پاورپوینت کامل عزاداری در عید ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عزاداری در عید ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عزاداری در عید ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل عزاداری در عید ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۵

ساعت شش بعد از ظهر بود و ما به نماز مغرب ایستاده بودیم که یکی از بچه ها فریاد زد و گفت: «نگهبان ها دارن میان!»
راستش در طی چند ماه گذشته کم تر اتفاق می افتاد که آن ها در چنین ساعتی به محوطه اردوگاه بیایند. چندلحظه ای
نگذشت که درب آسایشگاه باز شد و سرباز عراقی، اسم دو تا از بچه ها را باصدای بلند اعلام کرد و از آن ها خواست تا با او
بروند.

از هر آسایشگاه، چند نفری را صدا کردند و جمعا ده، دوازده نفر را به بیرون ازمحوطه اردوگاه بردند. مدت ها بود که از
این قبیل اتفاق ها نمی افتاد. برای همه ماروشن بود که عراقی ها می خواهند به طریقی عصبانیت خودشان را از حمله ایران
که درجنوب جریان داشت، نشان بدهند. یکی از بچه ها، برای سلامتی اسرا و همه رزمندگان،قرائت دو رکعت نماز را
پیشنهاد کرد که بی درنگ، تمام آسایشگاه به نماز ایستاد… این واکنش معنوی، به همه ما قوت قلب می داد. بعد از نیم
ساعت، درهای آسایشگاه هاباز شد و هر یک از اسیران به داخل آسایشگاه، پرتاب شدند. دو نفری که ازآسایشگاه ما بودند،
از شدت کتک، نمی توانستند راه بروند.

صبح روز بعد، همه اردوگاه را به بهانه آمار، یک ساعت و نیم به حالت خبردارنگه داشتند. پاسخ کوچک ترین حرکت،
ضربات باتوم پلاستیکی بود… بعد از این که خیلی از بچه ها به بهانه های واهی کتک خوردند، بالاخره فرمان آزادباش صادر
شد. آن روز، وقتی بچه ها به دستشویی و حمام رفتند، با قطع آب مواجه شدند… یکی ازنگهبان ها گفت: به خاطر کمبود
آب، از امروز به بعد، چند ساعتی قطع آب داریم. تاساعت یازده از آب خبری نبود… به محض آمدن آب، نگهبان ها، سوت
داخل باش را به صدا درآوردند و با این کارشان به کسی اجازه استفاده از آب را ندادند.

ساعت سه ونیم بعد از ظهر بود که مجددا در آسایشگاه ها را باز کردند و اجازه دادند تا مثل صبح از محوطه استفاده کنیم.
منتهی این دفعه، به بهانه پر شدن چاه ها…! مثل شب قبل، باز هم مشغول نمازبودیم که سربازان عراقی به آسایشگاه
شماره ۲ که همه بچه هایش بسیجی بودند، رفتندو اس