پاورپوینت کامل قانون مندی حاکم بر سیره نظری و عملی امام خمینی(ره) ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قانون مندی حاکم بر سیره نظری و عملی امام خمینی(ره) ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قانون مندی حاکم بر سیره نظری و عملی امام خمینی(ره) ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قانون مندی حاکم بر سیره نظری و عملی امام خمینی(ره) ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
۲۱
افکار بلند و اندیشه های حضرت امام(ره) و عملکرد ایشان به گونه ای است که بیان ناقص ما نمی تواند آن چنان که هست
این موضوع را تبیین کند. با وجود این، سعی می کنیم مطالب خود را به طور اجمال در حد توان ارائه دهیم.
مدیریت و تصمیم گیری
بحث نخست، تبیین کلی ارتباط مدیریت با تصمیم گیری است. اصولامدیریت انباشتی از تجربه های بشری است که به
تصمیم سازی وتصمیم گیری مدیران برای تدبیر امور کمک می کند. به تعبیری می توان مدیریت را مترادف با تصمیم گیری
دانست که هر لحظه مدیربا هدف گذاری، سازمان دهی، برنامه ریزی، نظارت و هم آهنگی، اعلام موضع می کند که
مدیران به طور معمول به آن اقدام می کنند و تلاش بر این است که این تصمیم گیری ها مدون، منضبط و مضبوط در
اختیارجامعه بشری قرار بگیرد. امروزه از مدیریت به عنوان تکنولوژی طلایی روز یاد می کنند; یعنی بالاترین نوع
توان مندی که در اختیاربشر قرار گرفته تدبیر امور است. البته این توان مندی به طورمطلق در اختیار رب العالمین است.
همه جوامع به اصطلاح صنعتی یاپیشرفته، امروز به این مهم دست یافته اند که راز توسعه منطبق با ارزش های خودشان را
در ارتقای توان مندی های مدیریت جستجوکنند.
با این تعبیر، تلاش هایی که صورت گرفته در این جهت بوده که آیادر شیوه تصمیم گیری حضرت امام(ره) قانون مندی
خاصی حاکم بوده است؟ تصمیماتی همچون تدوین و تصویب قانون اساسی، توقف جنگ ویا انتخاب نام نظام جمهوری
اسلامی که نزد همه مشهود است وتصمیمات خرد و کلانی که در حوزه شخصی گرفته شده، آیا از یک قانون مندی خاص
پیروی می کرده اند، یا خیر؟
در توضیحاتی که ارائه خواهم کرد، تلاش این بوده که برای چنین تصمیم گیری هایی در زبان و ادبیات مدیریت،
قانون مندی خاصی جستجوشود و آن قانون مندی تحت عنوان یک نظریه و یک تئوری مطرح شود که نام بحث خود را
«تئوری مدیریت بر مبنای اصول »می گذارم.
به عنوان مثال اصرار بر تنظیم و تدوین و تصویب قانون اساسی ازدید ادبیات مدیریت، اولین کاری است که باید انجام
شود تا نظام را هدف مند کند. این امر به طور کامل با چارچوب های نظری مدیریت منطبق است و حاصل آن استقرار
سریع ارکان نظام بود; یعنی سازمان دهی و تقسیم کار بین ارکان نظام و تاکید بر این که این ارکان در یک ارتباط منسجم
عمل کنند. در بررسی تصمیمات حضرت امام(ره) شاهد تفاوت هایی با شیوه های تصمیم گیری رایج در مدیریت هستیم. در
ادبیات رایج مدیریت این شیوه ها را تحت عنوان «نظامات تصمیم سازی » می شناسند. در این تلاش این نظریه به
طورتدریجی شکل گرفت که آیا می توان در قالب ادبیات رایج مدیریت این قانون مندی را تعریف و عرضه کرد؟ به همین
منظور آن چه را که در این ده دوازده سال تهیه و تدوین و سعی شده ارتباطشان بایکدیگر سنجیده شود، در قالب بیان
مدیریتی عرضه می کنیم.
نظریه های مدیریت را در قالب عناصر اساسی نظریه، اصل نظریه،فرض هایی که بر آن حاکم است و استنتاج قضایا از این
نظریه ارائه خواهیم کرد و سعی می کنیم به همین کیفیت این مطالب رادسته بندی کنیم. در این نظریه، چهار عنصر
اساسی مورد توجه وعنایت قرار گرفته است:
۱ اصول و مبانی ارزشی (که در ادبیات مدیریت کمتر به آن اشاره می شود) یکی از عناصر اصلی که حضرت امام(ره) به
اتکای آن تصمیم گیری هایش را اعلام می کرد، اصول و مبانی ارزشی حاکم براسلام و وجود ایشان بود.
۲ شناخت موضوع، یعنی درکی مطابق با واقعیت و شناختی بسیاردقیق و عمیق از پدیده های خارجی و آن چه که در
موردش تصمیم می گیرند.
۳ علم مدیریت، یعنی مجموعه اطلاعات مدیریتی که انباشته شده وبه علوم مدیریت رایج تبدیل شده است و یکی از
عناصری است که درتصمیم سازی و تصمیم گیری به شدت مورد استفاده قرار می گیرد.
۴ هنر مدیریت، به مفهوم توان به کارگیری علم مدیریت. معمولاهنر مدیریت را توان مدیر در به کارگیری دانش مدیریت
در صحنه عمل تعریف می کنند و به تعبیری اصول و مبانی و ارزش های مفاهیم مجرد به کمک هنر مدیریت است که جنبه
اجرایی پیدا می کند و به سازمان، مقررات و رویه تبدیل می شود.
ترکیب این چهار عامل، تصمیم گیری را محقق و ممکن می کند; یعنی در واقع نوعی ما حصل تهیه و تدوین و جمع آوری
این عوامل چهارگانه است که به صورت یک تصمیم نمایان می شود. اصول را بایدنبایدها، جهت گیری ها و محکمات دین
مبین اسلام قرار دهیم; یعنی اصولی که منبعث و برخاسته از نظام ارزشی حاکم بر جمهوری اسلامی است. به تعبیر این
باید نبایدها و اصول ارزشی جوهره تصمیم های مدیریتی است که ما نام آن را «مدیریت بر مبنای اصول » می گذاریم.
ارتباط مدیریت با اصول ارزشی
در باب مدیریت که می گویند، جوهره مدیریت برنامه ریزی، جوهره برنامه ریزی هدف گذاری و جوهره هدف گذاری
شناخت است. منتهی شمااگر از مجموعه ای که بر آن حکومت یا تصدی می کنید یا حاکمیتی رااعمال می کنید شناخت
دقیق نداشته باشید نمی توانید اهداف معین وقابل وصولی را تعبیه کنید، تا هدف معین نشود، راه رسیدن به هدف
روشن نمی شود. پس اگر شناخت ایجاد شد، سایر عوامل مدیریت هم به خدمت گرفته می شود.
حال ببینیم جوهره شناخت چیست که به آن هویت می دهد. مهم ترین عامل در شناخت، نظام ارزشی است; به تعبیر
دیگر، وزن و اهمیت عوامل در شناختی که انسان پیدا می کند، بستگی به این دارد که جهان بینی و شاکله ارزشی اش
چگونه حکم می کند. بنابراین خودشناخت، بدون نظام ارزشی هویت ندارد و نمی تواند ما را به سوی تصمیم گیری های
خردمندانه و حکیمانه راهنمایی کند. جایگاه علم مدیریت و نسبتش با اصول ارزشی چنین است که مدیر به استنادنظام
ارزشی که برای خود قایل است، مقررات، قوانین، سازمان ووزن عواملی را که برایش مطرح است تعبیه و طراحی می کند.
نهایتامی توان این گونه تعبیر کرد که برای تحقق اهداف، اصول و ارزش ها،ابزار اصلی، علم مدیریت است.
علمی که می تواند هدف و راهبرد مناسب ارائه دهد و چگونگی وضعیت سازمان، روش ها و مقررات را معلوم کند تا بتواند
به هم آهنگی وتصمیم گیری و ایجاد انگیزش برسد. به این ترتیب نسبت مدیران باعلم مدیریت این گونه است که برای
تولید شیوه های تصمیم گیری ونظم و نسق امور و مقرراتی که مورد نیاز است باید علی القاعده به طراحی روش ها و
شیوه ها دست بزند که در ورای این طراحی هانظام ارزشی نهفته است. به این ترتیب از دید ما، علم مدیریت ابزار اصلی
تحقق ارزش ها، اصول و اهداف و سیاست های یک نظام است و خود منبعث از نظام ارزشی مدیر می باشد و هنر مدیریت
توان به کارگیری این علم برای تحقق اصول و مبانی ارزش ها است وتصمیم گیری، تجلی هنر مدیریت در تلفیق اصول و
مبانی باواقعیت های عینی است و استفاده از علوم مدیریت و هنر مدیریت درتلفیق با یکدیگر، می تواند این موضوعات را
در صحنه عمل به اجرابرساند.
با توجه به عواملی که برشمردیم اگر این نگاه را بپذیریم که جوهره مدیریت، تصمیم گیری است و تصمیمات مبتنی بر
نظام ارزشی ایی که جهت گیری ها و سمت و سوها را مشخص می کند در بطن تارو پود تکنولوژی مدیریت، که از چهار
عامل:انسان، نرم افزار، سخت افزار و نیروی انسانی تشکیل شده، تجلی می کند. با این کیفیت و با چنین نگاهی به بحث
مدیریت، یعنی نظریه مدیریت بر مبنای اصول ارزشی، هر تصمیم و تدبیری،به گونه ای عبادت تلقی می شود. چون بشر در
برابر مسائل اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی به طور مرتب باید موضع بگیرد، فرد مسلمان به استناد نظام ارزشی اش در
تقابل با واقعیت ها باید تشخیص بدهد که آیا واقعیت ها را به یک نظام ارزشی حاکم کند یا نظام ارزشی رامبنا بگیرد و
تصمیمش را اعلام کند. به این ترتیب هر تصمیم وتدبیری، با توجه به پایه ای که برای اصول و مبانی ارزشی در این نظریه
قایل شدیم، نوعی عبادت تلقی می شود.
دوم این که حصول اطمینان از شناخت موضوع، امری اساسی تلقی می شود; یعنی بدون این که از پدیده ها و واقعیت های
خارجی دریافت دقیق و صحیحی داشت نمی توان به اصول و مبانی اتکا کرد، از این رو شناخت پدیده ها و اعلام اصول و
مبانی و مواضعی که مدیر ابرازمی کند، یک امر بسیار اساسی است.
سوم این که تصمیم گیری امری علمی محسوب می شود. به این مفهوم که تجربیات تصمیم گیری را باید تدوین و تنظیم
کرد و آن ها را قابل اشاعه و استفاده نمود. علاوه بر این دو رکن، اگر بخواهیم اصول و مبانی به درستی محقق بشود، باید هم
به واقعیت ها توجه کنیم وهم از علوم مدیریت بهره بگیریم. احراز توان مندی در مدیریت،امری پیچیده و خطیر است;
یعنی آگاهی از علم مدیریت کافی نیست بلکه باید توان به کارگیری این علوم و تجربیات را در صحنه عمل نشان بدهیم که
به آن «هنر مدیریت » می گویند. نهایتا این که اصول و ارزش ها جان مایه مدیریت و مدیریت، علت العلل تحقق ارزش ها و
اصول است. با تعریفی که از علم مدیریت دادیم، مدیریت ضمن این که از ناحیه اصول ارزش ها متاثر شده و این اصول
تنظیم،تبیین و تدوین شده و به روش ها و مقررات و آیین نامه ها وتکنیک هایی در مدیریت تبدیل گردیده، وسیله ای
ست برای تحقق ارزش های مدنظر مدیر یا نظام مدیریتی که در آن قرار گرفته است.
با عنایت به آثار و تبعاتی که این نگرش دارد نظریه ای را که تبیین شد در چهار فراز بیان می کنیم. اول این که این نظریه
اعلام می کند که تصمیمات و مدیریت هر فرد مسلمان متاثر از چهار عامل زیر است:
۱ اصول و مبانی اعتقادی;
۲ شناخت موضوع;
۳ علوم مدیریت;
۴ هنر و تجربه مدیریت.
به طور خلاصه، فرد مسلمان همواره بر مبنای اصول و در جهت تحقق آن ها از یک سو و توجه به شرایط مقتضیات حاکم از
سوی دیگر باکمک دانش و تجربه مدیریت، تصمیم می گیرد. هر اندازه درک ازاصول و پای بندی به آن ها قوی تر،
ناخت شرایط و مقتضیات واقعی تراست.
از سوی دیگر هر قدر بهره گیری از علم و تجربه مدیریت افزون ترباشد، تصمیمات حکیمانه تر، کم هزینه تر و آثار و برکات
آن ماندگارتر است.
در بحث های نظریات مدیریتی باید این نوع آثار و ادعاها را بابررسی تصمیمات اثبات کرد، ما در این زمینه مطالعاتی را
انجام دادیم که به طور فشرده ارائه می کنیم: فرد مسلمان بر این اساس،به طور مستمر تلاش می کند که با تجهیز درونی
یعنی تهذیب وتزکیه، تعلیم و تربیت و تغییر و فراهم سازی شرایط بیرونی، درجهت پیاده شدن اصول و مبانی اش با
محیط جدال کند تا آن را برای تحقق اصولش آماده نماید و تصمیمات حکیمانه تری را اتخاذ کند;یعنی تلاش مستمر برای
تغییر درون و بیرون.
شیوه مدیریتی امام خمینی(ره)
شما می توانید با این مدل، تصمیمات حضرت امام خمینی را چه دربعد زندگی فردی و چه در بعد کلان اجتماعی تبیین
کنید; مثلا چهارعاملی را که اشاره کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 