پاورپوینت کامل نفس ملهمه ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نفس ملهمه ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نفس ملهمه ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نفس ملهمه ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۸
«لا اقسم بیوم القیامه × و لا اقسم بالنفس اللوامه × ایحسب الانسان الن نجمع عظامه × بلی قادرین علی ان نسوی بنانه × بل یرید
الانسان لیفجر امامه × یسئل ایان یوم القیامه »
سوگند به روز قیامت، سوگند به نفس ملامت گر، آیا انسان گمان می کند که استخوان هایش را گرد نخواهیم آورد؟ آری قادریم
انگشتانش را موزون و مرتب کنیم، بلکه آدمی می خواهد در گناه مداومت داشته باشد، روز قیامت کی خواهد بود؟»
در قرآن چند نفس، به ما معرفی شده است: اماره، لوامه، مطمئنه، و ملهمه . انسانی که دارای پاورپوینت کامل نفس ملهمه ۳۴ اسلاید در PowerPoint باشد به او الهام می شود
که در زندگی چه راهی را انتخاب کند و از چه راهی پرهیز کند، «و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها»
خداوند به نفس، قسم یاد می کند، به آن نفسی که آفریده شده است .
در این آیه آمده است که به این نفس، میزان کار زشت و خوب الهام می شود و انسان می فهمد که چه راهی او را به سعادت و کمال
می رساند و چه راهی او را به بدبختی می کشاند .
درباره قسم، چند چیز متصور است: قسم، مقسم به، مقسم علیه و جواب قسم .
خدای تعالی، به کسی یا چیزی قسم می خورد که آن چیز دارای اهمیت و کرامت باشد . چیزهایی هم که برای شما عزیز باشد شما
به آن ها قسم یاد می کنید . به جان فرزندم، به جان پدر و مادرم و . . .
خدا که به انسان قسم یاد می کند به خاطر بزرگی و کرامت انسان است . خدا گاهی قسم یاد می کند به آفتاب، ماه، آسمان، زمین، و
روز و شب، مهتاب، کوه طور و . . .
قسم های خدا بیهوده یاد نشده است، لذا اگر به جان انسان قسم می خورد چون جان انسان محترم است . این انسان است که به
جایی می رسد که به جز خدا نمی بیند .
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
آیا برای بشر امکان دارد به جایی برسد که بتواند قطب عالم امکان، آن موجودی که به وجود او آسمان و زمین ثابت و برقرار مانده
است; یعنی امام زمان حجه ابن الحسن (عج) را درک بکند و او را ببیند؟
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
هزار نکته باریک تر زمو این جاست
نه هر که سر نتراشد قلندری داند
اگر انسان، معارف حقه را در قلبش جا دهد، قلبش مصفا و نورانی می گردد . گناه، روح لطیف انسان را تیره و تار و قلب آدمی را
سنگ می کند، به طوری که دیگر موعظه و پند در او اثر نخواهد کرد . در این جا مناسب است چند نمونه را نقل کنیم:
نمونه اول:
علامه حلی، یکی از علمای بزرگ شیعه است که در حله به دنیا آمد . در آن زمان حله مرکز علم و دانش بود . علامه حلی می گوید:
هر وقت که به مشکلات علمی برخورد می کردم و نمی توانستم آن را حل کنم به عتبات عالیات سفر می کردم و با توسل به ائمه –
علیهم السلام – آن ها را حل می کردم . روزی برای حل مشکلات علمی تصمیم گرفتم به نجف بروم و به حضرت امیرالمؤمنین –
علیه السلام – توسل نمایم . در بین راه به یک مردعرب برخورد کردم، آن عرب به من سلام کرد و مرا به اسم صدا زد . من جواب
سلام او را دادم .
مقداری از راه را با هم رفتیم . آن عرب گفت: جناب استاد کجا می روی و چه مقصودی داری؟ گفتم: به نجف می روم .
گفت: آیا به زیارت می روی یا غیر زیارت را هم در نظر داری؟
گفتم: زیارت و گاهی هم که در بعضی از مسائل فقهی که بر من دشوار می شود و نمی توانم درک کنم به کنار قبر امیرالمؤمنین
علی (ع) رفته از روح علی (ع) استمداد می طلبم و بعد مشکلم را حل می کنم و مسائلم حل می شود .
آن عرب برگشت و گفت: علامه! چه مسئله مشکلی داری که می خواهی از روح علی (ع) در نجف کمک بگیری . گفتم یکی از
مسائل را می گویم . یک مسئله را به آن شخص عرب گفتم که هر چه کتاب ها را نگاه کردم جواب مسئله را در آن ها ندیدم . آن مرد
عرب فرمود: علامه این که مشکل نیست . این مسئله را مرحوم شیخ طوسی در کتاب «تهذیب » در صفحه فلان جواب داده است .
علامه می فرماید: من این جواب را یادداشت کردم، تا به آن کتاب مراجعه کنم . سؤال دیگری کردم، باز دیدم مرد عرب فرمود:
جواب آن مسئله در فلان کتاب در فلان صفحه است . مسئله سوم را هم مطرح کردم جواب آن مسئله را هم به من داد .
علامه حلی می گوید: من تکانی خوردم، دستم را دادم به دست این عرب که با او مصافحه کنم، دیدم این عرب مرد دانشمند و
عالمی است، بهتر این است که نسبت به او ادب را رعایت کنم . دست من در دست این عرب بود، برگشت یک نگاهی کرد و فرمود:
علامه، چطور نمی شود آقا را دید، در حالی که دست تو در دست همان آقا است . تا این جمله را فرمود خواستم آقا را بغل کنم که از
روی حیوان افتادم . وقتی به خودم آمدم فقط خود و حیوانم را دیدم .
نمونه دوم:
صدرالمتالهین شیرازی آن فیلسوف شرق و حکیم الهی که در کهک قم هنوز هم جایگاه او جزء آثار باستانی است می گوید: هرگاه
مسائل بر من مشکل می شد از کهک حرکت می کردم و به کنار قبر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها می آمدم و از حضرت
استمداد می طلبیدم و مسائل علمی را حل می کردم . جای مقدس، روح متعالی، روح پاک، روح غیر آلوده، وقتی کنار قبر فاطمه
معصومه سلام الله علیها می آید و طلب کمک می کند، بر او افاضه می شود .
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 