پاورپوینت کامل با اصحاب علم و دین ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل با اصحاب علم و دین ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل با اصحاب علم و دین ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل با اصحاب علم و دین ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

۹

این سخن رانی برای طلاب علوم دینی بنیاد باقرالعلوم ایراد شده است، اما ازآن جا که نکته های بسیار خوبی در آن هست، مناسب
دیدیم که تحت عنوان «بااصحاب علم و دین » آن رابه شکل کنونی تنظیم و ویرایش کنیم. در شماره های قبل هم از حضرت ایشان،
این نوع تنظیم ها را انجام داده ایم;مثلا «باجوانان ». والسلام

فرقی که ما با سایر مردم، حتی با سایر مومنین، داریم این است که ماافتخار خدمت گزاری به پیشگاه ولی عصر صلوات الله علیه را
داریم. گرچه همه مومنین و همه شیعیان، ریزه خوار خوان نعمت آن حضرتند. ولی ما، درمیان همه اقشار مردم، یک ویژگی خاصی
داریم، زیرا انتساب ما بیش تر، وخدمت گزاری ما مستقیم تر و واسطه اش کم تر است. ما هستیم که درصدد برآمدیم تا ان شاءالله
همان وظایف انبیا و اولیا سلام الله علیهم را عهده دارشویم. و به عنوان مقدمه این کار، باید از مباحث علمی و مکتب تربیتی
آن هااستفاده کنیم تا صلاحیت عهده داری بخشی از این وظایف را پیدا کنیم.

غافل شدن از این مطلب موجب خسران عظیم است که در واقع هویت ما از دست می رود، زیرا قوام هویت ما به عنوان طالب علم،
به این است که نوکر امام زمان(عج) باشیم. اگر در اعتقاد و رفتارمان، این حقیقت وجود نداشته باشدو اثرش را نبخشد، نشانه این
است که ما مصداق «خسروا انفسهم » هستیم.

یعنی خودمان را باختیم، هستی خودمان را از دست دادیم; هویت خودمان رافراموش کردیم. ارزش و افتخار ما به همین انتساب و
به این خدمت گزاری است.

اگر این نباشد، ما چه ارزشی می توانیم داشته باشیم. واقعا اگر این مطلب نباشد مگر بنده و شما بلد نیستیم وارد کاری بشویم که
درآمد خوبی داشته باشد; همین کارهایی که صدها و هزارها نفر انجام می دهند و آلاف و الوف جمع می کنند. بسیاری از ما شاید
لیاقتمان، برای این کارها بیش تر از سایرین باشد. پنجاه شصت سال عمر و جوانی خود را صرف چه کرده ایم؟ برای چه ازمزایای
زندگی و از لذت های این عالم، چشم پوشی کردیم؟ برای این که چه بشویم؟ آیا برای این که سرپیری، آن وقتی که دیگر پای مان لب
گور است،تازه به یک رفاه زندگی برسیم؟ آن وقتی که جوانی بود، نشاط و سلامت ونیرومندی بود; در آن وقت با فقر و فلاکت و
گرفتاری و محرومیت می گذراندیم;حال که سر پیری است و بعد از گذراندن شصت سال از عمرمان، حالا بیاییم فکراین باشیم که
چهار ریال پولی جمع کنیم؟ یک خانه ای درست کنیم؟ یا چیزهایی مانند آن؟ شما جوان ها اگر دنبال این ها هستید، راه های خیلی
بهتری وجوددارد.

اما ادعای ما این است که خدای متعال به ما یک معرفت و شناختی داده که دل از زخارف دنیا کندیم و به این ها دل نبستیم; یعنی
گول دنیا را نخوردیم.

افتخار ما به این است که اهل دنیا فریب زرق و برق دنیا را خوردند و این سبب این شد که کور شوند، و وظایف خودشان را نبینندو
نفهمند که چه مسئولیت هایی دارند; یعنی دنیا چشم آن ها را نابینا کرد. اما خدای متعال به ما توفیق داد، چشم بینا داد که گول
دنیا را نخوریم و وظایفمان رافدای لذایذ دنیا نکنیم. اصل برای ما، انجام وظیفه است. اصل برای ما،خدمت گزاری به پیش گاه
مقدس دین و اولیای دین است. بهره مندی از زندگی دنیا، برای رفع ضرورت ها است. به منزله اکل میته ای است که هیچ
اصالتی ندارد. و استفاده از آن به اندازه ای است که بتوانیم وظیفه مان را انجام بدهیم.

اگر این مطلب را فراموش کردیم، وای به حال ما چرا که مصداق خسر الدنیاوالاخره می شویم. در نتیجه خیلی بدتر از آن کسانی
می شویم که از اول دنبال زندگی دنیا رفتند. آن ها دیگر خودشان را گول نزدند. گفتند ما دنیاپرستیم و رفتند به دنبالش و به
اندازه ای که مقدر بود به آن رسیدند. اما ما،خودمان را گول زدیم، خیال کردیم که برای خودمان آخرت درست می کنیم، ازنظر
معنوی پیشرفت می کنیم، نور چشمی خدا و امام زمان شدیم. اگر پس گردنی به ما بزنند و بگویند: برو! ما گول تو را نمی خوریم;
آن وقت چه کنیم؟ :

«قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا»

دنیاپرستان خاسرند; اما اگر ما به دنبال دنیا رفتیم، اخسرین هستیم، چون خیال می کنیم اهل دین و تقوا وآخرتیم:

«الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا»

خیال می کنیم عمامه پیغمبر بر سر و لباس امام زمان به تن داریم.

بر مقام اولیا تکیه می زنیم، جانشین آن ها هستیم، این چیزها را پیش خودمان تخیل می کنیم.

حالا کم یا زیاد، اما قدر مشترکمان این است که بالاخره برای خودمان یک ارتباط خاصی با خدا و اولیای خدا قائلیم، بیش از آن چه
سایر مردم دارند.

اما اگر معلوم شد که ارتباط واقعی برقرار نیست و ما را نپذیرفتند، نه به خاطر این که آن ها بخیل باشند، بلکه به این خاطر که ما،
دروغ گفتیم، و درادعایمان صداقت نداشتیم و خواستیم به سر خدا و پیغمبر کلاه بگذاریم، خوب خدا و پیغمبر کلاه سرشان
نمی رود. خواستیم امام زمان را گول بزنیم وبگوییم ما نوکر تو هستیم، او امام است و از دل ما آگاه هست. می داند که نوکرش
نیستیم، و اعمالمان هم این را نشان می دهد. بنابراین نه به دنیارسیدیم و نه به آخرت چه خسرانی از این بدتر؟ بهتر این است که تا
دیرنشده اول بیاییم حسابمان را صاف کنیم، اگر واقعا دنیا می خواهیم راهش مدرسه و طلبگی و روحانیت نیست. این کارها برای
آدم دنیا درست نمی کند.

اگر یک عده معدودی رسیدند، یک امر بالعرض و اتفاقی بوده. این، راه دنیاطلبی نیست، دنیاطلبی راه های دیگری دارد که خیلی
زود می شود به آن رسید، خیلی هم مشکل نیست. مقداری آدم به حلال و حرام توجه نکند خیلی زودمی شود پول جمع کرد.

امااگر واقعا ما طالب آخرت هستیم، دنبال این هستیم که چیزی بیش از دنیاگیرمان بیاید، باید حواسمان جمع باشد که مصداق

«زینا لهم اعمالهم »

نشویم. خیال نکنیم که با این درس خواندن ها خیلی هنر داریم می کنیم درحالی که در واقع فقط ظاهری درست کردیم به جز
انتساب دروغین چیز دیگری نباشد. اما اگر واقعا طالب آخرت هستیم باید در رفتارمان تجدید نظر کنیم.

باید توجه داشته باشیم حرکاتی که انجام می دهیم، آیا به طرف همان مقصداست یا نه؟ آیا خطورات ذهنی ما از صبح تا شب و از
شب تا صبح فکر زخارف دنیا است؟ یا فکر ابتغاء مرضات الله؟ هر حرکتی که می کنیم ببینیم خداراضی است، یا ببینیم دلمان آن را
می خواهد. این تلاش هایی که می کنیم،نقشه هایی که می کشیم، افکاری که داریم، کارهایی که می کنیم، به سوی چه هدفی است؟
آیا انگیزه ما برای این حرکت ها و تلاش ها این است که بیش تر به رضایت خدا برسیم؟ یا بیش تر به دلخواهمان برسیم؟ تجدید نظر
کنیم، دقت بیش تری بکنیم; زود است اگر این دقت را نکنیم به پشیمانی عظیمی بیش ازپشیمانی دنیاپرستان مبتلا شویم. باری
من چون خودم آلوده هستم کم و بیش به دیگران هم سوءظن پیدا می کنم.

می گویم: شاید دیگران هم مثل من باشند.

اگر شما هم مثل من هستید، خوب است بیاییم با هم، تک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.