پاورپوینت کامل مدرس و روشنفکران ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدرس و روشنفکران ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرس و روشنفکران ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرس و روشنفکران ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۷

لکه های ابر در آسمان معرفت

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند

جمال چهره تو حجت موجه ما است

حافظ

روشنفکری و تجدد طلبی در ایران، پس از آشنایی با فرهنگ غرب به صورت جریانی سطحی و آفت زده، پدید آمد. آنان خواستار
تغییر سنت ها و پذیرش فرهنگ و تمدن غرب شدند. در عصری که شهید مدرس به عنوان دانشوری عالی رتبه و فقیهی برجسته
طلوع نمود، روشنفکران می کوشیدند برای جایگزینی باورهای تمدن جدید در زندگی فردی و اجتماعی افراد با ارزشها و آداب
دینی به ستیز و مقابله برخیزند. این افراد ضمن تقلیدی سطحی از متفکران غربی در صدد محو میراث فرهنگی و تخریب حصارهای
اعتقادی بودند، ظهور این طبقه نتیجه استیلای تهاجمی تمدن جدید بود و افراد این قشر با مسائل اجتماعی به طور غیر منطقی و
سطحی برخورد می کردند و نوعی بیگانگی با فرهنگ خودی داشتند.اگر دم از آزادی یا قانون طلبی می زدند می خواستند با این
حربه هابه مبارزه با دیانت مردم و جنبه های تقدس جامعه برخیزند.

روشنفکران این دوره به عنوان تاکید بر ملیت گرایی به عنوان محور اصلی اندیشه خود، از تئوریسین های رضاخان بودند و در
استقرار و تحکیم اقتدارسیاسی وابسته به استکبار تلاش می کردند، نفی شریعت اسلامی، حاکمیت لیبرالیستی به همراه پیروی از
غرب را این افراد تنها راه ترقی و توسعه سیاسی اجتماعی ایران قلمداد می کردند و گرچه با طرح حاکمیت قانون به مبارزه با
استبداد برخاستند اما در عمل نه تنها با رژیم رضاخان به توافق رسیدند بلکه با حمایت و تقویت آن به تحکیم پایه های لرزانش
مبادرت ورزیدند و تقدیر از استعمار و قدرت های غربی را در راس برنامه های خودقرار دادند، جهان بینی این افراد از میدان به در
کردن فرهنگی بود که بینش معنوی را محور همه حرکت های اجتماعی و فردی تلقی می کرد و ابداع ارزشها و باورها را مربوط به
خالق هستی می دانست.

آنان مذهب گریزی و حمله به معتقدات مذهبی و انتقاد از مقدسات را شیوه خویش قرار داده بودند.

حرکت بر محور هویت

آیه الله مدرس که دانشمندی متدین، با شهامت و پایداری بود و در زندگی فردی و اجتماعی خویش مناعت طبع داشت و به
واسطه توجه به ساحت قدس پروردگار قدرت روحی فوق العاده ای به دست آورده بود و دلش به نور ایمان روشن گشت و این فروغ
معنوی حکمت و معرفت را برایش به ارمغان آورد، در مقابل تفکر باطل و کج اندیشی روشنفکران ایستاد و در برابرروشنفکرانی که
متاسفانه تعزیه گردانهای مجلس و سیاستگذاران کشور شده بودند و سیاست های غربی را پی گیری کردند مقاومت نشان داد و
تحت هیچ شرایطی تسلیم این عده نشد.

مدرس، در برابر دنیای فکر و اندیشه چنین گروهی از آزادی و استقلال سخن می گوید و در دوران تسلط کامل سیاست امپراتوری
انگلستان با شجاعتی وصف ناپذیر اظهار داشت: تمایل سیاست ها برای ما مضر است، ایرانی مسلمان بایدمسلمان و ایرانی باشد،
ایرانی باید خودش ایرانی و سیاستش هم ایرانی باشد. این شهید والامقام عقیده داشت سبب درماندگی جامعه ایرانی این است که به
خویشتن تکیه ندارد، روشنفکران بیمار و گروهی سیاستمدار دور ازاندیشه و خرد و محروم از تدین منتظرند کسی از بیرون بیاید و
دست ایران را گرفته نجات دهد و این برای ملتی با آن هویت قوی روا نمی باشد. مدرس می گفت ما لیاقت آن را داریم که از خویشتن
کفایت و استغنا نشان دهیم و آن قدرت های پوشالی با مشاهده عزت و عظمت ما که ریشه در ارزشها و وفاق اجتماعی دارد ناچارند
در مقابل ما تسلیم شوند و احتراممان را نگه دارندو حقوقمان را بیش از گذشته مراعات کنند.

اگر از خود بی کفایتی، خودباختگی و حقارت نشان دهیم دشمن در وجودمان لانه می کند و اندیشه و فکر جامعه مرتع شیاطینی
می شود که از بیرون برایمان تصمیم می گیرند، نباید سست عنصر باشیم و در برابر تشکیلاتی که بر زور وقدرت بنیان نهاده شده
کوتاه بیاییم; این روش ابهت ما را از بین برده وصبغه دینی و معنویمان را به تحلیل می برد، امکان دارد آنان تهمت خرافی،موهوم
پرست و کهنه گرا بر ما بزنند، اما اگر اراده و همت و عزمی استوارباشد فریب چنین تبلیغات مسمومی را نخواهد خورد و لحظه ای
از قله ارزشمندخوبی ها به سوی دره ناپسندی ها تنزل نمی کند.

اداره امور و اراده اجتماعی

روشنفکران با استعمار غربی هم سنخ بودند. آنان روحانیت آگاه و بیداری چون مدرس را مدافع پاسدار از جان گذشته و سر سخت
تفکر دینی و شریعت اسلامی و مانع اصلی تحقق تجدد طلبی و حاکمیت قانون لیبرالیستی می دیدند.

از این رو، هرگاه توان و امکان می یافتند به ستیز با چنین افرادی می پرداختند. تنی چند از مشروطه خواهان با مدرس در نجف
ملاقات کردند، و به وی می گفتند ما برای نجات فقرا، ضعفا و ستمدیدگان و معاونت به آزادی خواهان ایران آماده ایم، مشروطه دارد
پا می گیرد شما که از علمای سیاست دان هستید افکار آزادی خواهانه ما را در قوانین خود بگنجانید، آنان از حکومت شوراهای آینده
در روسیه حرف هایی می زدند که ما هم برای برقراری مشروطه وامیدهای آینده می زدیم، مدرس می گوید:

طی دو سه جلسه مذاکره این ها را از سر خود باز کردیم و بعد هم مرتجع و نافهم سیاسی شدیم از همان نخستین روزهای
مشروطیت و صدور فرمان آن بیانیه هایی پراکنده بودند، چون می دیدند علما خواهان یک قانون اسلامی وتضمین کننده حقوق
ملت هستند. این برخورد نشان می دهد مدرس از همان دوران طلبگی این افراد را شناخته و به اهداف و مقاصد واقعی آنان که خیر
ملت درآن نبود، دست یافته است.

مدرس در یکی از نطق های مشهور خود که حاوی تحلیلی عمیق در مورد انقلاب مشروطه است می گوید: «اشخاص منورالفکر از
داخله به این فکر افتادند که امورات اجتماعی این مملکت از اداره شخصی خارج شود و به صورت اداره اجتماعی اداره گردد و
سبت به این مساله هر عاقلی که به درجه اول عقل باشد تصدیق می کند که اداره کردن امور شخصی با اراده اجتماعی اقوی و
امتن است، این مساله از بدیهیات است، استبداد و مشروطه هم اصلا با هم مناسبت ندارد.» در واقع از نظر وی در درجه اول عقل ما
را از استبداد ودیکتاتوری بر حذر می دارد و نیاز به هیچ استدلالی نیست و چون برخی راه رابرای دیکتاتوری رضاخانی فراهم
می سازند فریاد هشدارش را بلند می کند، این وسوسه را می شناسدو به مقابله با آن برمی خیزد و می گوید: امروز اثری از
آن مشروطه نیست، خیال می کنم از کسی ملاحظه دارید، به خدایی که مرا خلق کرده این حرف ها را بگذارید. مدرس می داند که
مکانیزم ترس از طریق خود بیگانگی و جهل نیروی مولد رشد را فلج ساخته و جامعه را دچار نا امیدی و سرخوردگی می سازد، به
همین خاطر شدیدا در جهت هویت بخشیدن به ملت و ایجاد اتکا واعتقاد به نیروی خود در میان مردم تلاش می کند.

عقل زیستن

مدرس بر خلاف روشنفکران سیاست موازنه عدمی نسبت به همه قدرت های خارجی را پیش گرفت و در اشاره به دلایل افول
قدرت های شرق وصعود قدرت های غربی و عملکرد جهانخواران گفت: «در قرون اخیر وضعیت دنیادر آثر کهنه شدن بعضی دول و
غفلت بعضی دول و غرور بعضی دول در دنیای کهنه، بعضی دول به خیال ترقی خود افتادند یا از هوشیاری یا از احتیاج یااز تجدد
بالخصوص در اروپا در قرون اخیر، از صد و پنجاه سال قبل یک دولت هایی وجود پیدا کردند در صدد برآمدند که دول کوچک دنیا را
بخورند،سپس به جدید نبودن این پدیده اشاره کرده و می گوید:

البته وضعیت دنیا همیشه این اقتضاء را داشته است.» و در جای دیگرمی گوید: «سه چهار کشورند که می خواهند جهان را بخورند،
باید ترفندهای اینان را کشف کرد و به دیگر کشورها فهمانید که در دامشان نیفتند. ما درعصری زندگی می کنیم که باید عقل
زیستن را بیاموزیم و تقویت کنیم. داردغذای روح ما عوض می شود. غذای جسممان در حال تغییر است به جایی خواهیم رسید که
هر دو را هم باید کمپانی ها برایمان تهیه کنند و فکر و دست ما درآن دخالتی نداشته باشد، صیانت، تاریخ ما، دین ما، قوانین ما
معیشت فردی و اجتماعی ما را اگر از دست ما خارج کردند و خود متولی آن شدند هر روزچیزی به آن می افزایند یا از آن کم
می کنند و ما گیج و منگ نمی دانیم دنبال چه باید برویم.» وی در خصوص آورندگان عقاید دهری و بلشویکی اظهار داشت:

سیاسی ما، مذهبی ما، مورخ و نویسنده ما نفهمید که از همان اول جلو این عقیده و مسلک یا مرام را بگیرد و ترس مردم را بریزد و
از خشم حکام نترسدو بیدارشان کند، هی آمدند و گفتند و نوشتند در کنار ما و در خانه همسایه ما انقلاب شده و آزادی و
دالت حاکم گردیده و یک مسلک سیاسی را در اروپاساختند و برای تجربه در آسیا پیاده کردند، به تعریف و تمجیدش پرداخته به آن
عظمت دادند و ملت ما را که شجاعت داشت نهضت تنباکو را با موفقیت ازسر بگذراند مرعوب و دلباخته این حباب سیاسی نمودند.
گروهی از روشنفکران این موضوع را مطرح کردند که الفاظ باید تبدیل به فارسی شود، مدرس نه تنها این شعار را موافق وطن
خواهی ندانست، بلکه گفت با آن مغایرت دارد وافزود باید وطن واقعی شناخته شود و به دفاع از آن بپردازیم.

از یمن تا جزیره العرب ارض ایران بود، لغت عرب، کرد و لر همه جزء زبان ایرانی بود و اینان همه اقوام هموطن ما بوده اند، مقصود
عرضم این است که اگر آقایان در قانون نویسی یک لفظی را از جهت ادبی خوب نمی دانند من هم موافقم، ولی اگر سیاسی است که
بنده جدا عرض می کنم بعضی پیشنهادات به خصوص به مقتضای امروز خیلی مضر است و علاوه بر آن که وطن خواهی نیست
زیان هم دارد، عربی هم لغت خودمان است. لری زبانمان است و باید اینها را نگاه داشت که برایمان نافع است. او موضع گیری در
برابر لغات و اصطلاحات عربی را عملی می داند که به ضعف فرهنگی منجر خواهد شد و در پایان از این که هیچ گونه حساسیتی از
جانب این گروه در برابر لغات فرهنگی نقش بسته روی کاغذ، قبض تلگراف و مانند آن مشاهده نمی شود، اظهار تعجب می کند، به
حق این موضع گیری مدرس از مواضع ارزشمند او است و در برابر آن گروه کج سلیقه و بی توجه به مصالح کشور و فرهنگ آن نه تنها
دچار موضع تقابلی یاانفعالی نمی شود، بلکه به حل مشکل پرداخته و با تالیف وطن خواهی و اسلامیت و ایرانی بودن و دفاع از
فرهنگ غنی این مرز و بوم راه اصلاح طلبان سلف رادر اندیشه و عمل استمرار می بخشد. او آنچه را دیگران در آئینه نمی دیدنددر
خشت خام ملاحظه می کرد و با هوش ذاتی و روشن بینی ناشی از تقوا و تهذیب نفس، آینده کشور و روی کار آمدن رژیم تجدد خواه
را پیش بینی کرد و آنچه را بعدا به دست رضاخان و پسرش انجام شد پیش بینی و به احمد شاه گوشزدمی نماید و می گوید: گذشته
از جهات اقتصادی، رژیم آینده تصمیم دارد بانوعی تجدد خواهی مصنوعی، تمدن مغرب را با رسواترین وضع و قیافه ای زیباتقدیم
نسل های آینده کند، برنامه اش این است که به زودی چوپان ورامین وکشاورز کنگاور با فکل و کراوات در خیابانهای تهران
خودنمایی کرده کاراساسی خود را ترک کنند، اما هرگز آب لوله کشی برای مردم فراهم نکند،کارخانه های شراب سازی و عروسک
سازی دایر کند، ولی کوره آهن گدازی و یاکارخانه کاغذ و ماشین سازی بر پا نشود، درهای مساجد و مدارس و تکایا به عنوان مرکز
خرافات و اوهام بسته خواهد شد، سیل رمان های خارجی وداستانهای خیالی منتشر خواهد شد به وسیله مطبوعات و سینما فساد
را دراین کشور شایع نمایند به طوری که پایه ها، افکار و عقاید و اندیشه های نسل جوان از پسر و دختر بر بنیادهای افسانه و پوچ
قرار گیرد، رژیم آینده دزدی، رقص، آواز و بی عفتی را ترویج خواهد کرد و مملکت را دچار فاجعه وضایعه خواهد نمود.

وزش توفان تجدد

یحیی دولت آبادی، عنوان برنامه های مبتذل رضاخان را اصلاحات اساسی می گذارد و می گوید: به همین خاطر جمعی از آزادی
خواهان به وی نزدیک شدند.

آری روشنفکران ایرانی، علی رغم تمامی ادعاها و شعارهای آزادی خواهی واستقلال طلبانه به دلیل سنخیت ذاتی و جوهری با
رژیم رضاخان و غایات غرب گرایانه و تجدد طلبانه آن به عنوان ابزاری در خدمت دیکتاتوری این رژیم واستعمار انگلیس عم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.