیزی به بار نیاورده است.

در ادامه نویسنده از زبان پیرمرد در این کتاب می گوید: «با کمال اطمینان می گویم بسیاری از آثار تمدن صحیح که در
اروپا و امریکا دیده می شود، از ملت مسلمان سرچشمه گرفته است. در آن روزگاری که در سراسر اروپا حتی یک مکتب خانه
وجود نداشت مسلمین دارای بزرگ ترین مراکز علمی و فرهنگی بودند و در روزگاری که دانشمندان اروپا در اثر اظهار
عقیده و نظریات علمی خود متهم به جنون شده و در گوشه زندان ها به سر می بردند و یا از طرف کشیشان تکفیر شده و
به فجیع ترین وجه آن ها رابه دار می آویختند و یا در آتش می سوزانیدند مسلمین بزرگ ترین دانشمندان خود را که حتی در
دنیای امروز جزء معلمین بشر به شمار می آیند در آغوش خود تربیت می نمودند.

سپس اعترافات دانشمندان غربی را در خصوص پیشرفت های مسلمین در علوم گوناگون را بر می شمارد.

هاشمی نژاد عقیده داشت نسل جوان به لحاظ مذهبی دارای مشکلاتی است که نادیده گرفتن آن ها موجب روی
گردانیدن این قشر جامعه از تعالیم عالیه اسلام خواهد بود وبرای پاسخ گویی به چنین مشکلاتی کوشید تا بر مبنای
منطق و استدلال صحیح و اصولی پاسخ هایی را تهیه کند، به عنوان نمونه در کتاب «مشکلات مذهبی روز» به
پرسش های متعدد درباره حضرت مهدی(عج) در ابعاد گوناگون پاسخ داد و در بخش دوم این نوشتارثابت نمود که وجدان
نمی تواند جایگزین دین شود و کسی که با تعالیم و روش های ساخته اندیشه انسان ها تربیت می شود، نمی تواند خود را
بی نیاز از دین بداند. آن شهید از انتقادات بی جایی که برخی جاهلان و عده ای مغرضان مطرح می نمودند به
دت ناراحت بود و می گفت: «اسلام با آن چهره علمی و درخشان خویش در برابر این قبیل انتقادات غیرواقعی مانند
فرشته ای است که در تنگنای حملات دیوانی قرار گرف